Get Mystery Box with random crypto!

اشعار ناب آئينے

لوگوی کانال تلگرام shere_aeini — اشعار ناب آئينے ا
موضوعات از کانال:
علیرضا
امام
مرثیه
رضا
سید
ازدواج
عرفه
مناجات
All tags
لوگوی کانال تلگرام shere_aeini — اشعار ناب آئينے
موضوعات از کانال:
علیرضا
امام
مرثیه
رضا
سید
ازدواج
عرفه
مناجات
All tags
آدرس کانال: @shere_aeini
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 21.10K
توضیحات از کانال

کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹
محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن
کانـــال شعــــر مذهبــــی در تلگــــرام
زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری
ادمین ارسال شعر و تبلیغات:
@ad_shereaeini
کانال اشعارناب با همین لینک در ایتا فعال است

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 6

2023-05-15 18:22:17 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

مرحمی نیست که این زخم مداوا بکند
کاشکی با جگرش زهر مدارا بکند

زهر آهسته تمامِ جگرش را سوزاند
حق بده اینهمه از درد تقلا بکند

چند روز است که کارش شده از بسترِ مرگ
خانه‌ای سوخته را خوب تماشا بکند

غربت این است که در شهرِ مدینه هرشب
باید او با درِ آتش زده احیا بکند

رسم این است در این شهر که حرمت شکنند
چقدر روضه مهیاست که برپا بکند :

این حرامی که رسیده است که او را بکشد
از زن و بچه‌اش ای کاش که پروا بکند

پیرمرد است عصا یا که عبا با نعلین
فرصتی حیف ندادند مهیا بکند

عادتش بود که در آخرِ هر مجلسِ درس
رویِ زانو بزند وای حسینا بکند

عمه‌اش تا دل گودال ندارد راهی
باید او داد زنَد با همه دعوا بکند

تا مگر بعدِ سه ساعت برسید پیشِ حسین
قبل از آنیکه بر آن سینه کسی جا بکند

بعد از آن هم بدود خیمه به خیمه تنها
تا مگر دخترِ آتش زده پیدا بکند ...

شاعر:
#حسن_لطفی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.8K views15:22
باز کردن / نظر دهید
2023-05-15 08:02:58 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

چون لحظه ای که صیاد در کف گهر بگیرد
ای صبح! شب برآن است از تو خبر بگیرد

دزدان ز روی دیوار حمله به خانه کردند
میخواست هرکس از تو خون جگر بگیرد

زهراست پشت این در یا که عزیز زهرا؟!
بار دگر قراراست خانه شرر بگیرد

من اعتقادم این است تو ناجی خلیلی
راضی مشو که این بار شعله به در بگیرد

دور سرت بگردم خیلی تورا کشیدند
ای کاش یک نفر بود راه گذر بگیرد

گفتند پشت مرکب خیلی تورا دواندند
شیعه دگر چه خاکی زین غم به سر بگیرد

با اینهمه مصیبت صدجای شکر باقیست
قسمت نشد دلت را داغی دگر بگیرد

ناموس تو به خانه در حجره های بسته
کس نیست این زنان را تحت نظر بگیرد

ترسیده اند امشب این دخترانت اما
آیا کسی قرار است درد کمر بگیرد؟

فرق است بین آنکه در خانه گریه کرده
با آنکه در خرابه یاد پدر بگیرد

فرق است بین آنکه رفته به مجلس می..
با انکه پشت پرده حس خطر بگیرد

شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
3.4K views05:02
باز کردن / نظر دهید
2023-05-15 01:23:19 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

قلبم از کینه ی دشمن چقَدَر ریخت به هم
تا که زد بر جگرم زهر شرر ریخت به هم

یاد بزمی که بپا کرد در آن شب منصور
از سر شب جگرم تا به سحر ریخت به هم

جگرم سوخته از زهر نباشد،که عدو
ناسزا داد به زهرا که جگر ریخت به هم

اثری نیست به جا جز سرم،از زهر ولی
صورت مادرم از شعله ی در ریخت به هم

خانه ام سوخت ولی سینه ای از میخ نسوخت
آن که شد بهر علی سینه سپر ریخت به هم

با لگد زد به در سوخته تا در افتاد
میوه از شاخه جدا گشت و ثمر ریخت به هم

دست بسته وسط کوچه کشاندند مرا
دیده ام از غم زینب شده تر،ریخت به هم

داغهای من و عمه چه تفاوتها داشت
وای من عمه ام از تیر نظر ریخت به هم

می دویدم عقب مرکب و میسوخت دلم
بهر آن طفل که از پای به سر ریخت به هم

شاعر:
#محمود_اسدی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
3.1K views22:23
باز کردن / نظر دهید
2023-05-15 01:22:42 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

پیرمردم نکشیدم ندهید آزارم
بگذارید به همراه عصا بردارم

به زمین میخورم و طاقت ره رفتن نیست
در همین اول ره،کاش که جان بسپارم

مویم آشفته شد از بس که کشیدید مرا
کاش می شد که عمامه به سرم بگذارم

پا برهنه،وسط کوچه به دست بسته
به خدا هر قدمم فکر سر بازارم

عمه ام را سر هر کوچه تماشا کردند
مثل یک ابر بهار، از غم او می بارم

جگرم سوخت همان لحظه که خانه می سوخت
خانه ام سوخت ولی یاد درو دیوارم

خانه پر دود شد و شکر ،که در میخ نداشت
دائماً یاد تن فاطمه و مسمارم

صورت همسرم از شعله ی در گُر نگرفت
صورت مادر ما سوخت و من بیمارم

زن و اطفال من از ترس به خود لرزیدند
نزند هیچ کسی لطمه به روی یارم

شاعر:
#محمود_اسدی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
3.0K views22:22
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:53:54 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

دوّمین بار است در شهر نبی ، در سوخته
خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته

کمتر از خون گریه کردن حقّ این مرثیّه نیست
آستــان صـادق آل پیـمبـر سوخــته

ارثِ زهراییِ این آقاست که کاشانه اش
بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته

او نمی سوزد میان شعله ها و مانده ام
با جسارت ، عدّه ای گفتند کوثر سوخته

آتشی که از در و دیوار بالا رفته است
بی گمان بر غربت اولاد حیدر سوخته

هم بلاهایی که مادر دیده پیرش کرده است
هم دلش بهرِ بنی الزّهرا مکرّر سوخته

شک ندارم هر زمانی آب دیده ، ساعتی
گوشه ای رفته به یاد حلق اصغر سوخته

بسکه می پیچد به خود از سوزش زهر جفا
پیکرِ شیخ الائمه ، پای تا سر سوخته

چشمهای اهلبیتش کاسه ی اشک ست وخون
بیشتر از هرکسی موسی بن جعفر سوخته

سالیانی پیش تر از قومشان در کربلا
خیمه و پیراهن و دامان و معجر سوخته

شاعر:
#محمد_قاسمی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
3.3K views11:53
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:53:25 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

آقا تورا چون حیدر کرار بردند
در پیش چشم بچه های زار بردند

تو آنهمه شاگرد داری پس کجایند!
آقا چه شد آنشب تورا بی یار بردند؟

این اولین باری نبود اینطور رفتید
آقا شمارا اینچنین بسیار بردند

وقتی شما فرزند ابراهیم هستی
قطعاً شمارا ازمیان نار بردند

آنشب میان کوچه ها باگریه گفتی
که عمه جان را هم سربازار بردند

یاد رقیه کردی آنجاکه شمارا
پای برهنه از میان خار بردند

این ظاهر درهم خودش می گوید آقا
حتما شمارا از سر اجبار بردند

سخت است اما آخرش تابوتتان را
آقاهزاران شیعه در انظار بردند

شاعر:
#مهدی_نظری
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
3.0K views11:53
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:52:51 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

صاحب رَافت وُ رفتارْ اباعبدالله
پدرِ مکتبِ ایثار اباعبـدالله

نَبَوی مَسلَک و زهرا صفت وُ مولا خُو
روحِ صدق وُ سخنِ یار اباعبدالله

وارثِ کرب وُبلا باعث وُ بانیِّ وِلا
بیرقَت پرچم سالار اباعبدالله

تو که از نَسل حسین وُ حَسنی یاصادق
خوانده ای مَدح علمدار اباعبدالله

حضرت شیخ الائمّه پسرِ فاطمه ای
چاره یِ دردِ گرفتار اباعبدالله

نوه ات والیَّ طوس است وُ هوایِ پابوس
کرده این عاشقِ تو زار اباعبدالله

ذاکر شاه وَفا تذکِرِه می خواهم با
ذکرِ تو از شَهِ دربار اباعبدالله

تو که با روضه ی ِشاهِ شهدا مانوسی
کُنیه اَت اعظمُ الاذکار اباعبدالله

جمعه ها دیده به راهِ دلبرم می دوزی
بینِ هر ندبه زَدی جار اباعبدالله

شاعر:
#حسین_ایمانی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.5K views11:52
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:41:19 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

سر و پای برهنه می‌برند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را

همان‌هایی که قرآن بر سر نی کرده، می‌بردند
به دستِ بسته، پای نیزه‌ها قرآن ناطق را

و در بیت ولایت بار دیگر آتش افکندند
مگر آتش کند خاموش خورشید حقایق را؟

به نام سوره‌های «فجر» و «والعصر» و «اذا جاءَ»
بشارت داده او در شام غیبت، صبح صادق را

چو شمعی آب شد جسم شریفش تا برافروزد
به مصباح‌الشریعه تا ابد جان‌های عاشق را

شاعر:
#مرتضی_مولوی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.3K views11:41
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:37:22 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

پیرمردی بین آتش از نوا افتاده است
رهبری تنها میان کوچه ها افتاده است

با رخی نیلی به یاد مادرش فریاد زد
ماجرای کوچه بهرم خوب جا افتاده است

ضرب سیلی جای خود اما امان از حرف بد!
پور زهرا گیر مردی بی حیا افتاده است

دست بسته،مو پریشان،صورتش خاکی شده
با دلی پر غصه یاد کربلا افتاده است

دست بر زانو فقط میگفت: یازینب مدد
یاد آتش سوزیِ آن خیمه ها افتاده است

باز هم او مرد بود و هر دو دستش باز شد
یاد دسته بسته و شام بلا افتاده است

درد زینب این بُوَد در کل تاریخ بلا
کِی چهل منزل سر از پیکر جدا افتاده است

بنت حیدر دیدو کاری بر نمی آمد ز او
راس سلطان از سر نی زیر پا افتاده است

بی جهت سقا به نی سر برنمی گرداند چون
چشم نا محرم به ناموس خدا افتاده است

شاعر:
#قاسم_نعمتی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.1K views11:37
باز کردن / نظر دهید
2023-05-14 14:36:42 #امام_صادق #مرثیه_امام_صادق
@shere_aeini

قسم به نان و نمک، ذرّه‌ای مرام ندارید
نمک به سفره‌ی زخمید، التیام ندارید

آهای مردمِ مومن به دینِ ساختگی‌تان!
به دین‌تان سخن از یاری امام ندارید؟!

میان شهرِ زمستان کنار خانه و آتش
شمای یخ‌زده کاری جز ازدحام ندارید

خبر دهید به هارون مکّی آتشِ غم را
شما که غیرتی اندازه‌ی غلام ندارید

شکستْ حُرمتِ مویی که آیه‌های سپیدش
گواه شد که نشانی از احترام ندارید

چنان غبارِ سواران به خاکِ ظلم نشستید
چنان نشسته که دیگر سرِ قیام ندارید

آهای لشکرِ شاگردهای جنگ‌ندیده!
میان دفترتان درسِ انتقام ندارید؟!

سلاح دست گرفتید و شرحِ واقعه گفتید
شما که جز قلمِ لال در نیام ندارید

به مستحب که نشستید، واجبات قضا شد
شما که فعلِ ثوابی به جز حرام ندارید

شاعر:
#رضا_قاسمی
_______
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.7K views11:36
باز کردن / نظر دهید