Get Mystery Box with random crypto!

‌‌ روایت در گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید | عرفان نظرآهاری

‌‌ روایت در

گفت پیغمبر که چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری

من اما سال هاست که بیش از سه بار دری را نمی کوبم. من از در کوبیدن های بسیار بیزارم، از انتظارهای بیهوده و آرزوهای عبث و از دل بستن به اینکه روزی قرار است سری عاقبت از دری به در آید.
من عاقبت را در آینه اینک تماشا می کنم.
چاره گری را دوستتر می دارم تا چشم انتظاری را.
کلید ساختن برایم زیباتر است تا کوبیدن در.
اگر دری بسته است. اگر قفل است و کلیدی هم نیست، می روم تا دری دیگر و شاید درهایی دورتر.
و اگر هیچ دری نبود و همه جا دیوار بود، روی دیوارها روزن می سازم. من از رخنه کردن روی سختی و سیاهی دیوارها خوش‌تر می شوم تا در کوفتن های بی عاقبت.

دل کندن از سری که پشت در است، نخستین معجزه گشایش است. آزادی از همین دریچه می وزد از اینکه چشمت به سری که پشت دری است، نباشد؛ آن هنگام که دل کندی، دست‌هایت به غیر از کوبیدن در، کاری دیگر خواهد کرد.

به جای چشم دوختن به سری که پشت در است، دست بر گردن خویش بگذار و ببین آیا سری بر آن هست یا نه؟ اگر سری بود شادمان باش که همین برایت کافی است تا بتوانی درها را بگشایی و اگر سری نداشتی بدان که هیچ سر دیگری پشت هیچ در دیگری ، بی سری تو را جبران نمی کند، بیهوده برای سری دری را مکوب.

دست بردار از در کوفتن، دیگر چشم انتظار سری مباش، خودسر باش.

#عرفان_نظرآهاری
#دست_بکش_از_در_کوفتن_های_بیهوده
#مراکش_شفشاون

@erfannazarahari