'مسابقه نویسندگی قلم برتر' شرکت کننده شماره: بسم الله ال | دانشجومعلمان عدالتخواه کرمان
"مسابقه نویسندگی قلم برتر"
شرکت کننده شماره:
بسم الله الرحمن الرحیم متن انتقادی آموزش و پرورش
سال هاست که فریاد می زند اما ، فریادش، گویی نهایت سکوت تلخی است که کسی آن را نمی شنود... یا تارهای صوتی حنجره اش نابود شده اند یا ، پنجره ی گوش های دیگران، بسته! ... مظلوم است! خیلی مظلوم است!... مظلومی که کسی نمی داند ظلم کننده به حقش، دقیقا چه کسی است؟! مظلومی که نامش " آموزش و پرورش " است ... می خواهند همچون بیماری، برخی اعضایش را پیوند بزنند و یا جان ببخشند... می خواهند معلمان را به جانش تزریق کنند ،اما ، معلم کم می آید!!! شتابان به دنبال معلم می گردند اما چه کسی می داند در این بحبوحه ی معلم یابی، چه کسی جان بخش حقیقی است و چه کسی ادعای جان بخشی دارد؟! این بار نفسش به شماره افتاده و خطوط دستگاه ،صاف و بی معنی شده اند ... ، خط قرمز هایی که نادیده گرفته شدند ...! و چه باید کرد جز آنکه جان بخشان حقیقی را بیابند تا روی همین خطوط صاف، مشق زندگانی بیاموزند ، و نه لزوما الف و ب را ! ، و ثمره ی آموختن مشق زندگی، ضربانی است که خط صاف را به چالش می کشاند... باید بگوئیم اندکی بیشتر تحمل کند ؛ برخی معلمان ، خود به تنهایی صدها جان فدا میکنند تا حال این بیمار بهتر شود ...اما چرا داروی خواب آور به او می دهید؟!... که خواب برود و بعد چندین سال ، همچون اصحاب کهف بیدار شده و تغییر ببیند؟! آن هم چگونه تغییری؟... ببیند که تربیت شدگانش، چون سکه دو رو شده اند و نه چون نان، پخته؟! ببیند که تربیت شدگانش، با دستان خود ، اموال و ارواح یکدیگر را چنگ میزنند ؟ و این چگونه چنگی است که نوای آن، فنای نسل آدمی است؟!... پیشنهاد می دهند تکانش بدهیم، تا دوباره بیدار شود ... هوشیار شود و هوشیار بپروراند؛ باید آرام آرام آماده اش کنیم تا تحولش بدهیم ؛ از تحول تعجب نکنید ! تحول ، غذای خوشمزه ی پیشنهادی برای اوست ... اما اکنون چگونه میشود به او غذای سنگین تحول داد در حالی که در جست و جوی قطره قطره آب است؟ در این شرایط، نوشیدن آب هم برای او دواست!... متخصصان زیادی را میدیدم که ادعای درمان حالش را داشتند ، و هنگامی که به نزدش می رفتند و می خواستند لیوان آبی به او بنوشانند ، اما پس از مدتی صدای شکستن لیوان به گوش میرسید.. و آب، پخش زمین میشد و هدر میرفت! قطعات شکسته نیز آسیب زننده به روح و جان معلمان و شاگردان... . و کاش می دانستند که این بیمار ، برای احیا، " اصلاح " میخواهد ؛ نه شوک ! شوک حقوق معلمان ، شوک بیمه معلمان ، شوک وضعیت روانی اخلاقی دانش آموزان ؛ او برای احیا شوک نمی خواهد! اصلاح میخواهد ؛ اصلاح ،بهترین سلاح حمله به آفات است ... راستی ، کاش " بودجه" را به نزدش ببرند... بودجه را خبر ندارم کیست و چیست و چه میکند، اما شنیده بودم که اگر بیاید ، همه چیز درست میشود. آموزش و پرورش برای هر کاری ، او را طلب میکرد و از نبودش، ناله ها میکرد . کاش میشد کاری کنیم که به نزدش برسد .... که اگر نرسد ، توان جمع کردن تلفات را نخواهیم داشت ! . به امید روزی که آموزش و پرورشمان ، سراپا شود و جای آنکه جان بگیرد، جان ببخشد...جان ها ببخشد!
نویسنده: فائزه گنجی گوهری آموزش ابتدایی باهنر #مسابقه_نویسندگی #قلم_برتر