Get Mystery Box with random crypto!

بيدارزنى

لوگوی کانال تلگرام bidarzani — بيدارزنى ب
لوگوی کانال تلگرام bidarzani — بيدارزنى
آدرس کانال: @bidarzani
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 3.72K
توضیحات از کانال

«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.
تماس با ما:
@bidarzanitel
ایمیل:
bidarzani@gmail.com

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-07-11 16:24:55
396 views13:24
باز کردن / نظر دهید
2022-07-11 15:55:42
صبح امروز «عسل محمدی»، فعال کارگری، جهت تحمل دوران محکومیت یک سال حبس خود، راهی زندان اوین شد.

به گزارش هرانا، وی پیشتر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران از بابت اتهامات «تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به ۱ سال و ۸ ماه حبس و دو سال محرومیت از عضویت در دسته جات سیاسی و اجتماعی محکوم شده بود. حکم صادره اردیبهشت ماه امسال توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تایید شد.

@bidarzani
392 views12:55
باز کردن / نظر دهید
2022-07-11 15:28:05
حمله‌ به منازل و بازداشت «مادران و اعضای خانواده‌های‌ دادخواه آبان»

از صبح امروز دوشنبه ۲۰ تیرماه، به خانه‌های چندین نفر از خانواده‌های دادخواه آبان، حمله و تعدادی را نیز بازداشت کردند.

مادر «وحید دامور» جان‌باخته آبان ۹۸ مورد ضرب و شتم قرار گرفته و «سعید دامور»، برادر وی، بازداشت شده است. همچنین «ناهید شیربیشه» توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.

به گزارش رسانه‌ ۱۵۰۰ تصویر، ماموران به منازل جان‌باختگان «پژمان قلی‌پور»، «نوید بهبودی»، «ابراهیم کتابدار»، «مهرداد معین‌فر» و «محمد طاهری» حمله کرده و ضمن ضرب و شتم مادران دادخواه، تلفن‌های همراه آنان را نیز ضبط کردند.

#مادران_دادخواه
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
886 views12:28
باز کردن / نظر دهید
2022-07-10 12:04:59
490 views09:04
باز کردن / نظر دهید
2022-07-09 18:08:23 جنبش دادخواهی در ایران (بررسی چهار مصاحبه دادخواهی در بیدارزنی)


فروغ سمیع‌نیا


#بیدارزنی: «جنبش دادخواهی در ایران و دنیا، قدمتی به اندازه‌ی عمر ستم حاکمان و کشتار مردم معترض دارد. در هر زمان و مکانی که حکومتی این حق را برای خود قائل شد تا مردم کشورش را برای بقای خود از بین ببرد، افراد دیگر که اغلب خانواده و همراهان با رفقای کشته شدگان بودند، برای دادخواهی به‌پا خواسته‌اند. این جنبش در ایرانِ پیش از انقلاب با اعدام‌های پی‌درپی حکومت پهلوی شکل گرفت و پس از انقلاب نیز با شروع اعدام‌های دهه شصت، وارد فاز جدیدی شد.

جنبش دادخواهی ایران طی چهل سال گذشته بارها شکل جدیدی یافته و یا مطالبات نویی را مطرح کرده، اما هرگز چراغ دادخواهی در ایران خاموش نشده است. پس از اعدام‌های دهه شصت، قتل‌های زنجیره‌ای، کوی دانشگاه، جنبش سبز سال ۸۸، قیام دی ۹۶ و آبان ۹۸ و تابستان ۱۴۰۰ و پس از آن نیز گرانی‌های اخیر و کشته شدن مردم جنوب و لر در خیابان به‌خاطر اعتراض به وضعیت، منجر شده تا هر روز بر تعداد خانواده‌های دادخواه افزوده شده و طبیعتا این کثرت، قدرت جنبش دادخواهی را بیشتر کرده و روش‌های اعاده‌ی حق را در آنها گسترش داده است. به‌علاوه در میان همه این اتفاقات، اعدام‌های گاه و بیگاه حکومت در زندان‌ها، خانواده‌های دیگری را نیز به جمع دادخواهان اضافه کرده است که امروز نیز به مدد رسانه‌ها، به سرعت یکدیگر را پیدا می کنند. سرعت و گسترش خانواده‌های دادخواه با میزان شقاوت و بی‌رحمی قدرت حاکم، رابطه مستقیمی دارد؛ پس هر زمان این جنبش گسترش یافته، نشان آن است که وضعیت زندگی مردم رو به نابودی می‌رود.

سایت بیدارزنی چندی پیش مصاحبه‌هایی را با چهار نسل از مادران دادخواه انجام داد که به مطالبات و شیوه‌های ارتباط‌گیری آنان می‌پرداخت و از مهمترین سوالات در محوریت مصاحبه این بود که: «آیا جنبش دادخواهی تنها به مادران و خانواده‌های آنان مربوط است؟» و «آیا جنبش دادخواهی، فعالین اجتماعی و کنشگران سیاسی را در برنمی گیرد؟»

برای یافتن پاسخ این سوال، مصاحبه با مادران دادخواه نسل‌های مختلف، شروع خوبی است، اما فعالین نیز باید به این سوال پاسخ دهند که چرا همراهی فعالین اجتماعی با این خانواده‌ها در نسل‌های مختلف، فراز و نشیب داشته است و آیا این همراهی می‌تواند به جنبشی نو بدل شود؟»


#جنبش_دادخواهی_در_ایران
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم


ادامه‌ی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:


https://bidarzani.com/44158


@bidarzani
1.4K views15:08
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 21:53:29 فمینیسم و سیاست منابع اشتراکی

سیلویا فدریچی

مترجم: طلیعه حسینی


از متن: «حداقل از زمانی که زاپاتیست‌ها در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۳ زوکالو در سن کریستوبال د لاس کاساس را به تصرف خود درآوردند تا علیه قانون انحلال زمین‌های اجیدوی مکزیک قیام کنند، مفهوم «منابع اشتراکی» میان چپ‌های رادیکال، چه در سطح بین‌الملل و چه در ایالات متحده، بر سر زبان‌ها افتاد و بدل به مبنایی برای تلاقی آنارشیست‌ها، مارکسیست‌ها، سوسیالیست‌ها، بوم‌شناسان و اکو‌فمینیست‌ها شد.

دلایل بسیاری وجود دارد که چرا چنین ایده‌ی ظاهراً کهنی، به محور بحث‌های سیاسی جنبش‌های اجتماعی معاصر بدل شده است، اما دو دلیل به شکل به‌خصوصی برجسته است. اولی افول الگوی دولت‌گرایانه از #انقلاب است، یعنی همان الگویی که دهه‌ها تلاش‌های جنبش‌های رادیکال را جهت ساخت جایگزینی برای سرمایه‌داری تضعیف می‌کرد. دیگری این است که تلاش نئولیبرالی برای تنزل هر فرمی از زندگی و دانش به منطق بازار، منجر به افزایش آگاهی ما در مورد خطرات زندگی در دنیایی شده است که در آن، جز از طریق ارتباط‌های مالی، به دریاها، درخت‌ها، حیوان‌ها و هم‌نوع‌های‌مان دسترسی نداریم. «حصارکشی‌های جدید» دنیایی از اموال و روابط مشترک را آشکار کرد که پیش از این‌که در معرض تهدید خصوصی‌سازی قرار گیرند، بسیاری فکر می‌کردند منقرض شده‌اند یا ارزشی ندارند. حصارکشی‌های جدید به شکلی آیرونیک نشان داد که نه تنها منابع اشتراکی ناپدید نشده‌اند، بلکه همواره فرم‌های جدیدی از مشارکت اجتماعی در حال تولید هستند، همچون ساحت‌هایی از زندگی که پیش از این وجود نداشت مانند اینترنت.

ایده‌ی منبع/منابع اشتراکی، در چنین بستری، جایگزینی منطقی و تاریخی ارائه می‌دهد هم برای اموال دولتی و شخصی و هم دولت و بازار، که ما را قادر می‌سازد تا این افسانه‌ها را رد کنیم که نباید آن‌ها را جزء امکان‌های سیاسی‌مان بدانیم یا این‌که امکان‌های سیاسی‌مان را تنها محدود به آن‌ها بدانیم. این ایده همچنین به‌عنوان مفهومی اتحادبخش، عمل‌کردی ایدئولوژیک نیز یافته است که جامعه‌ای مشارکتی را از پیش ترسیم می‌کند که چپ رادیکال همواره در تلاش برای خلق آن بوده است. با این‌حال، علاوه بر تفاوت‌های چشمگیر در تفسیرهای مختلف از این مفهوم، ابهاماتی نیز در آن‌ها به چشم می‌خورد که اگر می‌خواهیم اصل منابع اشتراکی را به یک پروژه‌ی سیاسی منسجم بدل کنیم باید ابتدا این ابهامات را برطرف سازیم.

مثلاً اینکه اصلاً چه‌چیزی منبعی اشتراکی را برمی‌سازد؟ ما زمین، آب و هوای مشترک داریم، منابع دیجیتالی مشترک؛ حقوقی که کسب کرده‌ایم (مانند مستمری تأمین اجتماعی)، زبان، کتابخانه‌ها و میراث مشترک فرهنگ‌های گذشته همگی معمولاً به‌مثابه منابعی اشتراکی توصیف می‌شوند. اما آیا همه‌ی این منابع اشتراکی از نظر بالقوگی‌های سیاسی‌شان با یکدیگر برابرند؟ آیا با یکدیگر قابل قیاسند؟ از کجا مطمئن شویم که آن‌ها طرح وحدتی تحمیلی را در سر ندارند؟ و در نهایت، آیا باید در مورد «منابع اشتراکی» به صورت جمع حرف بزنیم یا مانند پیشنهاد مارکسیست‌های خودمختارگرا، از «منبع اشتراکی» نام ببریم، مفهومی که از نظر آنها اشاره به روابطی اجتماعی دارد که مشخصه ی فرم مسلط تولید در عصر پسافوردی است.

من در این مقاله با درنظرداشتن سؤالات بالا، از دیدگاهی فمینیستی به سیاست منابع اشتراکی می‌نگرم، دیدگاهی که در آن، «فمینیست» به منظری ارجاع دارد که مبارزاتی علیه #تبعیض_جنسی و #کار_بازتولیدی مضاعف آن را شکل داده است. کار بازتولیدی که همچون سنگ بنایی است که جامعه بر آن استوار است و هر الگویی از سازمان اجتماعی را باید از طریق آن محک زد. به نظر من مداخله‌ای فمینیستی، برای رسیدن به تعریف بهتر در مورد سیاست‌ منابع اشتراکی و همچنین یافتن شرایطی برای بدل‌کردن این اصل به مبنای مبارزه‌ای ضد سرمایه‌داری ضروری است. اما دو معضل عمده، اهمیت ویژه‌ی این تلاش‌ها را نشان می‌دهد».

#مارکسیسم_فمینیسم #اکوفمینیسم
#تبعات_نئولیبرالیسم


ادامه‌ی متن را در وبسایت حلقه‌ی تجریش بخوانید:


https://www.tajrishcircle.org/jou14/


@bidarzani
235 views18:53
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 21:53:22
167 views18:53
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 16:08:18 فمینیسم، رئالیسم انتقادی و چرخش زبانی

نویسنده: کارولین نیو

ترجمه: سارا امیریان



توضیح کارگاه دیالکتیک:

«رئالیسم انتقادی مدخل ارزشمندی برای بازبینی انتقادیِ مباحث فمینیستیِ معاصر و کاوش در مبانی فلسفیِ آنها می‌گشاید. کارولین نیو – از پژوهش‌گران سنت رئالیسم انتقادی‌‌ – در مقالات متعددی از همین منظرِ فلسفی برخی روایت‌های مسلطِ فمینیسم را مورد واکاویِ انتقادی قرار داده است. در راستای معرفی بیشتر کاربست‌های نظری رئالیسم انتقادی – به‌عنوان یکی از اهداف نظریِ کارگاه – تاکنون علاوه‌بر مطالبی دیگر، در حوزه‌ی فمینیسم ترجمه‌ی دو مقاله‌ی مهم از کارولین نیو (به‌همت سارا امیریان) در اختیار علاقمندان قرار گرفته است*. امید است ترجمه‌ی حاضر نیز – در امتداد دو متن قبلی – بتواند به‌سهم خود اهمیت رئالیسم انتقادی را نزد مخاطب برجسته سازد و مشخصاً کارکردهای مفید و ضروریِ آن برای بسط رهایی‌بخشِ نظریه‌ي فمینیستی را روشن نماید».


* دو مقاله دیگر از کارولین نیو در کارگاه

کارولین نیو: «جنس و جنسیت: یک رویکرد رئالیستیِ انتقادی»، ترجمه: سارا امیریان، کارگاه دیالکتیک، تیر .۱۳۹۷

کارولین نیو: «رئالیسم، واسازی و (نظریه‌ی) منظر فمینیستی»، ترجمه: سارا امیریان، کارگاه دیالکتیک، اسفند ۱۳۹۸.


پی‌نوشت: تصویر انتخابی برای صفحه‌ی اولِ مقاله یکی از نقاشی‌های پرشمارِ کارت‌ دوازدهم از مجموعه‌کارت‌های بازی–فال‌گیریِ تاروت است که «مرد آویخته» (Le Pendu/The Hanged Man) نام دارد. از میان تعابیر متعدد استعاری، مذهبی و اسطوره‌ای درباره‌ی این نقاشی، یکی هم روایتی‌ست که می‌گوید یکی از خدایان اساطیری برای کسب دانش، خود را از مچ پا از درخت آویزان نمود.

پناه‌بردن نظریه‌ی فمینیستیِ معاصر به «چرخش زبانیِ» پسامدرنیستی هم بی‌شباهت به اقدام آن خدای «زیرک» نیست: خصوصا که هزینه‌‌ی این تهور، وانهادن بسیاری از داشته‌ها و دستاوردهای ارزشمندش بوده است (نظیر سکه‌های سیم و زری که – در این نقاشی – از جیب‌های آن خدای اساطیری فرومی‌ریزند).


-------------------------------------------

لینک دسترسی به متن:

https://kaargaah.net/?p=1138

دریافت متن در فرمت پی.دی.اف. :

http://pdf.kaargaah.net/135_Caroline_New_Feminism_CR_and_Linguistic_Turn_Farsi_SAmirian.pdf

-------------------------------------------
@kdialectic
@bidarzani
273 views13:08
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 16:08:11
203 views13:08
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 15:47:51
پادکست روزگار غریب دهه شصتی‌ها، فصل دوم، قسمت دوم

در ادامه‌ی بررسی و کنکاش زندگی متولدین دهه شصت، با هدف یافتن پاسخ به چرایی افزایش افسردگی در این نسل، این بار به سراغ گروه های دیگری از متولدین این دهه رفتیم که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی روی دیگر سکه زندگی این نسل را نشان می‌دهد.
اگر در شماره قبل، سراغ اهل قلم و اهل عمل اجتماعی رفتیم، اگر سراغ اهل هنر و اهل روزنامه رفتیم، این بار سراغ کسانی رفته‌ایم که تمایل و یا اعتقادی به کنشگری در عرصه اجتماعی و سیاسی ندارند. هرچند میتوانند به لحاظ تلاش برای بهتر شدن زندگی شخصی خود الهام بخش زنان دیگری از اقشار معمولی جامعه باشند.
این گروه آماری که همگی دارای تحصیلات بالای فوق لیسانس هستند، به دو دسته شش نفره تقسیم شدند. دسته‌ی اول زنانی که در نهادهای آموزشی مشغول به کار هستند و دسته‌ی دوم از میان کارمندان عالی‌رتبه ادارات دولتی انتخاب شدند.

https://anchor.fm/iranwomencast/episodes/------e1k9jo2


@bidarzani
418 views12:47
باز کردن / نظر دهید