Get Mystery Box with random crypto!

شادی

لوگوی کانال تلگرام shadimh — شادی ش
لوگوی کانال تلگرام shadimh — شادی
آدرس کانال: @shadimh
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 43
توضیحات از کانال

Shadi

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

3

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2021-12-04 08:02:07 https://soundcloud.com/vblmusic/gfw77yclkdnu?utm_campaign=social_sharing&utm_source=mobi&utm_terms=mobi_display_ads_experiment.mid_floor_price
72 views05:02
باز کردن / نظر دهید
2021-12-04 08:01:53
59 views05:01
باز کردن / نظر دهید
2021-11-29 08:56:18
65 views05:56
باز کردن / نظر دهید
2021-11-29 08:56:18 #مخاطرات

در انتخابات آسمان
کسی به فکر وعده‌های خدا نیست
بعد میلیون‌ها سال حکومت کیهانی
و تمام امکانات شیمیایی تامین معجون خوشبختی…
دل‌خوش به نطق‌های مطبوعاتی شدیم که_
هر چند هزار سال یکبار از زبان سخنگویان ستادهای انتخاباتی‌اش تکرار می‌شود…


روزنامه‌های کهکشان, با تیترهای تمام‌صفحه‌ای از افتتاح اولین نسخه آزمایشی بهشت می‌گویند و_
در متن خبر اشاره می‌شود
پخش زنده‌ی شهوتی بدون شرط از تمام آلت‌های حق‌طلب, بدون حق عضویت
درختانی با امکان سفارش میوه‌های هر فصلی
حذف تمام تبلیغات آزار دهنده‌ی شیطانی و اشتراک بینهایت امکان زندگی (بدون حق حذف اشتراک)
و هزاران جوایز ارزنده روزانه و ماهیانه و سالانه….

من با چشمان خودم دختر بچه‌ای را دیدم_
که غرق در سطل آشغال کتاب, دنبال خیالات کودکانه می‌گشت و چیزی جز آرمان‌گرایی غیرقابل هضم پیدا نکرد…
یا وقتی جامع‌شناسان پدیدار شناسی از کاهش اتفاق لبخند بر لبان مردم ابراز نگرانی می‌کردند و_
دندان‌پزشکان متخصصی، تنها دلیلش را به عدم توانایی اقشار کم درآمد برای تامین هزینه‌های سلامت دهان و دندان ربط می‌دادند و_
فقط من پرسیدم “چرا لای تمام لقمه‌های روزگارمان، سنگ‌ریزه‌های سیاست‌زدگی‌است؟!”…

هــــــمممممممم
کسی از تمام شهروندان دایناسور…
از درختان خردسال جنگلی که روبروی تمام فرشتگان مهربان از فقر غذایی خاک، دست به خود‌سوزی زدند…
از سربازان جنگ‌های صلیبی…
از مشترکان نسخه منسوخ شده‌ی “سیستم‌عامل الهی”_ هربار که بروزرسانی می‌شد…
از عصمت کلمات_ هربار که بی عوارض جانبی گفتند “بخشنده و مهربان”…
از راهبان ترشیده…
کسی از آرزوهای بچگانه‌ی ما…
معذرت نخواست


هــــــــــيیییییییی
در انتخابات آسمان
کسی به فکر اعتبارسنجی وعده‌های خدا نیست
سال‌هاست انگشتان آغشته به “انتخاب زندگی” در روزهای ندیده را گواه می‌آورند و…
و پمپاژ مرگ در اتمسفر زندگی را به خالص‌سازی ایمان ربط می‌دهند و_
ما مومنان موحد بعد هر سرفه‌ی خون‌آلودی، دعای شفاعت می‌خوانیم….


( تعارف نکنید، تا سر به هوایم / برای شما هم طلب بخشش کنم؟ )


https://mitradat.com/16607/
58 views05:56
باز کردن / نظر دهید
2021-11-15 10:50:06 از دست داده به قیاس دل بسته می شود
فرش پر شور نقش را
با هزار کلمه
به دیدارش رفته اند
و کلمه روی تن اش قرمز
من از خیابان حرف میزنم
دَرِ گوشی
خطوط پیوسته ی فضولآت
با مشتی فلز به دیدار دیوار میروند
هر خاطره ای را با کارگران پاک
از الفبای سرگردان شده
بین روشنی این اجاق
تا باد ها 
بادها

از گوشه ی اتاق خودم را پرت کردم‌
زنگوله ی گله
دو قطر آب و یک کتاب،بین دیوار و سقف که میرقصیدند
از یقیه ی لباس‌، دستی سنگین، دکمه ها را پاره کرد
سینه‌های شیری من به سمت شکم فرو افتاده

یک دامن سفید را تجسم کن
با تور آبی چین دار،باز
پر از ماهی قرمز
باهم
کلمه ی بگو را تکرار میکردند

شادی
59 views07:50
باز کردن / نظر دهید
2021-11-15 10:42:00 ملی شدن انسان
از خاکٔ پرچم
و مرز که تنهایی ساخته میشود
برزخی زرد در زایش
آغوش مادری را
پناه می کند
در فقر بزرگ زندگی

شادی
48 viewsedited  07:42
باز کردن / نظر دهید
2021-11-15 10:41:20 دندان جگر سوز کلمه را بستم
به کمرت
پدر از اولین لبخند تا آخرین گلو
که بریدی
اسفند دود میکند
از چشم زخم زن شدنم
تا انفرادی ذهن و داس داس
درو میکنم عمر
درو میکند زخم
درو میکنند دختران کوچک بسامان
بار از پیله های سوخته
زمین را پروانه تصور کن
که انسان از جهشِ جهل ژنتیکی
ایمان ساخت

شادی
46 viewsedited  07:41
باز کردن / نظر دهید
2021-11-15 10:39:41 بدنی از میخ آویزانِ کوچه
دهان را بدوزید
دختری ابله در دل
شاهکار جهان میشود

پسری با نام پدر
چهار اصول از قانون بودن
که میگذریم
در پس هر دیوار
که دیده نمیشویم
خار از چشم دوست یا رفیق
شیر از پستان ،سینه به سینه حرف می کند لغتنامه ی روزگار

آویزانند
من
روبه تو از چنگال غذا که می خورید

بگذرید از شب و لالایی شانه بر زانو
بگذارید از مهتابِ نیم وقت
زهدان‌ زنی که در بدن مرد خواب تخته چوب می بیند
با دار از طناب نابُ ترس
تو سنگباران میشوی
لای پای من
لای پای شکسته ی خوابِ مادر
از خود سوخته های پوست
تا قرص های تنهایی ،به وقت ماندن
خواب آلوده ترین حس،در سینه ی توست

شادی
46 views07:39
باز کردن / نظر دهید
2021-11-14 19:31:48 سکوت خواب رفته ی پا
خواب رفته دهان
از پاییز که میگذرد
بوی خیابانُ دود
سینه های خفه شده، در باد
میترسد جذابیت هزار برگ خشک
و فراموشی بی حسی سفره
با طنابُ تیغ، برش میزند
روی دستبند با فلز بهداشتی
قرار گرفته در روان خبر گرفتاریم
میترسم از مراقب بودن
که قلم قرمز می نوشت از تک تک خانه های سیاه
با باران که بگذریم از پاییز
امسال
بوی ماندگی کلمات را یدک می کشیم
بوی دندان های فشرده
از مستی خشم


شادی
40 views16:31
باز کردن / نظر دهید
2021-11-08 22:02:32 این سرنوشت شوم خون مردگی
این چشم منتظر در خون
این درد نشآت گرفته در خون
بوی تو
این من بی وزن مبهوت مانده در پاییز
نیزار خون و خیابان خون
خون آشام لحظه ی دوری
رگ کرم کرده از سکوت
این همه سفر با بوی خون و رگ در رفته
ول رها در خود
بعد از نود و هشت
بوی نرگس پاییزی قرمز است
بوی تو اما رویا ی ابر و طراوت باران
وقتی تیر از سینه
از سر
از تن عبور کرد


شادی
50 viewsedited  19:02
باز کردن / نظر دهید