2021-12-31 15:51:25
یکی از خواندنیترین نوشتههای صدرالدین الهی درباره مقولهای که خود دستی در آن داشت.
به گفته خودش در سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۸ پاورقینویسی، حرفه اصلی او بود.
- این بنده از یاد نمیبرم که وقتی اولین پاورقی خویش را در سال ۱۳۳۵ در کیهان ورزشی با نام «برزو» منتشر ساختم و امیرانی آن را تماما در «خواندنیها» نقل کرد، چه شادمانیها که نکردم. برای داستاننویسان جوان انتخاب پاورقی آنها و چاپ آن در خواندنیها ملاک اعتبار کارشان به حساب می آمد.
الهی پاورقیهایش را بیشتر برای دو مجله «تهران مصور» و «سپید و سیاه» با این نامهای مستعار مینوشت: کارون، ارغنون، سپیده، تاک، عاج، سیماب، موج، علیمحمد عابر.
از پاورقیهای او:
تاریخی: شیرها و شمشیرها (درباره حمله مغول و مقاومت جلالالدین خوارزمشاه)، زندهمرد (درباره امیرکبیر)
اجتماعی: مو طلایی شهر ما، زنی به نام هوس
عاشقانه: جوانههای افسوس، بوسهای بر باد، یک مرد و سه چهره
سیاسی: جاسوس (با مشارکت اسماعیل رائین)
پلیسی جنایی: پنجههای پوسیده
وحشت: پشت دیوار دیوانگی، خاکستر هوس، خانه استخوانخشکها
علمی تخیلی: تابوت حسد، سرهای عوض شده
اقتباسی: باران برای عطش من
مدرن و نوگرا: قلادههای زمین، بهانه، یک عشق و دو دختر، تمام شب در آئینه تو
@cinema_book
214 views12:51