Get Mystery Box with random crypto!

شیرینی های پدر...

لوگوی کانال تلگرام dralihaeri — شیرینی های پدر... ش
لوگوی کانال تلگرام dralihaeri — شیرینی های پدر...
آدرس کانال: @dralihaeri
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 822
توضیحات از کانال

ارتباط با من: @m_ali_haeri
اینستاگرام:
instagram.com/_u/dr.ali_haeri

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-31 21:50:30
هیچ شنیدی که صیدی عاشق صیاد؟ ...

@haerishirazi
139 views18:50
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 11:07:31 بخش چهارم و پایانی

5- اگر کسی فضای استان را نشناسد از "خاطرات آن بیست و هشت سال" که با قلمی شیوا و هدف دارنگاشته شده استنباط می کند که گویا دراین استان فقط یک عالم بزرگ وجود داشته و آن مرحوم نجابت است و هیچ روحانی مبارزی نیزجز خاندان دستغیب وجود نداشته است. ضمن احترام به آن بزرگان و قدردانی از زحمات آنها معروض می داریم که چنین نبوده است. به گواهی اسناد و مدارک، میزان حبس و شکنجه هیچ کس به پای مرحوم آیت الله ربانی شیرازی نمی رسد که اتفاقا هم فکران شما با ایشان مخالف بودند و قطعا می دانید که حضرت امام نمایندگی سیاسی خود را فقط به آیت الله ربانی و سپس به مرحوم حائری دادند و در مورد نحوه مرگ بسیارمشکوک ایشان نیزبرخلاف گفته شما مدارک قابل توجهی وجود دارد که فعلا جای بحث نیست. مرحوم پیشوا نیز جزو روحانیون مبارز بودند و به قول شما قبل از انقلاب به حکم مرحوم محلاتی بزرگ اقامه جمعه می کردند اما توسط برخی برادران اغفال شده بدون مجوز قانونی و شرعی و به استناد خواب و رویا از منبر به زیرکشیده شدند. جایگاه علمی بزرگانی چون مرحوم آیت الله العظمی محلاتی نیز بر کسی پوشیده و لازم به توصیف نیست و مقایسه ایشان با دیگران در امر فقاهت شاید قیاس مع الفارق باشد. با شما موافقیم که خداوند همه آن درگذشتگان را رحمت فرماید و از آنها به خیر ونیکی یاد کنیم.
6- در خاطرات خود وانمود کرده اید که مرحوم حائری به سان یک دیکتاتور عمل می کرده و مخالفان را منکوب می نموده است حال آنکه چنین نیست. ایشان هیمنه ای نداشتند و فردی متواضع بوده و مخالفان خود را تحمل می کردند. آیا مصطفی کاظمی که نامش در قتل های زنجیره ای بر زبانها افتاد از نیروهای مرحوم حائری بود ؟ آیا این همه مدیران اصلاح طلب و نمایندگان اصلاح طلب فارس در ادوار مختلف مجلس از سوی ایشان تحت فشار قرار داشتند؟ می توانید ازبزرگان آنها مانند دکتر انصاری لاری سوال کنید. آیا ایشان در تصدی پست های کلیدی از سوی مخالفانشان دردستگاه کلیدی آموزش و پرورش ممانعتی می کردند؟ نمونه بیاورید. آیا شما و دوستانتان در سمت استادی دانشگاه شیراز با مشکلی از طرف ایشان مواجه شدید؟ یک مورد را ذکر کنید. آیا مجالس سخنرانی شما و سایردوستان روحانی شما به دستور ایشان بر هم می خورد و از منبر به زیر کشیده می شدید؟ آیا ایشان طلاب مرحوم نجابت و دستغیب را خلع لباس و بی آبرومی کردند؟ یک مورد نشان دهید. آیا دست طلاب مرحوم نجابت و دستغیب در امرحج و امامت مساجد و تصدی مناصب قضائی باز نبود و ایشان مخالفتی می کردند؟ آیا عذرخواهی کردن واقرار به اشتباه، سنت حسنه ایشان نبود؟ آیا ایشان در برابر این همه اتهامات و توهین ها به مراجع قضائی شکایت بردند؟ آیا روزنامه های اصلاح طلب شیراز از سوی ایشان تحت فشار قرار داشتند و آیا حتی با یک روزنامه در زمان ایشان برخورد شد؟ از مدیران آن روزنامه ها سوال کنید. آیا بارها در دوران مسئولیت ایشان حضرت آیت الله علی اصغردستغیب اقامه جمعه وعصر نکرد و آیا در مسائل استان طرف شورنبودند؟ از خودشان بپرسید. آیا حضرت علی محمد دستغیب در دوران مسئولیت مرحوم حائری به مجلس خبرگان راه نیافت و آیا آن مرحوم در تایید صلاحیت و انتخاب ایشان سنگ اندازی کرد؟ فراموش نکنید که در جریان وقایع 64 مرحوم حائری برای خاتمه دعوا به درمنزل بزرگان طرف مقابل رفتند اما آنها که دشمنی با حائری را مصداق "بغض فی الله" می دانستند از پذیرش ایشان خود داری کردند.
7- مرحوم حائری شیرازی انسانی بود مانند انسانهای دیگر که نقاط قوت و ضعفی داشت و برخلاف شما که بزرگان خود را تقدیس می کنید ایشان را شبه معصوم ودر ردیف سلمان فارسی و بزرگترازامام خمینی و حتی موسی کلیم الله قلمداد نمی کنیم اما حقیقتا خدمات بزرگی انجام داد که شاید مهم ترین آنها صبر و تحمل در برابر همین آزارها بود. فقط اشاره می کنیم که اگر کسی اینچنین خاطراتی که علیه مرحوم حائری نوشته اید علیه بزرگان شما می نوشت بعید است که جان سالم از دست مریدان به در می برد.
خداوند عاقبت همه را ختم به خیرنموده و دوستی و همدلی و وحدت بین روحانیت و متدینین را جایگزین اختلافات و حب و بغض های بی مبنای شرعی قرار دهد.
وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ
@dralihaeri
167 viewsedited  08:07
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 11:07:06 بخش سوم

4- در مورد حوادث سال 64 نیزمطالبی فرموده اید که برخی درست، برخی ناقص و برخی نادرست است. اولا برخی موارد را تغییر داده اید و تلاش کرده اید که حمله به مرحوم حائری و بلوای نماز جمعه و شاهچراغ را تخفیف و انکارکنید وآن را عکس العمل طبیعی جوانان انقلابی به اقدامات مرحوم حائری نشان دهید و در این میان از نام مقدس شهدا نیز استفاده کرده اید حال آنکه بسیاری از متدینین و پدران و برادران شهدا هنوز در قید حیاتند و عکس این موارد را گواهی می دهند. لطفا حداقل اجازه دهید نام مقدس شهدا را وارد اینگونه موضوعات نکنیم.

ثانیا اینکه مرحوم آقای نجابت مورد عتاب امام قرار گرفته است توسط شما وجناب مشکین فام تایید شده است با این تفاوت که جناب مشکین فام موضوع را تایید وآن را ناشی از اختلاف دو ولی خدا می داند اما جنابعالی از یک طرف موضوع را تخفیف می دهید و میگویید چون امام و مرحوم آقای نجابت هنگام صحبت سرشان به زیر بوده لذا متوجه حرکت امام نشده و امام ناچارا فرموده اند که "بس است" و در جای دیگر می گویید که مرحوم آقای نجابت به من که بسیار مغموم بودم فرمودند که "ذره ای از ارادت من به خمینی کم نشده است". در این موضوع ، نظر ما به نظر جناب مشکین فام نزدیکتر است و صداقت ایشان را بیشتر تحسین می کنیم و با ایشان هم نظریم که عیبی ندارد که مرحوم آقای نجابت با امام خمینی اختلاف نظر داشته باشد اما این موضوع را سربسته متذکر می شویم که هرچند اختلاف نظر امری طبیعی است اما در همان زمان مطالبی از سوی بزرگان شما مطرح شده که شرعا و عقلا قابل پذیرش نیست و نشانه چیزی بیش از اختلاف نظر است. آیا صحیح است که یکی از بزرگان شما در مسجد بگوید که مادر مومنه ای آیت الله شهید دستغیب را دررویای صادقه به صورت نورانی دیده است اما درچهره شهید دستغیب شخص دیگری (روح العالمین لتراب مقدمه الفدا) را مشاهده کرده و در پاسخ به تبریک در مورد وقایع مسجد نو و به زیر کشیدن روحانی آنجا فرموده که تا آخر ماه کارآن دیگری(یعنی مرحوم حائری) هم تمام است؟ آیا هتک حیثیت مردم به استناد آنچه فرضا شهید دستغیب در خواب و رویای صادقه فرموده باشند مشروعیت دارد؟ آیا جنابعالی که استاد عرفان و فلسفه و اخلاق هستید چنین سخنانی را می پذیرید؟ اینگونه سخنان چه موضوعی را افاده می کند؟

ثالثا حضرتعالی که از فعالان سیاسی و به قول خودتان ازبزرگان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بوده اید به خوبی می دانید که حوادث سال64 شیراز در سطح اختلاف بین روحانیت این شهر قابل فهم نیست و باید ریشه عمیق تری برای آن یافت.
نیمه دوم سال 63 الی 64 دوره ای بحرانی و مقارن با زمانی است که قرار بود مرحوم آقای منتظری به قائم مقامی رهبری انتخاب شود و با مخالفت هائی که روحانیت با این انتخاب داشتند و بعدا معلوم شد که امام نیز موافق نبوده اند لازم بود پروژه ای پیاده شود که مخالفین مرعوب و منکوب شوند. اولین پروژه در سپاه کلید خورد و مطالبی که اخیرا مطرح شده نشان می دهد که چگونه طرفداران مرحوم آقای منتظری علیه فرمانده وقت سپاه وهمچنین نماینده امام در آن نهاد بلوا به راه انداختند تا آنجا که حضرت امام ناچار به مداخله شد وشهید فضل الله محلاتی با حمایت قاطع امام با این فتنه در سپاه تهران مقابله کرد و در سپاه فارس نیزآن شهید بزرگوارموضوع را مدیریت کرد. پروژه دوم نیزاحتمالا این بود که روحانیونی که شهامت مخالفت با این انتخاب را داشتند منکوب شوند. شعارهای برادران اغفال شده در نماز جمعه خرداد و تیر64 با مضمون " مرگ بر مخالف منتظری" قطعا بی معنا نبوده است. مرحوم منتظری نیز دقیقا چند روز پس از این ماجرا و درتیرماه همان سال در اجلاسیه خبرگان به قائم مقامی رهبری انتخاب شدند و جالب اینکه در ملاقات اعضای خبرگان با امام خمینی، ایشان یک کلام در رد و یا تایید این انتخاب نگفتند. بهتراست بیش از این وارد عمق موضوع نشویم و مطلب را به مورخین بسپاریم.

ادامه در پست بعد
@dralihaeri
155 viewsedited  08:07
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 11:06:40 بخش دوم

3- آنچه از کتاب خاطرات شما استنباط می شود این است که مرحوم حائری از جوانان انقلابی حمایت نمی کرده، مخالف دیدگاههای سوسیالیستی میرحسین موسوی بوده ، از انجمن حجتیه حمایت می نموده واز روحانیونی چون مرحوم پیشوا حمایت می کرده است. برخی از ادعاهای شما درست، برخی نادرست و برخی نیازمند به توضیح و تکمیل است.
اولا آیت الله حائری جزو پیشتازان انقلاب بودند و شاهد آن حبس طولانی و شکنجه ایشان است. هرچند قصد تقابل ندارم اما متذکر می شوم که مرحوم آقای نجابت حتی یک روز هم زندان نبودند و آقایان دستغیب نیز سابقه چندانی از زندان و شکنجه نداشته و فقط مدتی تبعید بوده اند. مرحوم حائری با تندروی به نام انقلابی گری مخالف بودند. با خلع لباس عده قابل توجهی از روحانیون شیراز در زمان حاکم شرعی آن کسی که خودتان بهتر می دانید مخالف بودند که کار به آنجا رسید که برخی از شاگردان واقعی حضرت امام به ایشان شکایت بردند و در نهایت از ادامه کار آن حاکم شرع جلوگیری شد. مرحوم حائری با سپردن عمده مسئولیتهای کلیدی به یک خاندان مخالف بودند.
با اقداماتی چون دعوت از مرحوم خلخالی به شیراز و اتفاقات دل خراش پس از آن مخالف بودند که مجتهد بزرگ بها الدین محلاتی رابه گریه درآورد و فرمود که "به نام اسلام هرچه بخواهند می کنند" و همه این صحنه سازی ها برای آن بود که مرحوم عندلیب که هم فکر دوستان شما نبود از سمت حاکم شرعی عزل شود. دوست قدیمی شما محسن کدیور به تفصیل به این موضوع پرداخته است که چگونه و چه کسانی و با چه اهدافی از این اقدام حمایت کردند و می توانید به کتاب ایشان مراجعه کنید و اگر مرحوم حائری به "دست از جا در رفته استان" اشاراتی داشته ناظربه همین تندروی ها ست که از سوی برخی جوانان به ظاهر انقلابی وبی تجربه و شاید اغفال شده و یا نفوذی و با سکوت و تایید بزرگانی از فارس انجام می شد. بسط موضوع بیش از این به صلاح نیست. خداوند از سر تقصیرات همه بگذرد.
ثانیا مرحوم حائری با دیدگاههای سوسیالیستی میرحسین موسوی، اصلاحات ارضی و به خطر انداختن امنیت اصل شرعی و قانونی مالکیت به نام مستضعف گرائی مخالف بود و جالب است که همان دوستانی که مدافع این دیدگاه بودند امروزه به این نتیجه رسیده اند که بسیاری ازآن اقدامات اشتباه بوده است وبه صراحت آن را ذکر می کنند. شخص شما نیز اشاراتی به این گونه موضوعات داشته اید و البته آن را از لوازم دوران اولیه انقلاب و گریز ناپذیرمی دانید که جای بحث دارد.
ثالثا برخلاف گفته شما آیت الله حائری با انجمن حجتیه موافق نبودند و مدارک آن قابل ارائه است اما ایشان با تصفیه حساب شخصی و سیاسی به نام مقابله با حجتیه و ایجاد شکاف و اختلاف بین متدینین تحت این عنوان مخالف بودند. مخالفت با حجتیه یک بحث است و تبدیل موضوع به حربه سیاسی برای حذف مخالفان بحثی دیگر. برای درک موضوع، به مواضع امروز هم جناح قدیمی خودتان یعنی جناب عمادالدین باقی در مورد کتاب مشهورش مراجعه کنید.
رابعا در مورد حمایت مرحوم حائری از مرحوم پیشوا راه انصاف را نرفته اید. خود بهتر می دانید که موضع مرحوم حائری این بود که اگر به فرض جناب پیشوا تخلفی کرده باید توسط مراجع قانونی بررسی و برخورد شود. آیا این موضع صحیح وشرعی آن مرحوم که سالها بعد توسط دوستان شما تحت عنوان" قانونگرائی" به شعارانتخاباتی تبدیل شد جای تحسین دارد یا سرزنش؟

ادامه در پست بعد
@dralihaeri
151 viewsedited  08:06
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 11:06:20 بخش اول

بسمه تعالی
برادر گرامی حضرت حجه الاسلام و المسلمین دکتر کاکائی ایده الله
سلام علیکم
پیرو انتشار کتاب " آن بیست و هشت سال " از سوی حضرتعالی در مورد دوران امامت جمعه مرحوم آیت الله حائری شیرازی و اطلاعیه آقای هادی هاشمی داماد مرحوم آیت الله منتظری و فایل صوتی آقای مشکین فام که همگی در پاسخ به یک پاراگراف خاطرات شهاب الدین حائری با عنوان " ارادت آفت سیاست" منتشر شدند لازم دانستیم در حد بضاعت واطلاعات مطالبی را به اطلاع حضرتعالی و عموم مردم برسانیم. هرچند تلاش می شودکه مصلحت انقلاب و روحانیت استان لحاظ گردد و موجب اختلاف و کدورت نشود.

1- قبل از هرچیز محتوای فایل صوتی جناب مشکین فام بیش از همه مورد تعجب است و انتظار می رفت که حضرتعالی که شخصیتی دانشمند هستید پاسخ مناسبی به آن می دادید. ایشان در آن فایل ضمن تایید تلویحی عتاب امام به مرحوم آقای نجابت در جریان وقایع 64قریب به این مضمون میگوید که "همان موقع خبر رسید که امام بر خود لرزیدند چرا که امام مانند بولدوزر بود و آقای نجابت مانند کوه و طبیعی است که بولدوزر اگربه کوه بخورد می لرزد". بعید است که استخفاف امام در برابر نجابت تا حد تشبیه به بولدوزر در برابر کوه مورد تایید جنابعالی و حضرات آقایان دستغیب باشد. گذشته از آن جناب مشکین فام میگوید که از مرحوم آقای نجابت سوال شد که با توجه به حدیث علما امتی افضل من انبیا بنی اسرائیل آیا امام خمینی از انبیا بنی اسرائیل بالاترند و ایشان پاسخ دادند که مگر خمینی آدم کشته؟ مگر خمینی الواح را بر زمین زده؟ و منظورشان اشاره به داستان حضرت موسی بوده . آن طور که ازاین بیانات درک می شود طبق نظر مرحوم نجابت امام خمینی از موسی کلیم الله نیز بالاتر است که اگر این دو موضوع را کنار هم بگذاریم که امام افضل از موسی است اما در برابرمرحوم آقای نجابت مانند بولدوزری در برابر کوه است، جایگاه مرحوم نجابت در ذهن شاگردان ایشان مشخص می شود، جایگاهی که چه بسا مورد قبول آن مرحوم نیز نبوده است چون ایشان شخصی متواضع بودند وهمین یک نکته که ناخودآگاه از ضمیر برون افتاده مطالبی که بین علما در مورد مبانی فکری هم فکران شما مطرح بود را مجددا به ذهن متبادر می سازد که فعلا مصلحت به بحث در مورد آن نیست.

2- جوابیه جناب هادی هاشمی داماد مرحوم آقای منتظری نیز جالب است و ایشان نظر مرحوم منتظری که تشکیل هیاتی مرکب از مرحوم حائری و آن دو شخص محترم دیگربرای امور مهم استان را انکار نمودند که در پاسخ ایشان متن نامه مرحوم منتظری منتشر شد. ارتباط بسیار حسنه آقایان دستغیب با مرحوم آقای منتظری بر کسی پوشیده نیست و در همین جریان نیز آن مرحوم با تشکیل این هیات عملا نماینده قانونی ولی فقیه را محدود و مقید به نظر دو بزرگوار دیگرنموده که قانونا و شرعا مسئولیتی در این امرنداشتند و طبیعی است که این پیشنهاد مورد قبول مرحوم حائری قرارنگرفت و ناگزیربه حضرت امام مراجعه وضمن تقدیم استعفا عرض کردند که "من استعفا می دهم اما منصب امامت جمعه نباید مخدوش شود" وحضرت امام نیز با تندی استعفا را رد و دستور به بازگشت به شیراز و ادامه فعالیت به همان روال سابق را می دهند. اقدام امام خمینی که ابتدا حل و فصل موضوع را به مرحوم آقای منتظری واگذار و سپس آن را از ایشان بازپس می گیرد نشانه دیدگاه امام نسبت به مرحوم آقای منتظری است که ایشان را برای حل مسائل یک استان هم توانا نمی دیده اند. این نکته نیز مدنظر قرار گیرد که پاسخ سریع و خلاف واقع جناب هادی هاشمی به خاطره شهاب حائری بایستی نشانه تداوم ارتباط دوستان شیرازی با بیت مرحوم آقای منتظری تلقی شود.

ادامه در پست بعد
@dralihaeri
159 viewsedited  08:06
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 15:03:24 ساختمان مصادره ای دفتر..

ساختمان بزرگ دفتر امام جمعه در فلکه ستاد در مرکز شهر واقع شده که سابقا خانه دکتر قربان، طبیب و مؤسس دو دانشگاه پزشکی وپهلوی در شیراز بود.
پس از انقلاب به عنوان وابستگی به خاندان پهلوی و عضو موثر فراماسونری، اموالش مصادره شد وقتی آبها از آسیاب افتاد پیگیر باز پس گیری اموالش شد. پدر کمکش کرد.
پی گیریها به رسیدگی مجدد حجه الاسلام نیری مسئول هیأت بررسی پرونده مصادره اموال منجر شد اما به علت عضویت مؤثر وی در فعالیت فراماسونری بر مصادره اموال وی صحه گذاشتتند.
بحمدالله خانه باغ ایشان در محله قصرالدشت به ایشان باز گردانده شد من گاه ایشان را در دفتر که خانه سابق اش بود دیده بودم پدر علی رغم مصادره ای بودن دفتر از ایشان اجازه گرفت و ایشان گفتند: با توجه به حسن نیت شما وکمک صادقانه به باز پس گیری بخشی از اموال تا زمانی که شما اینجا هستی راضیم.

بصورت کلی مصادره مال تنها در صورتی وجه شرعی و عقلی دارد که مال معین در اثر تضییع حق و غصب در دست کسی باشد و الا مجاز نیستیم چون کسی عضو فراماسونری بوده مال اش را بگیریم!

اگر عضویت در فراماسونری تنبیه دارد بایست فرد تنبیه شود چه ربطی به گرفتن اموالش دارد؟!
به قلم شهاب الدین حائری

به تازگی این مطلب منتشر شده...

با انتصاب آیت اله دژکام به عنوان امام جمعه شیراز ونمایندگی ولی فقیه دراستان وشبهه وی دربرگزاری نماز در خانه دکترقربان و پیگیری مجدانه سرانجام ۳سال پیش با فرزندش توافق و باپرداخت ۴۰میلیارد تومان از طرف ستاد اجرایی آن را خریداری وبادعوت وی به شاهچراغ دربرنامه تلویزیونی ازوی وپدرش تقدیر ودلجویی شد.

https://t.me/dralihaeri
443 viewsedited  12:03
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 12:39:09 4_5906851664442163840.pdf
نظر آیت‌الله حائری شیرازی ره در مورد انجمن حجتیه
https://t.me/dralihaeri
417 viewsedited  09:39
باز کردن / نظر دهید
2022-07-09 13:37:16
بالاخره صف پاکان و ناپاکان، جدا خواهد شد.
ازخبرنگاران اتریشی پیش من آمدند و سؤالاتشان رامطرح کردند.اولین سؤالشان این بود: دراین15سالی که از انقلاب گذشته،شاهدبرگشتن جوانان انقلاب هستید؟در واقع،ازمن می خواستن که این راتأیید کنم! گفتم من به شماتوضیح می دهم؛.انسان دو بخش دارد: بخشی که می خواهدمقتدرباشدو ازهمه بزند و ازهمه بِبَرَد وهمه راغارت کند؛وبخشی که می خواهدیک ذره به کسی تعدّی نکند.شما اروپایی ها،امریکایی ها،این بخشِ بزن-بخور را می‌بینید و آن بخش نزن-نَبَر را نمی‌بینید.شما،به جز هرزه ها هیچکس زیر چترتان و پرچمتان نخواهد ماندوما تمام پاکان جهان را، از چنگ شما بیرون می آوریم. ما با شما عالَم را قسمت می کنیم. پاکان عالم را از شما خواهیم گرفت و شما هرزه‌های ما را از ما خواهید گرفت؛ هرزه های ما برای شما و پاکان عالَم برای ما. اگردرعمق اروپا و آمریکا یا حتی در درون اسرائیل،پاکی هست،بالاخره از صفوف شما خارج خواهد شد و به ما خواهد پیوست؛ و اگر در درون خانه های ما، ناپاکی وجود داشته باشد، بالاخره از بین ما خارج خواهد شد و به شما خواهد پیوست. این قرار ما با شما .
آیت الله حائری شیرازی
https://t.me/dralihaeri
919 viewsedited  10:37
باز کردن / نظر دهید
2022-07-07 19:28:38 حکمیت

پدر در جایگاه خطیب جمعه ایستاده بود و در جواب همه فریادها یک جمله را تکرار میکرد

بفرمایید بفرمایید
متشکرم متشکرم
اجازه دهیدنماز را شروع کنیم..

این طرف نرده های حفاظت در جایگاه ویژه! بعضی معروفین ومعممین و صاحب منصبان نشسته بودند
من هم در همین قسمت برای در امان ماندن از ترکش مهر ودمپایی که چون گلوله به دیوار میخورد در زیر منبر معروف مرمر مسجد وکیل که از یک سنگ یکپارچه ساخته شده پناه گرفته نظاره گر ماجرا بودم ونگران پدر.

ایت الله جنتی که در محل ویژه مسئولین! برای انجام فریضه حضور داشت به پدر پیغام دادند بیایید پایین من بروم در جایگاه و دو کلمه با اینها صحبت کنم.

تا آقای جنتی آمد بالا و در جایگاه خطیب جمعه قرار گرفت، ناگهان همه صلوات فرستادند و یکصدا شعار دادند صل علی محمد یار امام خوش امد..

پس از چند لحظه به اشاره ایشان جمعیت ساکت شد.
اقای جنتی شروع به ملامت انها کرد و گفت من از طرف امام امدم و شما حرمت نماینده ویژه امام را هم نگه نداشتید و با عصبانیت افزود: امتحان بسیار بدی پس دادید ومن به امام گزارش خواهم داد.
سخن که به اینجا رسید ناگهان همان جمعیت صل علی محمد گو شعار دادند مرگ بر سازشکار
مرگ بر سازشکار...

امام حل مسئله شیراز را به عهده ایت الله منتظری گذاشت...

یکی دو روزی بود که خانوادگی آمده بودیم قم.
پدر از دفتر اقای منتظری در قم به منزل دایی ما آقاسید منیرالدین آمده و زنگ زدند به اقای رسولی محلاتی در بیت امام و ما وقع را توضیح دادند و اضافه کردند جایگاه نماینده امام بخاطر یک فرد که من باشم نباید لوث شود من استعفا میدهم و شما از امام بخواهید دیگری را معرفی کنند اما آن دیگری،اختیارات داشته باشد و جایگاه نماینده امام در استان حفظ شود.

قضیه این بود که قائم مقام رهبری ایت الله منتظری پدر ما را خواست و پس از جلساتی با ایشان و اقایان دستغیب به این جمع بندی رسید که نسبت به قضایا وتصمیم گیری های استان فارس یک شورای 5 نفره تصمیم بگیرد! در خصوص نماز جمعه هم بصورت چرخشی اقایان بخوانند.

این شورای 5 نفره عبارت بودند از اقایان سیدهاشم دستغیب فرزند شهید دستغیب وسیدعلی محمد دستغیب وسیدعلی اصغردستغیب که خواهرزاده های شهیددستغیب بودند و حجه الاسلام منتجب نیا که کاندیدای اقایان دستغیب بود و به مجلس راه یافته بود این 4 تن بعلاوه یک! که پدر ماباشد.
طبعا نتیجه چنین شورایی از قبل مشخص است.
پدر گفتند من نمیخواستم امضا کنم این توافق را، اما اقای منتظری به شوخی وخنده امضا را گرفت که قضیه ختم شود....

از دفتر امام به پدر اطلاع دادند که شما به شیراز برگردید و نتیجه حکمیت ایت الله را کان لم یکن حساب کنید وقتی اصرار پدر بر استعفا را به امام اطلاع دادند پیغام داده بودند این استعفا مثل فرار از جبهه است.
اینگونه شد که پدر به شیراز بازگشتند و به ادای تکلیف امامت جمعه کمافی السابق مشغول شدند.

از طرف دیگر برای اقایان دستغیب وقتی تنظیم شد تا خدمت امام برسند و گلایه ها و نظراتشان را بگویند.
ایت الله نجابت نیز در این ملاقات حضور داشتتد و بواسطه سن وسال ومحوریتی که در بین اقایان دستغیب داشتند ایشان در محضر امام سخن را اغاز کرده و در بین سخنان گفته بود اقای حائری مروج خوئی است....
به اینجا که رسید امام نگذاشته بودند ادامه دهد و عتاب کرده گفته بودند: این چه طرز سخن گفتن راجع به یک مرجع است! ... و به اعتراض اطاق را ترک نموده بودند.

این مجلس کوتاه! نارامی های شیراز را بالکل پایان داد.
عموی ما مرحوم ایت الله شیخ صدرالدین حائری از پدر ما بزرگتر بود و در قضایای انقلاب حضور فعال داشت و یک چشم ویک گوش خود را زیر شکنجه از دست داده بود.
روحانی مدیر و باهیبتی که معتمد مراجع تقلید بود و وجوهات بازاری ها بیشتر بدست ایشان می رسید و بین طلاب توزیع می گردید.
برایم نقل کردند که از بیت امام به من تماس گرفتند و گفتند به طلاب اقای نجابت دیگر شهریه من داده نشود!
ایشان گفتند من به بیت امام تماس گرفتم و پیغام دادم به امام سلام برسانید وبگویید: این طلبه ها اگر شما شهریه به ایشان ندهید مورد ملامت قرار میگیرند و ضربه روحی میخورند اجازه دهید شهریه که مال امام زمان است کمافی السابق مثل باقی طلاب به انها هم داده شود.
پیغام عموی ما را به امام داده بودند وایشان تاکید کرده بود هر مرجع مسئول نسبت به عمل خودش هست و شهریه من را ندهید!

بگذریم! در بین آقایان دستغیب اقای سیدعلی اصغر دستغیب از قبل انقلاب رابطه خوبی با پدر ما داشت و پس از قضایای سال 64 به درخواست پدر، گاه در نبود ایشان خطبه جمعه را میخواندند.
حال در سال 85 ایشان یکی از رقبای انتخاباتی پدر محسوب میشد اما به در خواست ما برای دفاع از پدر در مستند باغ شهری پاسخ مثبت دادند و در انتخابات از حرمت رقیب خود دفاع کردند...
به قلم شهاب الدین حائری

https://t.me/dralihaeri
626 viewsedited  16:28
باز کردن / نظر دهید
2022-07-06 07:34:45 ارادت آفت سیاست

از اول انقلاب وحتی پیش از انقلاب رقابت گاه پر تنشی بین دو طیف از روحانیون شیراز وجود داشت.
یک طرف ایت الله بهاء الدین محلاتی که از مراجع تقلیدی بود که مرجعیت ایت الله خمینی را امضا کردند تا از اعدام ایشان در سال 42 جلوگیری کنند.
علم و پارسایی ایشان زبانزد بود و پدر ما هم دروس سطح عالی را پیش ایشان خوانده بودند قوت درس ایشان به قدری بود که وقتی به قم رفتند میگفتند دروس سطح ایشان از دروس خارج دیگرانی قوی تر بود.
در طیف مقابل محور، شهید دستغیب بود مجتهدی عارف که امام راحل وی را معلم اخلاق ومهذِّب نفوس خواند، مجلس وعظ موثر و درسهای اخلاق گیرای وی در مسجد جامع عتیق هم مشتاقان بسیار داشت.
این رقابت طبعا قبل از انقلاب که هر دو طیف، دشمن مشترکی بنام ساواک وشاه داشتند چندان نمایان نمیشد اما پس از انقلاب اختلافات با معرفی شهید دستغیب به عنوان امام جمعه شیراز بروز وظهور یافت.
طرفداران ایت الله محلاتی توقع داشتند قبل از معرفی امام جمعه، امام راحل با مرجع تقلیدشان رایزنی میکرد خصوصا که نماز جمعه ای پیش از انقلاب در شیراز توسط یکی از علماء علاقه مند به ایت الله محلاتی اقامه میشد.

نشان به آن نشان که پس از منصوب شدن شهید دستغیب به امامت جمعه، یکی دو هفته دو نماز جمعه در شیراز خوانده شد!!

پس از شهادت ایت الله دستغیب، آقای شیخ محمدیزدی از جانب امام به شیراز آمد،با علماء رایزنی کرد تا پیشنهاد مشخصی به امام جهت نصب امام جمعه ارائه دهد نتیجه رایزنی ها شد یکی از دو نفر یعنی سیدعلیمحمد دستغیب یا محی الدین حائری شیرازی و پدر ما که از تابعین ایت الله محلاتی به حساب میامد توسط امام راحل به امامت جمعه منصوب شد.

رقابت کم کم به تنش بدل شد تا انجا که در سال 64 به بهانه تضعیف دولت میرحسین موسوی و ایت الله منتظری توسط اقای حائری، مریدان آقای سیدعلی محمد دستغیب چند هفته نماز جمعه را بهم زدند و با فرستادن طومارهایی به بیت امام خواستار جایگزین نمودن امام جمعه شدند.
پدر به سیستم اقتصاد دولتی مهندس موسوی انتقاد داشت وآنرا موجب ورشکستگی اقتصاد میدانست ایشان بواسطه دفاع از تولیدکنندگان که طبعا سرمایه دار بودند در آن زمان که اوج نگاه مارکسیستی به اقتصاد بود و انقلابیون بدنبال جامعه بی طبقه بودند البته از نوع توحیدی اش!! متهم به تضعیف دولت میشد.
اما نسبت به اقای منتظری بیشتر شانتاژ بود فی المثل اتهام پدر این بود که چرا دعا برای بقاء ایشان در انتهای سخنرانی ها نمیکند!!

آقایان دستغیب مرید ایت الله شیخ حسنعلی نجابت بودند وایشان به همراه شهیددستغیب از شاگردان عارف نامی مرحوم شیخ جواد انصاری همدانی بودند بصورت کلی کسانی که دست ارادت به کسی میدهد ومرید کسی میشوند، بعدا اگر خود استاد شدند از دیگران مطالبه ارادت میکنند این سیستم میگوید شخص بایست موسی وار بدنبال خضر خود بگردد و سپس مکلف به تبعیت بی چون وچراست اگر چه موسی نتوانست این ماموریت را انجام دهد!
تبعیت در اسلام بایست مورد تاییدعقل باشد به همین سبب تبعیت محض مختص معصوم است.

به زعم بنده مرید و مراد بازی آفت خطرناک سیاست ورزیست!

مرید شدن یعنی تعطیل عقل یعنی غیرمعصوم را در جایگاه معصوم قراردادن یعنی تغییر مدار ومعیار تشخیص حق وباطل.
وقتی عقل تضعیف شد خواب چند طلبه که مدعی اندشهید دستغیب به انها گفته از اوضاع شیراز ناراضی ام بها پیدا میکند البته به ضمیمه تایید استاد!!

نزدیکان ماجرا این خوابها را در بروز حوادث سال64 موثر میدانند حوادثی که ماهها جوّ شیراز را ملتهب نمود و مومنان را مقابل هم قرار داد.

امام!آقای جنتی را به شیراز فرستاد تا گزارشی از اوضاع به ایشان بدهد ایشان آمد و سخنان دو طرف وعلماء شهر و نهادهای ذی ربط را شنید.
جمعه سرنوشت فرا رسید بنده در این نماز جمعه حاضر بودم مسجد وکیل مملو از جمعیت بود اما چند صد جوان انقلابی صفوف جلو را اشغال کرده و شعار میدادند! تنها نرده های حفاظت و محافظان پرتعداد مانع رسیدن انها به جایگاه میشدند!

مسجد وکیل میراث عهد زندیه است سقف این مسجد وفضا به نحوی ساخته شده که خطیب براحتی بتواند صدای خود را به کل شبستان چندهزار متری برساند.
معماری خاصی که موجب پیچیدن صدا در فضا میشود در آن سالها که از بلندگو خبری نبوده تحسین برانگیز است.
حال با این توصیفات تصور کنید چندصدنفر یکصدا با همه توان، فریاد بزنند
مخالف منتظری مرگ برتو مرگ برتو
مخالف خط امام مرگ بر تو...
اوضاع عجیبی بود کم کم دمپایی ومهر بود که بسمت جایگاه پرتاب میشد...

به قلم شهاب الدین حائری
https://t.me/dralihaeri
447 viewsedited  04:34
باز کردن / نظر دهید