Get Mystery Box with random crypto!

🏴بُت شِناسی🏴

لوگوی کانال تلگرام botshenasi — 🏴بُت شِناسی🏴 ب
لوگوی کانال تلگرام botshenasi — 🏴بُت شِناسی🏴
آدرس کانال: @botshenasi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 7.50K
توضیحات از کانال

🖎نقد و تحلیل مسائل اعتقادی جامعهء مذهبی در چهار چوب ثقلین
نقد تخصصیِ تصوف و غلاتِ متقدم و معاصر

آرشیو: @botshenasii

http://eitaa.com/BotShenasi

instagram.com/botshenasi

https://rubika.ir/BotShenasii
❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 10

2022-04-18 03:48:01 س- آيا اشعار خودمانى كه با الفاظ و عبارات خودمانى و زبان عاميانه براى اهلبيت- عليهم السّلام- مى گويند، صحيح است، يا نه؟

ج- چنان چه توهين آميز و دون شأن مقامات رفيع آن بزرگواران نباشد، اشكال ندارد. هر چه در سرودن شعر، ادب و حفظ حريم مقام آن بزرگواران رعايت شود، سزاوار است و بايد اشعار در مدايح و مصايب اهل بيت عليهم السّلام- شيوا و رسا بوده و مضامين آن موجب رشد فكرى و اعتلاى معارف دينى و اخلاقى باشد و شاعر، خواننده شعر و مدّاح، همه متعهّد باشند و غرض آنان بسط و نشر معارف اسلامى و بيدارى فطرت پاك انسانى باشد، و از روش هاى اهل بدع و صوفيانه و مجالس وجد و سماع آنها منزّه باشد.
البتّه مراتب اشعار و درجات مضامين آنها بر حسب اختلاف سليقه‌ها و ذوق‌ها و معرفت اشخاص و محدوده اطّلاعات آنها تفاوت بسيار دارد.
در ارتباط با اين موضوع، مناظره «سيّد حميرى»، آن شاعر بسيار مشهور و تواناى اهل بيت عليهم السّلام-، با «جعفر بن عمان الطائى» بسيار جالب است.
«سيّد حميرى» به «جعفر» مى گويد: واى بر تو! آيا درباره آل محمّد- عليهم السّلام- مى گويى:
ما بال بيتكم يخرب سقفه وثيابكم من ارذل الاثواب
جعفر پرسيد: چه عيبى در اين شعر است؟!
سيّد گفت: وقتى نمى توانى نيكو مدح بگويى، ساكت باش! آيا آل محمّد- عليهم السّلام- به اين كه: «سقف خانه هايشان خراب، و لباسشان از پست ترين لباس هاست وصف مى شوند؟ ولى من تو را معذور مى دارم؛ كه اين متقضاى علم و طبع محدود توست.
من در مدح آنها قصيده اى گفته‌ام كه اين نقص شعر تو را به آن محو كرده ام:
اقسم بالله وآلائه والمرء عمّا قاله مسئول
ان علىّ بن ابى طالب على التقى والبّر مجبول
اين گونه در مدح آل محمّد- عليهم السّلام- گفته مى شود، و شعر تو براى صاحبان انديشه پايين و ضعيف، مناسب است.
«جعفر طائى»، «سيد حميرى» را بوسيد، و گفت: «انت والله الرّاس يا ابا هاشم و نحن الاذناب ۱۳۷]».
اجمالا آن چه لازم الرّعايه است، اين است كه بايد مدح، با شؤون آن بزرگواران- كه كتاب و سنّت بر آن دلالت دارد- مناسب باشد، و هم چنان كه «سيّد حميرى» گفته است، دون شأن، شرف، كمالات روحى و مقامات معنوى آنها نباشد؛ و از طرف ديگر از غلوّ- كه گاه شاعر و خواننده را تا مرز كفر پرت مى نمايد- پاك و مبرّا باشد.
 

معارف دين، ج ۱، ص: ۱۱۲

#تصوف #تصوف_هیئتی #مرجع

@BotShenasi
2.7K views00:48
باز کردن / نظر دهید
2022-04-17 20:51:02 استاد معاونیان و شرح اراده رب


@BotShenasi
2.4K viewsedited  17:51
باز کردن / نظر دهید
2022-04-17 20:48:19
غلو نسبت به اهل بیت علیهم السلام
#استاد_معاونیان

@BotShenasi
2.6K viewsedited  17:48
باز کردن / نظر دهید
2022-04-17 17:39:01 استفتاء از مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در مورد سَران صوفیه

س- نظر خود را در مورد كسانى كه به اصطلاح در زمره عرفا از آنها ياد شده (صوفيانى چون: «محى الدّين عربى»، «بايزيد بسطامى»، «حسين بن منصور حلّاج» و «جلال الدّين محمّد بلخى مولوى») به صورت مبسوط و مكفى بيان فرماييد.
ج- با تقدير از توجّه و آگاهى شما. همانطور كه مرقوم داشته ايد اين افراد- كه به اصطلاح، عارف ناميده مى شوند- اكثراً داراى انحرافات فكرى و عقيدتى و روشهاى خرافى مى باشند و سخنانى دارند كه با نصوص قرآن مجيد و احاديث شريفه مخالفت دارد.اين افرادى را كه نام برده ايد طريقه متشرّعه و ملتزمين به احكام و آداب شريعت را نداشته اند. اگر هم برخى، آنها را از عقايد فاسده تبرئه نمايند، براى شخص مسلمان، آراء و عقايدشان حجّت نيست.
قدر مسلّم اين كه اين افراد و آرائشان در طول چهارده قرن در محيط مذهب و تشيّع هيچ گاه مرجع و ملجأ نبوده است.
در همه ادوار و اعصار، رهبران عقيدتى شيعه، افرادى مثل: «ابن بابويه»- پدر «صدوق»-، «صدوق»، «شيخ مفيد» ها، «شيخ طوسى» ها، «علّامه حلى»‌ها و «مجلسى»‌ها و صدها و هزارها عالم ديگر از اين قبيل بوده اند كه در ارايه مرزهاى بين كفر و اسلام همواره كلامشان قطعى و قاطع بوده است. اكنون هم راه و صراط مستقيم، همان راه آنها است.
 
 

معارف دین، صفحه ۲۶۲
2.5K views14:39
باز کردن / نظر دهید
2022-04-17 00:33:47 پاسخ استفتاء در موضوع صوفیه توسط مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی رحمه الله

مكتوب جنابعالى واصل شد. با تشكّر و تقدير از توجّهات جناب عالى؛ اميد است در تحقيق و بررسى و نيل به حقّ و حقيقت موفّق باشيد و وسيله هدايت و نجات ديگران از شبهه و ضلالت گرديد.
راجع به فرقه مذكوره از فِرَق صوفيّه، بسيارى كه اهل اطّلاع از مشارب و برنامه هاى آنها هستند، حسن ظنّى به آنها ندارندو اگر چه به ظاهر يا به واقع به بعضى عقايد حقّه اقرار و اعتراف نمايند، در بعضى موارد ديگر، عقايد آنها را منحرف مى شناسند، و بسيارى ديگر از صوفيّه را از اين‌ها معتدلتر مى دانند.
همين موضوع تجزيه دين به طريقت و شريعت و دعواى اجازه خاص از حضرت بقيّة اللّه- ارواح العالمين له الفدا- به قول خودشان در تلقين اذكار و طريقت و لزوم اتّصال علما و به اصطلاح آنها علماى شريعت- به وسائط غير مخدوشه به ايشان، همه دعوايى است كه مخالف اجماع و اتّفاق شيعه بوده و هست. و احدى از علماى كاملين و فقها و محدّثين بارعين از عصر آغاز غيبت كبرى الى زماننا هذا- مثل: «صدوق»، «شيخ مفيد» و «شيخ طوسى»- چنين ادّعايى را نداشته و آن را قطعاً و جزماً مردود مى دانند و بدعتها و فرقه سازيها و ضلالتها از همين دعوى مايه مى گيرد.
البتّه هر كس به شهادتين و ولايت ائمّه اثنا عشر- عليهم السّلام- اقرار بنمايد و انكار ضرورى اسلام را نكند، محكوم به اسلام و تشيّع است و كافر تراشى جايز نيست. ولى در برّرسى عقايد صوفيّه بايد به سخنان و بيانات و نوشته‌ها و اشعار اشخاص و به اصطلاح اقطاب ايشان و برنامه هاى اذكار و اوراد و حالات آنها از وجد، سماع، عشق مجازى و جدايى هايى كه با متشرّعه دارند، مراجعه نمود.
حتّى بدعت كيفيّت- به قول آنها-، تشرّف و دستوراتى كه مى دهند تا آنجا كشيده مى شود كه به آنها نسبت مى دهند و در هنگام قرائت (إياك نعبد) قصد مرشد يا شكل او را در ذهن حاضر كنند. و سلسله هاى بى اعتبارى كه براى مرشد خود ساخته اند غالباً يا مجهول الحال و يا از غير اهل تشيّع و فاسد العقيده مى باشند.
همين شعار «هو ۱۲۱» بر بالاى نوشته‌ها و نامه‌ها در برابر شعار اسلامى و قرآنى (بسم اللّه الرحمن الرحيم چه توجيهى دارد؟ چرا از اين شعار مقدّس مسلمانها اعراض كرده و با اين شعار ساختگى خود را از ديگران جدا نموده اند؟
آنها بايد اين بدعتها و ساير مظاهر، مثل گذاردن شارب را كنار بگذارند، و به ساير مسلمانان و شيعيان بپيوندند. اگر واقعاً پاكدل و منصف باشند خود بهتر مى دانند كه چيزى در صندوقشان نيست و با مقام اقدسى ارتباط ندارند. شخص جنابعالى هم به اين موضوع حتماً رسيده ايد و اين چند نفرى را كه در اين نيم قرن از اين فرقه يكى پس از ديگرى در محلّ شما دعواى قطبيّت و ارشاد داشتند و آن را به ارث به فرزندان خود سپردند، مى شناسيد. حال پس از فوت پير يا مرشد يا قطب آخر كه كسى را نداشتند، عموى او را از وكالت دادگسترى بازداشتند. اين افراد چه رابطه خاصّى با مقام ارفع و اقدس ولي اللّه الأعظم- ارواحنا فداه- مى توانند داشته باشند؟ اگر اين آقاى وكيل دادگسترى و به اصطلاح حقوق خوانده، شجاعت و آزادگى داشته باشد، ختم اين غايله را اعلام و بطلان آن را ابلاغ مى نمود و جمعى را از اشتباه بيرون مى آورد.

معارف دين، ج ۱، ص: ۲۵۷، ۲۵۸

#صوفیه #مرجع

@BotShenasi
2.6K views21:33
باز کردن / نظر دهید
2022-04-14 13:15:06 رسول خدا صَلی الله علیهِ و آله فرمود: علی در آسمان هفتم به خورشید روز در زمین، و در آسمان دنیا به ماهِ شب در زمین شباهت دارد، خداوند جزئی از فضیلت را به علی عطا فرموده که اگر بر همه زمینیان تقسیم می‌شد، همه را در بر می‌گرفت. خداوند آن قدر به وی فهم مرحمت فرموده که اگر به کل ساکنان روی زمین داده می‌شد، همه را کفایت می‌کرد، نرم خویی او به لوط، خلق او به یحیی، زهد او به ایّوب، سخاوتش به ابراهیم، خوش روییش به سلیمان بن داود و قدرتش به قدرت داود شباهت دارد و او را نامی است که بر تمام پرده‌ های بهشت نوشته شده و پروردگارم مرا به وجودش بشارت داده است و بشارت دادن آن به وی بر عهده من بود؛ علی نزد حق تعالی ستوده و نزد فرشتگان تزکیه شده است، او خاص و خالصه من است و اعلان من، چراغ من و سپر بلای من و رفیق همراه من است، پروردگارم مرا مأنوس او کرد و از وی خواستم که او را پیش از من از دنیا نبرد و از وی خواستم که او را شهید از دنیا ببرد؛ به بهشتم در آوردند و دیدم حوریان علی بیش از برگ درختان است و کاخ‌های علی به شماره افراد بشر است؛ علی از من است و من از علی، هرکس علی را دوست بدارد، مرا دوست داشته است، حبّ علی نعمت و پیروی او فضیلت است فرشتگان به او اعتقاد دارند و صالحان جن وی را احاطه کرده اند، پس از من کسی بر زمین گام ننهاده مگر اینکه علی به جهت عزّت و افتخار و دلیل راه بودن بهتر از او باشد؛ نه تند خوی شتاب کار است و نه طالب شدید فساد کردن است و نه اهل عناد، زمین او را برداشته و گرامی داشته است؛ پس از من بزرگوار تر از او کسی از مادر زائیده نشده است، و به هرجا وارد گشته خجسته گام بوده است، خداوند حکمت را بر وی نازل فرمود و جامه فهم بر وی پوشانیدفرشتگان با وی همنشین می‌شوند بی آنکه آنها را ببیند، اگر بنا بود بعد از من بر کسی وحی نازل شود، قطعاً آن شخص علی بود، خداوند محفل‌ها را بدو آراسته و سپاهیان را بدو گرامی داشته و زمین را به برکت وجود او حاصل خیز گردانیده و لشکرها را بدو عزّت بخشیده است، مَثَل او به بیت الحرام می‌ماند که به دیدارش روند و او به دیدار کسی نرود و همانند ماه است که چون برآید، بر هر ظلمتی پرتو افکند و به خورشید ماند که چون برآید، دنیا را روشن سازد، خداوند او را در کتاب خود توصیف کرده و به آیات خود ستوده است و در کتابش آثار او را توصیف کرده و منزلت‌های او را بیان نموده است؛ او تا زنده است ارجمند است و چون بمیرد، با شهادت از دنیا می‌رود.
 
بحارالانوار - جلد ۳۹، صفحه ۳۷

#فضائل
3.0K views10:15
باز کردن / نظر دهید
2022-04-14 13:14:02 آنچه خوبان همه دارند، شما یک جا داری

لی، [الأمالی للصدوق] أَبِی عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُمْرُوسٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْقَحْطَبِیِّ عَنْ سَعِیدِ بْنِ الْحَکَمِ بْنِ أَبِی مَرْیَمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْأَوْزَاعِیِّ عَنْ یَحْیَی بْنِ أَبِی کَثِیرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّةَ عَنْ سَلَمَةَ بْنِن قَیْسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: عَلِیٌّ فِی السَّمَاءِ السَّابِعَةِ کَالشَّمْسِ بِالنَّهَارِ فِی الْأَرْضِ وَ فِی السَّمَاءِ الدُّنْیَا کَالْقَمَرِ بِاللَّیْلِ فِی الْأَرْضِ أَعْطَی اللَّهُ عَلِیّاً مِنَ الْفَضْلِ جُزْءاً لَوْ قُسِمَ عَلَی أَهْلِ الْأَرْضِ لَوَسِعَهُمْ وَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الْفَهْمِ لَوْ قُسِمَ عَلَی أَهْلِ الْأَرْضِ لَوَسِعَهُمْ شَبَّهْتُ لِینَهُ بِلِینِ لُوطٍ وَ خُلُقَهُ بِخُلُقِ یَحْیَی وَ زُهْدَهُ بِزُهْدِ أَیُّوبَ وَ سَخَاءَهُ بِسَخَاءِ إِبْرَاهِیمَ وَ بَهْجَتَهُ بِبَهْجَةِ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ وَ قُوَّتَهُ بِقُوَّةِ دَاوُدَ وَ لَهُ اسْمٌ مَکْتُوبٌ عَلَی کُلِّ حِجَابٍ فِی الْجَنَّةِ بَشَّرَنِی بِهِ رَبِّی وَ کَانَتْ لَهُ الْبِشَارَةُ عِنْدِی عَلِیٌّ مَحْمُودٌ عِنْدَ الْحَقِّ مُزَکَّی عِنْدَ الْمَلَائِکَةِ وَ خَاصَّتِی وَ خَالِصَتِی وَ ظَاهِرَتِی وَ مِصْبَاحِی وَ جُنَّتِی وَ رَفِیقِی آنَسَنِی بِهِ رَبِّی فَسَأَلْتُ رَبِّی أَنْ لَا یَقْبِضَهُ قَبْلِی وَ سَأَلْتُهُ أَنْ یَقْبِضَهُ شَهِیداً أُدْخِلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَیْتُ حُورَ عَلِیٍّ أَکْثَرَ مِنْ وَرَقِ الشَّجَرِ وَ قُصُورَ عَلِیٍّ کَعَدَدِ الْبَشَرِ عَلِیٌّ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ مَنْ تَوَلَّی عَلِیّاً فَقَدْ تَوَلَّانِی حُبُّ عَلِیٍّ نِعْمَةٌ وَ اتِّبَاعُهُ فَضِیلَةٌ دَانَ بِهِ الْمَلَائِکَةُ وَ حَفَّتْ بِهِ الْجِنُّ الصَّالِحُونَ لَمْ یَمْشِ عَلَی الْأَرْضِ مَاشٍ بَعْدِی إِلَّا کَانَ هُوَ أَکْرَمَ مِنْهُ عِزّاً وَ فَخْراً وَ مِنْهَاجاً لَمْ یَکُ فَظّاً عَجُولًا وَ لَا مُسْتَرْسِلًا لِفَسَادٍ وَ لَا مُتَعَنِّداً حَمَلَتْهُ الْأَرْضُ فَأَکْرَمَتْهُ لَمْ یَخْرُجْ مِنْ بِطْنِ أُنْثَی بَعْدِی أَحَدٌ کَانَ أَکْرَمَ خُرُوجاً مِنْهُ وَ لَمْ یَنْزِلْ مَنْزِلًا إِلَّا کَانَ مَیْمُوناً أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ الْحِکْمَةَ وَ رَدَّاهُ بِالْفَهْمِ تُجَالِسُهُ الْمَلَائِکَةُ وَ لَا یَرَاهَا وَ لَوْ أُوحِیَ إِلَی أَحَدٍ بَعْدِی لَأُوْحِیَ إِلَیْهِ فَزَیَّنَ اللَّهُ بِهِ الْمَحَافِلَ وَ أَکْرَمَ بِهِ الْعَسَاکِرَ وَ أَخْصَبَ بِهِ الْبِلَادَ وَ أَعَزَّ بِهِ الْأَجْنَادَ مَثَلُهُ کَمَثَلِ بَیْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ یُزَارُ وَ لَا یَزُورُ وَ مَثَلُهُ کَمَثَلِ الْقَمَرِ إِذَا طَلَعَ أَضَاءَ الظُّلْمَةَ وَ مَثَلُهُ کَمَثَلِ الشَّمْسِ إِذَا طَلَعَتْ أَنَارَتِ الدُّنْیَا وَصَفَهُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ مَدَحَهُ بِآیَاتِهِ وَ وَصَفَ فِیهِ آثَارَهُ وَ أَجْرَی مَنَازِلَهُ فَهُوَ الْکَرِیمُ حَیّاً وَ الشَّهِیدُ مَیِّتاً.

ترجمه در پست بعد
2.5K viewsedited  10:14
باز کردن / نظر دهید
2022-04-11 15:54:28 [بشارة المصطفی] الْحَسَنُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ بَابَوَیْهِ عَنْ شَیْخِ الطَّائِفَةِ عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ عَلِیٍّ الْکَاتِبِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ الْکَرِیمِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الثَّقَفِیِّ عَنْ عَبَّادِ بْنِ یَعْقُوبَ عَنِ الْحَکَمِ بْنِ ظُهَیْرٍ عَنْ أَبِی إِسْحَاقَ عَنْ رَافِعٍ مَوْلَی أَبِی ذَرٍّ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ أَخَذَ بِحَلْقَةِ بَابِ الْکَعْبَةِ وَ هُوَ یَقُولُ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی أَنَا جُنْدَبٌ الْغِفَارِیُّ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی فَأَنَا أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِیُّ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ مَنْ قَاتَلَنِی فِی الْأُولَی وَ قَاتَلَ أَهْلَ بَیْتِی فِی الثَّانِیَةِ حَشَرَهُ اللَّهُ فِی الثَّالِثَةِ مَعَ الدَّجَّالِ إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِیکُمْ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَثَلِ بَابِ حِطَّةٍ مَنْ دَخَلَهُ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یَدْخُلْهُ هَلَکَ

رافع غلام ابوذر گفت: ابوذر را دیدم در حالی که حلقه در خانه خدا را گرفته بود، می‌گفت: هر که مرا می‌شناسد، می‌داند که من جندب غفاری هستم و کسی که مرا نمی شناسد، بداند که من ابوذر غفاری ام. از پیامبر اکرم شنیدم که فرمود: هر که در ابتدای اسلام با ما به جنگ برخاست و در مرحله دوم با اهل بیت من به جنگ پردازد، خدا او را در آینده با دجال محشور می‌کند. مثل اهل بیت من در میان شما، چون کشتی نوح است؛ هر که سوار آن شد نجات یافت و هر که تخلف کرد، غرق شد. و چون درب حطه است؛ هر که داخل گردید، نجات یافت و کسی که داخل نشد، هلاک گردید.
 
بحارالانوار- جلد ۲۳، صفحه ۱۰۵

#فضائل
3.3K views12:54
باز کردن / نظر دهید
2022-04-08 19:53:06 نژاد اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها

[بشارة المصطفی] مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الْجَوَّانِیُّ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ الدَّاعِی عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَسَنِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَافِظِ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ الْأُمَوِیِّ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الرَّبِیعِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَی عَنْ طَاهِرَةَ بِنْتِ عَمْرِو بْنِ دِینَارٍ عَنْ أَبِیهَا عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله إِنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ عَصَبَةً یَنْتَمُونَ إِلَیْهَا إِلَّا وُلْدَ فَاطِمَةَ فَأَنَا وَلِیُّهُمْ وَ أَنَا عَصَبَتُهُمْ وَ هُمْ عِتْرَتِی خُلِقُوا مِنْ طِینَتِی وَ وَیْلٌ لِلْمُکَذِّبِینَ بِفَضْلِهِمْ مَنْ أَحَبَّهُمْ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَبْغَضَهُمْ أَبْغَضَهُ اللَّهُ .

جابر بن عبداللَّه گفت: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر خانواده ای از جانب پدر فرزندانشان به آنها نسبت داده می‌شود، مگر فرزندان فاطمه علیها السّلام که من ولی آنها و مرکز نژادی ایشان هستم و آنها فرزندان من هستند که از سرشت من خلق شده اند. وای بر آن کسانی که فضل و مقام آنها را تکذیب کنند! هر کس آنها را دوست بدارد، خدا او را دوست خواهد داشت و هر که با ایشان دشمنی بورزد، خدا با او دشمنی می‌ورزد.

  بحارالانوار جلد ۲۳، صفحه ۱۰۴
3.6K views16:53
باز کردن / نظر دهید
2022-04-07 17:10:52 مناظره جذاب و خواندنی

[کمال الدین و علل الشرائع و امالی صدوق]
یونس بن یعقوب گفت: گروهی از اصحاب حضرت صادق علیه السّلام خدمت آن جناب بودند که هشام بن حکم، حمران بن اعین، مؤمن طاق، هشام ابن سالم و طیار از آن جمله به شمار می‌آمدند و هشام بن حکم هنوز جوانی بود.
حضرت صادق علیه السّلام به او فرمود: ای هشام! او پاسخ داد: بله یابن رسول الله! امام فرمود: جریان مناظره خود را با عمرو بن عبید برایم نقل نمی کنی که چگونه او را مجاب کردی؟! عرض کرد: فدایت شوم! من از شما خجالت می‌کشم و در مقابل شما نمی توانم زبان درازی کنم. عظمت مقام شما مانع از سخن گفتن من است. حضرت صادق علیه السّلام فرمود: هر گاه دستوری به شما می‌دهیم در انجام آن تأخیر روا ندارید.
هشام گفت: شنیدم که عمرو بن عبید در مسجد بصره می‌نشیند و مردم را گرد خود جمع می‌کند و آنها را گمراه می‌نماید. خیلی بر من دشوار آمد و بالاخره به جانب بصره رهسپار شدم و روز جمعه ای بود که وارد بصره شدم و به مسجد رفتم. گروه زیادی در مسجد اجتماع داشتند. عمرو بن عبید که پارچه ای پشمین و سیاه رنگ بر کمر بسته بود و یک پارچه نیز بر شانه داشت، در میان جمع نشسته بود و مردم از او سؤال می‌کردند. من جمعیت را گشودم، پیش رفتم و دو زانو در یک کنار نشستم و به عمرو بن عبید گفتم: آقای دانشمند! من مردی غریبم. اجازه می‌فرمایی یک سؤال از تو بکنم: گفت: بگو.
گفتم: تو چشم داری؟ عمرو بن عبید گفت: این چه سؤالی است؟ گفتم: سؤال‌های من همین طوری است. عمرو گفت: بپرس، گرچه سؤالی احمقانه باشد. گفتم: جواب مرا بده. گفت: سؤال کن. پرسیدم: چشم داری؟ گفت: آری. گفتم: با چشم چه می‌بینی؟ گفت: رنگ‌ها و اشخاص را. پرسیدم: بینی داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: بوی‌ها را با آن استشمام می‌کنم. پرسیدم: دهان داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: طعم و مزه اشیاء را می‌چشم.
پرسیدم: زبان داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: سخن می‌گویم. پرسیدم: گوش داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: صداها را می‌شنوم. پرسیدم: آیا دست داری؟ گفت: آری. گفتم: با دست هایت چه می‌کنی؟ گفت: اشیاء را می‌گیرم و خشونت و زبری آنها را تشخیص می‌دهم. پرسیدم: تو پا هم داری؟ گفت: آری. گفتم: با دو پایت چه می‌کنی؟ گفت: به وسیله آنها از این مکان به مکان دیگر می‌روم. پرسیدم: قلب داری؟ گفت: آری. گفتم: با آن چه می‌کنی؟ گفت: هر چه بر این اعضا و جوارح و حواس وارد می‌شود، به وسیله آن تشخیص می‌دهم. پرسیدم: مگر این اعضا و جوارح و حواس نمی توانند تو را از مخ و مغز بی نیاز کنند؟ گفت: نه. گفتم: چرا؟ با اینکه همه صحیح و سالم هستند.
گفت: فرزندم! حواس و جوارح هر گاه در مورد چیزی تردید داشته باشند، آن را می‌بویند یا می‌بینند یا می‌چشند یا می‌شنوند یا لمس می‌کنند، آنگاه به مغز می‌دهند. مغز یقین را به وجود می‌آورد و شک را از میان بر می‌دارد. پرسیدم: پس خداوند قلب را برای رفع تردید و شکت جوارح قرار داده است؟ گفت: آری. گفتم: پس اگر مغز نباشد، کار حواس و جوارح کامل نمی شود. گفت: صحیح است. گفتم:
پس معلوم می‌شود که خداوند عزیز، اعضا و حواس تو را وانگذاشته و برای آنها راهنمایی قرار داده که مطالب را تصحیح کند و یقین را به وجود آورد و تردید را از میان ببرد. اما به عقیده تو این مردم را در سرگردانی و شک و اختلاف واگذاشته و امام و پیشوایی قرار نداده که رفع تردید و اختلاف از آنها بنماید. اما برای اعضا و جوارح تو راهنما قرار داده که رفع شک و تردید کند؟
عمرو سکوت کرد و هیچ نگفت. آنگاه رو به جانب هشام کرد و گفت: تو هشام هستی؟ گفتم: نه. پرسید: با او نشسته ای و مصاحبت داشته ای؟ گفتم: نه. گفت: پس تو اهل کجایی؟ پاسخ دادم: از اهالی کوفه هستم. گفت: تو همان هشام هستی! در این موقع مرا پیش برد و در جای خود نشاند و تا وقتی من آنجا نشسته بودم، سخن نگفت.
حضرت صادق علیه السّلام از شنیدن جریان خندید و فرمود: چه کسی این مطالب را به تو آموخت؟ عرض کردم: پسر رسول خدا بر زبانم جاری کرد. فرمود: هشام! به خدا قسم این مطالب در صحف ابراهیم و موسی نوشته شده است.

 بحارالانوار- جلد ۲۳، صفحه ۸
3.9K viewsedited  14:10
باز کردن / نظر دهید