2022-05-05 19:57:43
والتر بنیامین
ـــ خیابان یک طرفه ــ ترجمه حمید فرازنده
۱. کتابها و روسپیها را میتوان به بستر برد.
۲. کتابها و روسپیها زمان را در هم میبافند. بر شب مانند روز، و بر روز مانند شب حکم میکنند.
۳. نه کتابها برای دقیقهها ارزش قائلند، و نه روسپیها. در واقع چقدر عجولاند. همینکه توجهمان به آنها معطوف میشود، شروع به شمردن دقیقهها میکنند.
۴. کتابها و روسپیها همواره در عشقی ناکامیاب نسبت به یکدیگر به سر بردهاند.
۵. کتابها و روسپیها هر دو مردان ویژهٔ خود را دارند، مردانی که از طریق آنها گذران روزگار میکنند؛ و عذابشان میدهند، در این زمینه مردان ویژهٔ کتابها منتقداناند.
۶. کتابها و روسپیها در موسسههای عمومی جای دارند ـــ مشتری هر دو دانشجویاناند.
۷. کتابها و روسپیها ـــ به ندرت کسی تصاحبشان میکند، شاهد مرگشان میشود. پیش از آنکه عمرشان به سر رسد گم و گور میشوند.
۸. کتابها و روسپیها خیلی علاقه دارند توضیح دهند چگونه به این روز و حال افتادهاند؛ و از گفتن هیچ دروغی فروگذار نمیکنند. در واقع، اغلب، سیر و چگونگی ماجرا را متوجه نشدهاند، سالها دنبال «دلشان» رفتهاند، و روزی بدنی فربه در همان نقطهای برای خودفروشی میایستند که صرفا برای «آموختن درس زندگی» توقفی داشتهاند.
۹. کتابها و روسپیها وقتی نمایش میدهند، دوست دارند پشت کنند.
۱۰. کتابها و روسپیها زاد و رودشان زیاد است.
۱۱. کتابها و روسپیها ـــ «راهبهٔ پیر ـــ روسپی جوان». چقدر کتاب هست که زمانی بدنام بود و اکنون راهنمای جوانان است.
۱۲. کتابها و روسپیها دعوا مرافعههایشان را جلو چشم همه میکنند.
۱۳. کتابها و روسپیها ـــ پانویسهای یکی، اسکناسهای دیگری در جورابهای بلندش است.
Vivre Sa Vie (1962)
Dir. Jean-Luc Godard
@CinemaParadisooo
@CinemaParadisooo
2.4K viewsedited 16:57