2023-02-22 16:02:02
.
فراگیران در مقام انبارداراندر نظریههای یادگیری و شناخت یا بطور کلی آموزش، یک هرم آموزش مطرح است که سیستم آموزشی چهار فرایند را در این هرم طی میکند تا به هدف های اموزشی برسد، این فرایندها به ترتیب از قرار ذیل است؛
۱_الگوهای اموزش
۲_راهبردهای آموزشی
۳_روشهای اموزش
۴_فنون آموزش
در این نسخه صرفا به شماره یک یعنی الگوهای آموزش میپردازیم.
الگوی آموزش معرف فعالیتهای کلی یاددهنده یا آموزگار است که جهتگیری فلسفی و روان شناختی او را نسبت به اموزش و یادگیری نشان میدهد.
در این متن به سه نوع الگو مطرح شده در سامانه آموزش و پروش اشاره میکنیم.
۱_الگوی رفتاری:
فعالیت ذهنی را نامربوط و بی ربط در نظر میگیرد، فرایند یادگیری را به محرک_پاسخ یا پاداش و تنبیه و بطور کلی وقایع خارجی محدود میکند و نفش آموزگار را کنترل کننده محیط و محرک ها میداند.
۲_الگوی شناختی:
بر عکس رفتارگرایان به فعالیت ذهنی متمرکزند به ادراک و توجه و پردازش اهمیت میدهند. فرایند یادگیری را حافظه یادگیری سطحی، عمیق، کد گزاری وقایع خارجی تلقی میکند. نقش اموزگار در این الگو این است که اصول شناختی را به کار گیرد تا فرایندهای شناختی را تسهیل کند.
۳_ ساختنگرایی:
از فعالیت ذهنی به عنوان معنا سازی استفاده میکند. فرایند یادگیری را تنطیم مجدد ساختارها و اصول ذهنی وقایع داخلی قلمداد میکند. نقش اموزگار و معلمان صرفا، معناسازی برای فراگیران و ایجادِ ایدههای جدید فکری در ذهن یادگیرندگان است و آموزگاران صرفا تسهیلگرانند نه گرداندگان.
اما انچه حایز اهمیت است و قابلیت اشاره دارد مقایسه این سه الگو با یکدیگر است، فلسفههای رفتاری و شناختی معتقدند که آموزگار میتواند دانش خود را به دانش اموز منتقل کند تنها کافیست شرایط لازم فراهم شود تا مطالب از ذهن معلم به ذهن شاگرد انتقال یابد. رویکردهای رفتاری و شناختی، واقعیت را مستقل از ذهن و در خارج از یادگیرنده تصور میکنند و دانش را انتقال واقعیت از خارج به ذهن میدانند.
اما فلسفه ساختنگرایی مخالف دو مکتب فوق است این نحله بر این باور است که اموزگار قادر نیست دانش خویش را به شکل ثابت و باهمان کیفیت که در ذهن خود اوست به دانش اموزان منتقل کند، بلکه این خود دانش آموزانند که سازنده دانش شخصی خود هستند که میتواند با دانش معلم و دیگر دانش اموزان متفاوت باشد.
سامانه ذهن، واقعیت را دستکاری میکند به آن میافزاید و میکاهد بر برخی نکات توجه و برخی را نادیده میگیرد بعد از کلی دگرگونیِ فعالانه، بلاخره محصولی بدست میاورد که ممکن است واقعیت باشد یا با ان همخوانی نداشته باشد.
در ساختنگرایی یادگیری، فرایند فعالیست که یادگیرندگان معانی و مفاهیم تازهای میسازند.
در این رویکرد واقعیتِ بیرونی، مستقل از ذهن نیست و یادگیرندگان از راه یادگیری نسخهای از جهان را به ذهن خود میسپارند. میتوان از پیاژه، برونر، ویگوتسگی و دیویی، معتقدین به سازندهگرایی نام برد.
امروزه در ایران با اکثریتی از فراگیران منفعل که توانایی هیچ گونه خلاقیتی ندارند مواجه هستیم دانشجویانی که به مثابه یک فلش مملوری یا یک کارت حافظه عمل میکنند اطلاعات را ذخیره و سپس انرا بالا میآورند، بدون هیچ دخل و تصرف و خلاقیتی، بدون هیچ تحلیل و ترکیب و ارزشیابی و عدم توانایی در بکار بستن اطلاعاتی که در ذهنِ خویش ذخیره دارند.
همواره منفعل و اثرپذیر چون لوح سفید لاک که هر فرهنگی که صاحب قدرت باشد شخصیتشان را میسازد و از خود بیگانه میکند.
کتابخانه فرهنگیان
@cfu_library
3.2K viewsdani, 13:02