Get Mystery Box with random crypto!

کانال علی نورانی

لوگوی کانال تلگرام alirecommends — کانال علی نورانی ک
لوگوی کانال تلگرام alirecommends — کانال علی نورانی
آدرس کانال: @alirecommends
دسته بندی ها: اخبار
زبان: فارسی
مشترکین: 1.32K
توضیحات از کانال

اینجا با هم با فرهنگ و جامعه ژاپن آشنا می‌شنویم و چیزهای جدید یاد می‌گیریم
مترجم و خبرنگار سابق ✏️

👉 Instagram.com/alirecommends
🌐 alinoorani.ir
📩 @alinoorani_nhk

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 5

2022-04-11 07:35:16
سلام،
این بار در مورد سن قانونی و سن ازدواج در ژاپن صحبت می کنیم که بعد از ۷۵ سال تغییر کرده.

یک فستیوال عجیب و غریب ژاپنی هم معرفی می کنیم به نام اونباشیرا که در آن یک درخت تنومند را می اندازند و سوارش می شوند و...! :) پادکست این هفته ی «برگ سبز» را بشنوید:
https://www3.nhk.or.jp/nhkworld/fa/radio/listener/202204100600/

@ALIRECOMMENDS
899 views04:35
باز کردن / نظر دهید
2022-04-07 18:51:40 جوایز عصر جدید را بدهید به خود احسان علیخانی!

چندین سال است که به دست و پای #احسان_علیخانی افتاده‌ایم که لطفا لطفا لطفا بزرگواری کن و از طرح #معلولیت به عنوان موضوعی برای بیشتر کردن شمار بینندگانت دست بردار! یا حداقل اول الفبای نشان دادن معلولیت در #رسانه را یاد بگیر و بعد معرکه ‌بگیر. سال‌هاست که نامه نوشته‌ایم و از برنامه‌سازان #صداوسیما خواسته‌ایم که از معلولیت #استفاده_ابزاری نکنند؛ به خصوص در ماه #رمضان. اما این سازمان گویی اصلا کاری به نیاز مخاطبان و خواسته‌های آنها ندارد. نشان به این نشان که احسان خان علیخانی همچنان روی مرکب خودش می‌تازد و هر بار دسته‌گلی دیگر تقدیم جامعه معلولیت می‌کند. این بار نوبت نشان دادن ادعایی سراسر دروغ در برنامه #عصر_جدیدش بود که در آن دختری مثلا #نابینا مدعی شده در بیمارستانی در شیراز جراحی شده و بینایی خود را به دست آورده است. جمعی از کنشگران #نابینا تحقیقات مفصلی کردند و به این نتیجه رسیدند که هیچ کدام از اطلاعاتی که در این برنامه داده شده، درست نبوده و حتی دختر از اول نابینا نبوده است!
این برنامه سراسر دروغ کل جامعه افراد نابینا در ایران را تحت تاثیر قرار داده است. صدها وهزاران فرد نابینا، به خصوص در روستاها و مناطقی که از دسترسی به اطلاعات علمی و موثق بیشتر دور نگه داشته شده‌اند، با اعتماد به محتوای غلط این برنامه، در جست و جوی راه‌های دسترسی به فلان بیمارستان و فلان پزشک برآمده‌اند. ادعایی که هنوز در معتبرترین جوامع علمی جهان هم تایید و کاربردی نشده، به راحتی می‌رود روی آنتن یک برنامه شو و کل زندگی یک جامعه را مختل می‌کند؛ احساسات و روان‌شان را به بازی می‌گیرد و سرانجام، دست خالی پرت‌شان می‌کند به سر جای اول‌شان. علیخانی هم که همچنان نام و نان خودش را درمی‌آورد.

والا این آقا خودش سراپا استعداد است در جلب مخاطب به هر قیمت! جوایز عصر جدید را بدهید به خودش!

#نگین_حسینی #نه_به_استفاده_ابزاری_از_معلولیت
900 views15:51
باز کردن / نظر دهید
2022-03-29 05:14:43 ویل اسمیت در توجیه کارش گفت:

‏«عشق آدم را به کارهای دیوانه‌واری وامی‌دارد….»

ادامه‌اش را اما نگفت: «…و سیلی زدن، مشت و لگد پراندن، گلاویز شدن، چاقوکشی، تخریب، گروگانگیری، و قتل، بدترین و بی‌ارزشترین کارهایی هستند که می‌توان برای عشق کرد.»

نظرم در مورد سیلی ویل اسمیت به صورت فرد «هتاک» به زنش این است. اولا کسی دلقک را کتک نمی زند. ثانیا، خشم یک واکنش طبیعی ست ولی خشونت فیزیکی در مقابل شوخی یا توهین کلامی قابل توجیه نیست.

به عنوان کسی که در عمرش با بی‌شمار مجنون مواجه بوده با هر جنونی با هر عنوان و بهانه‌ای مخالفم و هیچ جنونی را ستایش آمیز یا مقدس نمی دانم، چه برای توهین یا رنجاندن خانواده باشد، چه به قول پوتین برای نجات کشور همسایه از دست نازیها، یا هر بهانه‌ی مزخرف دیگری…

علی نورانی

@ALIRECOMMENDS
1.2K views02:14
باز کردن / نظر دهید
2022-03-29 05:14:36 به عنوان پسری که در خانواده ای بزرگ شده که هیچ رنگ و بویی از جلال و جبروت مردانه یا فرهنگ مردسالارانه در آن نبوده و رگ های گردن به حرکات و سکنات زنان خانواده متصل نبوده اولین بار که با فحش ناموسی مواجه شدم را خوب به خاطر دارم. وسط حیاط خانه ایستاده بودم. یادم نیست چند سالم بود. دعوا شده بود. نوجوان بودم. پسری توی حیاط خانمان با جدیت و کینه شدیدی توی چشمم زل زده بود و گفته بود خواهر و مادرت را و فرار کرده بود... توی حیاط دور خودم می چرخیدم. حیران بودم که چرا این حرف را زده. اصلا خواهرم و مادرم چه ربطی به دعوای ما داشتند؟ اصلا نمی فهمیدم چرا چنین مزخرفی گفته. بعد پسر دیگری از محله مان گفت خاک بر سرت اگر به من چنین حرفی زده بود زنده نمی‌گذاشتمش. و من خجالت کشیدم از این که کاری نکرده بودم. یا پسربچه‌ی دیگری در همسایگیمان بود که قدرت بدنی خاصی نداشت و از ما کوچکتر بود. طفلک بازیچه دست این و آن می شد. پسر موذی همسایه روزی صد بار به او فحش مادر و خواهر می داد و با شادی و شعف کثیفی می خندید. چرا؟ چون می خواست با او دعوا راه بیندازد و او را برای تفریح کتک بزند. پسرک هم عصبانی می شد و خیلی حرص می خورد اما میلی به گلاویز شدن نداشت. و باز این قصه تکرار می شد.

ما پسرها از همان سالهای نوجوانی یاد می‌گیریم که فحش به خواهر و مادر کلید دعواست. کلیدی که موتور دعوا را روشن می‌کند. کلامی است که وقتی جاری شد دیگر چاره‌ای جز زدن و خوردن نیست و باید رفت توی شکم طرف. شرطی می‌شویم که اگر کسی گفت من با مادرت خوابیده‌ام باید با همه زور و توانمان به او حمله کنیم و مثلا او را مجبور به عذرخواهی یا غلط کردن کنیم. باید به زور کتک و خشونت او را مجبور کنیم حرفش را پس بگیرد چون آن فحش مثل میله داغ به تن و روح و آبرویمان چسبیده. طبیعتاً اگر مثلا به دروغ بگوید من لاستیک ماشینت را سوراخ کردم اتفاقی برای رگهایمان نمی‌افتد. اما اگر به دروغ بگوید من با خواهرت رابطه جنسی دارم ما باید از کوره دربرویم و او را به زمین بدوزیم انگار که واقعا تجاوز شده. وقتی فحش ناموس به مرد داده می‌شود انگار که دامن «ناموسش» لکه‌دار شده و باید آن را با خون پاک کند. اما مسئله اینجاست که ما سلطان جنگل در قصه‌های کودکانه نبودیم که بتوانیم با هر کسی دربیفتیم و حقش را کف دستش بگذاریم. پسرهای زیادی بودند که بزرگتر و قویتر از ما بودند و اصلا فحش می‌دادند برای ابراز وجود، برای اثبات قدرتشان. تا ما به سمتشان برگردیم و کتکمان بزنند و اگر هم خونی ریخته می‌شد خون خودمان بود. که البته پسرهای دیگر (تماشاچی ها) با ناامیدی و تاسف می گفتند از بزدلی خودت بوده که جلو نرفتی و کتک نخوردی. اینطوری لااقل خون خودت کمی این لکه را پاک می‌کرد.

شاید بعضی زنها هم باور کرده اند که زندگی عاشقانه و ایدئال این است که مردشان مثل ویل اسمیت ستاره سیاهپوست هالیوود از صندلی ردیف جلو بلند شود و برود بخواباند زیر گوش مجری که به زنش توهین کرده. برایش کف و سوت می‌زنند. از غیرتش تعریف می کنند. اما واقعیت چنین نیست که همه آنقدر قدرت و نفوذ داشته باشند که زیر گوش هر مرد دیگری بزنند. دعوا می‌شود. خون در رگهایشان می‌جوشد. داغ می‌کنند. با همین باورهاست که هر از گاهی پسر جوانی در مملکتمان خود را چاقو به دست می‌بیند کنار جنازه‌ای پر خون. چون توان دعوا و کشیده زدن به او را نداشته و مجبور شده اسلحه به دست بگیرد تا لکه ننگ توهین ناموسی را پاک کند.

اینست که پسرها قربانی تصویر مرد غیرتی می‌شوند، قربانی تماشاچیانی که برای مشت اول سوت و کف می‌زنند. ولی وقتی وسط خیابان خون از رگهایشان یا رگهای یک مرد دیگر فواره زد کسی به کمکشان نمی آید. کسی به آنها نمی‌گوید فحش باد هواست. شاید هم بگوید ولی با همان سرزنشی که تو بازنده شدی که این بازی کثیف را باور کردی. در دنیای پسرها، فحش ناموس به ابزاری تبدیل می‌شود برای تحریک و تهییج که تا سالهای سال و گاها تا آخر عمر یقه مردها را می گیرد. چه بسیار مردانی که با کلیدواژه «دفاع از ناموس یا خانواده» در دهه چهل یا پنجاه سالگی قتل می کنند.

در فرهنگ و ادبیات ما آنقدر در ستایش دیوانگی و جنون عشق گفته شده و آنقدر در سالهای اخیر این تعصب و عصبی بودن در موسیقی و اشعار عاشقانه تاکید و پررنگ شده که شاید قابل شمارش نیست و برای اکثر ما یک مسئله بدیهی و تقدیری ناخواسته به نظر می‌رسد.
(ادامه پایین)
1.0K views02:14
باز کردن / نظر دهید
2022-03-22 18:29:43 سال نو مبارک!
‏با تاخیر.

‏در سال و قرن جدید آرزو دارم شاد باشیم.
چراغ عقل و خرد به دست بگیریم.
‏بازیچه دست افراطی‌ها نشیم.
‏با دنیا و خودمون به صلح برسیم.
‏و کمی بجای انتظار انقلاب توسط دیگران،
‏در خودمون انقلاب ایجاد کنیم.


علی
874 views15:29
باز کردن / نظر دهید
2022-03-17 18:31:36 دیشب ساعت ۱۱:۳۰ شب موقع زلزله در خانه سر کلاس آنلاین گلشید جان بودم و دوربینم طبق معمول روشن بود. یکهو میز شروع کرد به لرزیدن و من میکروفن رو روشن کردم و گفتم زلزله. اما انگار صدا کمی قطع و وصل شد و گلشید نشنید. بعد هم متوقف شد. لرزه زیاد نبود. اما حدود سی ثانیه بعد حس کردم زیرم داره مور مور میشه. لرزشی خیلی ریز مثل جوشیدن آب از زمین به صورت عمودی (بالا و پایین) شروع شد و شروع کرد به شدت گرفتن. این دفعه خیلی بیشتر از قبل شد و دیدم داره کل میز تکون میخوره. دوباره میکروفن رو روشن کردم و گفتم زلزله!‌ و رفتم پیش مریم و نیو که توی تاریکی مطلق داشتند با تمام خانه می لرزیدند.

تکانها خیلی زیاد بود و چون ما طبقه ۱۴ هستیم فکر میکنم شدیدتر از همه تاب می‌خوریم! (پارسال طبقه ۳۲ هم زلزله رو تجربه کردیم). تمامی نداشت. حدود یک دقیقه خانه لرزید اما خوشبختانه هیچ اتفاقی نیفتاد و به جز مسواک ها چیزی سقوط نکرد. همدیگر رو بغل کرده بودیم و واقعا ترسیده بودیم و قلبمون خیلی تند میزد. خوشبختانه نیو در تمام مدت خواب بود و بیدار نشد. :)

وقتی بعد از حدود ۱۰ دقیقه به اتاقم برگشتم تلفن داشت زنگ می‌زد و چندین تماس و پیام از گلشید و دستیارها و همکلاسی‌ها گرفته بودم که همه نگران بودند که چی شد و کجا رفت! تازه یادم آمد که تمام مدت همه‌ی کلاس داشتند به صورت پخش زنده از دوربینم لرزه‌ها رو تماشا می‌کردند! کاش فیلتر مات کردن پس زمینه دوربین فعال نبود.

در این زلزله ۴ / ۷ ریشتری در سواحل شمال شرق ژاپن سه نفر کشته و حدود ۲۰۰ نفر مجروح شدند. اما ما در توکیو از کانون زمین لرزه دور بودیم و برامون اتفاقی نیفتاد.
پیشاپیش ممنون از کسانی که نگران شدند. سلامت باشید.

@ALIRECOMMENDS
1.1K viewsedited  15:31
باز کردن / نظر دهید
2022-03-15 11:15:39 بخش فارسی NHK ژاپن در چند ماه گذشته مشغول ترجمه و دوبله مستند شبکه جهانی این تلویزیون درباره ساحل رز بوده. فکر نمی کردم همزمان BBC فارسی هم مستندی درباره او ساخته باشد و زودتر از ما منتشر کند. :)

فعلا کار آنها را ببینید و منتظر پخش مستند NHK با ترجمه و صدای من به عنوان راوی باشید.

از پیش بگویم که ناامید نشوید چون تولید مستندهای ژاپنی خیلی ساده تر است و چنین رنگ و لعابی ندارد. اما همانطور که از ژاپنی ها انتظار می رود خط روایتش پر از عواطف انسانی و گیراست.





علی نورانی
@ALIRECOMMENDS
1.1K views08:15
باز کردن / نظر دهید
2022-03-14 02:22:06 کانال علی نورانی pinned a photo
23:22
باز کردن / نظر دهید
2022-03-11 08:28:58
از زورخانه تا رینگ بوکس ژاپن - مصاحبه با حمید وصالی، مربی ایرانی

آقای حمید وصالی مقیم ژاپن ۵۳ ساله است و به همراه همسر ژاپنی خود در توکیو یک رستوران راه انداخته و در کنار این کار در باشگاه ها مربیگری می کند. او در ۱۲ سالگی در شهرستان سبزوار ایران شروع به تمرین و یادگیری حرکات زورخانه ای و کشتی پهلوانی کرد و چند بار در مسابقات قهرمانی کشور به مقام نخست رسید. بعد در ژاپن بوکسور حرفه ای شد و به عنوان مربی بدنسازی برای بوکسورها و کشتی گیران حرفه ای ژاپنی از تمرین های زورخانه ای استفاده کرد که با استقبال مواجه شد. مصاحبه ام با آقای وصالی را بشنوید.

برای گوش دادن به این لینک بروید (با فیلترشکن)
https://www3.nhk.or.jp/nhkworld/fa/ondemand/audio/listener-20220306-1/

علی نورانی
@ALIRECOMMENDS
1.4K viewsedited  05:28
باز کردن / نظر دهید
2022-02-22 16:24:39 «توی تخت سیگار نکش!»
اگر فیلم «تشییع جنازه‌ی گل‌های رز» را دیده باشید، حتما این ترانه را به یاد می‌آورید. این ترانه‌ی جز، از موزیک‌های محبوب دهه‌ی شصت ژاپن بود که دقایقی از آن فیلم به پخش اجرای این ترانه، توسط خواننده‌اش، ساواتاکی، اختصاص داده شده است. اگر فیلم را ندیده‌اید، می‌توانید آن را از طریق کانال البرزنامه، دانلود کنید و ببینید.

#صبح‌به‌خیرمیدان
@meidaandotcom
11 views13:24
باز کردن / نظر دهید