Get Mystery Box with random crypto!

برگی از تاریخ

لوگوی کانال تلگرام apageofhistory — برگی از تاریخ ب
لوگوی کانال تلگرام apageofhistory — برگی از تاریخ
آدرس کانال: @apageofhistory
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 3.49K
توضیحات از کانال

و در تاریخی که می‌کنم سخن نرانم که آن به تعصبی و تزیدی کشد و خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این پیر را (بیهقی)
این کانال به هیچ حزب و گروهی و سازمانی وابسته نیست.
ارتباط با ادمین:
@Adm_apoh

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2022-07-28 12:25:04 جنگ‌های ایران و یونان و فرضیه نابودی تمدن مغرب‌زمین!

محمد داندامایف، ایران‌شناس روس در این باره نوشته است:

در مدارس کماکان مقاومت چند دولت – شهر یونانی در برابر سپاه مجهز هخامنشی را با آب و تاب تدریس کرده و آنرا نتیجه پیروزی دموکراسی بر خودکامگی می دانند. اما واقعیت این است که در نبردهای عمده، نیروهای دو طرف تقریباً همشمار بوده و یونانیان تنها به واسطه کیفیت بهتر سلاح ها و تاکتیک های رزمی پیروز شدند.

همچنبن یونانیان، بر خلاف پارسیان، در میهن خود می جنگیدند؛ اما دشمن آنها حتی برای تهیه آذوقه خود با مشکل مواجه بود. خلاف باور عموم یونانی ها هرگز در نبرد با هخامنشیان کاملاً متحد نبوده و حتی برخی دولت-شهرها به جناح دشمن پیوستند.

نظریه تهدید فرهنگ یونان توسط هخامنشان نیز مقرون به واقعیت نیست. س . ژ .لور،بنگستون و چند متخصص دیگر تاریخ یونان، به درستی متذکر شده اند که جنگ های ایران و یونان، یکی از مهمترین فصل های تاریخ تحول جامعه بوده و پارسیان نیز هرگز در پی تخریب یونان و یا فرهنگ آن نبوده اند. هدف آنها نهایتاً فتح یونان بوده است. در این میان حتی بسیاری از از معابد یونان مانند معبد آپولوی دلف، هوادار پارسیان بوده است.

پیروزی یونانیان را چندین شاعر یونانی توصیف کرده اند. آیسخلوس و دیگر یونانیان، در برآورد خود از پی آمدهای جنگ راه اغراق در پیش گرفته اند؛ اما در عمل، شکست در یونان برای امپراتوری بزرگ هخامنشیان تنها یک ناکامی جزیی در یکی از نواحی فرا مرزی آن تلقی می شد.

تاریخ سیاسی هخامنشیان، داندامایف، صص 269-271

@APAGEOFHISTORY
2.2K viewsedited  09:25
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 12:26:02 در سده چهارم هجری ازدواج با بیوه‌ها در دیلمان ممنوع بود و به احتمال در دیگر نواحی، گرچه این منع رفته‌رفته از بین رفت.

به علت سست بودن مقررات طلاق، ازدواج‌هایی را که به دلایل سیاسی یا دلایل دیگر انجام شده بود به راحتی می‌شد به هم زد. با این حال تمایلی با ازدواج با زن بیوه وجود نداشت. در قابوس‌نامه به فرزند پند داده می‌شود: «زنی که شوی بسیار داشته مایه احترام نیست»

تاریخ اجتماعی روابط سکسی در ایران، ویلهم فلور، صفحه 59

@apageofhistory
118 views09:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-18 12:24:59 دانلود کتاب "تاریخ باستانی ایران" نوشته ریچارد فرای(متن انگلیسی)

این کتاب در 8 فصل تاریخ ایران پیش از اسلام تا افتادن ایران به دست مسلمانان را به تصویر می‌کشد و شرحی درباره نقشه‌ها، ضمیمه‌ها، کتاب‌شناسی و اعلام آمده است.

تاریخ‌پژوهان معتقدند که این کتاب را به اصطلاح متداول زبان روسی، باید در ردیف «کتاب‌های علمی برای همه» به شمار آورد. بدین معنی که یک موضوع کلی را در برابر دیدگان دانش‌پژوهان و مردم قرار می‌دهد. نقشه‌ها و فهرست منابع و تصویرهایی که در این کتاب آمده آن را بسیار کاربردی کرده است.

ریچارد نلسون فرای متولد 1930 در آمریکا و بنیانگذار کرسی مطالعات ایرانی در دانشگاه‌های کلمبیا و هاروارد بود و نوشته‌های فراوانی درباره تاریخ ایران نوشت. "میراث باستانی ایران"، "عصر زرین فرهنگ ایران" و "تاریخ باستانی ایران" از جمله کتاب‌های او می‌باشند.

@apageofhistory
670 views09:24
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 12:24:54 میراث اسکندر و تخت جمشید!


مقدونیه اسکندر تقریباً بی‌آنکه هیچ اثری از آن بماند ناپدید شد. پایتخت پیشین‌اش "ایگی" بیش از یک جایگاه بیماری مالاریا چیزی نیست. قبرهای فرمانروایان مقدونی که اسکندر اندیشیده بود در آنجا به پدران خود بپیوندد هرگز پیدا نشده است. پایتخت خود او "پلا" توده‌‌ای از ویرانه‌های از هم پاشیده است. از اسکندریه اصلی هیچ چیز نمانده است ...

اما تخت‌جمشید تا امروز برجاست و با همان سوختنش برای آیندگان حفظ شده است. کاخ‌های داریوش و خشایارشا هنوز بالای جلگه سربرافراشته و در چشم رهگذر شگفت انگیز و با شکوه‌اند. آتش‌سوزی تباهین‌گر اسکندر نه فقط ویرانی آنجا را به انجام نرسانید بلکه نقش‌های شکوهمندی را که در واقع خراشی هم به آنها نرسیده برای ما حفظ کرده است که زیبایی آنها با کارهای یونانی هم‌چشمی می‌کند.

تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، اومستد، ص 725 و 726

@APageOfHistory
603 views09:24
باز کردن / نظر دهید
2022-06-14 12:26:01 یونانی‌ها و خشایارشا؛ از نفرت تا ستایش!

هرچند که مورخان جهان باستان و مخصوصاً هرودوت، تمام تلاش خود را بکار بستند تا با بزرگ‌نمایی پیروزی های یونانیان در سالامیس، چهره‌ای شکست خورده از خشایارشا تصویر کنند اما در میان همین قلم فرسایی‌های آنان، بزرگ‌منشی و شکوه او هویدا می‌شود.


ایزوکراس درباره خشایارشا می‌گوید:
درباره او چه کسی در حد مبالغه، کمتر از حقیقت را نگفته است؟ غرورش به حدی رسید که مطیع کردن یونان کاری خرد در نظرش جلوه کرد و خواست بنایی پی نهد که از حد طبیعت انسانی فراتر رود. دست از کار نکشید تا با تمام قدرت کاری ابداع کند و به انجام رساند که هر کس بازگو کند، سپاهیانش را در میان زمین به دریانوردی و در دل دریا به راه رفتن ناگیز گرداند و این کار را با به هم پیوستن کرانه های هلس پونت و شکافتن کوه ائوس به انجام رساند. در مقابله با فردی چنین پر مغرور که کارهای چنین بزرگ کرده بود و ارباب آن همه افراد بود، آنان(آتنیان و اسپارتیان) در خطر شریک شدند و پیش رفتند(مدایح،بندهای 88 تا 90).


والتر هینتس می گوید: شگفت انگیز است که خشایارشا از نظر دشمن یونانی آن قدرها هم بد نبوده. مثلا هرودوت پس از گزارش لشکر کشی پارس علیه یونانیان چنین می نویسد: در میان این ده‌ها هزار نفر آدمی کسی نبود که در زیبایی و خوش اندامی برتر از خشایارشا باشد و به واسطه آن شایستگی چنین قدرتی پیدا کند(داریوش و ایرانیان ص 225).

آیسخولوس، معاصر و دشمن خشایارشا در نبرد با یونانیان، در تراژدی خود( ایرانیان) شاهنشاه را در پرده سوم به روی صحنه می آورد و او را سرور پر شور مردان شاهنشاهی آسیا می خواند و در عین حال او را انسانی می نامد که خداست(داریوش و ایرانیان ص 227).


پس از قتل‌های فرستاده های پارسی توسط اسپارتی ها،که برای طلب آب و خاک به آن دولت – شهر اعزام شده بودند، پیش‌گویان اسپارتی خبر از آینده‌ای ناگوار می‌دهند. اسپارتی ها هم دو نفر جان بر کف را به شوش می‌فرستند تا بلکه پارسیان با کشتن آنها(در ازای کشتن دو سفیر پارسی کشته شده)،از نابود کردن اسپارت صرف نظر کنند. خشایارشا در پاسخ به آنها می گوید هرگز شان خود را تا اندازه مردمی که سنت‌های مرسوم بین کشورها را محترم نمی‌ شمارند، پایین نخواهد آورد. سپس دستور داد آن دو را سالم روانه اسپارت کنند(تاریخ سیاسی هخامنشیان، محمد داندامایف، ص 280).


و سرانجام اسکندر مقدونی، به هنگام آتش زدن تخت جمشید، وقتی چشمم به مجسمه روی زمین افتاده خشایارشا افتاد گفت: آیا باید بگذرم و بگذارم تو به زمین افتاده باشی تا مجازات شوی، در ازای این که به یونان لشکر کشیدی؟ یا تو را به احترام روح بلند و صفات خوبی که داشتی بلند کنم؟ فاتح مقدونی ایرن را گفت و در فکر فرو رفت و پس از آن گذشت(پلوتارک، کتاب اسکندر، بند 37).

@apageofhistory
136 views09:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-12 19:15:05
جام زرین حسنلو

قدمت: بین 800 تا 1200 سال پیش از میلاد مسیح
ابعاد: 21 سانتی متر بلندی، 25 سانتی متر قطر
وزن: 950 گرم
محل کشف: نقده
محل نگه‌داری: تهران، موزه ایران باستان

بر روی بدنه این جام معروف، نقش‌های بسیاری حک شده‌است که احتمالاً داستانی حماسی را روایت می‌کند. در ردیف بالایی، ایزدی بالدار سوار بر گردونه‌ای که یک گاونر آن را می‌کشد، به سوی کاهنی در حرکت است که جامی در دست دارد و در این حال از دهان گاو، رودی جاری است که احتمالاً نماد حیات و باروری محسوب می‌شود.

در ردیف پایینی و زیر گردونه حیات، پهلوانی در حال نبرد با موجودی نیمه انسان و نیمه اژدها است. از تصاویر قلم زنی شده آن سوی جام می‌توان به ایزدهای شاخدار سوار بر ارابه، کاهنانی که در حال حمل قوچ‌های قربانی هستند، پهلوانی که گرز و کمان در دست دارد، مردی که در حال رام کردن شیر است و پدر و مادری که در حال بازی با کودک خردسالشان هستند، اشاره کرد.

@apageofhistory
900 views16:15
باز کردن / نظر دهید
2022-06-11 15:30:37
کانال دفتر ایام از روزگاران ایران، با مدیریت جمعی از دانشجویان تاریخ دانشگاه تهران

یادی از ایام نسل‌های دور، از میانِ شواهد ناچیز

در جستجوی حقیقت و هویّت راستین ایران و ایرانی (تمامی اقوام)

به ما بپیوندید

@Department_Of_History_UT
392 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2022-06-10 12:36:01 پیرامون "آبادان" و "عبادان"


نام آبادان تا پیش از 1314 شمسی كه به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت،‌ تلفظ و رسم‌الخط امروزی را پیدا كرد، به شكل "عَبّادان" خوانده و نوشته می‌شد. همۀ مورخان و جغرافی‌‌نویسان اسلامی كه در گذشته یادی از این ناحیۀ ایران كرده‌اند، همین تلفظ و رسم‌الخط را به كار برده‌اند. آنان، عبادان را هم بر دِه یا شهر آبادان اطلاق كرده‌اند، هم برخود جزیره.

در وجه نامگذاری آبادان چند قول آمده است: بَلاذُری آن را منسوب به عَبّادبن حُصَیْن الحَبِطی از ملازمان حَجّاج بن یوسف ثقفی و معاصر عبدالملك بن مروان می‌داند.

برخی را عقیده بر این است كه عبادان توسط مردی مقدس به نام عَبّاد در سدۀ ۲ یا ۳قمری بنیاد شده و مردم بصره، یا به گفتۀ احمد مقدسی "مردم پیرامون بصره كه همگی عجم هستند"، پسوند نسبت "ان" را به نام او افزوده و به این ترتیب نام شخص را به نام جای بدل كرده‌اند.


بهرام فره‌وشی ضمن رد این قبیل نامگذاریها، معتقد است كه شكل قدیمی نام این نقطه از ایران "اپاتان" مركب از سه جزء اُ (آب)، پات (از ریشۀ پاییدن) و ان (پسوند نسبت) و جمعاً به معنای «جایی است كه در آنجا از آب دریا و رود پاسبانی می‌كنند».

این نظر به دو لحاظ معقول می‌نماید. نخست آنكه بطلمیوس، معروف به پدر جغرافیا، در سدۀ ۲میلادی، و مارسیان جغرافی‌دان سدۀ ۴میلادی، به ترتیب نامهای "آپفانا" و "آپفادانا" را برای آبادان به كار برده‌اند كه در تلفظ چندان بی‌شباهت با كلمۀ آبادان نیست و این امكان هست كه عبادان معرّب اُپاتان باشد.

ثانیاً توصیفی كه برخی از پیشینیان از آبادان كرده‌اند، با معنای لغوی اپاتان هماهنگ می‌نماید. اِصطَخْری كَرْخی و ابن حَوقَل نقل می‌كنند كه به منظور دفع شبیخونهای دزدان دریایی و نگهبانی از دهانۀ دجله، دیده‌بانانی در عبادان مستقر بوده‌اند. به‌علاوه، در آبراهه‌ای در دو فرسنگی این جزیره در دریای پارس و آنجایی كه "دجلۀ بغداد بدین دریا می‌رسد"، مناره‌مانندهایی چوبی به نام خَشَبات (خشاب) برپا كرده بودند كه ناطوران در چارطاقهایی برفراز آنها آمدوشد كشتیها و دزدان دریایی را می‌پاییدند. شب‌هنگام بر بالای این مناره‌ها آتش یا چراغ برمی‌افروختند تا كشتیها را از نزدیك شدن به آبهای تُنُك باز دارند.


"مدخل آبادان در دائرة المعارف بزرگ اسلامی نوشته مجدالدین کیوانی"


@APAGEOFHISTORY
452 views09:36
باز کردن / نظر دهید
2022-06-08 12:27:57 ‍ اعدام سارقان به وسیله به توپ بستن!

دکتر ویلزِ انگلیسی که در زمان ناصرالدین شاه به ایران آمده بود، درباره چنین اعدامی نوشته است:


زمانی هم که در دوران حکومت ظل‌السلطان در شیراز بودم با چشم خود ناظر بر اعدام دو نفر به وسیله شلیک گلوله تفنگ و توپ توسط جوخه اعدام شدم. به این طریق که نفر اول را به جوخه اعدام سپبردند ولی نفر دومی را به دهانه لوله یکی از توپهای دهن‌پر باروتی بستند.

ابتدا شلاق مفصلی به پسنش زدند، پس از آن مردکِ توپچی سبیل کلفت با قدم‌های سنگین خود به طرف توپ رفت، دستی به سبیلهای آویخته‌اش کشید، سپس توپ‌را آتش کرد ولی متاسفانه توپ عمل نکرد. پس از تحقیق بیشتر معلوم شد هنوز آنطور که باید آنرا پر از کهنه و باروت نکرده و نکوبیده‌اند.

در نتیجه این کار مدتی طول کشید، طی این مدت محکوم بیچاره با چشمان نگران از حدقه خارج شده‌اش همچنان ناظر بر کار آنان بود. من نیز با استفاده از این فرصت به سرعت خود را به شاهزاده رساندم تا درخواست عفو محکوم بیچاره را از او بکنم.

ظل السلطان که از قرار معلوم پی به مقصودم برده بود با زرنکی تمام قبل از اینکه مجال حرف زدن به من بدهد، بمنظور وقت‌گذرانی شروع به تعریف و صحبت‌هایی در موارد دیگر نمود و به این طریق هرگز فرصت طرح درخواستم را نداد که ناگهان در وسط صحبت‌های او صدای انفجار شدیدی به گوشمان رسید که این دلیل بر اجرای حکم اعدام و قطعه‌قطعه شدن پیکر محکوم به توپ بسته بود.

"ایران در یک قرن پیش (سفرنامه دکتر ویلز)، ص "244

@apageofhistory
619 views09:27
باز کردن / نظر دهید
2022-06-06 12:23:01 ‏توصیف بازی بولینگ -Bowling
از خاطرات ناصرالدین‌شاه
انگلیس، 1873 میلادی
--

یک جایی برای بازی گلوله ساخته‌اند، در وسط تخته‌ی درازی است، میانش خالی، دو مرتبه. گلوله‌های چوبی بزرگ و کوچک زیادی توی آنها گذاشته‌اند.
...
در هر دو طرف آن نهری است. گلوله را باید به قوت انداخت، ‏که برود به نشانه‌هایی که در آخر چیده‌اند بخورد. هر گلوله که به نشانه بخورد، می‌برد. هر کدام به نشانه نخورد توی آن نهرها می‌افتد. چند نفر هم در آخر ایستاده‌اند.
...
رفتم آنجا چند گلوله انداختم و زدم.

منبع

@apageofhistory
756 views09:23
باز کردن / نظر دهید