Get Mystery Box with random crypto!

Financial mathematics (ریاضیات مالی )

لوگوی کانال تلگرام financialmath — Financial mathematics (ریاضیات مالی ) F
لوگوی کانال تلگرام financialmath — Financial mathematics (ریاضیات مالی )
آدرس کانال: @financialmath
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 686
توضیحات از کانال

کانال آموزش مقدماتی و پیشرفته مالی
کتابها و جزوات مرتبط با مالی خود را برای درج در کانال برای ما بفرستید.
ارتباط با ما :
@Yaserrasay

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2018-08-08 20:25:13 #معرفی_

عنوان کتاب: مدل سازی مالی و سرمایه­ گذاری در متلب (کاربرد متلب در علوم مالی)
حسین فلاح طلب
نشر چالش
تاریخ چاپ: اردیبهشت 97

این کتاب با بیانی ساده و با فرض عدم آشنایی خواننده با زبان برنامه­ نویسی متلب، ضمن تشریح برخی تئوری­های مالی، نحوه پیاده­ سازی آنها در محیط نرم­ افزاری متلب را تشریح می­ کند. همچنین سعی شده است که در هر یک از بخش­های کتاب، مثال­ها و مسائل متعددی جهت کمک به فهم بهتر مطالب مطرح شود. 

عناوین فصل ها:

فصل اول: شروع کار با متلب
فصل دوم: محاسبه خصوصیات آماری ساده در متلب
فصل سوم: بکارگیری و تبدیل تاریخ ها
فصل چهارم: رسم شکل در متلب
فصل پنجم: تجزیه و تحلیل جریانات نقدی
فصل ششم: تجزیه و تحلیل اوراق با درآمد ثابت
فصل هفتم: قیمت گذاری و تحلیل اختیار معامله سهام
فصل هشتم: تجزیه و تحلیل سبد سرمایه­ گذاری (میانگین-واریانس،  CVaR، MAD)
فصل نهم: تجزیه و تحلیل و ارزیابی ریسک (بازار و اعتباری)
فصل دهم: کار با سری­های زمانی مالی
فصل یازدهم: مروری بر تحلیل تکنیکال
فصل دوازدهم: طراحی واسط­ های گرافیکی (GUI)

@financialmath
1.2K viewsedited  17:25
باز کردن / نظر دهید
2018-08-08 19:51:12 #عمومی_

بررسی حوزه مالی

همانطور که می دانید مالی دارای دو حوزه عمده است.
1.مالی شرکتی
2.مدیریت سرمایه گذاری
مالی خود از دل نظریه بنگاه ها بیرون می آید و بخشی از اقتصاد خرد است و به بررسی بنگاه های اقتصادی می پردازد. مالی شرکتی , به بررسی بنگاه های غیر مالی می پردازد. بنگاه هایی که دارایی های واقعی را تولید می کنند. در مقابل مدیریت سرمایه گذاری, مدیریت بنگاه های مالی همچون کارگزاری ها, سبدگردان ها , صندوق های سرمایه گذاری , تامین سرمایه و ... است.
در حوزه مالی شرکتی مسائلی همچون بودجه بندی سرمایه ای , تامین مالی , مدیریت سرمایه در گردش و ... مطرح است که هدف آن است که تصمیماتی را مدیر مالی این واحد بگیرد تا به حداکثر سازی ثروت سهامداران منجر شود.
در مدیریت سرمایه گذاری بیشتر کاری که مدیر مالی که آن را مدیر سرمایه گذاری نیز می گویند انجام می دهد انتخاب اوراق بهادار یا دارایی های مالی ای است که قرار است مدیر در پرتفوی خود داشته باشد و دیگری ایجاد توازن بین ریسک و بازده در پرتفوی یعنی انتخاب بهینه ترین ترکیب ممکن از دارایی ها است.
با این آشنایی کوتاه, سوالی که مطرح است است این است که چرا متخصصان مالی در حوزه مالی شرکتی فعالیت نمی کنند؟
معمولا مدیر مالی بنگاه های غیر مالی در ایران فردی است که حسابداری خوانده است. و این باعث شده است که افرادی که مالی خوانده اند مالی را مختص بنگاه های مالی بدانند و وارد این حوزه نشوند.
دارایی های مالی, ارزش خود را از دارایی های واقعی به دست می آورند. دارایی های واقعی از طریق بنگاه های غیر مالی تولید می شود. حوزه ای که مرتبط با مالی است.
یکی از مشکلات مهمی که در کشور وجود دارد بحث مدیریت بنگاه های غیر مالی است که دست افرادی است که کمترین ارتباط را با مالی دارند. وقتی بنگاه های اقتصادی کشور در دست افراد این چنینی باشد نمی توان از رشد اقتصادی صحبت کرد.
باید به خاطر داشته باشیم هدف بازارهای مالی تامین مالی ارزان قیمت برای بنگاه های غیر مالی است. بنابراین لزوم توجه به بخش مالی شرکتی در ایران بسیار احساس می شود.
ریاضیات مالی و مهندسی مالی نیز رشته هایی هستند که به این دو حوزه باید کمک کنند. و انتخاب این که در کجا مفید خواهید بود دست شماست.

@financialmath
1.5K viewsedited  16:51
باز کردن / نظر دهید
2018-08-06 00:15:36 #آموزشی_متن_

ریسک اعتباری : تعاریف اولیه، مدل سازی و نحوه به دست آوردن آن

زبان: انگلیسی

@financialmath
1.1K views21:15
باز کردن / نظر دهید
2018-08-05 23:34:51 دانلود کتاب مالی شرکتی جلد دوم

ترجمه و تالیف دکتر عبده تبریزی برگرفته از کتاب راس

@financialmath
1.4K views20:34
باز کردن / نظر دهید
2018-08-05 23:31:02 دانلود کتاب مالی شرکتی جلد اول

ترجمه و تالیف دکتر عبده تبریزی برگرفته از کتاب راس

@financialmath
1.6K views20:31
باز کردن / نظر دهید
2018-07-25 01:46:56 #آموزشی_متن_

اقتصاد کلان: پول-قسمت دوم

پول بدون پشتوانه

به پولی گفته میشود که ارزش ذاتی ندارد، غالبا پول اسکناسی به عنوان پول بدون پشتوانه خوانده میشود. پول بدون پشتوانه در زبان انگلیسی به Fiat Money (فیات مانی) معروف است. Fiat از زبان لاتین نشات میگیرد، طوری که حالت اجباری فعل facere به معنی انجام دادن است. (ساخته شدن یا انجام گرفتن)

همانطور که پیشتر گفته شد، پول بدون پشتوانه یا فیات مانی، پولی است که ارزشی در ذات آن وجود ندارد، اما توسط سیستم قراردادی انسانی، اینطور خوانده می شود که ارزش دارد. برای مثال در آمریکا، فدرال رزرو این قرارداد را بوجود آورده است. که تشریح میکند که چرا عبارت:

“backed by the full faith and credit of the government”

به معنی “حمایت شده بوسیله ی اعتبار و اعتماد دولت” توسط فدرال رزرو برای پول ملی این کشور آورده شده است، این جمله در تایید همان مفهوم بی ارزش بودن ذاتی پول اسکناسی است، ولی شما میتوانید با اطمینان از آن استفاده کنید، چرا که پشتوانه ی فدرال رزرو را دارد!

ارزش پول در آینده

از طرف دیگر، ممکن است که ما فکر کنیم پول ما در آینده نسبت به دارایی های دیگر(مستغلات، سهام و..) ارزشی نداشته باشد…

بسیار خوب، اگر ما باور کنیم که پول ما در آینده ارزش تقریبی زمان حال خود را نیز نخواهد داشت چه؟

تورم پول رایج (هزینه کردن پول بیشتر برای تهیه ی چیزهایی که قبلا ارزان تر بودند!) اگر بیش از اندازه شود، باعث خواهد شد که مردم هر چه سریعتر بخواهند از شر پول خود خلاص شوند! تورم، و عکس العمل های منطقی و عقلانی که شهروندان به آن نشان می دهند، زمینه ساز رکود و بدبختی اقتصادی خواهد شد…!

مردم دیگر حاضر نخواهند شد که معاملات سود سازی را که بصورت پرداخت سود در آینده خواهد بود را امضا کنند، چرا که آنها مطمئن نیستند زمانی که سود آنها به حسابشان واریز خواهد شد، ارزش پول در آن مقطع در چه وضعیتی خواهد بود؟ و بدین ترتیب بسیاری از فعالیتهای اقتصادی به سبب همین موضوع کاهش خواهد یافت.

تورم زمینه ساز بسیاری از انواع دیگر ناکارآمدی ها نیز میشود. از تغییر قیمت قهوه در عرض چند دقیقه گرفته، تا حمل یک چرخ دستی پر از پول از خانه تا تورمنانوایی برای خرید یک قرص نان!

اما باور داشتن به این موضوع که پول و ارزش پول بصورت کاملا ثابت باشد نیز بی ضرر نمی تواند باشد.

اگر شهروندان ایمان خودشان را نسبت به عرضه ی پول از دست بدهند، و اینکه باور داشته باشند که پول در آینده کمتر خواهد ارزید، فعالیتهای اقتصادی به سرعت متوقف میشود. این موضوع یکی از دلایل اصلی‌ای است که چرا فدرال رزرو به سختی تلاش میکند که تورم را بصورت کنترلی و در مرز این دو حالت نگه دارد:

تورم کم مطمئنا خوب است، ولی زیادش فاجعه بار خواهد بود.

پول اساسا یک دارایی است، و بطور کلی توسط قاعده ی کلی عرضه و تقاضا اداره می شود. ارزش هر دارایی در اقتصاد براساس میزان عرضه و تقاضای آن دارایی و نیز عرضه و تقاضای دارایی های دیگر تخمین زده می شود. قیمت هر دارایی عبارتند از مقدار پولی که بایستی هزینه شود تا آن دارایی بدست آورده شود. تورم زمانی اتفاق می افتد که قیمت آن دارایی افزایش پیدا کند، به عبارت دیگر ارزش پول در مقابل دارایی های دیگر کاهش یابد. این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که:

عرضه ی پول بالا برود.
عرضه ی کالا یا دارایی کاهش بیابد.
تقاضا برای پول پایین بیابد.
تقاضا برای دارایی های دیگر بالا برود.
دلیل کلیدی تورم در افزایش عرضه ی پول می باشد. اما تورم به دلایل دیگری نیز میتواند اتفاق بیفتد، فرض کنید یک بلای طبیعی تمام مغازه ها را ویران کند ولی بانک ها را سالم بگذارد. در این صورت پیش بینی شما از قیمت دارایی هایی غیر از پول چیست؟

درست حدس زدید، ما انتظار داریم که یک جهش فوری در قیمت دارایی هایی غیر از پول مشاهده کنیم، چون این دارایی ها در مقابل پول کمیاب شده اند. اما خوب خوشبختانه این حالت به ندرت اتفاق می افتد!

به طور کلی، تورم زمانی اتفاق خواهد افتاد، که عرضه ی پول با سرعت بیشتری نسبت به عرضه ی دارایی های غیر پولی و یا خدمات و سرویس ها انجام بگیرد.

@financialmath
1.1K views22:46
باز کردن / نظر دهید
2018-07-25 01:44:13 #آموزشی_متن_

اقتصاد کلان : پول -قسمت اول

پول چگونه دارای ارزش می شود؟

پول مانند طلا و الماس هیچ ارزش ذاتی ندارد، مگر اینکه تصاویر روی آن برای شما جالب باشند! پول فقط ارزشی برابر با یک تکه کاغذ سفید دارد!

از دیدن این جمله تعجب کردید؟! ولی باید به عرضتان برسانیم که درست خواندید. پول به خودی خود ارزشی ندارد، تا زمانی که از آن به عنوان نماد اقتصادی یک کشور استفاده شود. در این حالت پول دارای ارزشی خاص خواهد بود، ولی این ارزش ذاتی نیست.

ارزش پول براساس توافقی بین کاربران آن در سراسر دنیا تعیین می شود. این ارزش گذاری همیشه به این گونه نیست. در قدیم پول عمدتا به شکل سکه، از آلیاژ چند فلز ارزشمند نظیر طلا و نقره ساخته می شد. ارزش این سکه ها بر اساس جنس آنها طلا، نقره، برنز و… تعیین می گردید. دلیل این امر این بود که شما می توانستید هر زمان سکه هایتان را ذوب کرده و برای هدف دیگر مثلا ساخت ابزار استفاده کنید

تا چند دهه قبل، ارزش پول کاغذی در کشورهای مختلف بر اساس یک مدل طلا، نقره یا برنز با استاندارد (عیار) مشخص شده بود. این بدین معناست که شما می‌توانستید در عوض تحویل پول کاغذی به ماموران دولت، آن را با مقداری طلا، نقره و … با ارزش یکسان تعویض کنید. استاندارد طلا در سال ۱۹۷۱ لغو شد. زمانی که رئیس جمهور وقت آمریکا نیکسون، قانونی گذاشت مبنی بر اینکه آمریکا دیگر دلار را با طلا تعویض نخواهد کرد، بر این اساس بازار رد و بدل فلزات قیمتی با پول کاغذی (Bretton woods system) به کلی تعطیل گردید. این اتفاق باعث تمرکز هرچه بیشتر اقتصاددانان به این روند شد. در حال حاضر ایالات متحده دارای سیستم مالی به نام فیات است.(در ادامه به آن خواهیم پرداخت)

باوری که به پول ارزش می دهد

چرا یک ۵ دلاری دارای ارزش است ولی تکه کاغذهای دیگر خیر؟

بسیار ساده است: پول یک منبع محدود است و تقاضا برای آن وجود دارد.
چرا که مردم آن را می خواهند، دلیل اینکه من نیاز به پول دارم این است که مردم نیز به آن نیازمندند.

درنتیجه می توانیم پولمان را برای خرید نیازمندی هایمان از دیگران بکار ببریم و این امر می تواند بصورت دائم تکرار شود. محصولات و خدمات در اقتصاد بسیار مهم هستند. پول وسیله ایست که به افراد اجازه می دهد که در هر مکان و زمان بتوانند نیازمندی هایشان را با کمال رضایت تهیه نمایند. مردم دست رنجشان را برای فروش می گذارند، تا توسط آن بتوانند نیازهای خود را تامین کنند. اگر هر فردی بداند که ارزش پول در آینده ممکن است بیشتر بشود، با تمام توانش کار خواهد کرد.

سیستم پولی ما بر اساس مجموعه ای متقابل از باورهای ما عمل می کند.

تا زمانی که ما باور داشته باشیم که پول در آینده ارزشمندتر خواهد شد، این سیستم کار خواهد کرد. به نظر شما چه چیزی باعث از بین رفتن این باور می شود؟ بعید است که در آینده ای نزدیک، جایگزینی برای پول پیدا شود، چرا که ناکارامدی این سیستم به لحاظ دو گانگی توافق در انتظارات از سیستم پولی به خوبی شناخته شده است. اصولا هم زمانی اتفاق می افتد که دو طرف رد و بدل کننده پول ارزش متفاوتی برای آن قائل باشند. اگر یک ارز با ارزی دیگر جایگزین شود، طبیعتا زمانی وجود خواهد داشت که شما باید ارز قدیمی خود را با ارز جدید جایگزین نمایید، این همان اتفاقی هست که برای کشورهای اروپایی زمانی که میخواستند به واحد پولی یورو مهاجرت کنند، افتاد. بنابراین پول رایج ما هیچ موقع به طور کامل حذف نمیشود.

@financialmath
832 views22:44
باز کردن / نظر دهید
2018-07-25 01:39:35 #آموزشی_متن_

اقتصاد کلان : تورم

تورم ، تغییرات در سطوح قیمتی کالاها یا خدمات در یک اقتصاد با گذر زمان است.

تورم، به عنوان افزایش پایدار در سطح عمومی قیمتهای محصولات و خدمات در یک کشور تعریف می‌شود، و بصورت درصد تغییرات قیمت در سال سنجش می شود.

تحت شرایط تورمی، قیمت کالاها و خدمات در طول زمان دائما افزایش می یابد. به عبارت دیگر، زمانی که تورم افزایش می یابد، هر واحد از پولی که شما دارید، قادر به خرید درصد کوچکتری از یک کالا یا سرویس است. در واقع وقتی که قیمتها در حال افزایش باشند، و همچنین وقتی که ارزش پول در حال افت باشد، شما شاهد وضعیت تورمی هستید!

تورم، به دلایل زیادی ممکن است اتفاق بیفتد، اما چیزی که مهم است، این است که نرخ تورمی که خیلی زیاد باشد، و یا خیلی پایین باشد، برای ثبات اقتصادی بد است.

معمولا نرخ تورم بین یک تا چهار درصد بصورت سالانه، ایده آل خواهد بود.

اگر تورم به مقدار زیاد افزایش یابد، قیمت همه چیز در اقتصاد می تواند بالا برود، حتی اگر دستمزدها نیز افزایش نیابد. در بسیاری از موارد، تورم افسارگسیخته (hyperinflation) در یک کشور، باعث لجام گسیختگی اقتصاد آن خواهد شد.

همزمان، اگر سطوح قیمت ها کاهش یابد، چیزی که به فروکش کردن قیمت ها (deflation) شناخته می شود، مردم در هزینه کردنشان بابت محصولات و سرویس ها، و شرکتها نیز در سرمایه گذاری ها خود، ممکن است که مکث و تاملی داشته باشند، آنها با توجه به روند حاکم، پیش بینی می کنند که شاید فردا قیمت ها ارزان تر شود، پس چرا امروز هزینه کنیم یا سرمایه گذاریی انجام دهیم؟

این طرز فکر می تواند اقتصاد را به یک چرخه ی منفی تورمی هدایت کند، که همانند تورم افسار گسیخته بسیار برای اقتصاد مضرر و خطرناک خواهد بود.

اندازه گیری تورم یک مشکل دشوار برای آمار دولت ها به حساب می آید. برای انجام این کار، تعدادی از کالاها که نماینده ی بازار و اقتصاد هستند را انتخاب می کنند، و آنها را در کنار هم که در اصطلاح به سبد بازار ( market basket) معروف است، قرار می‌دهند. قیمت این سبد، در طول زمان بررسی و سنجیده می شود. نتایج آن توسط شاخصی از قیمت گزارش می شود، که هزینه یا قیمت کنونی سبد بازار، بر اساس درصدی از قیمت همان سبد در شروع سال بیان می شود.

این اندازه گیری های اقتصادی، معمولا شامل شاخص قیمت مصرف‌کننده ((consumer price index (CPI) و شاخص قیمت تولید کننده ((producer price index (PPI) نیز می باشد.

منبع: ام ال مارکتینگ

@financialmath
733 views22:39
باز کردن / نظر دهید
2018-07-25 01:37:26 #آموزشی_متن_

اقتصاد کلان : بیکاری

نرخ بیکاری اندازه گیری می کند که چه تعداد از مردم یک کشور بدون شغل هستند. در واقع این شاخص نشان دهنده جمعیت آماده ورود به بازار کار هستند، که در حال حاضر بیکارند. نرخ بیکاری براساس درصد بیان می شود.

نرخ بیکاری عموما بسته به تغییر شرایط اقتصاد، بالا یا پایین می رود، که آن را به یک شاخص با تاخیر تبدیل می کند. وقتی که اقتصاد در شکل ضعیف خود باشد، و شغل به سختی یافت شود، نرخ بیکاری نیز افزایش خواهد یافت. وقتی که اقتصاد با نرخ طبیعی در حال رشد است، و شغل ها و فرصتهای کاری نسبتا فراوان هستند، انتظار می رود که نرخ بیکاری نیز کاهش یابد.

برای محاسبه ی نرخ بیکاری، تعداد افراد بیکار را بر تعداد نیروی کار موجود تقسیم می‌کنند. نیروی کار شامل همه‌ی افراد شاغل و غیر شاغل بوده و همانطور که گفته نیز نرخ بر اساس درصد بیان می شود. نرخ بیکاری در لاتین با عبارات unemployment figure نیز شناخته می شود.

اما تعدادی از کارشناسان اقتصادی این نقد را به این شاخص دارند، که این نحوه اندازه گیری برای نرخ بیکاری، دقت خوبی برای منعکس کردن وضعیت واقعی اشتغال یک کشور ندارد. زیرا که در اندازه گیری برای این شاخص، حتی افرادی که بصورت پاره وقت کار می کنند و کار تمام وقتی را ندارند نیز لحاظ می کند. و نکته ی مهم دیگر اینکه، در اندازه گیری ها، افرادی که دیگر دنبال کار نمی گردند( یا نا امید شده و یا مسائل دیگر) را بحساب نیاورده، و در نتیجه به عنوان نیروی کار در نظر گرفته نمی شوند.

نرخ بیکاری، حتی در اقتصادهای در حال رشد نیز هیچ وقت صفر درصد نمی‌شود. این امر بدین دلیل است، که بعضی از افراد، با اراده و اختیار خودشان انتخاب کرده اند که شاغل نباشند، با به عبارت دیگر بیکاری آنها ربطی به وضعیت بیکاری اقتصاد یا نبود شغل ندارد، بلکه به انتخاب خودشان است (بیکاری ارادی یا voluntary unemployment)

بعضی افراد نیز درحال تغییر شغل یا انتقال از شغل فعلی به شغل دیگری هستند (بیکاری اصطکاکی یا frictional unemployment)

یا بعضی از متخصصین و افراد ماهر هستند که دیگر بازار کار یا تقاضایی برای حرفه یا تخصص آنها وجود ندارد (بیکاری ساختاری یا structural unemployment).

اشتغال کامل (Full employment) به وضعیتی گفته می‌شود که تمامی نیروهای کار، که واجد شرایط و آماده‌ ورود به بازار کار هستند، در بهترین و موثرترین موقعیت و روش ممکن استفاده شوند.

اشتغال کامل، نشان دهنده حالتی است که درآن بالاترین میزان نیروی کار ماهر و غیرماهر موجود، که قابلیت استخدام و اشتغال توسط اقتصاد را دارند، در بازه زمانی مورد بررسی بکار گرفته شوند. طوری که تمام افراد بیکار باقی مانده، بدلیل یکی از سه علتی که بالا به آنها اشاره شد، یعنی بیکاری ارادی، اصطکاکی و یا ساختاری باشند.

منبع: ام ال مارکتینگ

@financialmath
671 views22:37
باز کردن / نظر دهید
2018-07-25 01:22:37 #آموزشی_متن_

اقتصاد کلان : تولید ناخالص داخلی

یکی از بخش های مهم اقتصاد کلان، اندازه گیری و سنجش اقتصاد است. دانستن اینکه اقتصادی درحال رشد است یا خیر و اینکه این رشد چقدر است، یکی از معیارهای مهم سیاستگذاران، سرمایه گذاران، استراتژی شرکتها و حتی زندگی هر روزه‌ی شهروندان است.

تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product) (GDP)

تولید ناخالص داخلی یا GDP، یکی از مهمترین شاخص های مورد استفاده به منظور اندازه گیری فعالیت های اقتصادی یک کشور است. این شاخص، مجموع ارزش ارزی کل کالاها و سرویس های تولید و ایجاد شده بصورت سالانه در یک کشور را نشان می دهد، و گاهی معادل با اندازه ی اقتصاد آن کشور نیز شناخته می شود.

با جمع کردن مقدار درآمدی که هر شخص با کار کردن در شهرهای مختلف(چه شهروند باشد، چه نباشد) طی دروه ای به اندازه‌ی یک سال بدست می آورد(رویکرد درآمدی)،و یا با جمع کردن مقدار مبلغی که هر شخص طی این دوره هزینه می کند(روش هزینه ها ها)، تولید ناخالص داخلی را می توان به دست آورد.

در تئوری، هر دو روش مورد استفاده در بالا، باید نتایج یکسانی را داشته باشند، زیرا که هزینه های شما، در واقع درآمد شخص دیگری است.

رویکرد درآمدی، که گاهی اوقات با علامت اختصاری (GDPI) نشان داده می شود، توسط جمع زدن دستمزد افراد شاغل، سود ناخالص شرکت ها و کارخانجات ثبت شده و غیر ثبت شده و یارانه ها محاسبه می شود.

روش هزینه ها، رویکرد رایج تری بوده و بوسیله جمع زدن مصرف کل (C)، مبالغ سرمایه گذاری (I)، هزینه های دولت (G)، و اختلاف خالص بین واردات و صادرات (M-X) محاسبه می شود. بعضی اوقات اقتصاد دانان، معادله ی زیر را بعنوان فرمول محاسبه ی GDP معرفی می کنند، که Y درآمد ملی یا GDP است:
(Y = C + I + G + (X – M
مصرف (C)، معمولا بزرگترین جزء تشکیل دهنده ی GDP در اقتصاد است. که شامل هزینه های شخصی در جهت خواسته ها و نیازهای شهروندان یک کشور است.

سرمایه گذاری (I)، هزینه ای است که کسب و کارها بر روی چیزهایی نظیر خرید تجهیزات یا ساخت سازهای جدید و یا کارخانجات انجام می دهند.

هزینه های دولت (G)، شامل مواردی چون حقوق کارمندان و پیمانکاران دولتی، خرید تجهیزات و سلاح برای ارتش، و هر هزینه های دیگری که به جهت سرمایه گذاری توسط دولت انجام می‌شود، می باشد.

صادرات یعنی، محصولاتی داخل کشور تولید شده، اما در خارج از کشور بفروش رسیده و مصرف شود، و واردات نیز به حالتی گفته می شود که محصولاتی در خارج از کشور تولید شده، اما در داخل کشور خریده و استفاده شود.

وقتی که اقتصاد سالم بوده و در حال رشد باشد، معمولا شما شاهد رشد در بخش GDP خواهید بود. اگر GDP کاهش یابد، یعنی اقتصاد در حال انقباض است. سرمایه گذاران با مشاهده ی رشد منفی GDP نگران خواهند شد، زیرا یکی از فاکتورهایی است که اقتصاد دانان از آن استفاده می کنند که تخمین بزنند آیا اقتصاد در بحران بسر می برد یا خیر.

قانون شست دست (rule of thumb) بیان می دارد که ۲ افت متوالی که هر کدام به اندازه ی یک چهارم از ارزشGDP بکاهد، سیگنال ورود اقتصاد به بحران است.

منبع : ام ال مارکتینگ

@financialmath
666 viewsedited  22:22
باز کردن / نظر دهید