Get Mystery Box with random crypto!

#پارت_۴۴۳ _ایش… مهدی چرا اینجوری نگاهم میکنی؟ خندید و گفت: _چ | 💛رمانهای آزیتا زرد (دلم رو هوایی کردی)💛

#پارت_۴۴۳ _ایش… مهدی چرا اینجوری نگاهم میکنی؟ خندید و گفت: _چطوری نگاهت میکنم مگه؟ _مثل شیاطین… با باز شدن در اتاق حاجی و زهره خانوم ساکت شدم و چیزی نگفتم. زهره خانوم_خب ما دیگه داریم میریم بچه ها حاجی نگاهی به مهدی انداخت و گفت: حاجی_محمد مهدی تو نمیخوای…