2021-03-17 22:32:02
قانون ۱۹ : رقیب یا دشمن خود را بشناسید و به اشتباه، مزاحم فرد دیگری نشوید.
در رویارویی با شمشیرزن، شمشیر بکشید و برای کسی که شاعر نیست، شعر نخوانید.سرپیچی از قانوندر اوایل قرن سیزدهم، سلطان محمد خوارزم شاه پس از جنگهای فراوان، امپراتوری بزرگی تشکیل داد که از ترکیه امروزی تا جنوب افغانستان را دربر میگرفت. سپس مرکز پادشاهی خود را سمرقند که پایتخت بزرگ آسیا بود، قرار داد. سلطان محمد، ارتش قدرتمند و تعلیم دیدهای داشت و طی چند روز میتوانست دویست هزار جنگجو را بسیج کند.
در سال ۱۲۱۹ میلادی، قاصدی از طرف چنگیزخان نزد سلطان محمد آمد و انواع هدایا از جمله بهترین کالاهای امپراتوری کوچک اما رو به رشد مغول را به سلطان محمد هدیه کرد. چنگیزخان میخواست جاده ابریشم به اروپا را دوباره باز کند و پیشنهاد کرد در این زمینه با سلطان محمد شریک شود، اگر سلطان محمد این پیشنهاد را میپذیرفت، همچنان صلح بین دو امپراتوری برقرار میماند.
سلطان محمد، این پادشاه تازه از راه رسیده شرقی را نمیشناخت و به نظرش بسیار مضحک و بیادبانه آمد که چنگیزخان با فردی که به وضوح از او برتر است. در مقام همتراز خود سخن گفته بود. از این رو، پیشنهاد چنگیزخان را نادیده گرفت.
خان باز هم تلاش کرد و این بار کاروانی از صد شتر فرستاد که بارشان کمیابترین اشیایی بود که از چین آورده بود. با وجود این، پیش از آنکه کاروان به سلطان محمد برسد. اینالچیک حاکم منطقه مرزی سمرقند، آن را برای خود برداشت و رهبران کاروان را کشت. چنگیزخان مطمئن بود این اقدام اشتباه بوده و اینالچیک بدون تأیید سلطان محمد، به کاری ناخوشایند اقدام کرده است. او سفیر دیگری نزد سلطان محمد فرستاد، پیشنهادش را دوباره مطرح و تقاضا کرد حاکم تنبیه شود. اما سلطان محمد این بار خودش سر یکی از سفیران را از تنش جدا کرد و آن دو سفیر دیگر را سر تراشیده نزد چنگیزخان فرستاد. این کار در آیین مغول، توهین وحشتناکی به حساب میآمد.
چنگیزخان پیامی به سلطان محمد فرستاد: «شما جنگ را انتخاب کردید. آنچه باید، رخ میدهد و ما نمیدانیم چه خواهد شد! فقط خداوند میداند.»
او نیروهایش را بسیج کرد و در سال ۱۲۲۰ به استان اینالچیک حمله و پایتخت را تصرف کرد. سپس خودش حاکم شهر را دستگیر کرد و دستور داد با ریختن نقره داغ در چشمها و گوشهایش او را بکشند.
طی یک سال، چنگیزخان یک سری مبارزات غیر نظامی علیه ارتش بسیار عظیم سلطان محمد شکل داد. روش او در آن زمان بسیار نوآورانه بود و سربازانش میتوانستند هنگام سوارکاری، بسیار سریع حرکت و به خوبی تیراندازی کنند. سرعت و انعطاف پذیری نیروهایش، به او اجازه میداد تا سلطان محمد را نسبت به مقاصدش و جهت حرکتش فریب دهد. سرانجام توانست نخست سمرقند را محاصره و سپس تصرف کند. سلطان محمد پا به فرار گذاشت و یک سال بعد درگذشت. سرانجام نیز امپراتوری کبیرش تجزیه و نابود شد.
پس از آن ماجرا، چنگیزخان ارباب بلامنازع سمرقند، جاده ابریشم و بخش عظیمی از شمال آسیا شد.
تفسیرهرگز تصور نکنید کسی که با او طرف هستید، ضعیف تر یا کم اهمیتتر از شماست. برخی افراد ظاهرشان را حفظ میکنند و آرام و بی سر وصدا حمله میکنند تا متوجه قدرتشان نشوید و در موردشان به اشتباه قضاوت کنید و به توهینهایتان ادامه دهید اما اگر به غرور و عزتشان حمله کنید، آنها با خشونتی باورنکردنی بر شما غلبه خواهند کرد. اگر میخواهید خواسته کسی را رد کنید، بهتر است در کمال احترام و ادب این کار را انجام دهید و حتی اگر تصور میکنید، درخواست او گستاخانه یا غیر منطقی است، هرگز با توهین، آنها را رد نکنید. ممکن است با کسی مانند چنگیزخان طرف باشید و در مورد او شناختی نداشته باشید.
خرید کتاب ۴۸ قانون قدرت
کتاب :
#۴۸_قانون_قدرت | نویسنده : #رابرت_گرین | ترجمه : #فاطمه_باغستانی | صفحهٔ 237 و 238 و 239 | انتشارات نسل نواندیش
4.0K views19:32