Get Mystery Box with random crypto!

داستان یک صنف قسمت دوم به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده -------- | اتوپسى

داستان یک صنف
قسمت دوم
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
--------------
پیام داستان:
مدیریت در ذات خود دوگانه‌ای از علم و هنر است. علم بودن، یعنی اندیشمندان بزرگ با استخراج اصول و قواعد آکادمیک آن، آموزش را ممکن کرده‌اند پس امکان آمادگی برای ورود به عرصه عمل مقدور گردیده است. هنر بودن، یعنی این شغل به ترفندها و ‌بصیرت خاص نیاز دارد لذا حضور فردِ شایسته را می‌طلبد. جهت حرکت نیز مهم است. به هر سوی روانه شدن به هرز بردن منابع است و باید مسیر صحیح در بستر اخلاقی پیش گرفته شود.

صنف ما به لعنت دچار شده، در پیشانی جامعهٔ پزشکی، سازمانی قرار گرفته که از سه گانه (علم، هنر و مسئولیت مدنی) از هیچکدام نصیبی ندارد. گروهی نالایق و غاصب که تاج کیانی آرزو می‌کنند اما عامل در نابسامانی درونی و آلت فعل در مفاسد اجتماعی شده‌اند.

در قسمت اول داستان، نظام پ را به شکل یک شرکت تجاری (پزشکداد) برای تامین و توزیع تخصص پزشکی فرض کردیم تا عملکرد آنرا با حداقل استانداردهای مدیریت نوین مقایسه کنیم. چالشهای خارجی و مبارزه برای بقا را حذف کردیم، بدین صورت که محصول بسیار ارزشمندی مثل نیروی پزشک جوان را به رایگان دستش سپردیم. بازار را بدون رقابت، سالم و نیازمند فرض نموده و اجازه دادیم شرکت سود را تعریف کند. در ادامه ماجرا خواهید دید که اژدهای باغ عدن تنها به رانده شدن ادم ابوالبشر از بهشت قانع نبود و در تعقیب او به زمین آمد تا در پایمال کردن عزت انسان به دکتر فاستوسهای زمانه یاری رساند. (دکتر فاستوس نمایشنامه‌ای است که معامله دانشمندی را با شیطان شرح می‌دهد. وی روح خود را در قبال مقام دنیوی به ابلیس می‌فروشد. استعاره از جاه طلبانی است که اخلاق را فدای قدرت کرده و مقام را نه برای خدمت کردن، بلکه برای ارضای حس رجحان بر انسانها و حقیر دیدن آنها طلب می‌کنند)

اما در ادامه داستان، اولین گروه پزشکان راهی یوتوپیا می‌شوند:
در روش حفیظی، بر استقرار پزشکان نظارت صورت می‌گیرد. شرح وظایف پزشک توسط هیات بازرسی پزشکداد بررسی شده و امکانات فیزیکی و مدیریتی با آن انطباق داده می‌شود. این گزارشهای بازرسی بصورت دوره‌ای بروز رسانی می‌شوند.

در روش فاضل ممکن است جراح مغز و اعصاب به خانه بهداشت روستایی رفته باشد. طبیعی است وقتی همه چیز به تقدیر و شانس سپرده شده «در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتن» عذری موجه باشد. پزشکداد نمی‌داند اوتپوتهای او در چه وضعیتی هستند و در طرف مشتری، وضعیت خدمات به یوتوپیا چگونه است. عوامل یوتوپیا و پزشکان به تدریج دریافته‌اند که بازرسان پزشکداد فقط چک کردن تاریخ اعتبار پروانه مطب را بلدند و به صرف چای بیش از گوش دادن به مشکلات علاقه نشان می‌دهند.

تحلیل: هر پزشک محصول با ارزشی است که اگر در جای خود به درستی قرار نگیرد بی ارزش می‌شود. هر چند انطباق اولیه باید با دقت کامل انجام پذیرد اما کافی نیست و بازنگریهای دوره‌ای حیاتی است. انحراف پزشک شاغل و کشور یوتوپیا در هر مقطع زمانی ممکن است و پیشگیری وظیفه سیستماتیک شرکت است. گزارشهای میدانی برای دفتر مرکزی پزشکداد ارزش دارد و بدون آن برآورد وضعیت حال و برنامه‌های آینده بر واقعیتها استوار نخواهد بود. سلامت مردم که دلیل وجودی پزشکداد است نباید به دست بخت و اقبال سپرده شود.

تعدادی از پزشکان به وضعیت کاری یا رفاهی خود معترض هستتد:
در روش حفیظی، ابتدا بازرس توبیخ می‌شود و اعضا هیات عالی پزشکداد شخصا برای بررسی موضوع به محل مراجعه می‌کنند زیرا این موضوع خلاف عهدنامه اولیه بوده و می‌تواند به فسخ قرارداد فیمابین منجر شود. مسئولین یوتوپیا نیز محق به دانستن خلل هستند زیرا هر عاملی که موجب کاهش کارایی پزشک شود منجر به صدمه به بیماران آن کشور خواهد شد.

در روش فاضل، اعضا هیات عالی چنان به دنبال پست مادام العمر هستند که کسی جرات تصدیع اوقات شریف ایشان را ندارد. مدیریت شرکت به بارگاه سلطان حسین صفوی شباهت یافته و تمام مساعی صرف اندرونی و خنثی کردن دسیسه‌های حرم می‌شود. امور مردم و نیازمندان به امان خدا سپرده شده و بهای بی لیاقتی مسئولین را دیگران پرداخت می‌کنند. کسی از عضویت در شرکت احساس شرف و افتخار نمی‌کند.
(پایان قسمت دوم)

در قسمت بعد یوتوپیا با سرنوشت خود دیدار می‌کند...

#hy
@Autopsy7