Get Mystery Box with random crypto!

آینده (عباس عبدی)

لوگوی کانال تلگرام abdiabbas — آینده (عباس عبدی) آ
موضوعات از کانال:
محمد
شهاب
براي
پزشکیان
لوگوی کانال تلگرام abdiabbas — آینده (عباس عبدی)
موضوعات از کانال:
محمد
شهاب
براي
پزشکیان
آدرس کانال: @abdiabbas
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 26.53K

Ratings & Reviews

1.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 76

2022-10-27 23:22:06
9.7K views20:22
باز کردن / نظر دهید
2022-10-27 09:02:59
12.7K views06:02
باز کردن / نظر دهید
2022-10-27 08:59:23
9.0K views05:59
باز کردن / نظر دهید
2022-10-13 00:25:04
5.6K views21:25
باز کردن / نظر دهید
2022-10-12 06:07:16 تناسب هدف و روش

اعتماد ۲۰ مهر ۱۴۰۱

عباس عبدی

این یادداشت در پی اشاره به نکته‌ای است که احتمالاً برخی از اصول‌گرایان و بانیان وضع موجود موافق آن نباشند ولی ایرادی ندارد اگر بخوانند و آن را نقد کنند، شاید به نتیجه خوبی برسیم.

رسیدن به هر هدفی اعم از فردی یا جمعی و حکومتی، مستلزم استفاده از ابزار مناسب آن است. پیچ‌های شش ضلعی را با پیچ گوشتی و پیچ‌های شیاردار را با آچار باز نمی‌کنند. چه بسا استفاده از ابزار نامناسب موجب هرز شدن و تخریب پیچ شود، و دیگر نتوان آن را به صورت متعارف باز کرد.

نکته دیگر اینکه هر اقدام اجتماعی یا حتی فردی، آثار کوتاه‌مدت و میان‌مدت و بلندمدت دارد. مثلاً با گفتن دروغ ممکن است کار ما در کوتاه‌مدت راه بیفتد ولی پس از مدتی که دروغ ما آشکار شد، کل اعتبارمان زایل می‌شود و برای کسب اعتماد دوباره باید هزینه زیادی پرداخت کنیم.

بالاخره عوارض جانبی برخی اقدامات و سیاست‌ها ممکن است از نتایج یا دستاوردهای مستقیم آن مهم‌تر باشد.

با این ملاحظات فرضیه بنده این است که اجباری کردن «حجاب شرعی» و برخورد با زنان در قالب گشت ارشاد، یکم؛ شیوه غیر موثر در مسأله حجاب است. دوم؛ آثار کوتاه‌مدت آن در برابر آثار منفیِ میان و بلندمدت آن بسیار ناچیز است. سوم؛ عوارض جانبی این اقدام چنان هولناک است که به ضد هدف اولیه تبدیل شده است.

در باره اولین استدلال باید گفت که قانون جزا مبتنی بر مجرمانه دانستن افعال، فقط در مواردی کاربرد دارد که عدم رعایت آن فعل، نظم اجتماعی را دچار اختلال می‌کند. سرقت، قتل، مستی در حال رانندگی، اختلاس، جاسوسی و... و موارد مشابه، جملگی نظم اجتماعی را مختل می کنند، لذا به تناسب برای آنها مجازات تعیین می‌شود.

اصولاً کسی نیست که با جرم دانستن این موارد مخالف باشد. ولی در جامعه ایران پوشش شرعی (و نه پوشش به معنای عام) چنین وضعی را ندارد به همین علت است که اکثریت مردم مخالف تلقی شدن آن به عنوان جرم هستند و در عمل هم اغلب با زنان فاقد پوشش شرعی مواجهیم و هیچ اختلالی هم در نظم اجتماعی نمی‌افتد یا اگر هم برخی معتقدند که عوارضی دارد در برابر عوارض اصل ممنوعیت چیز چندان چشمگیری نیست.

در حالی که ممکن نیست سرقت را از دایره رفتارهای مجرمانه خارج کنید و جامعه حتی برای یک لحظه روی خوش ببیند. یک علت دیگر که الزام به رعایت پوشش شرعی در قالب قانون جزا نمی‌گنجد، عدم اجرای آن است. بعید است که هیچ موردی از زنان با این قانون (به طور دقیق) محاکمه و مجازات شده باشند.

آثار کوتاه‌مدت گشت ارشاد می‌تواند موجب شود که زنان بیش‌تری آن را رعایت کنند، به این معنی که قدری روسری یا شال را جلو و عقب بکشند، یا دگمه مانتو را دستکاری کنند و امثال آن. این فقط برای افراد ظاهربین جالب است، ولی واقعیت حتی در کوتاه‌مدت چیز دیگری است.

خیلی از کسانی که با مانتوهای مورد نظر گشت ارشاد از وزرا خارج می‌شوند، همان جا، دگمه‌هایش را دوباره جدا می‌کنند و به خانه می‌روند. ولی اثر بسیار بد این رفتار در میان‌مدت و بلندمدت یا در تعارض میان خانه و عرصه عمومی است.

ما در خانه به نحوی لباس می‌پوشیم که طبعاً در عرصه عمومی متفاوت از آن می‌پوشیم، ولی اگر محتوای کلی پوشش و نه شکل و ظاهرش در خانه و عرصه عمومی در تضاد باشند، یعنی در جمع‌های خانوادگی و مهمانی به گونه‌ای لباس بپوشند که در تقابل با اجبار آن در عرصه عمومی است، فرد را دچار دوگانگی رفتاری می‌کند، بویژه برای کودکان و نوجوانان غیر قابل پذیرش و فهم است.

لذا آنان به این تعارض و دوگانگی تن نمی‌دهند. به احتمال فراوان دهه هشتادی‌ها در مواجهه با مسأله حجاب چنین تجربه‌ای را دارند که زیر بار این حد از تعارض نمی‌روند. البته تحقق این قاعده که؛ «مردم از هر چه منع شوند به آن حریص‌تر می‌شوند» نیز اثر بلند مدت دیگری است که موجب تشدید گرایش به برداشتن حجاب می‌شود.

اثرات جانبی این قانون و گشت ارشاد نیز بسیار مهم‌تر از اصل مسأله حجاب است. هر زنی که پایش به گشت ارشاد می‌رسد، طبعاً احساس می‌کند که با او به عنوان یک مجرم برخورد می‌کنند، در حالی که او اصلاً چنین حس و برداشتی از رفتار خود ندارد.

در نتیجه احساس توهین و تحقیر و تخفیف می‌کند. پس از آن روایت خود را نزد خانواده، دوستان و هر جای دیگری از نحوه برخوردها بیان می‌کند که تخم کینه و نفرت کاشته شده را پراکنده می‌کند. این کاری است که هیچ متهم به قتل یا سرقت نمی‌تواند انجام دهد، و این تحقیر آثار خودش را در اتفاقات اخیر نشان داد.

آیا ممکن است دوباره این تجربه شکست خورده را تکرار کنیم؟ در بیش‌تر حوزه‌ها مشابه چنین تجربیاتی دیده می‌شود.
نواصول‌گرایان حاکم برای بسیاری از اهداف خود، ابزارهای نامناسب انتخاب می‌کنند، سپس از اهداف خود دفاع می‌کنند در حالی که ابزارشان نامناسب و زیان‌بار است.
3.4K viewsedited  03:07
باز کردن / نظر دهید
2022-10-11 20:41:23
1.8K views17:41
باز کردن / نظر دهید
2022-10-11 11:36:49
4.4K views08:36
باز کردن / نظر دهید
2022-10-11 11:36:47
4.3K views08:36
باز کردن / نظر دهید
2022-10-11 06:29:43 خروجی اصلی حکومت

اعتماد ۱۹ مهر ۱۴۰۱

عباس عبدی

هر سیستم یا نظامی سه بخش جداگانه دارد. اول ورودی، دوم فعل و انفعالات درونی و سوم خروجی. موفقیت هر سیستم در مقایسه ورودی و خروجی آن است، فعل و انفعالات درونی آن موضوعی فرعی محسوب می‌شود. البته اهمیت این فعل و انفعالات زیاد است ولی برای داوری در باره سیستم نیازی به آن نیست.

برای نمونه یک تیم فوتبال را در نظر بگیرید. اگر بخواهیم کارآیی مربی را در نظر بگیریم، شامل ورودی آن، باشگاه، امکانات آن، بازیکنان و قیمت و حقوق آنان و... است، خروجی آن نیز موفقیت‌های باشگاه و پیروزی‌های آن است.

اینکه مربی چه اخلاقی دارد؟ چگونه تمرین می‌دهد؟ چه دستیارانی انتخاب می‌کند؟ چه ترکیبی از بازیکنان را به زمین می‌فرستد؟ و چه سیستمی را برای بازی انتخاب می‌کند؟ مسأله دیگری است که اهمیت آنها در این است که خروجی این سیستم چه بوده است؟

ورودی و خروجی‌های هر سیستمی کمابیش تعریف شده است. این فرآیند را برای داوری نسبت به دولت‌ها نیز باید در نظر گرفت. دولت‌ها باید متوجه خروجی‌های اصلی باشند. در فوتبال اینکه یک تیم چه تعداد پاس می‌دهد؟ پاس سالم می‌دهد، چند دقیقه از بازی دست آنان است؟ یا چند تا کرنر زده؟ یا هر چیز دیگر که مشابه هستند را خروجی نمی‌نامند.

حتی اینکه چه تعداد گل زده هم دستاورد نیست، اینکه چه تعداد بازی را برده و در لیگ چه امتیازی دارد خروجی اصلی است. البته موارد قبلی می‌تواند دستاوردهای واسطه و بینابینی باشد برای بهبود دستاورد اصلی که «پیروزی» است، ولی افتخار به آنها هیچ اهمیتی ندارد مگر هنگامی که با پیروزی همراه باشد. حتی تهاجمی یا تدافعی بازی کردن نیز اهمیت ندارد.

همه اینها گفته شد تا به مسأله سیاست و دولت پرداخته شود. اینکه معیار موفقیت یک دولت چیست؟ در واقع خروجی اصلی سیستم (دولت) چیست؟ دولت‌ها یک خروجی همیشگی دارند که به نسبت ثابت است. رشد پایدار و عادلانه وظیفه اصلی دولت‌ها است. خوشبختانه در ابلاغیه سیاست‌های کلی برنامه هفتم به همین نکته اشاره شده است.

همچنین هر دولتی ممکن است برحسب شرایط ویژه، وظیفه مشخص دیگری را نیز عهده‌دار شود. مثلاً پایان دادن به جنگ، با پیروزی یا صلح شرافتمندانه. یا پایان دادن به یک جنگ و تنش داخلی از طریق ایجاد وحدت و تفاهم جمعی، یا پایان دادن به یک بحران خاص زیست محیطی و... ولی همان طور که گفته شد اصلی‌ترین خروجی سیستم دولت و حکومت باید ایجاد رشد پایدار و عادلانه باشد.

چنین رشدی طبعاً مستلزم افزایش سرمایه‌گذاری، کارآمد کردن دولت، رشد اشتغال، کنترل تورم، کاهش ضریب جینی، بهبود امنیت، بهبود زیرساخت‌ها، جلب اعتماد مردم و موارد مشابه است. این رشد باید به گونه‌ای باشد که با توجه به ورودی‌های سیستم دولتی، موجب عقب افتادن کشور از سایر کشورها نشود، و جایگاه کشور اگر بهبود نمی‌یابد، بدتر هم نشود.

دولت‌ها در ارایه گزارش عملکرد خود این چارچوب را به هم می‌ریزند. به این معنا که به جای دفاع از خروجی اصلی به نکاتی از بخش میانی یا همان مقدمات کار برای رسیدن به هدف اشاره می‌کنند، بدون اینکه میزان تحقق هدف اصلی را شرح دهند.

برای نمونه اینکه یک مدیر روزانه ۱۲ یا ۱۶ ساعت کار کند، یا هر روز با مردم دیدار داشته باشد، یا با فلان خطای مدیر زیردستش چگونه برخورد کند، یا حتی بسیاری از متغیرهای دیگر مثل راه، آموزش، بهداشت، جمعیت و... را ردیف کند، اهمیت اصلی را ندارد. او باید توضیح دهد که این دستاوردها در نهایت به چه میزان رشد منجر شده؟ آیا این رشد پایدار است یا خیر؟ و آیا به برابری ملموسی کمک کرده یا خیر؟

اینکه دولت و رییس جمهور ۳۱ سفر استانی در یک سال رفته‌اند، باید اثرات خود را در خروجی نشان دهد، چنین رفتاری به خودی خود نه مطلوب است و نه مذموم. مثل مربی که شکل معینی تمرین می‌دهد. مفید بودن و نبودن این شکل از تمرین را باید در کارآیی و موفقیت تیم دید.

البته پس از توافق در باره مثبت یا منفی بودن خروجی سیستم می‌توان در باره علل آن با ارجاع به فعل و انفعالات داخل سیستم بحث کرد، ولی پیش از این مرحله، بحث کردن از وضعیت‌ها و متغیرهای داخل سیستم کاری بی‌نتیجه است.

همان طور که همه اقدامات پزشک باید منجر به رفع بیماری و رسیدن بیمار به یک وضعیت پایدار از نظر علایم حیاتی و عادی زندگی شود. بر شمردن همه اقدامات دیگر پزشک مقدمات لازم برای رسیدن به هدف نهایی است که درمان و بازیابی سلامت بیمار است. و الا آن اهداف به خودی خود هیچ ارزشی ندارند.
5.9K viewsedited  03:29
باز کردن / نظر دهید
2022-10-11 01:14:39
5.3K views22:14
باز کردن / نظر دهید