Get Mystery Box with random crypto!

‍ پیرامون یک مکتوب چرا باید دستگاه اداری کشور از تحریر یک | اتوپسى

‍ پیرامون یک مکتوب
چرا باید دستگاه اداری کشور از تحریر یک نامه به شیوه صحیح عاجز باشد
به قلم دکتر حامد یحیی‌زاده
---------------
زمانی شغل دیوانی در این کشور شأن و وقار داشت و به ادب و رسوم خاص خود مزین بود. معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت یک مکتوب اداری تهیه کرده است. این نوشته به حدی از اصول نگارش فارسی و رسوم اداری به دور است که مضحک می‌نماید. جای دو چندان شگفتی است که نویسندهٔ نامه زمانی وزیر این کشور بوده و پس از آن مقام، به طور مستمر بر انواع کرسی ریاست یله داده است. نگارش به شیوهٔ منشیان کارپردازی از کسی که بایستی عصاره دیوانسالاری باشد، رسوایی است. تصور یک مکتوب، مملو از غلط آیین نگارش و ابهام معنایی و انحراف از روش دیوانی، خارج از قوه خیال من بود، اما ممکن شد:

اولا، طبق رسوم دیوانی، مکتوب اداری که بیش از یک مخاطب دارد و به حالت دستوری نگارش شده، بخشنامه است و نام تمام مخاطبان حذف شده و کلمه بخشنامه در بالا و در وسط صفحه ذکر می‌شود. دیگر آنکه:

«با سلام احترام» حرف ربط (و) جا افتاده.

«همانگونه که مستحضرید» طبق رسوم دیوانی، استحضار را در خطاب به مقام بالاتر استفاده می‌کنند

«ما اگر ادعا نکنیم» آوردن حروف ربط (اگر) در وسط جمله غلط است. صحیح: اگر ما ادعا نکنیم. یا: اگر ادعا نکنیم

«ادعا نکنیم که در جنگ» حرف (که) در اینجا زاید است

«میباشیم» و «میبایست» جدا نوشته می‌شوند: می‌باشیم و می‌بایست

«توصیه می‌گردد» مکتوب اداری محل وصیت و نصیحت نیست. تقاضای دستور اجرایی به مقام مساوی با (خواهشمند است دستور فرمایید) و به مقام پائینتر با (دستور داده می‌شود) ابلاغ می‌شود

«بشدت از برگزاری...» کلمه (بشدت) در نظام اداری معنی صریح ندارد. آیا منظور (ممنوعیت مطلق) است یا (سعی شود) است؟

«همایش بی‌مورد که هزینه سودمندی ندارند» هزینه و بی‌مورد هر دو بار معنایی منفی دارند و اتصال هزینه به سودمندی ابهام ایجاد می‌کند. صحیح: همایش بی‌مورد و غیر سودمند

«ارائه ناهار» به جرات باید بگویم این اولین مورد استفاده از فعل (ارائه) برای نهار در ادبیات فارسی تا کنون است.

قابل توجه امضا کننده: در نگارش دیوانی مرسوم است امضا خود را در زیر نامتان قرار دهید.

اصل مطلب باقیست. چکیده نامه آقای ملکزاده «تقابل بین بودجه و برگزاری گردهمایی علمی» است. چگونه یک فرد با تحصیلات دانشگاهی به این نتیجه رسیده که علم را ارزش و سرمایه و عامل ترقی و بهره‌وری نداند و منبع هزینه تلقی کند؟ آنگاه رسالت دانشگاهها در توسعه علم چه خواهد شد؟ یا باید اذعان کرد، آنچه تا کنون دستگاه ایشان گسترش می‌داده علم و عقلانیت نبوده یا شاید زاید بر نیاز جامعه بود آنگاه در جهت رفع نیاز چه کسانی هزینه شد؟ جای دارد تحقیق شود که چرا وزارت تا کنون اجازه داده «همایش بی‌مورد» برگزار شود. اقرار دارم تنها نکته مثبت در مکتوب فوق، قصد نگارنده در برچیدن بساط مفت خوری است که امیدوارم در تمام شئون وزارت محقق گردد.

در پایان از فردی یاد کنم که در تلاش برای تلفظ یک لغت غریبه، انگشت‌نمای خلق شد. بداقبال بود. نمونهٔ مکاتبات ملکزاده چهره وی را تطهیر می‌کند، چرا که هستند کسانی، با داشتن مهلت برای نوشتن و در مواجهه با کلمات رایج، بتوانند مرزهای ادبیات فارسی و نگارش دیوانی را جا به جا کنند.

#hy
@Autopsy7