Get Mystery Box with random crypto!

اشعار ناب آئينے

لوگوی کانال تلگرام shere_aeini — اشعار ناب آئينے ا
موضوعات از کانال:
علیرضا
امام
مرثیه
رضا
سید
ازدواج
عرفه
مناجات
All tags
لوگوی کانال تلگرام shere_aeini — اشعار ناب آئينے
موضوعات از کانال:
علیرضا
امام
مرثیه
رضا
سید
ازدواج
عرفه
مناجات
All tags
آدرس کانال: @shere_aeini
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 21.10K
توضیحات از کانال

کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹
محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن
کانـــال شعــــر مذهبــــی در تلگــــرام
زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری
ادمین ارسال شعر و تبلیغات:
@ad_shereaeini
کانال اشعارناب با همین لینک در ایتا فعال است

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2024-06-13 16:47:49 برای دسترسی به اشعار ایام مسلمیه بر روی هشتگ های زیر کلیک کنید

#عرفه #مناجات_عرفه #مرثیه_مسلم_بن_عقیل
#مرثیه_امام_باقر
5.1K views13:47
باز کردن / نظر دهید
2024-06-08 13:53:41 برای دسترسی به اشعار مراسم ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) بر روی هشتگ زیر بزنید

#ازدواج_حضرت_علی_و_حضرت_زهرا
7.2K views10:53
باز کردن / نظر دهید
2024-06-06 17:52:16 #امام_جواد #مرثیه_امام_جواد
@shere_aeini

ما در غم و محنت تو گفتیم: حسین
با گریه به غربت تو گفتیم: حسین
وقتی که شنیدیم تو هم...لب تشنه...
در اوج مصیبت تو گفتیم: حسین

شاعر:
#سید_مجتبی_شجاع
=============================
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
8.4K views14:52
باز کردن / نظر دهید
2024-06-06 17:52:16 #امام_جواد #مرثیه_امام_جواد
@shere_aeini

با حلق پاره پاره نبودی، حسین بود
نزد شراب‌خواره نبودی، حسین بود

با طفل در بغل که گلویش بریده شد
در انتظار چاره نبودی، حسین بود!

وقت فرود نیزه به پهلوی بی‌پناه
بر مرکبی سواره نبودی، حسین بود

زخم از ستاره بر تنت افزون و بی‌شمار
بر روی سنگ خاره نبودی، حسین بود

وقت هجوم لشکر دشمن به خیمه‌ها
در حالت اشاره نبودی، حسین بود

در زیر آفتاب تو ماندی و او، ولی
با جسم پاره پاره نبودی، حسین بود

شاعر:
#رضا_یزدانی
=============================
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
7.4K views14:52
باز کردن / نظر دهید
2024-06-06 17:52:15 #امام_جواد #مرثیه_امام_جواد
@shere_aeini

مبدأ که باشد طوس، مقصد کاظمین است
در آسمان‌ها هم زبانزد کاظمین است
هر جا که بوی تو می‌آید کاظمین است
با این حساب، امروز مشهد کاظمین است

وقتی که محو دیدن باب الجوادیم
انگار اصلاً زائر باب المرادیم

مهر و محبت، حلم و بخشش، جود و رحمت
در جان تو کرده تجلی بی نهایت
شاعر می‌افتد پای توصیفت به زحمت
داری به سر عمامه‌ی سبز امامت

پاکی، زلالی، مهربانی و عطوفی
ای معدن الرحمه! رئوف بن رئوفی

بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده
دل می‌بری با چشم و ابروی گشاده
ای تالی شمس الشموس، ای شاهزاده
از کودکی هستی بزرگ خانواده

وقتی علیِ اکبرِ مولایِ مایی
یعنی تو هم خَلقاً و خُلقاً مصطفایی

علم الیقین و مظهر توحید بودی
در ناامیدی مایه‌ی امید بودی
راه نجات از ورطه‌ی تردید بودی
نُه ساله اما مرجع تقلید بودی

خورشیدزاده! ماه پیشت رخ گرفته
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته

نُه ساله بودی رهبری کردی جهان را
در آستین داری جواب حاضران را
داری به دست خود زمام آسمان را
دادی به ما از صُلب خود صاحب زمان را

عمری مسلمان‌های اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم

معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت
حکمت همیشه می‌گذارد احترامت
یحی بن اکثم مات و حیران کلامت
جای سخن‌های تو بنویسم قیامت

با احتجاجت فتح خیبر کردی آن روز
با تیغ نطقت کار حیدر کردی آن روز

چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی
یا سیدالسادات! اباجعفر! نگاهی
تا حال و روز من شود بهتر نگاهی
کی می‌کنی بر جانب نوکر نگاهی

با یک نگاه تو "موفق" می‌شوم من
بر جمع اصحاب تو ملحق می‌شوم من

سرچشمه‌ی مهر و عطوفت، کوه احساس
بیرون زند از حجره‌ات عطر گل یاس
بر روضه‌های فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری آقا مثل عباس

مشتاق انجام امور ناتمامیم
ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم

با سفره‌هایت هرکسی که آشنا شد
بیرون نرفت از روضه‌ات، حاجت‌روا شد
هر جا که آمد نام تو دارالشفا شد
با ذکر تو آجیل‌مان مشکل‌گشا شد

عطری دگر بر هفته داده چارشنبه
ماییم و ختم یا جواد چارشنبه

نحن موالیکم بزهرا یابن سلطان!
یا سیدی! اُنظر اِلینا یابن سلطان!
ما را سفارش کن به بابا یابن سلطان!
روضه مهیا شد بفرما یابن سلطان!

گنبد به روی دوش خود پرچم گرفته
بابا برایت مجلس ماتم گرفته
::
عمری میان روضه‌هایت گریه کردیم
بر غربت بی انتهایت گریه کردیم
تو گریه کردی پا به پایت گریه کردیم
با ضامن آهو برایت گریه کردیم

شهری به پای رفتن تو غصه خورده
همسایه از همسایه‌ی خود ارث برده

از شدت زهر ستم بال و پرت سوخت
تنها نه بال و پر، تمام پیکرت سوخت
تو سوختی از غصه، قلب مادرت سوخت
از تشنگی در بین حجره حنجرت سوخت

ای وارث درد حسن، خون بر دلت شد
وقتی شریک زندگی‌ات قاتلت شد

شکر خدا سَرنیزه و تیر و کمان نیست
بر سینه‌ی تو رد پایی از سنان نیست
در دست ام فضل دیگر خیزران نیست
انگشترت دیگر به دست ساربان نیست

شکر خدا دیگر به دنبال سَرِ تو
از دشمنت سیلی نخورده دختر تو

شاعر:
#علیرضا_خاکساری

=============================
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
5.8K views14:52
باز کردن / نظر دهید
2024-05-28 00:35:32 #امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
@shere_aeini

چهل شب تا به محرم

مسیر نور در اوج رهایی
رسیده تا افق های جدایی
شنیده شد صدای آشنایی
ز اطراف حریم کبریایی...

ندا آمد:الا یا اهل العالم
چهل شب مانده تا ماه محرم

شراب سرخ با پیمانه ای گفت
کبوتر وقت ترک لانه ای گفت
جنون عشق در دیوانه ای گفت
شنیدم شمع با پروانه ای گفت

بسوزی پا‌به‌پای من در این غم
چهل شب مانده تا ماه محرم

سرِ بازار با قدی خمیده
عصای پیری بابا رسیده
خودش با شانه ای بیرق‌کشیده
برایم پیرهن مشکی خریده

عجب رختی شود این رخت ماتم
چهل شب مانده تا ماه محرم

از این دنیای پوچِ هیچ‌مقدار
ز دست روزگار مردم آزار
گرفتارم گرفتارم گرفتار
اجل دست از سرم بردار..،بردار

به من مهلت بده ای مرگ..،این دم
چهل شب مانده تا ماه محرم

شبیه بادها باشیم ای کاش
رهاتر از رها باشیم ای کاش
شکوهِ ربنا باشیم ای کاش
مُحرم کربلا باشیم ای کاش

همین امشب بده اذن مرا هم
چهل شب مانده تا ماه محرم

هبوط ماه،چشمِ روشن تو
چه بد بوده‌است طرز کشتن تو
به دست کیست آن پیراهن تو
دگر وقتی نمانده تا تن تو

شود در زیر سم اسب درهم
چهل شب مانده تا ماه محرم

نوشته چکمه رویِ بال بُردند
تنت را تا تهِ گودال بردند
تو را با نیزه ای از حال بردند
سرت را بین آن جنجال..،بردند

بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم"
چهل شب مانده تا ماه محرم

چه می شد دور تو بلوا نمی شد
برای غارتت دعوا نمی شد
رقیّه خانمت تنها نمی شد
سنان پایش به خیمه وا نمی شد

کنارِ زینب تو نیست مَحرَم
چهل شب مانده تا ماه محرم

شاعر:
#بردیا_محمدی
===============================
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
5.4K views21:35
باز کردن / نظر دهید
2024-05-22 13:33:16 #امام_رضا #شهید_جمهور
#امام_حسین
@shere_aeini

گرچه یکی یکی و جدا می‌برندمان
شکر خدا به کرببلا می‌برندمان

ما نذر کرده‌ایم که قربانی‌اش شویم
دارند یک به یک به منا می‌برندمان

حالا که حجم کل حسینیه‌ها کم است
از خاک کنده و به سما می‌برندمان

بال ملائکه است که فرش قدوم ماست
محض تبرک است به پا می‌برندمان

اول میان خیل ملک سینه می‌زنیم
بعداً به هیئت شهدا می‌برندمان

سربند یا حسین به ما می‌دهند و بعد
با هروله به عرش خدا می‌برندمان

جان می‌دهیم در وسط روضه‌ها سپس
در خاک با لباس سیا می‌برندمان

این دل حسینی و رضوی بوده از ازل
از کربلا بهشت رضا می‌برندمان

گیرم به کربلا نرسیدیم تا به حال
یک روز عاقبت رفقا می‌برندمان

شاعر:
#محسن_ناصحی
===========================

اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
6.2K views10:33
باز کردن / نظر دهید
2024-05-21 10:46:18
#شهید_جمهور #شهدای_خدمت

شهادت؛ واژه‌ای دیگر ندارد
از این بهتر کسی در سر ندارد
نشان دادید این رزق الهی
صف اول، صف آخر ندارد
#حمید_رمی

اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
5.7K views07:46
باز کردن / نظر دهید
2024-05-04 16:05:22 #امام_علی #مدح_امام_علی
@shere_aeini

هر کسی هست گرفتارِ خط و خال کسی
از همه کار جهان من به علی مشغولم

دور او گشتم و میگردم و خواهم گردید
سالیانیست به شغل زُحلی مشغولم

خبری نیست در این دهر خبر نامِ علیست
غیر او من به امور بدلی مشغولم

از نجف آمده بودم به نجف خواهم رفت
من برای نجفم من به علی مشغولم

شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی

===============================

اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
5.8K views13:05
باز کردن / نظر دهید
2024-05-03 17:45:57 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini  

ای وارث سلاله ی سائل نوازها
ذکرلب تو رونق راز و نیاز ها

ای روضه خوان آتش و میخ گداخته
از روضهء تو ریخت به رضوان گدازها

بااینکه قبلگاه نماز ملائکی
درسجده میزدند تورا بی نمازها

شیخ الائمه ای وتو را برزمین کشید
ابن الربیع طایفه ی حقه بازها

اشک تو بود و خنده ی شیطان پرستها
حلقه زدند دور تو مشعل به دستها

جایی که بود ساکت و خلوت،شلوغ شد
یک کوچه باتمامی غربت، شلوغ شد

بیت الولای امن جگر گوشهء رسول
باموجی از شراره و وحشت،شلوغ شد

لبریز از حضور خدا  بود خلوتت
ابلیس حمله ورشد و دورت، شلوغ شد

در،سوخت در میان نفسهای شعله ها
کوچه،حیاط،خانه،به نوبت،شلوغ شد

اصلا نگه نداشت کسی احترام را
در کوچه پابرهنه کشیدند امام را

آتش، بجان رسانده کسی را شبیه تو
درشعله ها نشانده کسی را شبیه تو

درروضه های اشک تویک دست بسته بود
دستی که پرورانده کسی را شبیه تو

این شهر بد دهان که عبای تورا کشید
برخاکها دوانده کسی را شبیه تو

یادش نرفته بین همین کوچه های تنگ
این ریسمان کشانده کسی راشبیه تو

این زخمها که درشریان تو میدود
یک گوشه از مصیبت مادرنمیشود

خورشید را سیاهی شب بی حجاب برد
پیش نگاه خیس جهان باطناب برد

میدید خسته ای،به زمین میخوری ولی
برزین نشسته بود تورا باشتاب برد

ابلیس زاده، رحمت بی حد ومرز را
بادستهای بسته به دار العذاب برد

بایاد شام شیشه ی بغضت شکسته شد
وقتی تورا به مجلس شوم شراب برد

تا قبضه کرد جان تو را زهر لعنتی
دل کندی از مصایب این شهر لعنتی

شاعر:
#عالیه_رجبی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
6.0K views14:45
باز کردن / نظر دهید