پرونده لازاروس ---- قسمت اول سال ۱۹۸۶ بود که در لس آنجلس، | Friedrish
پرونده لازاروس ---- قسمت اول
سال ۱۹۸۶ بود که در لس آنجلس، مردی به اسم جان ساعت شش بعد از ظهر پس از بازگشت به خانه از سر کار متوجه شد که انگار اتفاقی رخ داده. درب خونه و گاراژ باز بود و ماشین دو درب BMWای که براش زنش خریده بود غیبش زده بود. سه ماه از ازدواجشون گذشته بود و زنش هیچوقت بدون اطلاع جایی نمیرفت.
سراسیمه وارد خونه شد و دید خونهش انگار غارت شده. اتاق نشیمن بهم ریخته بود، چند تا ظرف چینی کف زمین خورد شده بودن، تلویزیون پرت شده بود روی زمین، همه اسناد و مدارکی که تو دراور بود غیب شده بود ولی هیچیک از اینا مهم نبود وقتی که چشمش به جنازه زنش افتاد جلوی یکی از درهای خروجی.
اسم زنش شری راسموسن بود. پلیس و کاراگاهها اومدن و شروع کردن به بررسی شواهد. انگار دزدها از درب ورودی جلوی خونه که باز بود وارد شده بودن. دیدن لباساش همه سرجاشه و انگار منتظر مهمان نبوده و هرچه بود دزد یا دزدان با زور وارد شده بودن.
شواهد نشون میداد تقابل دردناکی مابین شری و مهاجما بوده. شلیک در طبقه دوم خونه صورت گرفته بود و ظاهرا چندین تیر شلیک شده بود.. خونه آلارم هشدار و همچنین دوربین داشت اما نفر دومی که پایین بود همه چی رو کنده بود و با خودش برده بود.
رد خون رو که دنبال میکردی میدیدی که انگار شری خودش رو کشون کشون تا دم در آورده بود که یا فرار کنه یا دکمهی آژیر رو فشار بده اما نتونسته بود. در همون حین ظاهرا مهاجم هم پشت سرش اومده بود و با لگد و مشت دنبالش میکرد. به عنوان ضربه آخر، یک گلدان بزرگ و سنگین رو میکوبن به سرش.
آخرین شلیکهای اسلحه هم از طریق یک بالش انجام شده بود که برای خفه کردن صدای بلند اسلحه بود. اونجا دم در شری رو کشتن. در کل سه شلیک مستقیم بهش خورده بود که سینهش رو کامل سوراخ کرده بود. بعد از قتل، دزدا تنها ماشینش رو برده بودن و حتی پول و جواهر خونه هم به سرقت نرفته بود.
چند ساعت پس از اینکه پلیس بالا سر جسد رسید، یه کاراگاه واردی به اسم لیود ماهنی رو خبر کردن بیاد جسد رو ببینه. ماهنی کل بدن جسد رو وارسی کرد تا چیزی پیدا کنه: تار مویی، تکه پارچهی پاره شدهای یا هرچیزی. اما متوجه شد روی بازوی شری یک جای دندون هست که ظاهرا ضارب اون رو گاز گرفته بوده.
خیلی دقیق شد روی اون نقطه و با یک ابزار خاصی سعی کرد جای دندون و بزاقی که از ضارب به جا مونده بود رو توی یک تیوب قرار بده. نمیدونست باهاش چیکار میشه کرد ولی هرچه بود یک سرنخ بود. در تیوب رو بست و روش توضیحات رو نوشت. شری - ۲۸ ساله - لس آنجلس. تاریخ روز قتل.
روز پس از قتل، پدر و مادر شری از آریزونا خودشون رو رسوندن لس آنجلس. پلیس بهشون گفت که دنبال یک یا چند ضارب هستیم که ظاهرا به قصد دزدی وارد خونه شدن. پلیس به پدر شری گفت که ما احتمال اینکه شوهر شری قاتل باشه رو کاملا رد میکنیم و هیچ شواهدی رو در این مورد نداریم.
پدر شری به پلیس گفت دخترم یکی دو ماه پیش بهشون گفته که دوست دختر سابق شوهرش اومده جلو بیمارستان و جار و جنجال راه انداخته. شری پرستار بود. به پلیس گفت اسمش رو نمیدونم اما میشه پیگرش باشین؟ پلیس گفت باشه اما ظاهرا هیچوقت دنبالش نرفتن. یک هفته بعد بیامو شری چند کوچه پایینتر پیدا شد.
ماه پس از ماه میگذشت اما هیچ سرنخی از هیچ جایی پیدا نمیشد. پدر شری تو روزنامه آگهی کرد برای دادن ۱۰ هزار دلار مژدگانی به هرکسی که هر سرنخ قابل اطمینانی راجع به قاتلان شری بده. از نظر پلیس سارقان دو مرد لاتینتبار قد بلند بودن. کلا پرونده و افکار عمومی حول محور چنین ضاربانی میچرخید.
چند هزار کیلومتر بیایم اینورتر به انگلیس. سال ۱۹۸۶ تحول بزرگی در تاریخ شناسایی مجرمین در انگلیس رخ داد. پس از استفاده از اثر انگشت برای شناسایی مجرمین، پلیس ابزار چندان عمیقی هنوز نداشت تا اینکه اون سال در انگلیس استفاده از DNA برای اولینبار اجرایی شد.
همون سال در لسستر انگلیس یک دختر ۱۵ ساله به قتل رسیده بود. سه سال قبلش هم یه دختر دیگه به قتل رسیده بود. وجه مشترکشون این بود که هر دو مورد تجاوز قرار گرفته بودن. پلیس برای مدتی دنبال یک قاتل سریالی میگشت تا به یک پسر ۱۷ ساله برخورد کردن که همه شواهد رو داشت.