Get Mystery Box with random crypto!

اشعار استاد لطیفیان

لوگوی کانال تلگرام aliakbarlatifian — اشعار استاد لطیفیان ا
لوگوی کانال تلگرام aliakbarlatifian — اشعار استاد لطیفیان
آدرس کانال: @aliakbarlatifian
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 3.29K
توضیحات از کانال

گلچینی از بهترین اشعار شاعر آیینی استاد علی اکبر لطیفیان
https://telegram.me/joinchat/BRjMZkEaGselcvmy3DlGxQ
___________________
@AliakbarLatifian
اين كانال توسط دوستداران استاد لطیفیان اداره ميگردد و ارتباطی با ایشان ندارد.

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-07-30 19:38:03 #شب_دوم_محرم
#ورودیه_کاروان

کاروانِ سُلاله های خدا
کاروانِ امام عاشورا

کاروانِ بهشتیان زمین
کاروانِ فرشتگان سَما

یکی از نوکرانشان جبراییل
یکی از چاکرانشان حورا

گوشه ای از صدایشان داوود
نفسی از دعایشان عیسی

نوجوانانشان چو اسماعیل
پیرمردانشان خلیل آسا

زائر اشکهایشان باران
تشنه یِ مَشکهایشان دریا

همه آیات سوره ی مریم
همه چون کاف و ها و یا و الی

یوسفان عَشیره ی حیدر
مَریَمان قبیله ی زهرا

کعبه میبیند و طواف مَلَک
چشم تا کار میکند اینجا

کُشتگان حوادث امروز
صاحبان شفاعت فردا

تا به حالا ندیده هیچ کسی
این همه آفتاب یکجا

هر دلی با دلی گره خورده است
همه مجنون صفت همه لیلا

دارد این کاروان صحرایی
دخترانی عفیفه و نو پا

همه با احترام و با عزت
همه در پرده های حُجب و حیا

پرده را از مقابل مَحمل
باد حتی نمی برد بالا

دور تا دورشان بنی هاشم
تحت فرمان حضرت سقا

پای عُلیا مُخَدَّره زینب
روی زانوی اکبرِ لیلا

از غروبِ مدینه می آیند
در زمینی به نام کرب وبلا

میرسیدند و یاد می کردند
از سر و طشت و حضرت یحیی

حق نگهدار این همه مجنون
حق نگهدار این همه لیلا
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
2.0K views16:38
باز کردن / نظر دهید
2022-07-29 14:33:05 #شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_علیه_السلام

کاش می شد بنویسم که گرفتار شدم
مثل خورشید گرفتارِ شب تار شدم

مرد این شهرم و بر پیر زنی مدیونم
این هم از غربت من بود که ناچار شدم

من نمی خواستم علّت دلواپسیِ _
_معجر زینب کبری شوم، انگار! شدم

من بدهکاری خود را به همه پس دادم
به تو اندازه یِ یک شهر بدهکار شدم

من در این خانه، تو در خانه یِ خولی، تازه
با تو همسایه یِ دیوار به دیوار شدم

کاش می شد بنویسم کفنی برداری
کفنی نیست اگر، پیرهنی برداری
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
2.1K views11:33
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 01:00:18 #حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#استقبال_محرم

عاشقانت میفروشند عیش را ، غم میخرند
دل به پاى روضه میریزند ماتم میخرند

باز هم شیرِ حلالِ مادران تاثیر کرد
بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند

مثل خار و خس در این سیلِ به راه افتاده ایم
باز درهم آمدیم و باز دَرهَم میخرند

ماه ها در یک طرف، ماه محرم یک طرف
بیشتر از ماه ها ماهِ محرم میخرند

اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته
ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند

تا تو را داریم ما داراترینِ عالمیم
بچه هاى ما درِ این خانه حاتم میخرند

این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند

گریه بر مظلوم تکوینا تقرّب آور است
در حسینیه مرا حتى نخواهم میخرند

مطمئنا روضه اى یا گریه اى در کار هست
هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند

عده اى دَم میدهند و عده اى دَم میزنند
پنج تن هم این وسط دارند از دَم میخرند

گریه کن زهراست ما تنها سیاهى لشگریم
باز با این حال و شکلِ گریه را هم میخرند
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
2.5K views22:00
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 00:55:08 #عید_غدیر

کار من نیست که بنشینم و املات کنم 
شأنِ تو نیست که در دفترم انشات کنم 

عین توحید همین است که قبل از توبه 
باید اول برسم با تو مناجات کنم 

سالی یک بار من عاشق نشوم می میرم 
سالی یک بار اجازه بده لیلات کنم 

همه جا رفتم و دیدم که تو هستی همه جا 
تو کجا نیستی ای ماه که پیدات کنم؟ 

پدر خاکی و ما بچّه یِ خاکی توایم 
حق بده پس همه را خاک کف پات کنم 

از تو ای پیر طریقت که سرِ راه منی 
آن قَدَر معجزه دیدم که مسیحات کنم 

از خدا خواسته ام هر چه که دارم بدهم 
جای آن چشم بگیرم که تماشات کنم 

تو همانی که خدا گفت: تو ربُّ الأرضی 
سجده بر اَشهد ان لایی اِلّات کنم 
  
مثل ما ماه پَیمبر به خودت ماه بگو 
اشهد انّ علیّاً ولی الله بگو 

آینه هستم و آماده ی ایوان شدنم 
آتشی هستم و لبريز گلستان شدنم 

چند وقتی ست به ایوان نجف سر نزدم 
بی سبب نیست به جانِ تو پریشان شدنم 

سفره یِ نان جویی پهن کن ای شاه عرب! 
بيشتر از همه آماده یِ مهمان شدنم 
  
آن که از کفر در آورد مرا مِهر تو بود 
همه اش زیرِ سر توست مسلمان شدنم 

از چه امروز نیفتم به قدومت، وقتی... 
ختم شد سجده ی دیروز به انسان شدنم 

روی خورشید تو خورشید پرستم کرده 
با تجلّی تو در معرض سَلمان شدنم 

دَهِ ذی الحجه یِ من هجده ذالحجه یِ توست 
هشت روز است که آماده یِ قُربان شدنم 

جان به هر حال قرار است که قربان بشود 
پس چه خوب است که قربانی جانان بشود 

شأن تو بود اگر این همه بالا رفتی 
حقّ تو بود که بالاتر از این جا رفتی 

شانه یِ سبز نبی باطنش عَرش الله است 
تو از این حیث روی عرش مُعلّا رفتی 

انبیا نیز نرفتند چنین معراجی 
انبیا نیز نرفتند تو اما رفتی 

به یقین دست خدا دست پیمبر هم هست 
پس تو با دست خودت این همه بالا رفتی 

باید این راه به دست دِگَری حفظ شود 
علت این بود که تا خیمه یِ زهرا رفتی 
  
تو ولی هستی و منجیِ ولایت، زهراست 
تو هدایت گری و روح هدایت زهراست 
  
آی مردم به خدا نیست کسی برتر از این 
ازلی طینتِ اول تر و آخرتر از این 

تا به حالا که ندیدند وَ بعد از این هم... 
اسد الله ترين حضرت حیدرتر از این 

هیچ کس نیست گَه عقد اُخوّت خواندن 
بهر پیغمبر اسلام برادرتر از این 

رفت از شانه یِ معراج نبی بالاتر 
به خدا هیچ کجا نیست کسی سرتر از این 

آن دو تا "ذات" در این مرحله یک "ذات" شدند 
این پیمبرتر از آن، آن پیمبرتر از این 

دستِ گرم پدر فاطمه در دست علی ست 
بعد از این، بارِ نبوت همه در دست علی ست 
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
3.4K views21:55
باز کردن / نظر دهید
2022-07-14 23:55:06 #حضرت_امام_هادی_علیه_السلام
#ولادت

ای مسیحایِ سامرا هادی
آفتابِ مسیرِ ما هادی

علی ابن مُحمّد ابن علی
نوه یِ اوّل رضا هادی

نیست جز دامن کرامتِ تو
پَرده یِ خانه یِ خدا هادی

ذکر هر چهارشنبه ام این است
یا رضا یا جواد یا هادی

به ملک هم نمی دهم هرگز
گریه یِ زائر تو را هادی

یک شبی را کنار ما ماندی
سَرِ سجّاده جامعه خواندی

تو دعا را معرفی کردی
مرتضی را معرفی کردی

با فراز زیارت سبزت
راهِ ما را معرفی کردی

مرتضی و حسین و فاطمه و
مجتبی را معرفی کردی

نه فقط اهل بیت را بلکه
تو خدا را معرفی کردی

سامرایت غریب بود اما
کربلا را معرفی کردی

با تو ما مرتضی شناس شدیم
تا قیامت خدا شناس شدیم

ریشه های محبتِ ما تو
مزرعه های سبزِ دنیا تو

خواهش سرزمین پائین من
اشتیاقِ بهشت بالا تو

گاه ابلیس می شوم بی تو
گاه جبریل می شوم با تو

می نمی دانم این که من دارم
به تو نزدیک می شوم یا تو.....

چه کسی از مسیر گُمراهی
داده ما را نجات ؟ ...آقا تو

تو مرا با ولایتم کردی
آمدی و هدایتم کردی

دوست دارم گدای تو باشم
سائلِ دست های تو باشم

مثل بال و پَرِ کبوترها
دائماً در هوای تو باشم

دوست دارم که از زمانِ اَزل
تا ابد خاکِ پایِ تو باشم

نیمه شب های ماه ذی الحجه
زائر سامرایِ تو باشم

یا دعایِ قنوت من باشی
یا قنوتِ دعای تو باشم

ما فقیریم سُفره ای وا کن
سامرایی حواله یِ ما کن

با تو این عقل ها بزرگ شدند
اعتقادات ما بزرگ شدند

پای دلهای شیعیان آن قدر
گریه کردید تا بزرگ شدند

با نگاه تو با محبت تو
اِبن سکّیت ها بزرگ شدند

خوب شد بچه های هیئت ما
پای درس شما بزرگ شدند

بچه های قبیله ما با
کربلا کربلا بزرگ شدند

بی تو دل های ما بهار نداشت
مثل یک شاخه ای که بار نداشت
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
2.9K views20:55
باز کردن / نظر دهید
2022-07-09 04:10:29 #مناجات
#عرفه
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام

عاشقانِ مَدارجِ عالى
در عروجند با سبکبالى

از خداوند پُر شدم دیشب
تا مرا کرد از خودم خالی

دلِ دنیا گریز باید داشت
معرفت نیست جنس بقالی

ذبح کردم تعلقاتم را
جای آن گوسفندِ هر سالی

تا که یکبار هم شده راحت
بزنم دور تو پر و بالی

بار اگر بار عشق معشوق است
راضیم من به شغل حَمّالى

خاکِ پاى تو را به من دادند
نیست مانند من خوش اقبالى

جبرییل تو می شویم اگر
برسد از تو غوره یِ کالى

ما فقیران اگر غذا نرسد
بیشتر می کنیم خوشحالى

گریه های جوانیم حتماً
می دهد بار در کهنسالی

عرفه آمد و همه رفتند
سمت گودال "جاى ما خالى"

همه رفتند ساربان هم رفت
تو هنوزم میان گودالى

به تو دستم نمیرسد، اصلاً...
تو برایم همیشه آمالى
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
2.9K views01:10
باز کردن / نظر دهید
2022-07-07 00:10:10 #حضرت_امام_محمدباقر_علیه_السلام
#شهادت

مردی از خانوادهٔ خورشید
امتدادِ غمِ امامِ شهید        

انعکاس صدای عاشوراست
روضه های غروب های مناست

مرد سجاده، مرد نافله ها
مرد شب زنده دار قافله ها

مردی از جنس آیه تطهیر
خستگی های بردن زنجیر

هم سفر با ستارهٔ غم هاست
«کربلا زاده» محرّم هاست

هم نژاد امامِ بی کفنان
دومین مرد کاروان زنان

راه طی کردهٔ بیابان ها
قدم زخمی مغیلان ها

یاد خون طپندهٔ گودال
خنده های زنندهٔ گودال

زخم بال و پر کبوترها
پا به پای اسارت سرها

غیرت دست بسته محمل
شاهد التماس دخترها

کوچه کوچه؛ گذر گذر، همه جا
هم رکاب صدای حنجرها

برگ سبزی است با نشانهٔ سرخ
کودک زیر تازیانهٔ سرخ

طفل رفته، خمیده برگشته
باغ گل رفته چیده برگشته

آفتاب کمی غروب شده ست
گل یاس بنفشه کوب شده ست

آشنای صدای سلسله هاست
سوزش ناگهان آبله هاست

او که آیینهٔ محرم بود
گریه هایش به رنگ ماتم بود

از ستاره گرفته تا شبنم
از بنفشه گرفته تا مریم

همه محو صدای او هستند
پای مرثیه های او هستند
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
2.8K views21:10
باز کردن / نظر دهید
2022-06-29 21:23:57 #حضرت_جواد_الائمه_علیه_السلام
#شهادت

مَرهَم حریفِ زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مُداوا نمی شود

گریه مکن بهانه به دست کسی مَده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود

خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود

این قدر پیش پای کنیزان به خود مَپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود

گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق عاطفه پیدا نمی شود

باور کنم به در نگرفته است صورتت؟!...
این جای تنگ و ... این قد و بالا... نمی شود

با ضرب دست و پا زدنت طَشت می زنند
جز هلهله، جواب مهیا نمی شود

با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تَنَت جا نمی شود

خوبی پشت بام همین است ای غریب
پای کسی به سینه یِ تو وا نمی شود...!
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
3.1K views18:23
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 22:47:08 #حضرت_امام_رضا_علیه_السلام
#مناجات

بهر حاجات اگر دست دعا برخیزد
دلبری هست به هر حال به پا برخیزد

لطف آقای خراسان ز همه بیشتر است
هر زمان از دلِ پُر درد صدا برخیزد

آهِ در سینه ی عشاق به هم مرتبطند
وقت نقاره زدن ناله ی ما برخیزد

جرأتش نیست كسی حرف جهنم بزند
گر پیِ كارِ گنهكار ز جا برخیزد

زائر آن است كه در كوی تو اُتراق كند
آن كه در عرش نشسته ست چرا برخیزد؟

تا به دستِ كرم تو به نوایی نرسد
از سرِ راه محال است گدا برخیزد

بر سر خاكم اگر آهوی تو گریه كند
از تمام جگرم بانگ رضا برخیزد

حَرَمَت زودتر از كعبه مرا حاجی كرد
حج ما آخر ذی القعده به پا برخیزد 
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
3.5K views19:47
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 23:48:36 #حضرت_صاحب_الزمان_عج
#مناجات

من گریه می ریزم به پایِ جاده ات، تا 
آئینه کاری کرده باشم مَقدَمت را

اوّل ضمیرِ غائبِ مُفرد کجائی؟
ای پاسخِ آدینه های پُر معمّا

بی تو سرودیم آنچه باید می سرودیم
یعنی در آوردیم بابای غزل را

حتمیِّ بی چون و چِرای سبز برگرد...
راحت شویم از دست امّا و اگرها

آب و هوای خیمه یِ سبزت چگونه است؟
اینجا گهی سرد است و گاهی نیست گرما

بهر ظهور امروز هم روز بدی نیست
ای تکسوارِ جاده های رو به فردا

آقا، صدای پایِ سبزِ مَرکَبِ توست 
تنها جواب اینهمه "می آید آیا؟"

یک جمعه می بیند نگاه شرقیِ من 
خورشید پیدا می شود از غرب دنیا

آقا نماز جمعه یِ این هفته با تو
پای برهنه آمدن تا کوفه با ما
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
756 views20:48
باز کردن / نظر دهید