2021-02-14 12:23:11
پایمان را لای در بگذاریم، بسته نشود
یادداشتی که شهریور 97 نوشته شد، اما منتشر نشد / عماد بهاور
@bahavarchannel
توضیح:
11 شهریور 1397 اولین جلسه از دور سوم شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان برگزار شد. پیش از آن در خردادماه 1397، صد نفر از جوانان در نامهای به سید محمد خاتمی خواستار انجام اصلاحاتی در جریان اصلاحات شده بودند که به «اصلاح اصلاحات» معروف شد. در پی انتشار آن نامه، پس از مباحثات و مجادلات فراوان میان موافقان و مخالفان ورود امضاءکنندگان نامه به شورای عالی سیاستگذاری، در نهایت سه تن از امضاءکنندگان (پرستو سرمدی، مهدی شیرزاد و نویسنده) با حکم خاتمی و با هدف تلاش برای انجام اصلاحات مذکور به عضویت آن شورا درآمدند. در آستانه تشکیل جلسات شورا، متن زیر تهیه شد و قرار بود که از سوی افراد مذکور منتشر شود ولی با توجه به فضای ملتهب سیاسی و برخی ملاحظات منتشر نشد. اکنون در آستانه تشکیل اولین جلسه «جبهه اصلاحطلبان ایران» در 26 بهمن 1399، به نظر میرسد که انتشار محتوای آن یادداشت همچنان موضوعیت دارد. نگارنده معتقد است تلاشهای انجام شده در دور سوم شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان (که همراهی بسیاری از اشخاص و احزاب اصلاحطلب را به دنبال داشت،) ظرفیتهای خوبی برای تغییر در جریان اصلاحات ایجاد کرده است. ارائه گزارش تحلیلی درباره اقدامات انجام شده در آن شورا امری ضروری است که تلاش میکنیم در آینده نزدیک صورت پذیرد.
متن کامل یادداشت:
پایمان را لای در بگذاریم، بسته نشود
سخنی در ضرورت اصلاح اصلاحات در آغاز تشکیل دوره سوم شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان
(شهریور 1397)
متاسفانه ایران عزیزمان در موقعیت دشواری قرار گرفته است. عهدشکنیها و زیرپا نهادن مناسبات بین الملل توسط ترامپ از یک سو، و سوء مدیریتها، تنگ نظریها و تمامیتخواهیهای صاحبان قدرت از سوی دیگر، روزهای سختی را برای مردم رقم زده است. گرانی و غیرقابل پیشبینی بودن وضعیت اقتصادی، نگرانی نسبت به موج جدید تحریمها، ناامیدی و نگرانی نسبت به آینده و بیاعتمادی گسترده میان مردم و حاکمیت، هر نوع تصمیمی را دشوار کرده است.
تداوم حصر دلسوزان کشور، تداوم حبس زندانیان سیاسی و عقیدتی، فعالان محیط زیست، فعالان صنفی، فعالان حقوق زنان و استمرار سیاستهای اقتدارگرایانه در عرصه فرهنگ و اجتماع راه نفس جامعه را تنگ کرده است. در چنین شرایطی جای پرسش جدی است که چرا اصلاحات و چرا اصلاح اصلاحات؟
در این نوشتار مجال پاسخ مفصل به این پرسش نیست. هرچند ضرورت دارد که سیاستمداران، متفکران و صاحبنظران به جد به آن بپردازند. تجارب تاریخی چه در ایران و چه در دیگر کشورها نشان داده که حرکتهای اصلاحی کمهزینهترین راه تغییرات اجتماعی است. در شرایط پیشبینیناپذیر کشور و در سناریوهای متنوع متصور، وجود و حضور یک نیروی سیاسی متشکل و یک جریان اجتماعی خشونتپرهیز میتواند کشور را از بهمن خسارات تاریخی و غیرقابل جبران مصون دارد.
اصلاحات پیش از آنکه نام ائتلاف چند حزب سیاسی باشد، نام یک جنبش اجتماعی دموکراسیخواهانه و ریشهدار در ایران است. بسیاری از فعالین سیاسی و مردم عادی عضو هیچ حزب اصلاح طلبی نبوده و نیستند اما طی چند دهه اخیر همواره از مواضع اصلاح طلبان حمایت و برای تحقق اهداف اصلاحطلبانه تلاش کرده و هزینه پرداختهاند، بدون آنکه امتیازی یا سهمی از قدرت طلب کنند.
جنبش اصلاحات فراز و فرودها و پیروزیها و شکستهای بسیاری را تجربه کرده است. نقاط قوت و ضعف اصلاحطلبی بر کسی پوشیده نیست؛ اما هیچگاه و تا به این حد، مشروعیت و کارآمدی جریان اصلاحات زیر سوال نبوده است. فعالین اصلاحطلب هیچگاه تا این اندازه تحت فشار نبودهاند تا ضرورت اصلاحطلبی را توضیح دهند و توجیه کنند.
نیروهای پیشروی اصلاحطلب که توان پاسخ به این پرسشها را دارند، بر اثر فشارهای حاکمیت به حاشیه رانده و منزوی شدهاند. ساختار و سازمان اصلاحطلبی بیشتر قالب بروکراتیک و دولتی به خود گرفته و از حالت جنبش پویای اجتماعی خارج شده است. اصلاحاتِ صرفاً بروکراتیک پاسخگوی مطالبات دموکراسیخواهانه مردم نیست.
امروز دلیل ضرورت اصلاح و تغییر مسالمتآمیز و قانونی، «مسئله ایران» است نه لزوما مسئله نظام سیاسی. ضرورت اصلاحات را میتوان از از زاویه دید منافع ملی توضیح داد. اما، روند تحولات به گونهایست که گویی درهای اصلاحات در حال بسته شدن است. حاکمان همچنان در برابر اصلاح خود مقاومت میکنند و تحلیل درستی از تحولات اجتماعی در زیرپوست جامعه ندارند؛ مردمِ ناامید از تغییر هم، پیش از اصلاحطلبی، از هرگونه سیاستورزی بریدهاند. ...
ادامه یادداشت در لینک زیر: bit.ly/2NlqjmG
.
1.0K viewsedited 09:23