Get Mystery Box with random crypto!

اشعار استاد لطیفیان

لوگوی کانال تلگرام aliakbarlatifian — اشعار استاد لطیفیان ا
لوگوی کانال تلگرام aliakbarlatifian — اشعار استاد لطیفیان
آدرس کانال: @aliakbarlatifian
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 3.29K
توضیحات از کانال

گلچینی از بهترین اشعار شاعر آیینی استاد علی اکبر لطیفیان
https://telegram.me/joinchat/BRjMZkEaGselcvmy3DlGxQ
___________________
@AliakbarLatifian
اين كانال توسط دوستداران استاد لطیفیان اداره ميگردد و ارتباطی با ایشان ندارد.

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 8

2021-08-16 23:55:56 #شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام

دل زِ قُرصِ قَمَرِ خویش کشیدن سخت است
نازها از پسرِ خویش کشیدن سخت است

سَرِ زانو کُمَکَم کرد که پیدات کنم
وَر نه کار از کَمَرِ خویش کشیدن سخت است

مشکل این است؛ بغل کردنِ تو مشکل شد
تکّه ها را به بَرِ خویش کشیدن سخت است

خواستی این پدرِ پیر خَضابی بکند
خونِ دل را به سَرِ خویش کشیدن سخت است

نیزه بیرون بکشم از بدنت می میرم
خار را از جگرِ خویش کشیدن سخت است

گر چه چشمم به لبِ توست ولی لخته یِ خون
از دهانِ پسرِ خویش کشیدن سخت است

تکّه های جگرم هر طرفی ریخته است
همه را دور و برِ خویش کشیدن سخت است

بِه، که از گردنِ من دفنِ تو برداشته شد
دست از بال و پر خویش کشیدن سخت است
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
470 views20:55
باز کردن / نظر دهید
2021-08-15 22:22:09 #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام

گهواره خالی می شود با رفتن تو
دیگر نمانده فرصتی تا رفتن تو

حتی خدا با رفتنت راضی نمی شد
عیسای من قربان بالا رفتن تو

هر چیز را، هر رفتن نا ممکنی را
می شد که باور کرد اِلّا رفتن تو

وقتی گناهی سر نمی زد از گلویت
یعنی چرا یعنی مُعمّا رفتن تو

ای کاش می بردی مرا با چشم هایت
یا این که می افتاد فردا  رفتن تو

وقتی که پا در عرصه حق می گذاری
فرقی ندارد آمدن یا رفتن تو
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
855 views19:22
باز کردن / نظر دهید
2021-08-15 00:32:53 #شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_علیه_السلام

به وَجد آمدی و جاودانه ات کردند
یگانه حِجله نشینِ میانه ات کردند

برای عَقدِ تو دستِ تو را حنا بستند
و عَمّه هات نشستند شانه ات کردند

چقدر بوسه گرفتند از قد و بالات
فرشته ها همه چون آستانه ات کردند

سَرَت به بستن این بندِ کفش بند نشد
شتاب کردی و شوقِ یگانه ات کردند

تمام دشت زِ عَمّامه یِ تو ترسیدند
زِ بس شبیه حَسَن ها روانه ات کردند

زِ دشت باد وزید و نِقاب تو افتاد
برای سنگ زدن ها نشانه ات کردند

تو سوره بودی و تسبیحِ دستِ من بودی
هِجا هِجا شدی و دانه دانه ات کردند

به رویِ پیکرِ تو پای هر کسی وا شد
زره نداشتنت را بهانه ات کردند

به جُرم گفتن أحلی مِنَ العَسَل قاسم
شبیه مومِ عسل خانه خانه ات کردند

چقدر فاصله در بند بندت افتاده
که با عموی تو شانه به شانه ات کردند
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
409 views21:32
باز کردن / نظر دهید
2021-08-13 23:10:53 #شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_ابن_حسن_علیه_السلام

كُشته یِ دوست شدن در نظرِ مردان است
پس بَلا بیشترش دور و بَرِ مردان است

یازده ساله ولی شوقِ بزرگان دارد
در دلِ كودکِ این ها جگرِ مردان است

همه اصحابِ حرم طفلِ غرورش هستند
این پسر بچه یِ خیمه پدرِ مردان است

بَست عَمّامه همه یاد جَمَل افتادند
این پسر هرچه كه باشد پسرِ مردان است

نیزه بر دست گرفتن كه چنان چیزی نیست
دست بر دست گرفتن هنرِ مردان است

بگذارید ببیند كه خودش یک حسن است
حبس در خیمه شدن بر ضررِ مردان است

گرچه ابن الحسنم پُر شدم از ثارالله
بنویسید مرا یابن أباعبدالله
/علی اكبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
638 views20:10
باز کردن / نظر دهید
2021-08-13 01:25:34 #شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها

ای فدایِ دلِ مُنَوَّرتان
ای به قربانِ چشمِ كوثرتان

وای بر حال جبرئیل او را
گر برانید روزی از دَرِتان

ای سلیمان، موری آمده است
تا مُشَرَّف شود به محضرتان

من كی اَم دوره گردِ چشمانت
زینبم من همان كبوترتان

كودكانم چه ارزشی دارند؟
جان عالم تَصَدُّقِ سَرِتان

كرده ام یا أخا دو آئینه
نذر چشمِ علی اصغرتان

ظهر دیدی چگونه خوش بودند
در صُفوف نماز آخرتان

به امیدی بزرگشان كردم
تا به دستم شوند پرپرتان

گر بگویی بمیر می میرند
دست بر سینه اند و نوكرتان

پای تفسیر، شیرشان دادم
پای تفسیرِ گریه آورتان

پای تفسیر سوره یِ مریم
سوره یِ زخم های پیكرتان

تا كه راضی شوی و اِذن دهی
پر بگیرند در برابرتان

یادشان داده ام قسم بدهند
بر ضریح كبود مادرتان

بگذار اینكه ذبحشان سازم
پای رگ های سرخ حنجرتان
/علی اكبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
944 views22:25
باز کردن / نظر دهید
2021-08-11 22:09:20 #شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها

آئینه هستم تابِ خاکستر ندارم
پروانه ای هستم که بال و پر ندارم

از دست نامردی به نام تازیانه
یک عضوِ بی آسیب در پیکر ندارم

تا اینکه گریان تو باشم در سحر گاه
در چشمهایم آنقدر اختر ندارم

چیزی که فرش مقدمت سازم در اینجا
از گیسوانِ خاکی ام بهتر ندارم

می خواستم خون گلویت را بشویم
شرمنده هستم من که آب آور ندارم

بر گوش هایم می گذارم دست خود را
شاید نبینی زینت و زیوَر ندارم

وقتی نمانده گیسویی روی سرِ من
کاری دگر با شانه و مَعجر ندارم

لب می گذارم روی لب هایت پدرجان
تا اینکه جانم را نگیری بَر ندارم
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
534 viewsedited  19:09
باز کردن / نظر دهید
2021-08-10 22:16:26 #شب_دوم_محرم
#ورودیه_کاروان

کاروانِ سُلاله های خدا
کاروانِ امام عاشورا

کاروانِ بهشتیان زمین
کاروانِ فرشتگان سَما

یکی از نوکرانشان جبراییل
یکی از چاکرانشان حورا

گوشه ای از صدایشان داوود
نفسی از دعایشان عیسی

نوجوانانشان چو اسماعیل
پیرمردانشان خلیل آسا

زائر اشکهایشان باران
تشنه یِ مَشکهایشان دریا

همه آیات سوره ی مریم
همه چون کاف و ها و یا و الی

یوسفان عَشیره ی حیدر
مَریَمان قبیله ی زهرا

کعبه میبیند و طواف مَلَک
چشم تا کار میکند اینجا

کُشتگان حوادث امروز
صاحبان شفاعت فردا

تا به حالا ندیده هیچ کسی
این همه آفتاب یکجا

هر دلی با دلی گره خورده است
همه مجنون صفت همه لیلا

دارد این کاروان صحرایی
دخترانی عفیفه و نو پا

همه با احترام و با عزت
همه در پرده های حُجب و حیا

پرده را از مقابل مَحمل
باد حتی نمی برد بالا

دور تا دورشان بنی هاشم
تحت فرمان حضرت سقا

پای عُلیا مُخَدَّره زینب
روی زانوی اکبرِ لیلا

از غروبِ مدینه می آیند
در زمینی به نام کرب وبلا

میرسیدند و یاد می کردند
از سر و طشت و حضرت یحیی

حق نگهدار این همه مجنون
حق نگهدار این همه لیلا
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
475 views19:16
باز کردن / نظر دهید
2021-08-09 22:55:52 #شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام

باور نمی کردم گُذرها را ببندند
من را که می بینند درها را ببندند

خورشید بودم زیر نور ماه رفتم
جان خودت تا صبح خیلی راه رفتم

در شهر کوفه کوچه گردی کم نکردم
این چند شب یک خواب راحت هم نکردم

من شیر بودم کوفه در زنجیرم انداخت
این کوچه های تنگ آخر گیرم انداخت

امروز جان دادم اگر جانت سلامت
دندان من افتاد دندانت سلامت

حالا که می آیی کفن بردار حتما
ای یوسف من پیرهن بردار حتما

حالا که می آیی ستاره کم بیاور
با دخترانت گوشواره کم بیاور

حیرانم اما هیچکس حیران من نیست
باور کن اینجایی که دیدم جای زن نیست

اینجا برای خیزران لب را نیاری
آقا خدا ناکرده زینب را نیاری

اصلا ببین گل ها توان خار دارند؟
پرده نشینان طاقت بازار دارند؟

من راضی ام انگشتر من را بگیرند
وقت کنیزی دختر من را بگیرند

اینجا برای نعل پا دارند آنقدر
کنج تنور خانه جا دارند آنقدر

مهر و وفا که نه جفا دارند، اما
اینجا کفن نه بوریا دارند اما

باید مسیر تو چرا اینجا بیفتد؟
حیف از سَرِ تو نیست زیرِ پا بیفتد؟
/علی اكبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
678 views19:55
باز کردن / نظر دهید
2021-08-08 23:01:44 #حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#استقبال_محرم

عاشقانت میفروشند عیش را ، غم میخرند
دل به پاى روضه میریزند ماتم میخرند

باز هم شیرِ حلالِ مادران تاثیر کرد
بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند

مثل خار و خس در این سیلِ به راه افتاده ایم
باز درهم آمدیم و باز دَرهَم میخرند

ماه ها در یک طرف، ماه محرم یک طرف
بیشتر از ماه ها ماهِ محرم میخرند

اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته
ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند

تا تو را داریم ما داراترینِ عالمیم
بچه هاى ما درِ این خانه حاتم میخرند

این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
اشک کالایى ست که در هر دو عالم میخرند

گریه بر مظلوم تکوینا تقرّب آور است
در حسینیه مرا حتى نخواهم میخرند

مطمئنا روضه اى یا گریه اى در کار هست
هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند

عده اى دَم میدهند و عده اى دَم میزنند
پنج تن هم این وسط دارند از دَم میخرند

گریه کن زهراست ما تنها سیاهى لشگریم
باز با این حال و شکلِ گریه را هم میخرند
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
944 views20:01
باز کردن / نظر دهید
2021-08-05 23:59:38 #مناجات
#حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
#استقبال_محرم

غير از غَمِ معشوق در عالَم خبرى نيست
جايی خبرى نيست که از غم خبرى نيست

پروانه پرش سوخت ولى آبرويش شد
ما هم دلمان سوخته، اين کم خبرى نيست

دنيا نتوانست زِ ما گريه بگيرد
بين غم تو، از غم عالم خبرى نيست

من توبه نکردم مگر از راه توسّل
بی نام تو از توبه یِ آدم خبرى نيست

گفتند درِ خانه ی غيرِ تو شلوغ است
گفتند ولى رفتم و ديدم خبرى نيست

رزقِ همه اينجاست و رَزّاق هم اينجاست
والله درِ خانه یِ حاتم خبرى نيست

"گرماى گُنه سوز حرم"خورد به ما، پس...
از سوختنِ بينِ جهنم خبرى نيست

از ناحيه توست عنايات خداوند
بى تو به خدا پيش خدا هم خبرى نيست

دَه ماه همه منتظر ماهِ تو هستند
در سال به جُز ماهِ مُحرّم خبرى نيست

عمامه ندارى و عبا نيز ندارى
اى واى که از پيرهنت هم خبرى نيست
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
868 views20:59
باز کردن / نظر دهید