Get Mystery Box with random crypto!

چپ‌وراست و مسلمان‌وکافر همیشه هر مقاومتی را در ذیل گفتمان دفاع | Eyvaz Taha | ایواز طاها | eyvaz.org

چپ‌وراست و مسلمان‌وکافر همیشه هر مقاومتی را در ذیل گفتمان دفاع، ایثار، فداکاری، شجاعت، شهادت و اینجور چیزها گنجانده‌اند. همیشه از راکت‌پراکنی پرهزینه‌ی حماس به وجد آمده‌اند. برای ایستادگی مادورو در مقابل امریکای جهانخوار، که به فلاکت اقتصادی مردم ونزوئلا انجامیده، هورا کشیده‌اند. اما در اوکراین طرفدار تسلیم و مماشات با اشغالگر شده‌اند.

اگر زلنسکی تسلیم می‌شد، اوکراین نیز همان روز اول تسلیم شده بود. و اگر اوکراین تسلیم می‌شد نامزدهای بعدیِ تسلیم‌شدن گرجستان، آذربایجان، مولداوی و فنلاند بودند. چنین نشد و پی‌آمدهای مقاومت اوکراین به سرعت جنبه‌ی منطقه‌ای و بین‌المللی یافت. برای مثال توفیق نسبی اوکراین، موجب شادمانی در باکو، تفلیس، آستانه و کیشینف (پایتخت مولداوی) و بسیاری از همسایگان روسیه شد، چرا که همه‌ی اینها در معرض زورگویی روسیه‌ بوده‌اند. اینک کشورهای حوزه قفقاز، آسیای میانه، بالتیک و اسکاندیناوی با یک روسیه‌ی ضعیفتر از پیش طرف‌اند و بیگمان آزادی عمل بیشتری در سیاست‌های دفاعی و خارجی‌شان خواهند داشت.

۵- اوکراین می‌خواهد در آینده عضو ناتو شود و برای جلوگیری از چنین احتمالی است که پوتین جنگی با ابعاد فاجعه‌آمیز به راه انداخته. یعنی هر کشوری به صرف داشتن یک ارتش بزرگ هر وقت اراده‌ی ملتی را نپسندید می‌تواند به آنجا حمله کند. به علاوه، هواداران افراطی راست‌وچپِ پوتین می‌گویند غرب پوتین را تحریک کرده است. اگر پوتین چنان کله‌خری است که با تحریک دیگران ملتی را به خاک‌وخون می‌کشد پس در رأس کشور بزرگی مثل روسیه چه می‌کند؟ به گمان ما رهبری که کنترل خود را در دست ندارد نباید کلید سلاح‌های هسته‌ای را در دست داشته باشد. حمل کیف سلاح‌های هسته‌ای توسط دستیار پوتین در مراسم دفن ژیرینووسکی نیز نشان می‌دهد پوتین تا چه اندازه عصبی و خطرناک شده است.

به علاوه، پوتین برای توجیه جنگ کنونی از نازیسم می‌گوید؛ کشتار و ویرانی‌ را عملیات نجیبانه می‌نامد؛ از امنیت روسیه و از اهداف شرافتمندانه حرف می‌زند. نکته همین جاست. سخن‌گفتن از نازیسم و شرافت توسط دیکتاتور خشنی که جنبه‌های فاشیستی حکمرانی‌اش قابل کتمان نیست، طنز تلخی است. پوتین کنترل رسانه‌ها را در دست گرفته، مانع بال‌وپرگیری نهادهای دموکراتیک گشته، با انواع ترفندها ریاست جمهوری‌اش را مادام‌العمر کرده، منابع عظیم ثروت را در اختیار یک الیگارش فاسد نهاده، مخالفانش را قلع‌وقمع کرده، و توسعه‌طلبانه بخش‌هایی از گرجستان و اوکراین را به خاک روسیه ضمیمه کرده است. وی با اینهمه رفتارهای فاشیستی چگونه می‌تواند از نازیسم سخن بگوید؟ پوتین به بهانه‌ی سرکوب یک گروه کوچک افراطی، زیرساخت‌های اوکراین را درهم کوبیده، بیش از ده میلیون نفر را از خانه و کاشانه‌شان آواره کرده، در بوچا، ماریوپول، خارکیف و ایرپین قتل عام به راه انداخته، و شهرها را به ویرانه مبدل ساخته است.

در واقع مشکل اصلی پوتین امنیت نیست، دموکراسی است. پوتین می‌داند که گسترش دموکراسی در کشورهای پیرامونی ریاست مادام‌العمرش را بی‌وجه خواهد کرد. همانگونه که یوشکا فیشر می‌گوید «دموکراسی... در اوکراین که به خوبی کار کند، حکومت استبدادی پوتین را به خطر می‌اندازد. مردم روسیه از خود و رهبرانشان می‌پرسند "چرا ما نه؟" پوتین پاسخ خوبی برای آنها نخواهد داشت و خودش این را می‌داند. به همین دلیل است که روسیه امروز در اوکراین است.»

@eyvaztaha