Get Mystery Box with random crypto!

برگی از تاریخ

لوگوی کانال تلگرام apageofhistory — برگی از تاریخ ب
لوگوی کانال تلگرام apageofhistory — برگی از تاریخ
آدرس کانال: @apageofhistory
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 3.49K
توضیحات از کانال

و در تاریخی که می‌کنم سخن نرانم که آن به تعصبی و تزیدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این پیر را (بیهقی)
این کانال به هیچ حزب و گروهی و سازمانی وابسته نیست.
ارتباط با ادمین:
@Adm_apoh

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-06-04 12:26:59
مهر کوروش اول(پدر بزرگ کوروش کبیر).

روی این مهر به زبان عیلامی نوشته شده: "کوروش انشانی، پسر چیش‌پیش".


در زمان او آشوربانیپال به عیلام حمله و آنجا را با خاک یکسان کرد. کوروش برای حفاظت از قلمرو خود(انشان/منطقه‌ای در استان فارس کنونی) ناچار شد با او صلح کند ‏و برای اثبات وفاداری خود به آشوربانیپال، فرزند خود اورکو(Arruku) را به نینوا پایتخت آشور بفرستند.

منبع: دانشنامه ایرانیکا

@apageofhistory
327 views09:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 12:27:00 دانلود کتاب "ایرانیان" نوشته ماریا بروسيوس(متن انگلیسی)

@apageofhistory
671 views09:27
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 12:24:55 بیماری و آداب درمان آن نزد مغولان

چون كسى بيمار مى‌شد، شمن‌ها تشخيص مى‌دادند كه آيا او مبتلا به يك بيمارى طبيعى است و يا آنكه ارواح در او حلول كرده‌اند. شيوه درمان نيز متناسب با نوع بيمارى بود. اگر علت دوم موجب بيمارى كسى شده بود، آنها مى‌كوشيدند تا ارواح را با سلاح‌هایى دفع كنند. پس در دو طرف بستر بيمار شمشيرهاى براق قرار مى‌دادند.

چنانچه كودكى بيمار مى‌شد، زنى سالخورده، بتى را در بالاى بستر بيمار مى‌آويخت. چنانچه يكى از اشراف بيمار مى‌شد، پنجاه سوار در اطراف خيمه وى مى‌تاختند و براى دفع شياطين نيزه‌هاى خود را به حركت درمى‌آوردند. در برابر خيمه بيمار نيزه‌اى به زمين فرو مى‌كردند تا به اين ترتيب به بيگانگان هشدار دهند. چنانچه مرگ بيمارى نزديك مى‌شد، تقريبا تمام بستگان او را ترك مى‌كردند، چه كسانی‌كه در هنگام مرگ بيمارى حضور داشتند، تا نه ماه نمى‌توانستند وارد اردوى بزرگان شوند.

روش‌هاى پيش‌گيرى نيز در برابر بيمارى‌ها وجود داشت. مغولان از جمله معتقد بودند كه آتش پهن براى دفع بيمارى رماتيسم داراى نيروى فوق‌العاده است. چنان‌چه روش‌هاى پيش‌گيرى و نيز روش‌هایی كه مستقيما براى مداواى بيمارى به كار مى‌رفت، بى‌نتيجه مى‌ماند، مغولان به پيروان اديان ديگر پناه مى‌بردند.
مغولان علاوه بر اين مى‌پنداشتند كه با دعا مى‌توانند بيمارى را از شخصى به شخص ديگر منتقل كنند.

«برتولد اشپولر، تاریخ مغول در ایران، برگ 180 - 181»

@APageOfHistory
744 views09:24
باز کردن / نظر دهید
2022-05-30 12:25:00 داستان کفشگر و طبقه دبیران در دوره ساسانی

برخى از تاريخ‌نويسان و از آن جمله فردوسى در شاهنامه حكايتى درباره انوشروان و كفشگرى كه مى‌خواست با تقديم مال فراوان از او اجازه بگيرد كه فرزند خود را به فرهنگيان سپارد تا در زمره دبيران درآيد نقل كرده‌اند كه از آن می‌توان به اهميت اين طبقه و مبالغتى كه در گزينش افراد آن میشده است، پى‌برد.

كفشگر در اين روايت نمادين پايين‌ترين افراد طبقات عامه محسوب مى‌شده. به اين مناسبت لازم است به اين نكته هم اشاره شود كه برخى از كسانى كه اين حكايت را خوانده‌اند از آن چنين استنباط كرده‌اند كه در آن روزگار به مكتب رفتن و درس خواندن براى عامه مردم ممنوع بوده و نياز به اجازه شاه داشته.

اين استنباط از اين حكايت درست نيست. در آن روزگار هم به مكتب رفتن و درس خواندن، اگرچه براى آموختن دين و به وسيله موبدان هم بوده، براى مردم عادى امرى معمول بوده و نيازى به اجازه شاه نداشته و شواهد آن هم در تاريخ كم نيست. آنچه احتياج به اجازه شاه داشته چنانكه گذشت و در روايت جهشيارى هم با صراحت بيشترى بيان شده، ورود در خدمت ديوان و رسيدن به مقام دبيرى بوده كه طبق آيين آن زمان اختصاص به فرزندان كسانى داشته كه در همين طبقه دبيران بوده‌اند؛ و اين نكته كه مراد كفشگر دبيرى فرزندش بوده نه صرفا به مكتب رفتن و درس خواندن او، از ابيات فردوسى در بيان گفته بزرگمهر به انوشروان و پاسخ او نيز نمايان است .


محمد مهدى ملايرى، تاريخ و فرهنگ ايران در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى، جلد پنجم، برگ 40

@APageOfHistory
594 views09:25
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 12:26:57 وجه تسميه اردبیل:

نام اردبیل در ماخذ گوناگون به صورت‌های اَردویل، اَردُبیل، اَردُنیل و بیشتر اَردَبیل آمده است. اردبیل در منابع ارمنی به صورت آرتاوت و سپس آرتاول آمده است. مینورسکی معتقد است اَرته‌ویت به مرور به اردبیل تغییر شکل یافته است.

اگر چه دائره المعارف اسلام می‌نویسد: "اشتقاق و معنای اردبیل به درستی معلوم نیست"، اما مینورسکی معتقد است این نام ترکیبی است از اَرِته یا اَرته به معنای مقدس و قانون مقدس و ویت (پارسی میانه) که صورت اوستایی ان وئتی است و به معنای بید یا تنه بید به کار می‌رود. به این ترتیب او معنای اردبیل را تنه بید یا بید قانون مقدس دانسته است.

لاکهارت در مورد بنای شهر و علت نام گذاری ان از قول مردمان محلی، افسانه‌ای را نقل می‌کند که بنابرآن در محل کنونی شهر در گذشته دریاچه‌ای بوده است؛ به فرمان سلیمان نبی دو دیو به نامهای ارد و بیل آب‌های این دریاچه را با حفر دو معبر در شمال‌شرقی شهر کنونی خارج ساختند و شهر را در محل دریاچه خشک شده برپا داشتند و به همین سبب نیز نام این شهر به نام این دو دیو اَردُبیل خوانده شد.


حمیری نام اردبیل را ماخوذ از اردبیل بن ارمین می‌داند که یاقوت آن را از قول سمعانی به صورت اردبیل بن ارمینی ابن لنطی بن یونان ذکر کرده است.

در یک جمع بندی کلی، ظاهراً نام اردبیل ترکیبی است از دو جزء اَرد به معنای درستی، راستی و پاکی و بیل یا ویل(پسوند مکانی) به معنای جایگاه. این ترکیب را به صورت‌های اَرتاویل و اَرتاویلا به معنای شهر نیز نوشته‌اند.


"دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی،زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی،جلد هفتم، صص 471 و 472"

@apageofhistory
635 views09:26
باز کردن / نظر دهید
2022-05-26 12:27:54 مازندران در شاهنامه کجاست؟


مازندران در شاهنامه کشوری در همسایگی ایران در دوره‌ی ‌پیشدادیان و کیانیان است. در شاهنامه، ضمن دو داستان جداگانه، از مازندران سخن رفته است:

در داستان نخست، سامِ پهلوان به فرمان منوچهر پیشدادی، سپاهی گران به مازندران می‌برد و در آنجا با دیوان به نبرد می‌پردازد و آنها را سکوب می‌کند.


در داستان دوم، کاووس پادشاه کیانی بر اثر رافسون رامشگر مازندرانی در دربار، لشکر سوی مازندان می‌‌کشد تا آن سرزمین را بگشاید.


مازندران در شاهنامه، سرزمینی پهناور و بیرون از ایران، و مردمان آن دیوانی از نژاد ناایرانی دانسته شده‌اند. سام در بیان پهلوانی‌های خود در مازندران به منوچهر، از این دیوان به دلیری یاد می‌‌کند. در شاهنامه دیوان مازندران نیرومندترین دشمنان ایران شمرده شده‌اند که از افسونگری و نیرنگ نیز بهره دارند.


آنچه در شاهنامه در وصف مازندران آمده با آنچه از مازندران کنونی می‌دانیم بسیار متفاوت است و این را می‌توان در توصیف‌های دیگر شاهنامه از مازندران به روشنی دید. از جمله آنکه منوچهر از آمل و ساری به سام فرمان می‌دهد که لشکر به مازندران بکشید یا منوچهر(از آمل و ساری)نوذر را نزد سام می‌فرستد. پیداست که مازندران سرزمینی جز آمل و ساری، یعنی مازندران کنونی است. همچنین در شاهنامه از سرزمین‌‌های سگسار و گرگسار همچون همسایگان آن سخن رفته است.


پژوهش‌های نو نشان می‌دهد که مازندران شاهنامه، در اصل به سرزمینی در شمال یا شمال غربی هند اشاره دارد و داستان‌های مربوط به آن در شاهنامه، در واقه یادگار برخوردهایی است که کوچندگان آریایی روزگاری با بومیان آن سامان داشته‌اند. پیوستگی مازندران شاهنامه با شمال هند را نه فقط نام مازندران(از mazan و mazanig به معنی دیو، غول) و نام سرزمین همسایه‌ی آن ورنو(ورنو در افغانستان) نشان می‌دهد، بلکه دیوانی که رستم در هفتخان خود با آن رو به رو می‌شود نیز هم‌نام پادشاهان و بزرگانی‌اند که در حماسه مهابهاراته از آن نام برده شده است.


نام مازندران همراه با داستان‌های آن در نیمه‌‌ی دوم دوره‌ی ساسانی، نخست بر سرزمین‌های غربی شاهنشاهی چون سوریه و سپس برای همیشه به طبرستان یا بخشی از آن اطلاق می‌شد. از سرزمین‌های شمال کوه‌های البرز در سنگ‌نوشته‌های نخستین ساسانی به نام پشتخوار یاد شده است که یادگاری از آن نام در متون کهن فارسی و عربی دیده می‌‌شود.


منبع: مدخل "مازندران" در "دانشنامه‌ی زبان و ادب فارسی"


@apageofhistory
1.2K views09:27
باز کردن / نظر دهید
2022-05-24 12:24:58 صدای اعلام یک خبر تاریخی که در روز سوم خرداد 1361 از رادیوی ایران پخش شد:

شنوندگان عزیز توجه فرمایید!
شنوندگان عزیز توجه فرمایید!
خونین شهر، شهر خون آزاد شد!
1.5K viewsedited  09:24
باز کردن / نظر دهید
2022-05-23 12:28:01 تف کردن مذهبیون افراطی به صورت دختران دانش‌آموز!


از جمله اقدامات زنان آزادی‌خواه در عصر مشروطه این بود که برای تعلیم و تربیت دختران، با زحمت و صرف هزینه‌های زیاد، چندین مدرسه تاسیس کردند.

شیخ فضل‌الله فتوا داد تحصیل دختران و تاسیس مدارس نسوان خلاف شرع است.

کسانی را که طرفدار تحصيل و تربیت دخترها بودند، بابی و بی‌دین و مخالف اسلام خواندند ... مردمان نادان و جاهل، سر راه معلمان و دخترهایی را که می‌خواستند به مدرسه بروند می‌گرفتند و به آنها بی‌احترامی می‌کردند و آنها را بی‌عفت می‌خواندند و تف به صورت دخترهای بی‌گناه می‌انداختند.


"تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ، مهدی ملک زاده ، جلد سوم ، ص 599

@apageofhistory
1.9K views09:28
باز کردن / نظر دهید
2022-05-22 12:26:57 امشاسپند سپندارمد سپندارمد به معنی اخلاص و بردباریِ مقدس است. سپندارمد با نمادی زنانه، دختر اورمزد به شمار می‌آید و در انجمن آسمانی در دست چپ او می‌نشیند. چون ایزدبانوی زمین است، به چهارپایان چراگاه می‌بخشد. زمانی که پارسایان در روی زمین، که نماد جهانیِ…
1.8K views09:26
باز کردن / نظر دهید
2022-05-20 12:28:01
تحصن مشروطه‌خواهان در سفارت بریتانیا با قلیان!
عکس از آرشیو بروکلین

منبع

@apageofhistory
522 views09:28
باز کردن / نظر دهید