Get Mystery Box with random crypto!

جامعه‌شناسی

آدرس کانال: @iransociology
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 41.16K
توضیحات از کانال

🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2024-05-15 08:14:01 فرار ۲۰ میلیارد دلار سرمایه از ایران طی ۹ ماه نخست ۱۴۰۲

گزارش جدید بانک مرکزی نشان می‌دهد خالص حساب سرمایه ایران در ۹ ماه اول سال گذشته خورشیدی به رقم بی‌سابقه منفی ۲۰ میلیارد و ۱۹۳ میلیون دلار رسیده است.

بدین ترتیب، در ۹ ماه ابتدایی سال ۱۴۰۲ بیش از ۲۰ میلیارد دلار فرار سرمایه از ایران اتفاق افتاده که نسبت به دوره مشابه در سال گذشته، یک چهارم رشد نشان می‌دهد.

همچنین آرشیو آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد از ابتدای سال ۱۳۹۱ و آغاز تحریم‌های بین‌المللی علیه جمهوری اسلامی تا آذرماه پارسال، به طور کلی نزدیک ۱۳۷ میلیارد دلار فرار سرمایه از ایران اتفاق افتاده است.

این رقم معادل تقریباً یک سوم تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته است.

بر اساس آرشیو آمارهای بانک مرکزی، تراز منفی خالص حساب سرمایه کشور در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ روند کاهشی محسوسی داشته، اما بعد از اعمال تحریم‌های آمریکا علیه ایران هر سال به فرار سرمایه از کشور افزوده شده است. (رادیو فردا)

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
7.6K views05:14
باز کردن / نظر دهید
2024-05-13 11:53:29 سرمقاله جدید اکونومیست:

نظم اقتصادی جدید
نظام بین‌المللی لیبرال به تدریج به هم می‌ریزد

در ابتدا، اقتصاد جهانی به نظر انعطاف‌پذیر می‌آید. آمریکا در حالی که درگیر جنگ تجاری با چین است، به شدت رونق پیدا کرده است. حتی آلمان، با از دست دادن تأمین گاز از روسیه، بدون اینکه به فاجعه‌ای اقتصادی برخورد کند، مقاومت کرده است. همچنین، جنگ در منطقه خاورمیانه هیچ تکانه‌ای در بازدهی نفت به وجود نیاورده است. علاوه بر این، شورشیان هوثی با شلیک موشک، تاثیر ناچیزی بر جریان جهانی کالاها داشته‌اند. به علاوه، به نسبت تولید ناخالص ملی جهانی، تجارت از رکود ناشی از ویروس کرونا بهبود یافته و پیش‌بینی می‌شود که امسال به‌طور سالم رشد کند.

با دقت بیشتر، شاهد نشانه‌های آسیب‌پذیری هستید. از سال‌ها قبل، نظمی که از پس دومین جنگ جهانی، اقتصاد جهانی را اداره می‌کرده، فرسایش یافته است و اکنون نزدیک به فروپاشی است. تعداد نگران‌کننده‌ای از عوامل می‌توانند فرآیندی را رقم بزنند که به فراروی آشوب و نظم‌ناپذیری منجر شود، جایی که قدرت به عنوان حق ارزش یافته و جنگ دوباره به‌عنوان راه حل برای ابرقدرت‌ها مطرح می‌شود. حتی اگر به تعارض نهایی نرسد، اثر یک شکست در اصول می‌تواند به‌سرعت و به‌صورت خشنی احساس شود.

استفاده چندبرابری از تحریم‌ها در جنگ‌های تجاری و رقابت برای پشتیبانی از تولید سبز، همچنین شکست جریانات سرمایه‌ای جهانی، نشان از فروپاشی و تفکیک نظام قدیمی اقتصاد جهانی می‌دهد.

مؤسساتی که اقتصاد جهانی را حفظ می‌کردند، اکنون اعتبار خود را از دست داده‌اند؛ از جمله سازمان جهانی تجارت، صندوق بین‌المللی پول و شورای امنیت سازمان ملل.

فروپاشی مالیات مخفی بر اقتصاد جهانی، نشان میدهد تهدیدهایی نیز وجود دارد که به‌طور ناگهانی می‌توانند ظاهر شوند.

بازگشت دونالد ترامپ و ترس از موج دوم واردات‌های چینی، فرایند فرسایش مؤسسات و اصول را تسریع می‌کند.

دستاوردهای دهه‌های ۹۰ و ۲۰۰۰، اوج کاپیتالیسم لیبرال را بی‌نظیر ترتیب داده‌اند، اما چالشهای فعلی ممکن است این پیشرفت را بازگرداند.

فروپاشی نظام کنونی می‌تواند منجر به کند شدن پیشرفت‌ها و حتی برگشت آنها شود. بدون جایگزینی مستقیم، امکان زندگی به دور از قوانین و نظم ایجاد می‌شود.

برخی از ابرقدرت‌ها این فرایند را به‌عنوان یک فرصت برای بازگشت به اوج تلقی می‌کنند، به خصوص آن که قدرت آمریکایی در حال افت و از بین‌رفتن است.

این درست است که نظامی که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، از اصول بین‌المللی آمریکا و منافع استراتژیک آن مطابقت داشت. اما نظام لیبرال همچنین به جهان بسیاری از فواید گسترده را داده است. بسیاری از فقیران جهان از ناتوانی صندوق بین‌المللی پول در حل بحران بدهی پس از ویروس کرونا رنج می‌برند. کشورهای با درآمد متوسط مانند هند و اندونزی به امید تجارت برای رسیدن به ثروت، از فرصت‌هایی که به دلیل تفکیک نظام قدیمی ایجاد شده، بهره می‌برند، اما در نهایت به ادامه یکپارچگی و پیش‌بینی اقتصاد جهانی نیاز دارند. و رفاه بسیاری از جهان توسعه‌یافته، به ویژه اقتصادهای کوچک و باز، به طور کامل به تجارت وابسته است. اقتصاد جهانی که با رشد قوی در آمریکا تقویت شده، ممکن است به نظر برسد می‌تواند هر چیزی که به آن پرتاب می‌شود را بپذیرد. اما این گونه نیست.

درج دیدگاه

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
7.9K viewsedited  08:53
باز کردن / نظر دهید
2024-05-11 18:59:24
۴ میلیون بازمانده از تحصیل

روزنامه اعتماد نوشت: دو سال بعد از خروج از بحران کرونا، وضعیت آموزش و پرورش هنوز عادی نشده است. بیش از ۹۰۰ هزار نفر دانش‌آموز بازمانده از تحصیل، آمار رسمی بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی است. آمارهای غیررسمی با افزایش دوره‌های مورد مطالعه عدد ۴ میلیون بازمانده از تحصیل را نشان می‌دهد./ به نقل از انتخاب

دیدگاه

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
8.9K viewsedited  15:59
باز کردن / نظر دهید
2024-05-09 23:50:41
«انقلابی‌ترین کاری که می‌توان انجام داد این است که همیشه با صدای بلند آنچه که اتفاق می‌افتد را اعلام کنیم.»

رزا لوکزامبورگ

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
10.9K views20:50
باز کردن / نظر دهید
2024-05-08 13:28:58 در دانشگاه‌های آمریکا چه خبر است؟
درباره‌ی تجمعات حامیان فلسطین
شهریار خسروی

کسانی که در آمریکا به حملات اسرائیل به فلسطین اعتراض می‌کنند، اغلب از موضع «عدالت جهانی» به دفاع از موضع خودشان می‌پردازند. اما تمرکز زیاد بر این جنبه‌ی اعتراضات باعث گمراهی ما در فهم این پدیده می‌شود.

دانشجویان آمریکایی بیشتر از هرچیز درگیر مسائل جامعه‌ی خودشان هستند. اختلاف آن‌ها با گروه‌های مذهبی حامی اسرائیل (یهودی‌ها و مسیحی‌های صهیونیست) فقط در مسئله‌ی فلسطین نیست‌. آن‌ها درباره‌ی مالیات، محیط زیست، مهاجرت، نژادپرستی، سقط جنین، ال‌جی‌بی‌تی‌کیو، حمل اسلحه، آزادی ماریجوانا و... هم با این گروه‌ها درگیر هستند. در واقع اختلاف در این مسائل در جامعه‌ی آمریکا به یک «بسته» تبدیل شده و بسیاری افراد یا در همه‌ی این مسائل لیبرال هستند یا در همه‌ی آن‌ها محافظه‌کار.

توجه به این نکته نشان می‌دهد مخالفان اعتراضات هم به درستی ماهیت اعتراضات را درک نکرده‌اند. فلسطین جز بسته‌ی مورد اختلاف جوانان شهرهای بزرگ با محافظه‌کاران است برای همین در کنار مسئله‌هایی مثل فمنیسم، مسائل سیاهان و دگرباشان مطرح می‌شود. مخالفانی که حضور فعالان ال‌جی‌بی‌تی‌کیو در تجمعات حمایت از فلسطین را مسخره می‌کنند از این نکته غافل هستند.

اعتراضات در آمریکا تنها معطوف به یک پدیده‌ی بین‌المللی نیست. کمااینکه اعتراضات به جنگ ویتنام هم «درباره‌ی ویتنام» نبود. دانشجویان آمریکایی برای مسلمانان ایغور، گرسنگان آفریقا، آوارگان اوکراین، زلزله‌زدگان و طالبان‌زدگان افغانستان همدردی نمی‌کنند چون آن مسائل جز «بسته‌»ی مورد اختلاف آن‌ها با محافظه‌کاران نیست‌. درواقع، همان‌طور که ایرانی‌ها این روزها مسئله‌ی فلسطین را در نسبت با سیاست داخلی ایران می‌فهمند برای آمریکایی‌ها هم فلسطین یک مسئله‌ی سیاست داخلی است‌. برای همین غیرآمریکا‌یی‌ها (و مشخصا ایرانی‌ها) گاهی نمی‌توانند درک درستی از ماهیت این اعتراضات داشته باشند.

درج دیدگاه

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
12.2K viewsedited  10:28
باز کردن / نظر دهید
2024-05-06 21:59:33
رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران: مردم ارزش‌های حکومت را قبول ندارند و #گشت_ارشاد بی‌فایده است

رییس انجمن جامعه‌شناسی ایران روز شنبه ۱۵ فروردین‌ماه با انتقاد از بی‌توجهی مسئولان جمهوری اسلامی به تبعات اجتماعی تصمیم‌ها و سیاست‌های‌شان، هشدار داد که نتیجه افزایش فاصله جامعه از حکومت و پافشاری برای حفظ حجاب اجباری به تکرار هرچه بیشتر خیز‌ش‌های سراسری ختم می‌شود.

سعید معیدفر، در گفت‌وگو با وب‌سایت جماران گفت: «هر روز جامعه از سبک زندگی که حکومت می‌خواهد اعمال کند، فاصله بیشتری می‌گیرد. یعنی هر روز فاصله و شکاف‌های عمیق‌تری بین ارزش‌ها و هنجارهای حاکمیت با مردم می‌بینیم. نتیجه چیست؟ سال ۱۴۰۱ به‌طور جدی نتیجه‌اش را دیدیم، اما به نظر می‌رسد که یک نوع فراموشی در بخش‌هایی از حاکمیت وجود دارد. واقعا نمی‌دانم ما برای چه کسی صحبت می‌کنیم. مخاطب من هم حکومت نیست، چون اصلا کاری به ابعاد اجتماعی برنامه‌ها و سیاستی که اجرا می‌کنند ندارند.»

درج دیدگاه

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
12.7K viewsedited  18:59
باز کردن / نظر دهید
2024-05-05 22:41:34ارگاسم سیاسی با ریتم‌های فلسطینی
درباره‌ی ناهُشیاری آیینی در خلأ آیین‌های سنتی
#نیما_قاسمی



‏دهه‌ها پیش، هابرماس، فیلسوف چپ‌گرا اما مدرنیست اروپایی در انتقاد از چپ پسامدرن و خرده‌فرهنگ‌های دیونیسوسی که ایجاد می‌کند چنین نوشت:

‏«… در این هیأت فکری که از نیچه تا هایدگر و فوکو ادامه می‌یابد٬ آمادگی خاصی برای هیجان‌زدگی بی‌دلیل و علتی پدید می‌آید؛ متعاقب آن خرده‌فرهنگ‌هایی تشکیل می‌شوند که هیجان‌زدگی خود را از طریق انجام مناسک و شعائر در غیاب هر گونه محملی برای آن اعمال تسکین می‌بخشند و از حقایق آینده‌ای خبر می‌دهند که ظاهراً پیشاپیش به شیوه‌ای نامعلوم از آن باخبر گشته‌اند.

‏چنین بازی موهنی با جذبه‌های مذهبی و زیبایی‌شناسانه‌اش٬ به ویژه در بین روشنفکرانی جاذبه یافته است که حاضرند فکر و اندیشه‌ی خود را در مذبح نیاز به به معنایابی قربانی کنند»

‏راه برون‌رفتی از فلسفه‌ی سوژه: خرد ارتباطی در مقابل خرد سوژه- محور؛ از مدرنیسم تا پست‌مدرنیسم٬ لارنس کهون٬ صفحه‌ی ۱۰۴۲

‏عده‌ای جوان که متوسط سن آنها پایین است، همواره تمایلی روانشناختی از خود بروز می‌دهند که «فلک را سقف بشکافند و طرحی نو دراندازند!» آنها بی‌آنکه به پیچیدگی‌های مناسبات انسانی واقف شده باشند، به آسانی در دام باندهای بزرگ تبهکار می‌افتند به شرط آنکه این باندها بتوانند آرمان‌های بزرگی طرح کنند که مفهومش، نابودی کامل وضع فعلی، و آغاز چیزی تازه و به کلی نو باشد.

‏اما تمایل انسان به شور دیونیسوسی، به گواه تاریخ، ریشه‌دارتر از این است که در حکم نسیم خنکی در دوران نوجوانی باشد. نیروی دیونیوسوسی، چنانکه نیچه می‌فهمید و مکس شلر و لودویگ کلاگز آن را تفسیر می‌کردند، نیرویی ویرانگر، نفی‌کننده و معطوف به انقلابی‌گری‌ست که در جوامع سنتی، از راه مناسک و آیین‌های جمعی، کنترل می‌شده‌اند. اما در زمانه‌ای که آیین‌های سنتی بومی کارکرد معمول خود را از دست داده باشند، هر چیزی که قابلیت شورش جمعی داشته باشد و بتواند جمعیت زیادی را سر وجد بیاورد، نامزد ایفاء‌ همان نقش خواهد بود. مثلاً برساختن تصویری از یک شیطان یا بلاگردان مجسم و در دسترس که بتوان عروسک آن را آتش زد و یا در صورت امکان، به خودش یورش برد، و خشم و نفرت را بر سرش خالی کرد، همان کارکرد آیینی سابق را خواهند داشت.

‏یهودیان در سراسر سیاره، و تنها دولت یهودی آنها در قلب خاورمیانه، نقش همان بز بلاگردان همیشگی را بازی می‌کنند.

‏کلاگز معتقد بود در مقیاس فرد، با همین شور، می‌توان «بی‌خودی» (ego death) را تجربه کرد و به خلسه‌های عارفانه و جذبه‌های ناهشیارانه فروافتاد. چرا که این نیروها در عمل، توانا به فلج کردن self control و سازوکارهای آن در هر فرد انسانی‌اند. بی‌‌جهت نیست که اعضای چنین محافلی، معمولاً ‌از کارکرد داروهای روان‌گردان برای تجربه‌ی کامل شور دیونیسوسی، بهره می‌برند. رقص و موزیک ریتمیک، ابزارهای موثر دیگرند.  

‏واقعیت این است که هر جامعه‌ای که دوام آورده بی‌شک سیاستی برای کنترل این شور دیونیسوسی داشته است؛ و اگر نیروهایی که یک‌پارچگی ایگو را در فرد، و نظم فراگیر سیاسی را در اجتماع نشانه گرفته‌اند، به نحو بهینه مدیریت نشوند، خرابی‌های جبران ناپذیر بجاخواهند گذاشت. عاملان چنین ویرانی‌هایی، آنگاه همچون مرد جوانی پس از ارگاسم، بی‌حس و حال افتاده، مدتی با لذت به حاصل عمل خود نگاه خواهند کرد تا ناچار شوند مابقی عمر تاوان بازسازی و جبران آن را بپردازند!

‏صدای آن تینیجر فلسطینی که با هیجان به خانواده‌اش در غزه می‌گفت که چطور یهودی‌ها را گرفته، به آنها تجاوز کرده و تنی چند را هم سر بریده است، از منظر روانشناختی و فلسفی، نوعاً با شور و هیجان «حامیان فلسطین» در آمریکای شمالی تفاوتی ندارد. صدای هر دو، صدای خدای ویرانی و «خودویرانگری»ست. این دیونیسوس، خدای باستانی‌‌ست که سخن می‌گوید!


درج دیدگاه


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
10.6K views19:41
باز کردن / نظر دهید
2024-05-02 16:53:32
واژه کاپتالیسم تداعی کننده سرمایه دار سنگدلی است که به هیچ چیز مگر ثروت اندوزی برای خود نمی اندیشه، حتی اگر این کار تنها با بهره کشی از همنوعانش امکان پذیر باشد. تنها شمار اندکی هستند که وقتی تصویر سرمایه داری نزد خود ترسیم می کنند واقفند که نوعی نظام اجتماعی کاپیتالیستی با سازماندهی لیرالیستی راستین با گونه است که در چهارچوب آن برای سرمایه دار و کارفرما راه دستیابی به ثروت منحصرا از مسیر تامین مناسب تر آنچه همنوعانش برای خود نیاز دارند عبور می کند.


لودویگ فون میزس
کتاب لیرالیسم


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
12.0K viewsedited  13:53
باز کردن / نظر دهید
2024-04-29 19:10:58 بدن کارگر نیز در بند است
#احسام_سلطانی

۱. چه چیزی مثل «بدن کارگر» قادر است اجتماعی را که با طرد انسان‌های بی‌شمار و محروم کردن آن‌ها از فرصت‌های زندگی شکل گرفته است، افشا کند؟
بدن در زندگی روزمره مکانی برای به رخ کشیدن فاصله‌های طبقاتی، فرهنگی و... است. جایی است برای نمایش دادن فاصله‌ها و به رخ کشیدن مرزهایی که به اشکال مختلف زندگی روزمره را احاطه کرده‌اند.
اما پیامدهای تبعیض و خشونت و نابرابری بیشتر خود را در «بدن کارگر» به نمایش می‌گذارند. جسم کارگر مکانی برای دیدن یک جامعه است، نگاه و دست‌های او و حتی نوع بیماری‌هایی که او به آن‌ها دچار می‌شود، ما را به دیدن فاجعه دعوت می‌کند. بیماری نیز موضوعی کاملاً اجتماعی است و نوع بیماری رابطه‌ی مستقیمی با سرمایه‌‌ی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی افراد دارد.
«بدن کارگر» به لحاظ تاریخی نیز جای کمتری برای جذب زندگی و فرصت‌های خاص دارد. تن او مکانی برای جذب رنج و بیماری‌های مختلف و مرگ است و «بدن کارگر» نزدیک‌ترین بدن به مرگ است. تن کارگر به راحتی به بیماری تن می‌دهد، همچنان که به نیستی و مرگ.

۲. فقط بدن زنان در بند و زیر فشار گفتمان حاکم نیست. بدن‌ کارگر نیز در بند است و باید رها شود. امروز اما بسیاری از زنان و مردان، مبارزه برای رهایی از سلطه را در مبارزه برای رهایی بدن زنان از زیر فشار گفتمان حاکم خلاصه کرده‌اند. در صورتی که هیچ‌یک بدون دیگری قادر نیست آزادی را تجربه کند. به گمان من، تا زمانی که جدا از جنسیت به فشار و سلطه‌‌ی گفتمان حاکم بر بدن‌ها توجه نشود، بسیاری از زنان و مردان به اصطلاح مبارز در این حوزه، همان مبارزان خصوصی که درگیر خواسته‌هایی خصوصی هستند، باقی خواهند ماند.
به زبانی دیگر، آن‌ها که برای در اختیار و کنترل داشتن بدن خود تلاش می‌کنند اما بر موقعیت بدن کارگران، طردشدگان، بی‌شناسنامه‌ها، مهاجران و...، جدا از زن و مرد بودن، چشم بسته‌اند، مبارزانی خصوصی بیش نیستند که درگیر زندگی‌های خصوصی خود هستند. بسیاری از این افراد آنچنان درگیر بدن خود شده‌اند که فراموش کرده‌اند که «دیگری» نیز موجودی بدن‌مند است و او نیز همان اندازه حق دارد که من. بنابراین، نگاه‌شان نه به بدن دیگری، چهره‌ی دیگری، بلکه بر بدن خود متمرکز است و این نیز از پیامدهای فردگرایی افسارگسیخته است که حتی در وقت مبارزه برای رهایی و آزادی، دیگری را از یاد می‌برد.

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
13.5K viewsedited  16:10
باز کردن / نظر دهید
2024-04-27 17:58:41 تهی‌شدن دولت و پایداری فقر

روزنامۀ اعتماد در شمارۀ ۱۴۰۳.۲.۳ گزارشی از تحلیل مرکز پژوهش‌های مجلس دربارۀ وضعیت فقر در ایران منتشر کرده است. بخش‌هایی از این گزارش را در ادامه می‌خوانید.

خط فقر مطلق سرانه در سال ۱۴۰۱ حدود دو ميليون و ۵۷۱ هزار تومان است. با استفاده از داده‌های تورم در سال گذشته، خط فقر سرانه برآوردی برای پايان سال ۱۴۰۲ در حدود سه ميليون و ۷۴۰ هزار تومان است. خط فقر خانوار سه نفره برای سال ۱۴۰۱ حدود پنج ميليون و ۶۳۴ هزار تومان و برای سال گذشته، هشت ميليون و ۲۳۲ هزار تومان برآورد شده است.

نرخ فقر در ايران از ابتدای دهۀ ۹۰ تا سال ۱۳۹۶ روند ثابتی داشته، اما از سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ حدود ده درصد افزايش يافته و از سطح ۲۰ درصد به ۳۰ درصد رسيده است. افزايش ۱۰ درصدی نرخ فقر به معنی افزايش حدود ۸ ميليون نفر به تعداد فقرا در كشور است. به عبارت ديگر بعد از سال ۱۳۹۶ حدود ۵۰ درصد نسبت به گذشته به جمعيت فقرای كشور افزوده شده است. از سال ۱۳۹۸ به بعد نرخ فقر نوسان بسيار اندكی داشته و همواره در حدود سطح ۳۰ درصد باقی مانده است.

شكاف فقر نيز تا سال ۱۳۹۶ روند ثابتی داشته و عدد شكاف فقر تا قبل از سال ۱۳۹۶ در حدود ۰.۲۳ است به اين معنی كه فقرا در اين سال‌ها به‌طور متوسط در حدود ۷۷ درصد خط فقر درآمد داشته‌اند. اما بعد از سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ شكاف فقر افزايش داشته است. يعني همزمان با افزايش نرخ فقر در كشور، وضعيت فقرا نيز وخيم‌تر شده است و اين روند صعودی همچنان ادامه دارد. شكاف فقر در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در حدود ۰.۲۷ است و تفسير آن اين است كه فقرا ۷۳ درصد خط فقر درآمد دارند و نسبت به سال‌های قبل از ۱۳۹۶ شرايط معيشتی سخت‌تری را تجربه میكنند.

روند شاخص فاصله غيرفقرا به خط فقر كم و بيش تا سال ۱۳۹۷ ثابت بوده هر چند يك شيب نزولی بسيار خفيف ديده می‌شود. تا قبل سال‌های ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ اين شاخص به‌طور ميانگين در حدود ۰.۸۰ نوسان داشته است. به بيانی ديگر غيرفقرا به‌طور ميانگين حدود ۱.۸ برابر خط فقر درآمد داشته‌اند. بعد از سال ۱۳۹۷ رفاه غيرفقرا افت شديدی داشته و عدد شاخص به حدود ۰.۶ كاهش داشته است. يعني غيرفقرا در سال‌های بعد از سال ۱۳۹۷ به صورت ميانگين حدود ۱.۶ برابر خط فقر درآمد داشته‌اند و به خط فقر نزديك شده‌اند. احتمال ورود غيرفقرا به زير خط فقر افزايش داشته و لذا ظرفيت تأمين منابع بودجه از جمعيت غيرفقرا كم شده است.

روند نسبت بودجۀ عمومی كشور به توليد ناخالص داخلی به قيمت‌های جاری و نرخ فقر در طي يك بازه زمانی سيزده ساله اهميت پيدا می‌كند. اين نسبت از ابتدای دهۀ ۹۰ تاكنون يك روند نزولی را تجربه كرده و آهنگ تغييرات روند نزولی از سال ۱۳۹۷ شدت گرفته است. همزمانی افزايش شدت روند نزولی شاخص مذكور با افزايش خط فقر نكتۀ قابل تأملی است. همراه با كاهش رفاه خانوار و افزايش ميزان فقر در كشور، بودجۀ عمومي نيز به‌شدت تحت تأثير شرايط نامطلوب اقتصادی قرار گرفته است و ظرفيت فقرزدايي را از دست داده است. نسبت بودجۀ عمومي به توليد ناخالص داخلي از حدود ۲۰ درصد در سال ۱۳۹۴ به ۱۰ درصد در سال ۱۴۰۲ كاهش يافته و با توجه به ارقام برآوردي برای توليد ناخالص داخلی براي سال ۱۴۰۳ و بودجۀ امسال اين رقم به زير ۱۰ درصد كاهش می‌يابد. روند نزولی قدرت سياست‌گذاری بودجۀ عمومی در مقابل با افزايش وسعت فقر و پايداری آن در چهار سال اخير همراه شده است يعني با وجود افزايش فقر در جامعه، دولت امكانات كمتری برای سياست‌گذاری در جهت كاهش فقر در اختيار دارد.

از ابتدای دهۀ ۹۰ شاخص سرانۀ بودجۀ عمومی به ترتيب روند نزولی، صعودی، نزولی و سپس صعودی داشته است. پايين‌ترين مقدار اين شاخص در دهۀ ۹۰ مربوط به سال ۱۳۹۹ بوده است يعنی بودجه در اين سال حدود ۲.۲ ميليون تومان براي هر ايراني هزينه كرده است. بعد از سال ۱۳۹۹ بودجه نسبت به جمعيت رويكرد انبساطی داشته تا در نهايت بر اساس داده‌های برآوردی در سال ۱۴۰۳ به سطح سال ۱۳۹۰ خواهد رسيد به عبارت ديگر بودجۀ عمومی برای هر ايرانی در حدود ۵ ميليون تومان در سال ۱۴۰۳ هزينه خواهد كرد. اما به‌لحاظ سياست‌گذاری برای كاهش فقر در حالی سرانۀ بودجه عمومی در سال ۱۴۰۳ به سطح ۱۳۹۰ خواهد رسيد كه جمعيت فقرا در كشور حدود ۱۰ ميليون نفر بيشتر از سال ۱۳۹۰ است.

متن کامل گزارش را اینجا بخوانید

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
13.2K views14:58
باز کردن / نظر دهید