Get Mystery Box with random crypto!

اقتصاد به زبان ساده

لوگوی کانال تلگرام eghtesaderooz — اقتصاد به زبان ساده
آدرس کانال: @eghtesaderooz
دسته بندی ها: تلگرام , اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 69.06K
توضیحات از کانال

***به قدیمی ترین کانال اقتصادی تلگرام خوش آمدید***
تبلیغات:
@managementskill
.

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 45

2021-02-21 20:55:16 اقتصاد به زبان ساده pinned Deleted message
17:55
باز کردن / نظر دهید
2021-02-16 21:38:01 اگر جنگ نمی‌شد، اقتصاد ایران شبیه کدام کشور بود؟

آیا ایران می‌توانست بهتر عمل کند؟

محمدی مهدی حاتمی
تجارت‌نیوز

آیا ایران می‌توانست بهتر از این عمل کند و امروز اقتصادی شکوفا‌تر داشته باشد؟ پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است و مستلزم در نظر گرفتن چیزی است که در فلسفه و منطق به آن «شرطی خلافِ واقع» (Counterfactual conditional) می‌گویند. مثال ساده و مرتبط به بحثِ «شرطی خلاف واقع» این است: «اگر چنین و چنان نمی‌شد، ایران اکنون دهمین اقتصاد بزرگ جهان بود.»

در بررسی وقایع تاریخی، سیاسی و اقتصادی، طرح چنین رویکردی بر خلاف اصول روش‌شناختی است. به بیان خیلی ساده، اینکه کسی بگوید اگر هیتلر در جنگ جهانی دوم شکست نمی‌خورد، حالا نیمی از اروپا در کنترل آلمان بود، احتمالا ارزشی از نظر علمی ندارد و بیشتر به کار داستان‌پردازی می‌خورَد.
با این همه، این قبیل پرسش‌ها همچنان ذهن را آزار می‌دهند. مثلا اینکه اگر جنگ میان ایران و عراق در نمی‌گرفت، یا اگر تحریم‌ها نبودند، اقتصاد ایران اکنون چقدر جلوتر یا عقب‌تر بود؟ از آن سو، اگر مثلا ایران از ادعای ارضی خود بر بحرین (در سال ۱۳۴۹) دست نمی‌کشید، اکنون وضعیت اقتصادی و ژئوپولتیک منطقه با واقعیتِ امروزین آن چه فرقی می‌داشت؟

پاسخ به این قبیل پرسش‌ها در فضای جدی و آکادمیک زیاد نیستند، اما نمونه‌هایی هم وجود دارند. محمدرضا فرزانگان، استاد کرسی اقتصاد خاورمیانه در مرکز پژوهش‌های خاورمیانه در دانشگاه «فیلیپس ماربورگ» در آلمان در یک پژوهش گسترده، «سرانه تولید ناخالص داخلیِ [اسمی]» (per capita Gross Domestic Product) ایران در سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸ میلادی را بررسی کرده و در واقع تاثیر وقوع جنگ و انقلاب بر اقتصاد ایران در طول این یک دهه را محاسبه کرده است. اما این پژوهش چه می‌گوید؟
فرزانگان، استاد کرسی اقتصاد خاورمیانه: در فاصله سال‌های ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۶ درآمد سرانه سالانه از دست رفته هر ایرانی به طور متوسط حدود ۳ هزار دلار بوده که با در نظر گرفتن متوسط جمعیت ۴۴ میلیون نفری در آن دوره، تولید ناخالص داخلی از دست رفته ایران در این مدت به حدود ۱٫۵ تریلیون دلار می‌رسد. بیش از ۲ برابر هزینه‌های تخمینی جنگ.

اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
3.7K views18:38
باز کردن / نظر دهید
2021-02-16 20:34:01 «شاخص برابری قدرت خرید»: چه کسی ارزان‌تر تولید می‌کند؟

با این همه، «تولید ناخالص داخلی» شاخص دقیقی نیست و بسیاری واقعیت‌ها را به درستی نشان نمی‌دهد. مثلا اینکه کارِ بدونِ مزد (توسط زنان خانه‌دار یا در فعالیت‌های داوطلبانه) را بازتاب نمی‌دهد و کاری هم به قیمت‌های واقعیِ کالاها و خدمات در اقتصادها ندارد.
جایگاه کشورها در مقایسه میانِ تولید ناخالص داخلی آنها با جمعیت‌شان همخوانی دارد. یعنی اگر قدرت همه اقتصادهای جهان را یکسان فرض کنیم، چین باید نخستن اقتصاد بزرگ جهان باشد؛ هند باید در جایگاه دوم بایستد و آمریکا هم باید جایگاه سوم را اشغال کند. ایران هم باید هفدهمین اقتصاد بزرگ جهان باشد.
شاخص دیگری که می‌تواند به کمک توضیح بهتر مقایسه‌ها بر مبنای «تولید ناخالص داخلی» بیاید، «شاخص برابری قدرت خرید» (موسوم به PPP) است. این در واقع همان شاخص GDP است که با در نظر گرفتن قیمت‌ها، به نحوی اصلاح شده است.

به عنوان نمونه، ممکن است یک بطری نوشابه در اقتصاد «الف»، ارزان‌تر از همین کالا در اقتصاد «ب» تولید شود، حال آنکه این موضوع در محاسبه تولید ناخالص داخلی به صورت اسمی (nominal) منعکس نمی‌شود. به این ترتیب، ارزش تولید شده در اقتصادهای مختلف جهان با استفاده از «شاخص برابری قدرت خرید» در واقع «یک دست» می‌شود. از طرفی، تقسیم «تولید ناخالص داخلی» بر جمعیت یک کشور، «درآمد سرانه» شهروندان آن کشور را نشان می‌دهد و اگر از «شاخص برابری قدرت خرید» استفاده کنیم، «درآمد سرانه بر اساس شاخص برابری قدرت خرید» به دست می‌آید.

با در نظر گرفتن «شاخص برابری قدرت خرید» به جای «شاخص تولید ناخالص داخلی»، جایگاه اقتصاد ایران بهبود پیدا می‌کند. بر این اساس، برآوردهای صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۲۰ نشان می‌دهد که چین با تولید حدود ۲۷ تریلیون دلار کالا و خدمات در این سال بر حسب «شاخص برابری قدرت خرید»، از آمریکا با حدود ۲۰ تریلیون دلار پیشی گرفته است.

در این رتبه‌بندی هند سوم است وکره‌جنوبی و ترکیه، به ترتیب با ۲٫۳ تریلیون دلار و ۲٫۲ تریلیون دلار، در جایگاه‌های دوازدهم و سیزدهم قرار گرفته‌اند. عربستان سعودی با تولید حدود ۱٫۸ تریلیون دلار در جایگاه پانزدهم و ایران نیز با تولید حدود ۱٫۴ تریلیون دلار در جایگاه نوزدهم جهان قرار می‌گیرد. در واقع، ایران به جایگاه واقعی خود بر اساس جمعیتش نزدیک می‌شود، در حالی که همچنان ضعیف‌تر از کشورهایی با جمعیت مشابه و گاه کمتر (کره‌جنوبی، ترکیه و عربستان سعودی) عمل کرده است.

اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
2.9K views17:34
باز کردن / نظر دهید
2021-02-16 19:29:27
عضویت در تیم ثروت‌اندوزی با ۵۰ درصد تخفیف

سود حداقل 50 درصدی در هفته دریافت کنید

تا جمعه می‌توانید برای اولین بار با ۵۰ درصد تخفیف عضو تیم شوید.

با بیش از 50 هزار عضو و رضایت 92 درصدی
6 ماه گارانتی
6 ماه پشتیبانی رایگان

با عضویت در تیم میتوانید در عرض یکسال حداقل ارزدیجیتال خود را ده برابر کنید!

برای عضویت در این تیم وارد لینک شوید
https://bitn.ir/3BcoN
2.4K views16:29
باز کردن / نظر دهید
2021-02-16 19:00:01 اگر جنگ نمی‌شد، اقتصاد ایران شبیه کدام کشور بود؟
«تولید ناخالص داخلی»: چه کسی چقدر تولید می‌کند؟
تجارت‌نیوز
محمدی مهدی حاتمی

نخستین شاخص برای مقایسه قدرت اقتصادهای جهان با یکدیگر، شاخص «تولید ناخالص داخلی» (GDP) است. به‌صورت ساده، «تولید ناخالص داخلی» در یک اقتصاد، معادل با ارزش تمام محصولات و خدمات نهایی تولید شده توسط واحدهای اقتصادی درون مرزهای یک کشور در یک دوره زمانی معین (سالانه یا فصلی) است.

به عنوان مثال، تمام نفتی که ایران تولید می‌کند، تمام محصولات معدنی و فولادی که صادر می‌شود و تمام میوه‌هایی که من و شما از مغازه‌ها می‌خریم، در محاسبه تولید «ناخالص داخلی ایران» تاثیر دارند. واضح است که هر چه حجم کالاها و خدماتی که در طول یک سال تولید و ارائه می‌شوند بیشتر باشد، اقتصادِ موردِ بررسی قدرتمندتر بوده و «تولید ناخالص داخلی» بالاتری دارد.
۵ دهه قبل، درآمد سرانه ایرانی‌ها بسیار بالاتر از درآمد سرانه شهروندان کشوری مانند ترکیه بود، اما امروز تقریبا به اندازه نصف درآمد شهروندان ترکیه‌ای رسیده است.

از آن‌ سو، هر چه جمعیت یک کشور بیشتر باشد، هر چه نرخ شهرنشینی و به دنبال آن میزان مصرف شهروندان بالاتر باشد و هر چه تنوع کالاها و خدمات تولیدی در یک اقتصاد بیشتر باشد، تولید ناخالص داخلی آن هم بالاتر است.
به صورت طبیعی، جایگاه کشورها در مقایسه میانِ تولید ناخالص داخلی آنها با جمعیت‌شان همخوانی دارد. یعنی اگر قدرت همه اقتصادهای جهان را یکسان فرض کنیم، چین باید نخستن اقتصاد بزرگ جهان باشد؛ هند باید در جایگاه دوم بایستد و آمریکا هم باید جایگاه سوم را اشغال کند. ایران هم باید هفدهمین اقتصاد بزرگ جهان باشد. اما واقعا این طور نیست.

چین هنوز در کسب جایگاه نخست دنیا از منظر «تولید ناخالص داخلی» با آمریکا در کشاکش است و هنوز نتوانسته جای آمریکا را بگیرد. عملکرد اقتصاد آمریکا از این نظر در بیش از یک قرن اخیر حیرت‌آور بوده است. هند احتمالاً در یک دهه آینده جایگاه سوم (و نه دوم) را از آن خود می‌کند و البته ایران، از آنچه باید باشد عقب‌تر است.

کره‌جنوبی با تولید حدود ۱٫۷ تریلیون دلار، دوازدهمین کشور در جهان از نظر تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۹ بوده است. عربستان سعودی هم با حدود ۷۹۲ میلیارد دلار در جایگاه هجدهم ایستاده و ترکیه با حدود ۷۶۱ میلیارد دلار در جایگاه نوزدهم. ایران با ۴۵۸ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۹، رتبه بیست‌وپنجم را از آن خود کرده است. (داده‌های سال ۲۰۲۰ را می‌توان به خاطر همه‌گیریِ کرونا و تاثیرات خاص آن کنار گذاشت.)

به این ترتیب، تنها بر مبنای جمعیت، اگر همه شرایط را ثابت فرض کنیم (یعنی همه کشورها تولیدات یکسانی از منظر ارزش و نوع داشته باشند و البته فرض‌هایی دیگر)، ایران بر مبنای جمعیت خود (حدود ۸۳ میلیون نفر) باید هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان باشد. ترکیه (با جمعیت ۸۴ میلیون نفری) باید در جایگاه هفدهم، کره‌جنوبی (با جمعیت ۵۱ میلیون نفری) باید در جایگاه بیست‌وهشتم و عربستان سعودی (با جمعیت ۳۵ میلیون نفری) باید در جایگاه چهل‌ویکم قرار بگیرد.

اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
2.5K views16:00
باز کردن / نظر دهید
2021-02-16 18:46:38 اگر جنگ نمی‌شد، اقتصاد ایران شبیه کدام کشور بود؟

محمدی مهدی حاتمی
تجارت‌نیوز

اقتصادها را چگونه می‌توان با هم مقایسه کرد و دشوارتر از آن، اقتصاد یک کشور در دوره‌های زمانی مختلف را چگونه می‌توان به رویدادهای خاص تاریخی (مثل انقلاب‌ها، جنگ‌ها، کودتاها و امثال این‌ها) در همان کشورها مرتبط کرد؟

یک پرسش دشوارتر؛ آیا اقتصاد می‌تواند بگوید که اگر «فلان» رخداد خاص تاریخی به وقوع نمی‌پیوست، امروز وضعیت با آنچه در واقع هست، چه تفاوتی می‌داشت؟ تجارت‌نیوز، در این نوشته به این پرسش پاسخ می‌دهد که اگر جنگی میان ایران و عراق در نمی‌گرفت، اقتصاد ایران امروز کجا می‌ایستاد؟

اقتصاد ایران در یک دهه اخیر با تنگ‌تر شدن حلقه تحریم‌ها، بیش از هر زمان دیگری تحت فشار بوده و از ابتدای دهه ۱۳۹۰ تاکنون، حدود ۲۰ درصد کوچک‌تر شده است.

از طرف دیگر ۵ دهه قبل، درآمد سرانه ایرانی‌ها بسیار بالاتر از درآمد سرانه شهروندان کشوری مانند ترکیه بود، اما امروز تقریبا به اندازه نصف درآمد شهروندان ترکیه‌ای رسیده است. اما چگونه و بر چه اساسی می‌توان به شکلی علمی، وضعیت اقتصادی کشورها را با هم مقایسه کرد و مهم‌تر از آن، وزن رخدادهایی خاص مانند وقوع جنگ را بر اقتصادها در نظر گرفت؟

اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
2.5K views15:46
باز کردن / نظر دهید
2021-02-16 15:49:55 روایت تلخ بازار سهام در یک سالی که گذشت!

دکتر حامد قدوسی

شاخص بازار سهام تهران یک سال پیش حدود ۵۰۰کا بود، ظرف شش ماه، چهار برابر شد و به ۲۰۰۰کا رسید و الان حدود ۱۲۰۰کا است. یک سال گذشته را مروری کنیم: در این مدت گفتیم: ۱) سرمایه‌گذاری مستقیم در بازار سهام برای عموم شهروندان عاقلانه نیست. ۲) بازار سهام منطقا نمی‌تواند همه جامعه را پول‌دار کند. ۳) ریسک‌های بازار سهام را نباید از سرمایه‌گذار پنهان کرد. ۴) دولت نمی‌تواند و نباید راجع به قیمت‌های آینده بازار سهام حرف بزند و به مردم اطمینان بدهد. ۵) دولت نباید ذینفع بازار سرمایه بشود و در قیمت‌ها دخالت کند. ۶) مجموع «سودهای مازاد» بازار ثانویه نهایتا جمع صفر است. ۷) بین رشد اسمی و حقیقی باید فرق گذاشت و دقت کرد (برای نمونه‌هایی از این هشدارها مثلا این‌جا و این‌جا و تحلیل‌های علمی بازار این‌جا و این‌جا را ببینید.)

روی طرح بحث «جمع صفر در بازار ثانویه» هم تمرکز کردیم و فکر کنم تا حدی هم موفق شدیم این موضوع را در فضای عمومی جا بیندازیم که جمع سود و زیان‌های «معاملات بازار ثانویه» نهایتا صفر (پس از کسر کارمزد، حتی منفی) است و نمی‌تواند همه را خیلی پول‌دار کند چون جمع کلش نهایتا در حد بازده واقعی بازار است. مصداقش را هم در همین افت و خیز شاخص و توزیع سود و زیان افراد مختلف در این یک سال می‌بینیم. طبعا طرح این موضوع که بازار مالی به خودی خود و مستقل از بخش حقیقی اقتصاد ظرفیت محدودی برای ایجاد رفاه دارد، به کام کسانی که از داغ بودن این بازار سود می‌بردند و مدعی «سودهای نجومی برای همه» بودند نبود.

متاسفانه تا وقتی اول مهمانی بود و همه سرخوش یک رشد موقت بودند، کم‌تر دقت می‌شد که قیمت دارایی‌ها در طول زمان نهایتا از یک منطق اقتصادی پیروی می‌کند و دل‌بخواهی و نامحدود نیست. از دولتی تا صندوق‌گردان و به اصطلاح فعال بازار سرمایه و کنتراتچی روابط‌عمومی و نوسان‌گیر و کانال‌های زرد و سیگنال‌فروش و ... به این حرف‌ها تاختند و مدعی شدند که: «شما تجربه ندارید! همه می‌توانند در بازار سهام پول‌دار شوند! ما به شما نشان می‌دهیم!»

فضا چنان بود که حتی برخی هم‌کاران اقتصاددان هم در آن زمان همراه جریان شدند و مشغول معرفی به اصطلاح سهام ارزنده و توصیه این‌که چه بخریم و چه نخریم و چه طور پول‌دار شویم شدند. همان موقع به ایشان انتقاد کردم و عرض کردم شان و موقعیت اقتصاددانی که باید مراقب منافع کل آحاد جامعه و نگران رشد و بهره‌وری اقتصاد و توزیع درآمد و فقر و ... باشد، باید یک درجه بالاتر از این باشد که خود را ذینفع مستقیم توصیه‌های خرید و فروش فملی و بملی کند وگرنه توانایی خود برای ارائه تحلیل بی‌طرفانه و انتقادی را نقض می‌کند. تصور می‌کنم به کام برخی دوستان گرامی خوش نیامد.

خلاصه این‌که، نتیجه آن حرف‌ها و ادعاهای بدون مبنا، آن درک نادرست و ناقص از رفتار بازار دارایی، و آن فضای هیجانی این شد که بخشی از مردم عزیز به امید گشایشی در این شرایط رکود تورمی اقتصاد، اندک سرمایه‌شان را بیاورند در بازار سهام و به اصطلاح به «آخر مهمانی» برسند و در «اوج» بخرند که نهایتا پول‌شان به جیب «زرنگ‌های بازار» و «دولت» و «رانت‌داران و متصلان» و «کارگزاری‌ها و سبدگردان‌ها» و «سیگنال‌فروش‌ها» و ... برود. پدیده تلخی که اگر توصیه‌ها و تحلیل‌ها شنیده می‌شد شاید زودتر قابل پیش‌گیری بود.

تجربه پارسال یک نکته را هم نشان داد و آن این‌‌که «چارچوب نظری و علمی درست که به موضوع از سطحی بالاتر و مجردتر نگاه می‌کند» باطل‌سحر خیلی تبلیغات و ادعاهای بی‌مبنا و تجربه‌های انفرادی و موضعی است و توخالی بودن خیلی از ادعاها را نشان می‌دهد. عجیب هم نیست که افراد و جریاناتی که حتی در فهم برخی از ساده‌ترین و مقدماتی‌ترین مفاهیم و استدلال‌‌های اقتصاد مالی مشکل دارند ولی در این بلبشو اسم خود را «کارشناس بازار سرمایه!» گذاشته‌اند، از این دست تحلیل‌ها ناراحت باشند و حتی نتوانند عصبانیت خود را از توجه مخاطبان آگاه به مباحث علمی پنهان کنند. متاسفانه وقتی با روشن و شفاف‌تر شدن منطق بازار، منافع خود را در خطر می‌ببینند برای حفظ آن دست به بی‌اخلاقی و داستان‌سرایی هم می‌زنند. ولی خب در جواب‌شان فقط باید آن شعر قدیمی اکتفا کرد که «... نه جولانگه تو است // عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری». همان طور که چند ماه قبل هم در تلاش مشابهی رسوایی خنده‌داری به بار آوردند و برای چند هفته مضحکه خاص و عام شدند :))

تجربه تلخ یک سال قبل بازار سهام در ایران را باید مفصل و دقیق و انتقادی بررسی کرد تا از آن درس بگیریم و شاید تکرار نکنیم. این کف‌ها و هیجانات می‌گذرد و ما می‌مانیم و بخش حقیقی و واقعی اقتصاد که باید رشد کند و از این وضعیت بیرون بیاید تا معاش و رفاه مردم عزیز ما به مسیر درستش برگردد.

اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
3.2K views12:49
باز کردن / نظر دهید
2021-02-16 10:38:47
گروه مطالعات سرمایه‌گذاری‌های صنعتی
فراخوان جذب سرمایه‌گذار

بزرگترین طرح فرانچایز کشور
در حوزه مراکز تخصصی زیبایی
حداقل سرمایه‌گذاری ۸.۵ میلیارد تومان
دوره انتظاری بازگشت سرمایه ۲ سال
نرخ انتظاری بازگشت سرمایه ۱۰۵٪
سرمایه‌گذاری مطمئن با پشتیبانی کامل


اطلاعات بیشتر و تماس:
https://b2n.ir/hwo12

.
3.0K viewsedited  07:38
باز کردن / نظر دهید
2021-02-14 15:41:01
اقتصاد سیاسی تورم

فهم این موضوع که بدون رشد نقدینگی بالا امکان ایجاد و تداوم تورم وجود ندارد، کم‌کم در حال تبدیل شدن به دانش عمومی است و در آن صورت نیاز به این نیست که يك اقتصاددان برجسته بگوید رشد نقدینگی عامل تورم است. اما آنچه نیاز به تحلیل دارد و همچنان درك ناقص از آن به شدت رایج است، چگونگی رشد نقدینگی و رشد درونزای نقدینگی و اقتصاد سیاسی ورای رشد بالای نقدینگی است. متاسفانه اقتصاددانان در ایران بیش از حد متمرکز بر این بوده اند که تکرار کنند رشد نقدینگی عامل تورم است و حداکثر تلاشی که کرده اند تا ریشه رشد نقدینگی را شناسایی کنند به عامل کسری بودجه اشاره کرده اند. این در حالی است که در دهه ۱۳۶۰ کسری بودجه عامل اصلی رشد پایه پولی و نقدینگی بود و تورم ایجاد نشد و در دهه ۱۳۵۰ و ۱۳۸۰ کسری بودجه نقش با اهمیتی در رشد پایه پولی و نقدینگی نداشت اما تورم بالا وجود داشت. بدون تمرکز بر اقتصاد سیاسی رشد درونزای نقدینگی هیچگاه قادر به خاتمه تورم نخواهیم بود. اینکه فقط اصرار کنیم که رشد نقدینگی عامل تورم است مانند این است که تکرار کنیم علت احساس گرما، گرم بودن هوا است.
تیموررحمانی

اقتصاد به زبان ساده
@eghtesaderooz
4.5K views12:41
باز کردن / نظر دهید
2021-02-13 21:22:55 #استخدام فوری سراسری
استخدام جدید در بیمارستان های سراسر کشور و مراکز دولتی در دی ماه و بهمن ماه 99

کارجویان گرامی که حداقل مدرک تحصیلی دیپلم به بالا را دارا هستند، حداقل سن ۱۸ و حداکثر سن ۳۵ را دارا هستند، می‌توانند در این مرحله از ثبت نام شرکت نمایند.

استخدام پرستاری، خدماتی، مهندسی، کارگر، کارشناس، امور دفتری ، فناوری اطلاعات ، بازاریاب و فروشنده، امور مالی و حسابداری

رشته‌های مورد نظر در سامانه قرار گرفته برای اطلاع از رشته‌ها می‌توانید در هنگام پر کردن فرم رشته تحصیلی خود را انتخاب نمایید اگر رشته تحصیلی شما در فرم نبود از ثبت نام انصراف دهید

تا تکمیل ظرفیت امکان ثبت نام وجود دارد

برای دریافت فرم و اطلاع بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایید



https://asanestekhdam.com/agahi/1941/
سلام آقای مدیر کانال علوم بانکی
آگهی فوق را شما بدون بررسی و واقعی بودن آن در کانال خود آگهی نموده اید و بعد از پی بردن به دروغی بودن سایت مذکور آن را حذف نموده اید متاسفانه این عمل نا آگاهانه شما باعث ضرر مادی برای من و شاید هزاران نفر گردیده و شاید تبعات بعدی نیز بدنبال داشته باشد.ما چاره ای جز اقدام علیه شما نداریم. و شما را به پاسخگویی به اینجانب مکلف میکنم.
4.5K views18:22
باز کردن / نظر دهید