Get Mystery Box with random crypto!

غزلهای ماندگار

لوگوی کانال تلگرام ghaz2020 — غزلهای ماندگار غ
لوگوی کانال تلگرام ghaz2020 — غزلهای ماندگار
آدرس کانال: @ghaz2020
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 7.67K
توضیحات از کانال

تبلیغات : https://t.me/ UxX9G5A0WT5dAu2J
ارتباط با ما👈https://t.me/Reza20122
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر و غزلها بدون عضویت در کانال مورد رضایت ایشان نمی باشد.

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-08-28 11:48:41 به سر جام جم آن گه نظر توانی کرد
که خاک میکده کحل بصر توانی کرد

مباش بی می و مطرب که زیر طاق سپهر
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد

گل مراد تو آن گه نقاب بگشاید
که خدمتش چو نسیم سحر توانی کرد

گدایی در میخانه طرفه اکسیریست
گر این عمل بکنی خاک زر توانی کرد

به عزم مرحله عشق پیش نه قدمی
که سودها کنی ار این سفر توانی کرد

تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون
کجا به کوی طریقت گذر توانی کرد

جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد


بیا که چاره ذوق حضور و نظم امور
به فیض بخشی اهل نظر توانی کرد

ولی تو تا لب معشوق و جام می خواهی
طمع مدار که کار دگر توانی کرد

دلا ز نور هدایت گر آگهی یابی
چو شمع خنده زنان ترک سر توانی کرد

گر این نصیحت شاهانه بشنوی حافظ
به شاهراه حقیقت گذر توانی کرد


#حافظ

@ghaz2020
842 views08:48
باز کردن / نظر دهید
2022-08-28 08:31:38
روزی از رفتار خود با من پشیمان می شوی
با غم دوریِ من سر در گریبان می شوی ...

در خیالت می نشیند خاطرات خوبمان ...
می خوری افسوسِ بی حاصل پریشان می شوی

باده می نوشی که شاید یاد من از سر بری ...
دست در گیسوی من افتان و خیزان می شوی

می رسد روزی که با اشک ندامت بارها ...
از خودت با آن چه کردی روی گردان می شوی

می زند خنجر به قلبت دوری از من ، دور نیست
هر کجا درجست و جوی من توپرسان می شوی

دیگر از من تا قیامت هم نمی بینی نشان ...
خوب می دانم که سرگردان دوران می شوی

#مهــــــــرنوش_امیری
اجرای دکلمه:#محمد_ورزیده ( رایان)

@ghaz2020
881 views05:31
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 18:15:09 نفس کشیدم و گفتی زمانه جانکاه است
نفس نمی‌کشم، این آه از پی آه است

در آسمان خبری از ستارهٔ من نیست
که هرچه بخت بلند است، عمر کوتاه است

به جای سرزنش من به او نگاه کنید
دلیل سر به هوا گشتن زمین ماه است

شب مشاهدهٔ چشم آن کمان ابروست
کمین کنید رقیبان سر بزنگاه است

اگر نبوسم حسرت، اگر ببوسم شرم
شب خجالت من از لب تو در راه است


#فاضل_نظری

@ghaz2020
935 views15:15
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 11:56:09 مرا اگر تو نخواهی منت به جان خواهم
وگر درم نگشایی مقیم درگاهم

چو ماهیم که بیفکند موج بیرونش
به غیر آب نباشد پناه و دلخواهم

کجا روم به سر خویش کی دلی دارم
من و تن و دل من سایه شهنشاهم

به توست بیخودیم گر خراب و سرمستم
به توست آگهی من اگر من آگاهم

نه دلربام تویی گر مرا دلی باقی است
نه کهربام تویی گر مثل پر کاهم

نه از حلاوت حلوای بی‌حد لب توست
که چون کلیچه فتاده کنون در افواهم

ز هر دو عالم پهلوی خود تهی کردم
چو هی نشسته به پهلوی لام اللهم

ز جاه و سلطنت و سروری نیندیشم
بس است دولت عشق تو منصب و جاهم

چو قل هو الله مجموع غرق تنزیهم
نه چون مشبهیان سرنگون اشباهم

اگر تتار غمت خشم و ترکیی آرد
به عشق و صبر کمربسته همچو خرگاهم

اگر چه کاهل و بی‌گاه خیز قافله‌ام
به سوی توست سفرهای گاه و بی‌گاهم

برآ چو ماه تمام و تمام این تو بگو
که زیر عقده هجرت بمانده چون ماهم

#مولانا

@ghaz2020
1.1K views08:56
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 09:25:15 نگاهِ مثبت حضرت مولانا در ابیات زیر ، کم نظیر است ؛ ایشان از درد و بیماری که موجبِ بی خوابی و بی قراری ما می گردد جهتِ شب زنده داری و تفکر و تامل استفاده می کنند و آن را از نشانه های کرمِ خداوند و از لازمه های زندگی می دانند:

ای خجسته رنج و بیماری و تب
ای مبارک درد و بیداریِ شب

نک مرا در پیری از لطف و کرم
حق، چنین رنجوریی داد و سَقَم

دردِ پشتم داد هم تا من ز خواب
برجَهَم هر نيمشب لابد شتاب

تا نخسبم جمله شب چون گاومیش
دردها بخشید حق از لطفِ خویش

#مثنوی_مولانا

@ghaz2020
1.1K views06:25
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 15:47:53 ای جان تو جانم را از خویش خبر کرده
اندیشه تو هر دم در بنده اثر کرده

ای هر چه بیندیشی در خاطر تو آید
بر بنده همان لحظه آن چیز گذر کرده

از شیوه و ناز تو مشغول شده جانم
مکر تو به پنهانی خود کار دگر کرده

بر یاد لب تو نی هر صبح بنالیده
عشقت دهن نی را پرقند و شکر کرده

از چهره چون ماهت وز قد و کمرگاهت
چون ماه نو این جانم خود را چو قمر کرده

خود را چو کمر کردم باشد به میان آیی
ای چشم تو سوی من از خشم نظر کرده

از خشم نظر کردی دل زیر و زبر کردی
تا این دل آواره از خویش سفر کرده

#مولانا

@ghaz2020
1.1K views12:47
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 11:37:13 "خدا نکند"

بیوفا هیچ یاد ما نکند
درد ما داند و دوا نکند

هیچکس راچوما خدا دیگر
به چنین عشق مبتلا نکند

نو در آمدغمی، که دامن جان
همچو درد کهن رها نکند

هیچ بیگانه راخدا چون من
بچنین دردی آشنا نکند

مثل چوب خدا بود غم ما
که زند ضربت و صدا نکند

من بجان خواهم این غم و گویم
که خداش از دلم جدا نکند

بعدازین پندو وعظ در دل من
جائی از بهر خویش وا نکند

بگند ای ناصح از نصیحت ما
این سخنها علاج مانکند

بگذر از من، ترا به پیغمبر
من از او بگندم؟ خدانکند؟

گفت "اميد"، و بازهم گوید:
و با وفا ترك بيوفا نکند

#مهدی_اخوان_ثالث
۴ شهریور، سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث..یادش گرامی

@ghaz2020
1.1K views08:37
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 08:32:14 زندگی این روزها ناسازگاری می کند
روی دوش خسته ام دائم سواری می کند

بین ما و دل قراری بود اما سال هاست
این دل وامانده دارد بی قراری می کند

حال این دیوانه را دیوانه می داند عزیز
دیده ای دیوانه ای دیوانه داری می‌کند؟!

هر که حال و روز ما را دید با لبخند گفت
بر سر بیراهه ها چشم انتظاری می کند

من همانم، آن زن بی جان و روحی که هنوز
با تمام مردگی شب زنده داری می کند

آنکه روزی زندگیم را به پایش ریختم
کم کمک دارد مرا از خود فراری می کندا

#میترا_فرجی

@ghaz2020
1.0K views05:32
باز کردن / نظر دهید
2022-08-25 11:17:23 چون نبود از کوی او بگذشتنش
دختر آگه شد ز عاشق گشتنش

خویشتن را اعجمی ساخت آن نگار
گفت ای شیخ از چه گشتی بی‌قرار

کی کنند، ای از شراب شرک مست
زاهدان در کوی ترسایان نشست

گر به زلفم شیخ اقرار آورد
هر دمش دیوانگی بارآورد

یا دلم ده باز یا با من بساز
در نیاز من نگر، چندین مناز

از سر ناز و تکبر درگذر
عاشق و پیرو غریبم درنگر

عشق من چون سرسری نیست ای نگار
یا سرم از تن ببر یا سر درآر

جان فشانم برتو گر فرمان دهی
گر تو خواهی بازم از لب جان دهی

ای لب و زلفت زیان و سود من
روی و کویت مقصد و به بود من

گه ز تاب زلف در تابم مکن
گه ز چشم مست در خوابم مکن

دل چو آتش، دیده چون ابر از توم
بی‌کس و بی‌یار و بی‌صبر از توم

بی تو بر جانم جهان بفروختم
کیسه بین کز عشق تو بردوختم

همچو باران ابر می‌بارم ز چشم
زانک بی تو چشم این دارم ز چشم

دل ز دست دیده در ماتم بماند
دیده رویت دید، دل در غم بماند

آنچ من از دیده دیدم کس ندید
وآنچ من از دل کشیدم کس ندید

از دلم جز خون دل حاصل نماند
خون دل تاکی خورم چون دل نماند

بیش ازین بر جان این مسکین مزن
در فتوح او لگد چندین مزن

روزگار من بشد در انتظار
گر بود وصلی بیاید روزگار

هر شبی بر جان کمین سازی کنم
بر سر کوی تو جان بازی کنم

روی بر خاک درت، جان می‌دهم
جان به نرخ خاک ارزان می‌دهم

چند نالم بر درت ، در باز کن
یک دمم با خویشتن دمساز کن

آفتابی، از تو دوری چون کنم
سایه‌ام، بی تو صبوری چون کنم

هفت گردون را درآرم زیر پر
گر فرو آری بدین سرگشته سر

می‌روم با خاک جان سوخته
ز آتش جانم جهانی سوخته

پای از عشق تو در گل مانده
دست از شوق تو بر دل مانده

می‌برآید ز آرزویت جان ز من
چند باشی بیش از این پنهان ز من

دخترش گفت ای خرف از روزگار
ساز کافور و کفن کن، شرم‌دار

چون دمت سر دست دمسازی مکن
پیر گشتی، قصد دل بازی مکن

این زمان عزم کفن کردن ترا
بهترم آید که عزم من ترا

کی توانی پادشاهی یافتن
چون به سیری نان نخواهی یافتن

شیخ گفتش گر بگویی صد هزار
من ندارم جز غم عشق تو کار

عاشقی را چه جوان چه پیرمرد
عشق بر هر دل که زد تأثیر کرد

#عطار - منطق الطیر

@ghaz2020
1.2K views08:17
باز کردن / نظر دهید
2022-08-25 08:32:17 دل سراپرده محبت اوست
دیده آیینه دار طلعت اوست

من که سر درنیاورم به دو کون
گردنم زیر بار منت اوست

تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هر کس به قدر همت اوست

گر من آلوده دامنم چه عجب
همه عالم گواه عصمت اوست

من که باشم در آن حرم که صبا
پرده دار حریم حرمت اوست

بی خیالش مباد منظر چشم
زان که این گوشه جای خلوت اوست

هر گل نو که شد چمن آرای
ز اثر رنگ و بوی صحبت اوست

دور مجنون گذشت و نوبت ماست
هر کسی پنج روز نوبت اوست

ملکت عاشقی و گنج طرب
هر چه دارم ز یمن همت اوست

من و دل گر فدا شدیم چه باک
غرض اندر میان سلامت اوست

فقر ظاهر مبین که حافظ را
سینه گنجینه محبت اوست

#حافظ

@ghaz2020
1.1K views05:32
باز کردن / نظر دهید