Get Mystery Box with random crypto!

اشعار استاد لطیفیان

لوگوی کانال تلگرام aliakbarlatifian — اشعار استاد لطیفیان ا
لوگوی کانال تلگرام aliakbarlatifian — اشعار استاد لطیفیان
آدرس کانال: @aliakbarlatifian
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 3.29K
توضیحات از کانال

گلچینی از بهترین اشعار شاعر آیینی استاد علی اکبر لطیفیان
https://telegram.me/joinchat/BRjMZkEaGselcvmy3DlGxQ
___________________
@AliakbarLatifian
اين كانال توسط دوستداران استاد لطیفیان اداره ميگردد و ارتباطی با ایشان ندارد.

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 6

2022-01-05 16:51:18 #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت

سجّاده ام معطّر از بوی ربّنا بود
آنچه شنیده می شد از من فقط خدا بود

یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود

دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم دیشب به فکر ما بود

طفلان من به جای مردم گُرُسنه بودند
افطار خانه یِ ما در سفره یِ شما بود

امروز را نبینید این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این در جمعیتِ گدا بود

من هیچ شِکوه ای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود

من درد مرتضی را با جان خود خریدم
در راه دوست باید آماده یِ بلا بود

دستم شکست اما من درد حس نکردم
اسم علی دوا بود ، ذکر علی شفا بود

رفتم برای مردم حُجّت تمام کردم
او را که می کشیدید او حُجّت خدا بود

ای کاش می شکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست آن دستِ بسته وا بود

با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد
آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود

ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سَرَم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟!!

تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود

تا قبر بُردنم را همسایه هم نفهمید
از بس که مردن من چون شمع، بیصدا بود

از بس که قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبک تر حتی ز بوریا بود

ای آخرت وفا کن با ما شکسته دل ها
با ما شکسته دل ها دنیا که بی وفا بود
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
1.0K views13:51
باز کردن / نظر دهید
2021-12-30 15:27:29 #حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#شب_جمعه

تا مرا در گناه دید حسین
زودتر از همه دَوید حسین

باید از او فقط شنید خدا
باید از ما فقط شنید: حسین

گِل مردم به ما چه مربوط است
گِل ما را که آفرید حسین

در اِزای دو قطره خون گلوش
از خدا خلق را خرید حسین

حج نرفتیم، کربلا رفتیم
کعبه را سمت ما کشید حسین

کعبه هم در طواف می‌گوید
لک لبیک یا شهید، حسین

آنقَدَر داد زد ته گودال
تا به دادِ همه رسید حسین

نیزه‌ها هر کدام طعمی داشت
همه را یک به یک چشید حسین

از زرنگی نیزه‌دار نبود
به خدا نیزه را ندید حسین
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
73 views12:27
باز کردن / نظر دهید
2021-12-23 16:13:42 #مناجات
#شب_جمعه

آن باده ای خوش است که نذر سَبو شود
آن غصه ای خوش است که آهِ گلو شود

اصلاً به یک دو قطره نباید بسنده کرد
آن چشمه، چشمه است، که یک روز «جو» شود

وقتی دلم شکست، گرو می گذارمش
خوب است، آبروی جگر، «آبِ رو» شود

عشاق راه در به در ناله ی هم اند
مستانه ناله کن که دلی زیر و رو شود

آقاییِ کریم اجازه نمی دهد
تا این که دست ما به صفِ حشر رو شود

ما در حسینیه به خداوند می رسیم
ذکر "حسین" جلوه کند ذکر "هو" شود

روزی  اگر بناست که قربانی ام کنند
این کار بهتر است به ابروی او شود

باید که سجده کرد خدا، یا حسین را؟
فردا که با خدایِ خودش رو به رو شود

این گریه ی برای تو عین طهارت است
عابد چرا معطلِ آب وضو شود

هر کس که سر به زیر تو شد سربلند شد
بی آبرو کنار تو با آبرو شود
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
386 views13:13
باز کردن / نظر دهید
2021-12-17 22:45:40 #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت

فاطمه بعد از پیمبر دائماً سردرد داشت
دستمالی بر سرش می بَست دیگر ؛ درد داشت

غُصه یِ اسلام را می خورد جای نان شب
انحرافِ دین برایش خیلی آخر درد داشت

شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر را زدند؟
شهر پیغمبر! چرا دُخت پیمبر درد داشت؟

خاک عالم بر دهانم در به پهلویش گرفت
خاک عالم بر دهانم ضربه یِ در درد داشت

بوسه بر دست علی زد تا دلش آرام شد
دیدن آن دست بسته صد برابر درد داشت

صبح تا شب زخم برمیداشت ، شب تا صبح درد
آه ، سر تا پای زخم و پای تا سر درد داشت

یک نفر از بچه ها هم سَمتِ آغوشش نرفت
بچه ها هر وقت می دیدند ... مادر درد داشت
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
694 views19:45
باز کردن / نظر دهید
2021-12-16 20:12:44 #مناجات
#شب_جمعه
#فاطمیه

دِلا بکوش مُطهر بمان و مَحرم باش
دخیل چادرِ دُخت رسول اکرم باش

به تزکیه سپری کن دو روز دنیا را
بدین طریق به چشم خدا مُکرّم باش

عبودیت به صفات ربوبیت برسد
بیا و عبد خداوند باش ، رَب هم باش

تو جمع عالَم دنیا و آخرت هستی
مباش فکر دو عالم ، خودت دو عالم باش

مسافریم و از اینجا خلاصه باید رفت
به فکر رفتن از این نشئه نیز کم کم باش

ز راه میرسد آن دم که صور را بدمند
از این به بعد دَمادَم به یاد آن دَم باش

به سفره خانه یِ حاتم مَبَر نیاز ، اما
اگر به خانه یِ تو آمدند حاتم باش

اگر درست نکردی ، خودت درست بمان
کسی به دست تو آدم نشد ، تو آدم باش

غمی به غصه همسایه هات اضافه نکن
ولی به غصه همسایه هات مرهم باش

بگو به زن که زنی فاطمه نخواهد شد
بگو که لااقل آسیه باش ، مریم باش

شب زفاف دو رکعت نماز قبر بخوان
شب زفاف که شد فکر قبر خود هم باش

چراغ خانه به مسجد رواست نی خانه
به فکر مسجد و محراب و ابروی خم باش

گر ایستاده بمیری شهید میمیری
درست مثل شهیدان چو کوه ، محکم باش

کلید قفل شهادت بدست گریه توست
امیدوار به این اشکهای نم نم باش

آهای اُمت اسلام ! بهر پیروزی
دخیل چادر دخت رسول اکرم باش
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
406 views17:12
باز کردن / نظر دهید
2021-12-09 14:36:13 #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ولادت

آن قدر عاشقیم که املا نمی شود
مستیِ ما که در قلمی جا نمی شود

زلف مرا به پنجره های ضریح عشق
طوری گره زدند ، دگر وا نمی شود

باید که ناز داشت ، کمی نیز غمزه داشت
هر دخترِ قبیله که لیلا نمی شود

آن کس که خاک پای مریدان میکده ست
محتاج معجزات مسیحا نمی شود

«تاک» مرا به عشق تو در خم گذاشتند
حالا شراب می شود و، یا نمی شود

ما مثل باده ایم شبی امتحان کنید
انگور زاده ایم شبی امتحان کنید

شکر خدا که نام مرا مبتلا نوشت
از حاجیان کعبه سبز شما نوشت

شکر خدا که دست قدر ، دست سرنوشت
نام مرا شریف ترین خاک پا نوشت

صبح ازل به خاک تو پیشانی ام رسید
این سجده را فرشته به پای خدا نوشت

از ما سوال شد که اسیر تو می شویم؟
ما خواستیم و آیه ی «قالو بلی» نوشت

بالای سر در حرم کبریایی اش
نام تو را به خط خودش با طلا نوشت

یعنی تمام جلوه آل عبا تویی
آیینه یِ تمام نمای خدا تویی

اعجاز بی مثال شما تا ادامه داشت
موسی ادامه داشت مسیحا ادامه داشت

ای بارش همیشه سجاده های نور
در امتداد چشم تو دریا ادامه داشت

بانو اگر به آینه ها سر نمی زدید
تاریکیِ همیشه ی دنیا ادامه داشت

در آسمان چهارم افلاک جا زدیم
آیات رد پای تو اما ادامه داشت

تا زندگی ات را به تماشا گذاشتی
آن عمر جاودانه زهرا ادامه داشت 

ای آفتاب روشن شبهای کربلا
ای زینب مدینه و زهرای کربلا

گفتیم آسمانی و دیدیم برتری
گفتیم آفتابی و دیدیم بهتری

گفتیم دختر اسد الله غالبی
ایام کوفه آمد و دیدیم حیدری

تو از زمان کودکی ات تا بزرگی ات
شیوا ترین مفسّر اللّه اکبری

تو از کدام طایفه هستی که مستقیم
فیض از حضور علم خداوند می بری

بر شانه های سبز تو بار رسالت است
تو اولین پیمبر بعد از پیمبری

خورشید روی تو شرف مشرقین شد
یک نیمه ات حسن شد و نیمت حسین شد

ای ماورای حد تصور کمال تو
بالاتر از پریدن جبریل بال تو

از مادری چنین-چنین دختری شود
هم خوش به حال فاطمه هم خوش به حال تو

غیر از حسین فاطمه، چیزی ندیده ایم
در انعکاس آینه های زلال تو

نزدیک سایه های عبورت نمی شویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو ؟

از گوشه های چشم تو ساحل درست شد
محض رضای پای تو محمل درست شد

تو زینبی و شیر زنِ بعد کربلا
تفسیر نفس مطمئنِ بعد کربلا

زهرا، نبی ،حسین و علی و حسن تویی
بانو تویی تو «پنج تن » بعد کربلا

گاهی که طعنه می شنوی صبر میکنی
یعنی تویی همان حسنِ بعد کربلا

ای گریه یِ غریبیِ عریانِ بی کفن
حالا تویی و پیرهنِ بعد کربلا

قلبت تپید وسوره مریم شروع شد
غمگین ترین غروب محرم شروع شد

ای سایه یِ بلند اباالفضل بر سرت
ای بال جبرئیل گلستان معبرت

عباس هم رشیدی قد تو را ندید
از بس که سر بزیر بود در برابرت

شب زنده دار شام غریبان کربلا
دل بسته بر نماز شبِ تو برادرت

ای خطبه ی صدای تو نهج البلاغه ات
وی محمل بدون جهاز تو منبرت

هجده سرِ بریده به دنبال چشم تو
هجده سرِ بریده نگهبان معجرت

ای قله نجابت توحید ، جای تو  
عطر حضور فاطمه دارد حیای تو
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
319 views11:36
باز کردن / نظر دهید
2021-12-02 19:59:05 #مناجات
#شب_جمعه

همه َش براى خودت، آبرو به ما ندهيد
غذا زيادتر از جنبه یِ گدا ندهيد

به درد عشق رسيدن، دو سوم قرب است
هزار درد که داديد، پس دوا ندهيد

ميان درد دَواى مرا قرار بده
که زندگى نمی ارزد اگر بلا ندهيد

محل گذاشتى و بى محلى ات کرديم
ازين به بعد بياييد رو به ما ندهيد

به سينه یِ منِ محتاج دست رد بزنيد
ولى حواله یِ من را به ناکجا ندهيد

نداشتن، برکت داشت ضايعش کرديم
از اين به بعد به نااهل فقر را ندهيد

مرا به دردسر انداخت بى خدا بودن
به عبدِ غير، خدا را تو را خدا ندهيد

برای سوخته فرقى نمی کند اصلاً
که آخرش بدهيدش جواب يا ندهيد

چو طفل سر به هوا شد،دواش تنبيه است
به من که سر به هوايم دو شب غذا ندهيد

در اختيار کسى نيست گريه، دست شماست
نمی دهند به ما گريه تا شما ندهيد

جهنم است بهشتى که آتشم نزند
به جان فاطمه از اين بهشت ها ندهيد

بيايید نامه ما را نخوانده پاره کنيد
بيايید نامه ما را به مرتضى ندهيد

اگر بناى تو اين است عده اى نروند
از اين به بعد به ما نيز کربلا ندهيد 
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
190 views16:59
باز کردن / نظر دهید
2021-11-25 21:14:51 #حضرت_امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#شب_جمعه

تا مرا در گناه دید حسین
زودتر از همه دَوید حسین

باید از او فقط شنید خدا
باید از ما فقط شنید: حسین

گِل مردم به ما چه مربوط است
گِل ما را که آفرید حسین

در اِزای دو قطره خون گلوش
از خدا، خلق را خرید حسین

حج نرفتیم، کربلا رفتیم
کعبه را سمت ما کشید حسین

کعبه هم در طواف می‌گوید
لک لبیک یا شهید، حسین

آنقَدَر داد زد ته گودال
تا به دادِ همه رسید حسین

نیزه‌ها هر کدام طعمی داشت
همه را یک به یک چشید حسین

از زرنگی نیزه‌دار نبود
به خدا نیزه را ندید حسین
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
595 views18:14
باز کردن / نظر دهید
2021-11-18 16:26:39 #مناجات
#شب_جمعه

ما دل نبسته‌ایم به اوضاعِ کار خویش
دل خوش نکرده‌ایم به این کوله‌بارِ خویش

باید خدا به داد دلِ بی‌کَسم رسد
شیطان کُنَد وَگرنه دلم را شکار خویش

رخت و لباس پاره نشانِ گدایی است
ما را کریم رَد نکند از جوار خویش

سوگند خورده است که بخشیده می‌شویم
پس آمده است با همه‌یِ اعتبار خویش

او قول داده است که ما را نمی‌زند
خوبان نمی‌زنند به زیرِ قرار خویش

با ذره‌پروری به چه جایی رسیده‌ایم
ما را نشانده‌اند کریمان کنار خویش

پروانه‌ایم و دُورِ علی‌وار می‌زنیم
خارج نمی‌شود دل ما از مدار خویش

فردای حشر فاطمه دنبال کار ماست
کار تمام خلق می‌افتد به یار خویش
 
تا بشنویم نام حسین گریه می‌کنیم
یکباره می‌دهیم زِ دست اختیار خویش
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
459 views13:26
باز کردن / نظر دهید
2021-11-12 10:36:12 #حضرت_صاحب_الزمان_عج
#مناجات

ما منتظریم از سفر برگردی
یکروز شبیه رهگذر برگردی

با کاسه یِ آب و مجمری از اسپند
ما آمده ایم پشتِ در برگردی

وقتی سَرِ شب که رفتنت را دیدیم
گفتیم نمی شود سَحَر برگردی؟

ما منتظر تو ایم آقا نکند
یک جمعه غروب بی خبر برگردی

من گوشه نشین کوچه یِ بر گشتم
ای کاش که از همین گذر برگردی

پرواز نمی کنیم از اینجا باید
در فصل نبود بال و پَر برگردی

وقتش نرسیده است ای مرد ظهور
با سیصد و سیزده نفر برگردی؟!
/علی اکبر لطیفیان/

@AliakbarLatifian
290 views07:36
باز کردن / نظر دهید