اشعار زیبا و شعرهای عاشقانه

2021-07-03 11:38:38 آسودگی از محن ندارد مادر
آسایش جان و تن ندارد مادر

دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش
ورنه غم خویشتن ندارد مادر

(رهی معیری)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-07-01 10:36:52 با یار ز نیک و بد نمی‌باید گفت
هر شب بیتی دو صد نمی‌باید گفت

او عاشق و من عاشق و این مشکلتر
کم قصه‌ی او و خود نمی‌باید گفت

(اوحدی مراغه‌ای)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-07-01 10:36:49 ای دوست دل از جفای دشمن درکش
با روی نکو شراب روشن درکش

با اهل هنر گوی گریبان بگشای
وز نااهلان تمام دامن درکش

(حافظ) 
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-30 13:06:33 دلم آشفته آن مایه ناز است هنوز
مرغ پر سوخته در پنجه‌ باز است هنوز

جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسید
دل به جان آمد و او بر سر ناز است هنوز

گر چه بیگانه ز خود گشتم و دیوانه ز عشق
یار عاشق کش و بیگانه نواز است هنوز

خاک گردیدم و بر آتش من آب نزد
غافل از حسرت ارباب نیاز است هنوز

گرچه هر لحظه مدد می دهدم چشم پر آب
دل سودا زده در سوز و گداز است هنوز

همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع
قصه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز

(عماد خراسانی)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-30 13:06:29 دردی است درد عشق که درمان پذیر نیست
از جان گزیر هست و ز جانان گزیر نیست

گفتا به روزگار بیابی وصال ما
منت پذیرم ارچه مرا دل‌پذیر نیست

دل بر امید وعده‌ی او چون توان نهاد
چون عمر پایدار و فلک دستگیر نیست

بی‌کار ماند شست غم او که بر دلم
از بس که زخم هست دگر جای تیر نیست

خود پرده‌ام دراندم و خود گویدم که هان
خاقانیا خموش که جای نفیر نیست

اندر جهان چنان که جهان است در جهان
او را به هر صف که بجویی نظیر نیست

(خاقانی)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-29 18:18:34 ﮔﺮ ﮔﻨﺎﻫﻢ ﺳﺨﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭﺳﺖ ﺭﺣﻤﺖ ﻧﯿﺰ ﻫﺴﺖ
ﺑﺮ ﮔﻨﺎﻩ ﺳﺨﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭﻡ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﺒﺨﺶ

ﭼﻮﻥ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﺎﺭ ﺑﺪﺭﻓﺘﺎﺭ ﻧﺎﺩﺍﻧﺎﻥ ﺗﻮﯾﯽ
ﺑﺮ ﻣﻦ ﻧﺎﺩﺍﻥ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﻡ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﺒﺨﺶ

ﻣﺎﯾﻪﺩﺍﺭﺍﻥ ﻧﻘﺪ ﺭﻭﺯ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﺯﺁﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ
ﺑﯽ ﺯﺭ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻭ ﺑﺎﺯﺍﺭﻡ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺑﺒﺨﺶ

(اوحدی مراغه ای)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-29 18:18:27 خدایا دانشی ده، غم نگیرم
بده آرامشی، ماتم نگیرم

خدایا از شهامت بی نصیبم
شهامت ده که آرامش بگیرم

خدایا این تفاوت بر من آموز
که در گمراهی مطلق نمیرم

@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-28 12:22:22 بهشت است آن ندانم یا بهار است
غلط کردم غلط، دیدار یار است

هلاک آن تنم کز نازنینی
زمین و آسمانش زیر بار است

مرا گویی چرا شوریده شکلی
شراب است و بهار است و نگار است

مرا ویران دلی و جلوه‌ی او
هزار اندر هزار اندر هزار است

به ناکامی خوشم یا رب که آنچه
بکام من نگردد، روزگار است

(رضی‌الدین آرتیمانی)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-28 12:22:14 اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام

با یاد رنگ و بوی تو ای نو بهار عشق
همچون بنفشه سر به گریبان کشیده‌ام

چون خاک در هوای تو از پا فتاده‌ام
چون اشک در قفای تو با سر دویده‌ام

من جلوهٔ شباب ندیدم به عمر خویش
از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ام

از جام عافیت می نابی نخورده‌ام
وز شاخ آرزو گل عیشی نچیده‌ام

موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده‌ام

ای سرو پای بسته به آزادگی مناز
آزاده من که از همه عالم بریده‌ام

(رهی معیری)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید

2021-06-27 07:59:36 از پشت تریبونِ دلم عشق چنین گفت:
محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است!
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند:
احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است!

(ملک الشعرای بهار)
@farsi_fa باز کردن / نظر دهید