2021-07-29 18:33:07
وم و نجوا گونهی بابا مامان بودیم که پی بردیم مامی کار خودشو تموم کرده چون شنیدیم که هر دوشون دارن مسواک می زنن و برای خواب آماده میشن.
مامان بلند به ما شب بخیر گفت که من و خواهرم هم همصدا جواب دادیم:شبخوش مامی.
یکی دو دقیقه بعد هم هلن گفت منم دیگه برم بخوابم!
هلن از تخت پایین اومد،وسایلش رو ورداشت رفت سمت اتاقش و درم پشت سرش بست.
طولی نکشید که طبق معمول صدای خروپف نرم پدر رو شنیدم،همزمان سیدی موزیکی که گذاشته بودم هم تموم شد.
رفتم رو تخت.چون هوا خیلی گرم بود فقط یه شلوارک به پا داشتم و وقتی دراز کشیدم لکههای مرطوب کنارم رو حس کردم.هلن یادگار خوبی از چیزی که چند دقیقه پیش رو تختخواب من اتفاق افتاده بود بجا گذاشته بود.
حدود ده دقیقه بعد درحالیکه داشتم به سقف نگاه میکردم و تصاویر امروز از مغزم میگذشت صدای یواش بسته شدن در اتاقم رو شنیدم.نگاهمو سمت پایین انداختم،خواهرمو دیدم که اونجا ایستاده. اونم برهنه برهنه.
واااااای چه دافی.اولین چیزی که به چشمم اومد سینههاش بود.پستونهای هلن گنده بودن و نوک اونها خیلی خوشمزه بنظر میرسید. از شکم خواهرم که یکم گوشتالو بود هم خیلی خوشم اومد.
خواهرم مث یه مانکن فشنشو سمت تختم اومد،ملحفه رو کنار زد و بعد دراز کشیدن کنار من ملحفه رو روی خودش کشید.خواهرم لخت رو تخت کنار دستم بود و این منو بشدت حشری میکرد.
-چیزی که میبینی رو دوست داری؟
+بله هلن.من خیلی وقتها تن لخت تو رو تصور کردم و این بیشتر از اون چیزی بود که همیشه تو ذهنم تجسم میکردم.
-من میخوام تو اولین کسی باشی که منو میگاد.
+آیا تو مطمئنی.چون واقعاً این از حدش گذشته.منظورم اینه كه این چیزی که تو الان میخوای قابل قیاس با هرچی قبلا انجام دادیم نیست.
-بله مطمئنم،من خیلی وقته که این رو میخوام.
+پس بسیار خب.
من و هلن دوباره سراغ لب گرفتن از هم رفتیم،این بار ملایمتر از قبل ولی همچنان پرشور. دستای من در حال نوازش سینه های شگفتانگیز و مالش شکم اون بود. لحظهای بعد نوک پستانهای خواهرمو گرفتم و کشیدم. هلن دستشو به سمت شرتم برد و شروع به مالیدن کیرم کرد.من شورتمو پایین آوردم تا خواهرم بهتر بتونه کیرمو تو دستش بگیره.
+برام ساک بزن هلن.
-من نمیدونم چجوری درست انجامش بدم.
+اگه مث یه آبنبات چوبی با کیرم رفتار کنی همهچی خوب پیش میره.
هلن مردد بود ولی رفت سمت پایین.کیرمو دو دستی گرفت و چند دقیقهای بهش خیره شد.بعدش شروع کرد به بازی کردن با اون و بعضی وقتا رو لب بالاییش زبون میکشید.
گمون کردم رقبتی به لیسیدن کیرم نداره برای همین بهش گفتم اگه دوست ندااااااااا
یه مرتبه هلن نوک زبونشو به سوراخ کیرم زد و…
شاید هلن بلد نبود خوب ساک بزنه اما خیلی خوب لیس میزد.بعد کمی زبون کشیدن با عقب کشیدن پوست ابتدای آلت من سر کیرمو کامل بیرون آورد و آهسته تو دهنش گذاشت.
گویا خواهرم از مزهش خوشش اومده بود چون هموجور که داخل دهنش بود زبونشو دورش چرخوند و حسابی میکش زد.اونقدر بهم حال میداد که صدای نفسهام بلند شد.
با گرفتن موهای هلن کنترل رو بدست گرفتم. با اینکار من کیرمو بیشتر داخل دهنش میکردم،نگه میداشتم و بیرون میآوردم.وقتی من این کارها رو ادامه دادم اون بدون ناراحتی باهام همراهی میکرد.
حالا اون واقعاً به دنبال این بود که بهم ثابت کنه در ساک زدن تبحر داره و برای نشون دادن این کار کل کیرم رو تو تا ته گلوی خودش فرو کرد طوریکه چند تا هق هم زد.
هلن ازم پرسید: چطور بود رایان؟
+تو شگفتانگیزی هلن.از این ببعد هر وقت خواستی میتونی بدون اجازه گرفتن همهشو تو دهنت جا کنی.
خواهرم خندید.
به خواهرم گفتم
4.8K views15:33