Get Mystery Box with random crypto!

یادداشت‌هایِ دکتر بابک زمانی

لوگوی کانال تلگرام bzyad — یادداشت‌هایِ دکتر بابک زمانی ی
لوگوی کانال تلگرام bzyad — یادداشت‌هایِ دکتر بابک زمانی
آدرس کانال: @bzyad
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 3.35K
توضیحات از کانال

اين كانال برای بازنشرِ يادداشت‌های منتشرشده‌ام تأسيس شده است.

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-07-31 22:57:12 يادداشت روز دوشنبه شرق
"مجبوريم" يا "مختار "
بالاخره فیلمی را شاهد بودیم که در مسائل پزشکی به جزئیات پزشکی دقت کرده، مشاوره گرفته، تجربه پیدا کرده و از همه مهم‌تر روحیات طبیب را هدف تعمق خود قرار داده است.
فیلم «مجبوریم» که حول یک حادثه پزشکی پرداخته شده است، با موفقیت توانسته بخش‌های مختلفی از جامعه پزشکی را با نقش‌های متفاوتی که در این حادثه دارند، به نمایش بگذارد و به‌علاوه به درون یکی از دشوارترین وظایف اخلاقی‌ای که پیش پای پزشکان در همه جای دنیا رخ می‌دهد( تقابل اخلاق با قانون ) نفوذ کند و بکوشد از زاویه موجودی که از پوست و گوشت ساخته شده و عمیقاً یک انسان است، اما او را یک روبات متخصص می‌خواهند یا می‌انگارند به مسائل بنگرد.
جامعه پزشکی که درگیر مسائل و مشکلات زیادی در راه ایفای وظایف فردی و اجتماعی خود است، به‌شدت نیازمند چشم‌ها و گوش‌هایی است در میان عرصه عمومی، روشنفکران طبقه متوسط و افراد مرجع که به واقعیات و مشکلات او فارغ از کلیشه‌های معمول و تعمیم‌های ناروا نگاه کنند، رنج‌های او را به تصویر بکشند و اگر نمی‌شود آنها را فریاد بزنند، حداقل بستری برای اندیشیدن –بی‌غرض قبلی -بگسترانند و این راهی است که آشکار است «مجبوریم» در آن جهت قدم برداشته است. چهارچوبی که انسان را مجبور و محدود به شرایط می‌بیند، نه برعکس! از این رو نه‌تنها برای پزشکان، بلکه برای تمام مسائل الگوی مناسبی است. الگویی که مناسب‌ترین برخورد برای یک اثر هنری داستانی به‌شمار می‌رود. «مجبوریم» در واقع طرح این سؤال است که راستی تا چه حد مجبوریم؟ و تا چه حد مختار؟ دعوت می‌کند یک بار شما هم به جای خانم دکتر (فاطمه معتمدآریا) قرار بگیرید، همین لحظات را زندگی کنید و تصمیم بگیرید. در جدال قانون با اخلاق، اگر جای او بودید، چه تصمیمی می‌گرفتید؟ تصمیمی که می‌گیرید تصمیم شماست، نه تصمیمی که کارگردان به شما القا کرده است. سرانجام خوش داستانی هم که واقعیت داستانی را در بسیاری موارد بر خلاف واقعیتِ واقعاً موجود می‌بندد و کامل می‌کند، وجود ندارد و زندگی به همان شکل واقعی‌اش بی‌سرانجام، حتی تا پایان فیلم ادامه می‌یابد. پایان فیلم همان تصمیمی است که شما در این زندگی مجازی می‌گیرید.
پویش در این حیطه‌ها با هر نقیصه‌ای که ممکن است هر کس در ذهن خود بیندیشد، قابل ستایش است. توقع بیشتر بیننده پزشک از فیلم برای نمایش هرچه واقعی‌تر حساس‌ترین لحظات زندگی او در برابر کمیسیون حرفه‌ای که کُنه رفتار طبیب را به قضاوت نشسته و نتیجه‌اش هرچه باشد، بیشترین تأثیر را در حیات خصوصی و حرفه‌ای هر طبیب می‌گذارد، تنها برآمده از همین نکات مثبت و تلاش واقع‌گرایانه‌ای‌ است که نویسنده و کارگردان در پیش گرفته‌اند؛ وگرنه از اثری نازل هیچ توقعی وجود ندارد. خودآگاهی فزاینده و اعتلای تفکری که در «مجبوریم» موج می‌زند، بی‌تردید بیشتر و عمیق‌تر از این ادامه خواهد یافت.

https://t.me/bzyad
586 views19:57
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 17:03:52 صداي لكچر نورولوژي و ادبيات
748 views14:03
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 17:03:32 نورولوژي و ادبيات
سه شنبه ٤ مرداد
در جريان كنگره نورولوژي ١٤٠١
735 views14:03
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 15:38:04 ⁠ دربارۀ نسبت بازی‌های کامپیوتری و مغز
از پزشکی خرج نکنید


کمترین موضوعی را در ارتباط با مغز می‌توان یافت که تا این حد مورد سوءتفاهم قرار گرفته باشد. از یک سو می‌توان پذیرفت نفس بازی‌های کامپیوتری یکی از جذاب‌ترین و برانگیزاننده‌ترین سرگرمی‌های مدرن است؛ تا آنجا که می‌رود تا جزء یکی از لذت‌بخش‌ترین تجربیات کودکی درآید. از سوی دیگر در بسیاری از موارد نه‌تنها با تمرینات فکری و سرعت عمل همراه است، بلکه حداقل تفریح سالمی است. اما باید پذیرفت در بسیاری از موارد این وسیله یا این ظرف با محتوای مناسبی مورد استفاده قرار نمی‌گیرد؛ در حالی که با استفاده از این امکانات کامپیوتری می‌توان بسیاری از اهداف آموزشی را نیز به نحوی لذت‌بخش و سرگرم‌کننده تحقق بخشید. پس اشکال در خود بازی‌های کامپیوتری نیست، بلکه در برنامه‌ها و برنامه‌نویسانی است که فقط به‌دنبال هیجان هستند و میدان را نیز در برابر خود از رقیب خالی می‌بینند؛ رقبای بالقوه‌ای که می‌توانند از این فناوری ضمن سرگرمی، در آموزش نیز بهره‌برداری کنند.

اما سوءتفاهم دیگری که وجود دارد در ارتباط با بیماری‌های مغزی است. بسیاری از والدین بیماران مبتلا به «اپی لپسی» و حتی «میگرن» فرزندان خود را از این بازی‌ها بر حذر می‌دارند. واقعیت این است که بخش بسیار کوچکی از حملات تشنجی هستند که تنها عامل برانگیزانندۀ آنها تحریکات نورانی از جمله بازی‌های کامپیوتری است. بخش بسیار مهم‌تر، بیمارانی هستند که در آنها تحریکات نورانی صرفاً «یکی» از تحریکات متعددی است که باعث ایجاد یک حملۀ تشنجی می‌شود و بر فرض اجتناب از این بازی‌ها، باز هم خطرات دیگری وجود دارد که در بسیاری از موارد نمی‌توان همۀ آنها را منع کرد و بر فرض ممانعت نیز، ممانعت از بسیاری غذاها و بسیاری از فعالیت‌ها به‌شدت کیفیت حیات بیمار را به خطر خواهد انداخت. پس در چنین مواردی اولویت با تغییر استعداد ذاتی بیمار است، نه اجتناب از محرک‌های محیطی که این کار عمدتاً با استفاده از داروها صورت می‌گیرد. به قول یکی از استادان نه‌چندان معروف، درمان «اپی لپسی» تنها شامل سه اصل کلی است: ۱. درمان منظم دارویی، ۲. درمان منظم دارویی و ۳. درمان منظم دارویی.

اما نکتۀ دیگر این است که بسیاری از کودکان از این بازی‌ها بیش از حد متعارف استفاده می‌کنند. استفادۀ بیش از حد از این بازی‌ها در کسانی که سابقۀ هیچ بیماری ندارند، باعث هیچ‌گونه بیماری مغزی خاصی نمی‌شود، اما به‌طور کلی کار پسندیده‌ای نیست؛ زیرا کودک را تنبل می‌کند و باعث کاهش فعالیت‌های فیزیکی او می‌شود که این امر اصلاً مطلوب نیست. اما نکته اینجاست که بسیاری از والدین برای تربیت فرزندان خود از طب مایه می‌گذارند، یعنی به بهانۀ بیماری، کودک را از این بازی‌ها محروم می‌کنند. باید توجه داشت این کار باعث «طبی»‌شدن بسیاری از فعالیت‌های زندگی ما می‌شود؛ فعالیت‌هایی که پزشکی‌شدن آنها مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه آنها را به دارو و دوا هم آلوده می‌سازد. ممانعت فرزندان از بازی‌های کامپیوتری یک مسئلۀ فرهنگی و تربیتی است که باید با همان شکل و راه‌حل‌هایی از همان جنس، برخورد و مداوا شود. کم نیستند مواردی که بد هستند و توصیه نمی‌شوند، اما بیماری‌زا نیز نیستند.

اما اعتقاد به بیماری‌زا بودن محدود به بازی‌های کامپیوتری نیست. خود کامپیوتر و اینترنت هم در مظان اتهامات سنگینی قرار دارند. معلوم نیست اگر این اعتقادات رایج بین مردم در مورد بیماری‌زا بودن مانیتور و کامپیوتر خیلی جدی گرفته شود و جوانان به تمام دستورات والدین خود در اجتناب از اینها گوش فرا دهند، سرنوشت دنیا از لحاظ پیشرفت‌های فناورانه به چه شکلی درخواهد آمد؟

منتشرشده در شماره ۱۴۶ ماهنامه مدیریت ارتباطات
1.1K views12:38
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 13:52:50
719 views10:52
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 13:52:49 سمپوزيوم نورولوژي و هنر
در جريان كنگره سالانه نورولوژي
سه شنبه ٤ مرداد ساعت ٥ تا ٧ بعد از ظهر
هتل المپيك تهران
سخنرانان :
دكتر نجل رحيم -نورولوژي و هنر
دكتر زماني -نورولوژي و ادبيات
دكتر قيني نورولوژي و سينما
دكتر ناصر مقدسي نورولوژي و اسطوره
829 views10:52
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 00:15:41 يادداشت روز شنبه روزنامه شرق

اداره جوانی

در خبرها آمده بود رئیس اداره جوانی وزارت بهداشت گفته است تصمیم درباره سقط جنین از پزشک به قاضی منتقل شده است.
قطع نظر از مطلبی که گفته‌اند، بیش از هر چیز نام اداره‌ای که مسئولیتش را بر عهده دارند، جلب نظر می‌کند.
در اینکه کشور در حال پیر شدن است، تردیدی وجود ندارد، اما باید دید راهکار این مهندسی یا برنامه‌ریزی اجتماعی، آن هم به ترتیبی که به وزارت بهداشت مربوط شود، چیست؟ چراکه همه معاونت‌های وزارت بهداشت فی‌نفسه اداره‌های پیری محسوب می‌شوند و یک نتیجه بلافصل اقدامات درمانی در کشور، به‌خصوص در زمینه‌های اطفال، عفونی، قلب و عروق، مغز و اعصاب و شیمی‌درمانی، کاهش مرگ‌ومیر و در نتیجه پیری جامعه است، بنابراین بسیاری از ما سالمندان بدون این امکانات، سال‌ها پیش غزل خداحافظی را خوانده بودیم و قطعاً این اداره محترم تصمیم ندارد از طریق اخلال در سایر بخش‌ها به نتیجه دست یابد! از شوخی گذشته وزارت بهداشت وظیفه دارد به‌دلیل وجود خود و موفقیت‌هایش، امکانات نگهداری و درمانی سالمندان را فراهم کند.
قطعاً اداره جوانی نیز به‌دنبال راهکارهای علمی برای انهدام برنامه‌ریزی‌شده سلولی كه مکانیسم اصلی پیری است نيست . تحقیقات «مقاله‌سازانه» در کشور ما قادر به این کار نیست. همچنین فرهنگ دست‌فروشی مقاله به قیمت ارزان و در اسرع وقت چنین توانی را از جامعه دانشگاهی کشور سلب کرده است. بنابراین به نظر می‌رسد این اداره تنها هدف و معنایش کمّی و مقابله با غربالگری نوزادان، آن هم قبل از حلول روح در جنین است، نه چیز دیگر. در نتیجه او را با کیفیت جوانی کاری نیست. باید گفت چون کبک سر خود در برف کرده‌اند و نمی‌بینند کیفیت و کمیت جوانی در کشور در گرو کاهش مهاجرت و افزایش کیفیت حیات در کشور است؛ وگرنه دور نیست زمانی که شهرهای بزرگ ما هم رفته‌رفته مثل کوره‌دهات از جوانانی که به‌دنبال کار مجبور به مهاجرت شده‌اند، خالی شود و فقط ما سالمندان و ناتوانان کنار پنجره‌ها در حسرت گذشته و روزی که خواهد آمد، اما می‌دانیم نمی‌آید، خواهیم ماند.
رئیس فهیم اداره جوانی لابد اطلاع دارند که در زادوولد هم اقتصاد، کیفیت حیات و امید به آینده تأثیری بسیار مهم‌تر از زادوولد چند نوزاد مشکوک به عیوب مادرزادی دارد. رئیس محترم این اداره می‌توانند یکی از همین روزها با مراجعه به سایر طبقات آن ساختمان بزرگ خیابان ایوانک آمار شیوع اختلالات جنینی را با آمار زادوولد در سال‌های اخیر و گذشته مقایسه کنند و نتایجی بگیرند. به‌علاوه می‌توانند به آمار مهاجرت پزشکان نیز که مشت نمونه خروار مهاجرت در جامعه است، نگاه کنند.
از خود اداره و نامش هم که بگذریم، خود گفته، سرشار از ناآگاهی است. کشور ما جزء کشورهایی است که سقط جنین در آن قانونی نیست (اینکه این امر صحیح است یا خیر، موضوع این یادداشت نیست و در سراسر جهان هم موضوع بحث‌های بی‌انتهاست)؛ بنابراین اگر کسی تنها درخواست سقط جنین درمانی داشته باشد، همین الان هم کمیسیون پزشکی قانونی نظر می‌دهد که شامل پزشک و البته قاضی است. در حال حاضر هیچ قانونی برای اجبار به سقط جنین، حتی در صورت وجود آنومالی جنینی وجود ندارد و هر خانواده‌ای اگر مایل باشد، می‌تواند کودکی همراه با درجاتی از آنومالی داشته باشد؛ در صورتی که در قانون جدید قادر به سقط قانونی جنینی که مشکوک به آنومالی است، نخواهد بود، بنابراین اگرچه در حال حاضر سقط جنین قانونی نیست، اما اختیار فرد بر تن خود بیش از زمانی است که این آقای رئیس قادر به جا انداختن قانون جدید بشود!


https://t.me/bzyad
2.1K viewsedited  21:15
باز کردن / نظر دهید
2022-07-17 12:53:31 یادداشت روز یکشنبه شرق

حجاب

با تمام وجود می‌لرزد. روبه‌روی من روی مبل نشسته، اما فقط روی لبۀ مبل و از کمر تا جلو خمیده است. اضطراب از تمام وجودش خوانده می‌شود.
«آقای دکتر دیشب تا صبح نخوابیدم، کلی نذر و نیاز کردم، ببینین چه چیزها توی ام‌آرآی من دیده میشه!؟»
خانم میانه‌سالی است‌. سرگیجۀ مختصری داشته که احتمالاً بیماری خوش‌خیمی به‌دلیل التهاب سیستم تعادلی گوش بوده است؛ به دلایلی که برای من روشن نشد. شاید برای «اطمینان» از ایشان یک ام‌آرآی گرفته شده است. در ام‌آرآی چند لکۀ سفیدرنگ دیده شده و متخصص رادیولوژی که احتمالاً اطلاعی از شرح حال ایشان نداشته - یعنی به ایشان داده نشده بوده – تشخیص‌های متعددی را ردیف کرده، شامل بیماری‌های عفونی، عروقی، التهابی و...؛ همان کلماتی که یک شبانه‌روز ایشان را به سرسام رسانده است. واقعیت این است که لکه‌های درخشان موجود در مادۀ سفید مغز افراد میانه‌سال می‌تواند علت‌های بسیار متنوعی داشته باشد و در بسیاری از مردم دیده می‌شود. در حال حاضر امکانات کافی برای پیش‌بینی خطرات احتمالی وجود ندارد و تا وقتی بیماری خاصی مطرح نباشد، یعنی از نظر بالینی هیچ تشخیص افتراقی خاصی مطرح نشود، وجود این لکه‌ها هیچ‌چیز را ثابت نمی‌کند و نیازی هم به پیگیری بیشتر وجود ندارد. هیچ دليلی هم برای تشخيص‌دادن آنها وجود ندارد.
این نمونۀ واضحی است از مواردی که نگاه‌کردن و دیدن از تشخیص‌دادن، و تشخیص‌دادن از درمان‌کردن به‌شدت پیشی گرفته است. در طب مدرن در بسیاری از موارد دیگر هم اگرچه این تناقض وجود دارد، اما تا این حد آشکار نیست. در بسیاری از موارد ما آن‌قدر که می‌بینیم، درمان نمی‌توانیم، اما همچنان می‌بینیم و می‌بینیم و به‌ندرت چشم درویش می‌کنیم. راهی برای این درویشی نیندیشیده‌ایم که هیچ، مسئله‌ای به نام «دیدن یا ندیدن» نیز هرگز مطرح نشده! با این همه ابزارهای تشخیصی، گویی مقصود نهایی طب از درمان به تشخیص، جابه‌جا شده است. گویی طبیبان کارآگاهانی هستند که قطع نظر از امکان درمان یا هرگونه یاری، با ذره‌بین به‌دنبال مقصر می‌گردند یا محققان فیلسوفی هستند که صرفاً به‌دنبال حقیقت‌اند!!
واقعیت این است که پیشرفت‌های سرسام‌آور حیطۀ تشخیص، به‌خصوص در تصویربرداری و در ژنتیک، مستلزم اخلاقیات و معنویات مناسبی است که می‌باید حاصل کاری هوشمندانه، علمی و انسانی و با در نظر گرفتن تمامی مقتضیات ملی و فرهنگی ما باشند. باید به تعریف وسیع‌تری از علم دست یابیم که در جزئیات فناورانه خلاصه نمی‌شود، علمی که به جنبه‌هایی عمیق‌تر از کیفیت حیات می‌پردازد؛ تعبیری از علم که تصادفاً ریشه‌هایی سنتی در فرهنگ ما نیز دارد. سؤال اينجاست: علمای ما که علم‌شان جنبۀ فناورانه ندارد، چگونه می‌توانند علم خود را با علم فناورانۀ مدرن درآمیزند؟
چگونه می‌توانیم به تعریفی مدرن از مفاهيم سنتی از حجاب، از نگاه حلال (نگاهی که به بیمار سود می‌رساند) و نگاه حرام (نگاهی که بیمار را می‌آزارد) در طب و در دانش جدید دست یابیم و به‌طور مداوم آن را به‌روز کنیم ؟ اگر روزی معنای حجاب، پوشاندن چهره بود، اگر به هر دليل اين رفتاری اخلاقی به حساب می‌آمد، امروز چنين نيست. امروز نمی‌توان مفهوم حجاب به معنای نگاه مضر در برابر نگاه مفيد را كهنه به حساب آورد. مهم آن است كه مصداق و قالب آن به‌شدت تغيير كند و قالب‌ها و معانی جديد جای قالب‌های كهنه را بگيرند.

https://t.me/bzyad
1.8K viewsedited  09:53
باز کردن / نظر دهید