2021-07-03 18:48:55
کودکی درمدرسه ای را در نظر بگیرید که به کرهی جغرافیایی نگاه میکند و فکر میکند که مرزهای کشورها کاملاً قطعی و بدون تغییرند. ولی یک تاریخدان حرفهای میداند که مرزهای کشورها براساس پیشامدها تعیین شدهاند و در هر مورد ممکن بود داستان به صورت دیگری رقم بخورد: ممکن بود کسی که قرار است شاه شود، در کودکی بمیرد؛ مزارع ذرت از آفت در امان بماند؛ یا یک کشتی جنگی در دریا غرق شود و سرنوشت یک جنگ به صورت دیگری نوشته شود. تغییرات کوچک میتوانست به صورت آبشاری به نقشهی متفاوتی از جهان منجر شود.
در مورد مغز هم همین طور است. گرچه در تصاویر سنتی کتابهای درسی چنین نمایش داده میشود که گویی نورونهای مغز مانند دانههای اسمارتیز در یک شیشه، خوش و خرم در کنار هم قرار گرفتهاند، ولی نباید گول این گونه تصاویر را بخورید: نورونها به سختی برای بقا با هم رقابت میکنند.
نورونها هم درست مانند کشورهای همجوار، مرزهای خود را مشخص میکنند و همواره از آن دفاع میکنند. آنها در تمام سطوح برای قلمرو و بقای خود میجنگند:
هر نورون و هر اتصال میان نورونها بر سر منابع با دیگران در نبرد است. با تداوم جنگ مرزها در طول عمر مغز، نقشهها به گونهای بازآرایی میشود که تجربیات و اهداف شخص همواره در ساختار مغز منعکس میشود.
اگر یک حسابدار کار خود را رها کند تا نوازندهی پیانو شود، ناحیهی عصبی اختصاص یافته به انگشتان او گسترش مییابد؛ اگر اپراتور میکروسکوپ شود، قشر بینایی او تفکیکپذیری بالاتری برای جزئیات کوچکی که در پی دیدن آن است، پیدا میکند؛ اگر کارشناس عطر شود، ناحیهی مغزی مربوط به بویایی در او بزرگتر خواهد شد.
تنها با مسامحه و تقریب میتوان مغز را مانند یک کرهی جغرافیایی پنداشت که مرزهای معین و مشخصی دارد.
مغز منابع خود را براساس آنچه اهمیت دارد، توزیع میکند، و برای این منظور، رقابتی سرنوشتساز را در میان تمام اجزای تشکیل دهنده ترتیب میدهد.
خرید کتاب مغز پویا
کتاب : #مغز_پویا | نویسنده : #دیوید_ایگلمن | ترجمه : #قاسم_کیانی_مقدم | صفحهٔ
16 | انتشارات مازیار
413 viewsedited 15:48