#پارت50 صدای پسرا باعث شد سرمو بچرخونم و نگاهم قفل چشمای آروی | ســــنگــــ👊🏻کــــاغــــذ📃قــــیــــچــــیــــ✂️
#پارت50
صدای پسرا باعث شد سرمو بچرخونم و نگاهم قفل چشمای آروین بشه! باز وجدان داشت میومد که با یه فحش خوابوندمش! چشم هاش برق میزد. دستم کشیده شد و باعث شد چشم ازش بردارم.. دِلینا با اخم نگاهم می کرد، با لحن عصبی گفت: - چته همش چشمت اون طرفه؟!
ابرو هامو متعجب بالا دادم و گفتم: - کی من؟
درسا تند گفت: - نه عمت
اخم کم رنگی کردم و با لحن مغروری گفتم: - من کی همش اون طرف نگاه کردم؟ اصلا مگه اونا کی هستن که من بخوام بهشون نگاه کنم؟! ها؟
" آروین"
چشم دوخته بودم بهش که یهو دست رادین رو بازوم نشست و برم گردوند. با اخم های درهم و چهره ی عصبی زل زد بهم و گفت: - حواست کجاست؟
دستمو میبرم بالا و وسط کلمو میخارونم، با خونسردی ساختگی میگم: - ها؟ مگه چی شده حالا؟!
سامین مث چی پرید تو حرفم و با نگاه مشکوکی که بهم دوخته بود، زیر چشمی نگاهی سمت دخترا انداخت و گفت: - راست میگه، اصلا حواست اینجا نیستا...