Get Mystery Box with random crypto!

آینده (عباس عبدی)

آدرس کانال: @abdiabbas
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 24.74K

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2024-05-29 22:04:49
در خصوص تعطیلی شنبه دو نظر کاملا مغایر از طرف مراجع محترم قم صادر شده است. نظر دادن در امری کارشناسی از موضع فقهی، بیش از هر چیز به اعتبار فقه نزد مخاطب لطمه می‌زند.

@abdiabbas
8.0K viewsedited  19:04
باز کردن / نظر دهید
2024-05-29 22:02:14 ‍ خبرنگار: چقدر از صفر تا صد سیاست خارجی جمهوری ‌اسلامی در این ۸ سال دست محمدجواد ظریف بود؟
‏ظریف : صفر

‏پس برای چی آنجا بودید؟

@abdiabbas
24.5K views19:02
باز کردن / نظر دهید
2024-05-29 09:43:32 عادی‌سازی جنایت

سرمقاله هم‌میهن
۹ خرداد۱۴۰۳

این سرمقاله هم‌میهن است که با توجه به وضعیت تاسف‌بار موجود در غزه و رفح آن را در اینجا تقدیم می‌کنم.

اخبار و تصاویری که هر روز از غزه مخابره می‌شود، فراتر از یک جنایت عادی و جنگی است. مضمون واقعی آن را باید در نحوه رفتار غرب در این ماجرا جست‌وجو کرد؛ چه‌بسا هزینه اصلی آن در آینده را نیز کشورهای غربی خواهند پرداخت.

آنچه که درباره هولوکاست و با روایت مورخان غربی گفته می‌شود، فارغ از اینکه ابعاد آن چقدر باشد، حتی در کمترین ارقام قطعی نیز جنایتی انکارناپذیر بود؛ جنایتی که در آلمان و از سوی یکی از ستون‌های تمدن غرب علیه یهودیان روا داشته شد. ولی آن جنایت با آنچه که امروز در غزه می‌گذرد چند تفاوت فاحش دارد؛ اول اینکه آن جنایت اصالتاً فقط از سوی یک رژیم و کشور انجام می‌شد. درحالی‌که اکنون بخش اصلی کشورهای غربی مستقیم یا غیرمستقیم در این جنایت دخالت دارند؛ مستقیم با ارسال کمک نظامی و مالی و اطلاعاتی، و غیرمستقیم هم با حمایت رسانه‌ای و دیپلماتیک مسئولیت دارند.

تفاوت دیگر آشکار بودن جنایت در غزه در برابر ارتکاب پنهانی هولوکاست است. در واقع حتی هیتلر هم می‌کوشید که جنایت‌های خود را پنهان انجام دهد و زشتی و قباحت آن را درک می‌کرد، به همین دلیل ابعاد آن ماجرا فقط پس از پایان جنگ دوم روشن شد. درحالی‌که جنگ در غزه به‌طور مستقیم در حال نمایش است؛ این امری فراتر از جنایت و نسل‌کشی است.این قبح‌زدایی از معنای جنایت است.
این رفتار چند گام فراتر از اصل جنایت است. در واقع سکوت در برابر این اتفاقات، سکوت مصداقی نیست،
بلکه سکوت مفهومی یا عبور کردن غرب از معنا و مفهوم جنایت است. این وضع گرفتار شدن در تله معیارهای دوگانه است. نمونه روشن آن تهدید دادستان دادگاه کیفری بین‌المللی از سوی آمریکایی‌ها است.

تفاوت فاحش سوم صدور حکم علیه اسرائیل و شخص نتانیاهو و وزیر جنگ اوست.
این وضعیت به معنای آن است که شرایط جنگ غزه از مرحله سیاسی و اخلاقی عبور کرده و وارد مرحله حقوقی شده است. به عبارت دیگر جای بحث و مجادله و اما و اگر باقی نمی‌گذارد و در عین حال کشورهای غربی هنوز حاضر به انجام هیچ اقدام بازدارنده جدی‌ای علیه رژیم اسرائیل نشده‌اند.

روزی که ۱۱ سپتامبر رخ داد خیلی‌ها ناراحت شدند؛ هم به لحاظ ماهیت کار و اخلاق و هم به لحاظ تبعاتی که می‌توانست برای جهان داشته باشد. در نتیجه آن را اقدامی تروریستی دانستند. ولی هنگامی که گرد و خاک آن رخداد خوابید این پرسش جدی مطرح شد که آیا این اقدام ریشه در سیاست‌های منطقه‌ای ایالات متحده هم داشته است یا خیر؟

یکی از پاسخ‌های پرتکرار مواضع غرب در مورد فلسطین و اسرائیل بود. نقدی که کاملاً هم درست بوده. ریشه بخش مهمی از رادیکالیسم سیاسی در خاورمیانه در این سیاست‌های یکسویه در دفاع از اسرائیل بود. ولی اکنون که این حمایت حتی با نقض بدیهی‌ترین اصول و ارزش‌های ادعایی غرب همراه شده چه باید گفت؟ تردیدی نیست که هر کنش و سیاستی دیر یا زود با واکنشی مناسبِ خود مواجه خواهد شد. جوانان و کودکانی که تجربه وضعیت کنونی را دارند در ادامه چه رفتاری و چه شیوه سیاسی‌ای را پیش خواهند گرفت؟

مشکل اصلی غرب، حمایت از اسرائیل و پذیرش ضمنی این جنایت است که خود را در برابر بدترین اقدامات خلع سلاح و خلع منطق نموده است. آنان با چه رویی خواهند توانست که در آینده، حتی بدترین اقدامات علیه خود را با عناوینی چون تروریسم، و جنایت محکوم و با آنها از منظر اخلاقی مقابله کنند؟ حتی در دفاع از دموکراسی هم دچار لکنت زبانی خواهند شد. این چه نوع دموکراسی‌ای است که می‌تواند انجام جنایت علیه دیگران را به‌عنوان سیاست رسمی خود اجرایی کند؟

https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-16765

@hammihanonline
13.8K views06:43
باز کردن / نظر دهید
2024-05-29 07:14:18 تصادفات؛ معیاری دقیق برای کارآمدی

اعتماد ۹ خرداد ۱۴۰۳

عباس عبدی

مدتی بود که می‌خواستم درباره موضوع مهم تصادفات خودرویی بنویسم. زیرا این مسأله دارای آمار دقیق و غیرقابل انکار و توجیه است و می‌تواند نماد روشنی از کیفیت تحقق اهداف برنامه‌های دولت باشد. ولی تصور می‌شد در این فضای مشکلات مهم و انبوه چه جایی برای طرح این مسأله است؟ اکنون که شاهد سقوط بالگرد بالاترین مقام اجرایی هستیم خیلی خوب متوجه می‌شویم که شاید این پدیده و بدتر شدن وضع تصادفات ریشه مشترکی در مدیریت کشور داشته باشند.

تصادفات خودرویی در ایران یکی از بدترین شاخص‌های جهانی را داشت، در نهایت برای کاهش آن برنامه‌ریزی شد و اهداف دقیقی تعیین گردید. طی دو دولت قبلی علی‌رغم افزایش خودرو و سفر از شدت تصادفات و خسارات آن کاسته شد، هر چند همچنان تا رسیدن به اهداف تعیین شده در برنامه فاصله زیادی وجود داشت.

البته این را می‌توان نادیده گرفت، چون در ایران رسم است که همیشه اهداف را خیلی بلند تعیین کنند، بلکه به اندکی از آن برسند، ولی توجه ندارند که از قدیم گفته‌اند سنگ بزرگ علامت نزدن است. به عبارت دیگر اگر اهداف را خیلی بزرگ بگیرید و به آن نرسید، عدم تحقق هدف، امری متداول و معمول می‌شود و برنامه‌ریزی نیز بی‌معنا خواهد شد.

مثل هدف رشد اقتصادی ۸ درصدی در سال که از ۳۵ سال پیش تا کنون در همه برنامه‌ها بوده و هست گویی تغییر آن گناه نابخشودنی است ولی هیچ گاه در طول یک برنامه محقق نشده است، سهل است که رشد اقتصادی عملی شده بسیار هم کمتر از این بوده، در نتیجه نرسیدن به هدف رشد، یک پدیده طبیعی شناخته شده است! بگذریم.

تصادفات خودرویی هزینه‌های بسیار زیادی را تحمیل می‌کند، فوت حدود ۲۰ هزار نفر در سال که به نسبت بیشتری جمعیت ۲۵-۳۵ ساله هستند که در بهترین دوران بهره‌وری در زندگی خود قرار دارند. همچنین مصدوم شدن حدود ۴۰۰ هزار نفر که هزاران نفر آنان معلولیت‌های شدید پیدا می‌کنند. خسارات مالی فراوان و تبعات اجتماعی سنگین که لیست کردن آن فرصت می‌خواهد از این جمله است.

علل آن نیز کمابیش روشن است. کیفیت نازل خودرو و جاده، و کمتر شدن این کیفیت، فقدان نظارت کافی، مقررات بیمه‌ای نامناسب و فرهنگ و رفتار اجتماعی قابل سرزنش در رانندگی و... اهم موارد تاثیرگذار در تصادفات هستند. با توجه به این که آمار آن به نسبت از اعتبار و دقت خوبی برخوردار است لذا معیار بسیار مناسبی برای سنجش عملکرد دولت‌ها نیز هست. آمار سال‌های اخیر تصادفات جاده‌ای و درون‌شهری کشور به شرح زیر است.

https://telegra.ph/تصادفات-معیاری-دقیق-برای-کارآمدی-05-28
9.5K views04:14
باز کردن / نظر دهید
2024-05-29 00:33:45
به مجلسی که در اولین اقدام خود برای شمارش ۲۷۰ رای، ۱۰ درصد خطا یا تقلب می‌کند(تقلب کردن کم زیان‌تر از خطا کردن است) چه باید گفت جز این که؛ «سالی که نکوست از بهارش پیداست»
‏بیش از این از انتخابات استصوابی با رای اندک نباید انتظاری داشت.

@abdiabbas
14.8K viewsedited  21:33
باز کردن / نظر دهید
2024-05-29 00:32:19
با توجه به آمار و ارقام رسمی که از تشییع جنازه و عزادار بودن مردم ارایه می‌شود، انتظار می‌رود که آن اندازه اعتماد به نفس پیدا کرده‌اند که دیگر کسی را رد صلاحیت نکنند و انتخابات پرشوری را برگزار نمایند.

@abdiabbas
9.3K viewsedited  21:32
باز کردن / نظر دهید
2024-05-29 00:30:47
دو بار بالگرد آقای هاشمی در سفر کرمان و قزوین دچار سانحه شد و بدون هیچ تلفاتی به زمین نشست.
‏فقط به این علت که ضابطه حرکت در کنار جاده و با ارتفاع پایین بالگرد مقامات رعایت می‌شد.
‏اکنون مدیریت سفر توضیح دهد که چرا این قاعده ضروری در سفر اقای رییسی و حتی با شرایط جوی بد رعایت نشد؟

@abdiabbas
11.3K viewsedited  21:30
باز کردن / نظر دهید
2024-05-29 00:28:41
هر چه بیشتر از جنگ غزه می‌گذرد پرونده جنایات اسراییل و‌ حمایت‌های غرب و سکوت آنان خیلی قطورتر می‌شود.

@abdiabbas
8.2K viewsedited  21:28
باز کردن / نظر دهید
2024-05-28 11:33:57 آیا امیدی هست؟

اعتماد ۸ خرداد ۱۴۰۳

عباس عبدی

معنای مشارکت پایین در سه انتخابات گذشته چه بود؟ افراد زیادی تاکید داشتند که انتخابات در ایران و به معنای گذشته پایان یافته است و مردم بکلی از این کنش سیاسی که تبدیل به مناسک شده بود رویگردان شده‌اند و لذا باید دنبال ایده‌ها و روشهای دیگری رفت.

در نقطه مقابل کسان دیگری هم بودند که گمان می‌کردند پایان یافتن انتخابات به منزله پایان هر گونه اصلاحات احتمالی است و باید به هر نحو ممکن این روزنه را گشود و حفظ کرد، در غیر این صورت وارد ورطه سیاسی خطرناکی خواهیم شد.

من عقیده متفاوتی داشتم چند بار هم بر این عقیده خود تاکید کردم. به نظرم عدم شرکت مردم نه تنها به معنای پایان انتخابات نبود بلکه دقیقا مترادف با معناداری و تعمیق انتخابات بود. عدم شرکت نه از روی قهر با این شیوه بلکه به علت شکلی شدن انتخابات و خالی از محتوا شدن آن بود. پس مردمی که چنین برداشتی را داشته باشند دو رفتار مکمل را انجام می‌دهند.

اول در مناسک بی‌محتوای شرکت نمی‌کنند. دوم و بطور ضمنی خواهان با محتوا شدن آن می‌شوند تا دوباره دست به اقدام بزنند. بنابر این اگر برای گشوده نگه‌داشتن این روزنه در «مناسک انتخاباتی» شرکت کنیم در واقع بجای گشودن، آن روزنه را کورتر کرده‌ایم چون بجای محتوا به شکل اصالت و اعتبار داده‌ایم.

بهترین نمونه در جهت تایید این ادعا انتخابات ۱۳۹۲ بود. انتخاباتی که بلافاصله پس از انتخابات ۸۸ برگزار شد. انتخاباتی که با آن حجم از اعتراضات همراه شد و اغلب گمان می‌‌کردند که ۸۸ دوره شیوه‌های انتخاباتی را پایان داد. ولی هنگامی که به سال ۹۲ رسیدیم بسادگی آشکار شد که این برداشت درست نیست. اتفاقا مردم همچنان این شیوه سیاسی را موثرتر و کم هزینه‌تر می‌دانند بشرطی که راه برای تحقق اهدافشان گشوده شود.

اکنون با سال ۹۲ یک تفاوت مهم دارد. سال ۹۲ پس از پشت سر گذاشتن اعتراضات بود ولی حالا سه انتخابات کاملا بی‌رمق را پشت سر گذاشته‌ایم و این روشی پذیرفته و تجربه شده به نظر می‌رسد. پس آیا همچنان برگشت به صندوق محتمل است؟

به نظرم بازگشت به صندوق، اصطلاح نادرستی است. باید گفت آیا صندوق بر‌ می‌گردد که مردم به پای آن بروند؟ این دو تعبیر کاملا متفاوت است. آنچه که در این سه دوره شاهدش بودم شبیهی از صندوق مورد نظر مردم بود. برداشت من این است که مردم ما اکنون انتظار می‌کشند که دوباره صندوق را زیارت، و با آن دیدار تازه کنند.

این حس من از فضای عمومی است. معتقدم که سطح امیدواری مردم برای دیدار صندوق واقعی به بیش از ۵۰ و حتی ۵۵ درصد رسیده است. باید نظرسنجی‌های معتبر انجام و نتایجش اعلام شود تا درک دقیقی پیدا کنیم. ولی این تازه آغاز راه است. به لحاظ تجربی و تحلیلی پیش‌بینی می‌کنم که این ظرفیت تا ۶۰ و ۶۵ درصد هم می‌تواند بالا برود. همچنان که می‌تواند به زیر ۴۰ درصد هم برگردد. مشارکت انتخاباتی سال ۹۲ به ۷۳ درصد رسید چون مردم حس کردند که فضایی برای انتخاب دارند، و به همین دلیل سال ۸۸ را بکلی کنار گذاشتند یا نادیده گرفتند.

برخی گمان می‌کنند که اتفاق سال ۹۲ ناشی از خواست و اراده رسمی نبود بلکه یک خطای محاسباتی بود که پس از رد صلاحیت آقای هاشمی رخ داد و دیگر چنین خطایی رخ نخواهد داد. با بخش اول این گزاره موافقم، ولی در باره بخش دوم اتفاقا امیدوارم که خطا نکنند بلکه آگاهانه چنین راهی را بگشایند و به تبعات آن نیز ملتزم باشند. چون این بزرگترین سرمایه و مولفه برای تامین امنیت ملی و خیر و رفاه جامعه ایران است.

به نظرم و بر اساس شواهد و قرائن موجود مردم ما آمادگی دارند که یک بار دیگر پای صندوق بیایند. صندوقی که حدی از انتخاب معنادار را برای آنان فراهم کند. تجربه منفی سه سال گذشته را پیش رو دارند و آماده نشان دادن اراده خود هستند. توجه کنیم که مشارکت ۷۰ درصدی دو برابر ۳۵ درصدی نیست. بلکه چندین برابر آن اهمیت دارد. چون حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از مشارکت‌ها وجه مناسکی داشته و اهمیت تعیین کننده در فضای سیاسی ندارند.

گرچه تحلیل اولیه‌ای که نوشتم معطوف به اراده رسمی در برگزاری انتخابات مناسکی بود ولی همانطور که در آن یادداشت هم اشاره کردم مطلوب‌ترین انتخابات که جهش رو بجلویی خواهد بود و راه نرفته گذشته را تا حدی جبران خواهد کرد، مشارکت گسترده تا ۷۰ درصد است و این توپ در زمین حکومت است.

مشارکت و عدم مشارکت مردم ما تابع تبلیغات خارجی و توطئه دشمنان و اینجور عوامل نیست. فقط تابع کیفیت و اعتبار صندوقی است که جلوی آنها گذاشته می‌شود. ناامید نباید بود. هفته آینده روشن خواهد شد.
8.0K views08:33
باز کردن / نظر دهید
2024-05-28 09:02:19
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: اگر زنان بی‌حجاب نگذارند از آنها عکس بگیریم، بازداشت می‌شوند.

‏وقتی که خودرو در سرازیری بیفتپ و ترمز هم بریده شود سرعت سقوط شتابان می‌شود.

@abdiabbas
5.8K viewsedited  06:02
باز کردن / نظر دهید