Get Mystery Box with random crypto!

غزلهای ماندگار

لوگوی کانال تلگرام ghaz2020 — غزلهای ماندگار غ
لوگوی کانال تلگرام ghaz2020 — غزلهای ماندگار
آدرس کانال: @ghaz2020
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 7.67K
توضیحات از کانال

تبلیغات : https://t.me/ UxX9G5A0WT5dAu2J
ارتباط با ما👈https://t.me/Reza20122
هرگونه استفاده، کپی و نطق برداری از تفاسیر و غزلها بدون عضویت در کانال مورد رضایت ایشان نمی باشد.

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-08-20 10:41:19 با کمند زلف، خوبان بر صف دل می زنند
آه ازین دزدان که ره را با سلاسل می زنند

رهروان کعبه دل بی مروت نیستند
کاروان را می کنند آگاه و غافل می زنند

نقش حق چون موج آب زندگانی در نظر
ساده لوحان بر دل خود نقش باطل می زنند

می نهند آنان که دندان خموشی بر جگر
بخیه آسودگی بر رخنه دل می زنند

از تنور لاله طوفان خزان سر می کشد
عندلیبان رخنه دیوار را گل می زنند

غنچه خسبانی که سر در جیب فکرت برده اند
باده گلرنگ را در پرده دل می زنند

صائب آن جمعی که زخم زندگانی خورده اند
بی تأمل سینه بر شمشیر قاتل می زنند

#صائب_تبریزی

@ghaz2020
804 views07:41
باز کردن / نظر دهید
2022-08-20 08:32:30 ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش
بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم
آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش

دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می‌سرود
گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش

کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو
بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش

خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش

وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون
آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش

ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام
جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش

#حافظ

@ghaz2020
793 views05:32
باز کردن / نظر دهید
2022-08-19 10:44:46 آن همه فریادِ آزادی زدید
فرصتی افتاد و زندانبان شدید

آنکه او امروز در بند شماست
در غم فردای فرزندِ شماست

راه می جستید و در خود گم شدید
مردمید، اما چه نامردم شدید

کجروان با راستان در کینه اند
زشت رویان دشمنِ آیینه اند

آی آدم ها این صدای قرنِ ماست
این صدا از وحشتِ غرقِ شماست

دیده در گرداب کی وا میکنید
وه که غرقِ خود تماشا میکنید


#هوشنگ_ابتهاج
#سایه

@ghaz2020
1.1K views07:44
باز کردن / نظر دهید
2022-08-19 08:31:11 همچو نور، از چشمم، رفتی و نمی آیی
بی تو دیدهٔ جان را، بسته ام ز بینایی

تا زمن شدی غافل، سرزدم به هر محفل
بی تو عاقبت کارم، می کشد به رسوایی

از دورنگی ی ِ یاران، وزفریب عیاران
دیدم و چه ها دیدم، یک به یک تماشایی

آ‏فتاب را دیدم، هفت رنگ و فهمیدم
اینکه نیست بی رنگی، زیر چرخ مینایی

حال من اگر خواهی، لاله دارد آگاهی
زان که جان او سوزد، همچو من ز تنهایی

گر دعا کنم شاید، خواهم اینکه افزاید
درتو آن جفا کیشی، در من این شکیبایی

دانم اینکه از دوری، خسته ای ّ و رنجوری
سینه کرده ام بستر، تا بر او بیاسایی

دمبدم لب سیمین، پرسد از خیالت این:
ـ بینم آن که بازآیی، بینم آن که بازآیی؟

#سیمین_بهبهانی
۲۸ مردادماه، سالروز درگذشت زنده‌یاد سیمین بهبهانی...یادش گرامی

@ghaz2020
1.0K views05:31
باز کردن / نظر دهید
2022-08-18 15:34:11 خوشم به وعده ی وصلت،به این وصال ِمحال
رسیدنم به تو گرچه هزار سال ِ محال

بهار؛ فصلِ غریبی ست بین من با تو 
در این خزان - زدگی های ِ خشکسال ِ محال

چکیده های خودت را بریز بر سر من 
و قطره - قطره بنوشانم از زلال ِ محال

نگاه می کُنمت، سیبی و چه باید کرد
برای این عطش ِ سیب های کال ِ محال

چه می شود که تو یک عمر سهم من باشی!
زهی تصور باطل ، زهی خیال ِ محال

مزن به حافظ شیرین سخن تفأل که
همیشه، سهم من از عشق ، بوده فال محال

فقط تکبر پرواز° مانده در قفسم
که زنده ام به همین شوق ِ احتمال ِ محال

ببین تصور روی تو ذهن شاعر را 
کشانده سمت غزل های ایده آل محال

چه می کنی که لبم گُر گرفته از لبهات
تو می کشانی ام آخر به ابتذال محال

#طاهره_مقتدری

@ghaz2020
992 views12:34
باز کردن / نظر دهید
2022-08-18 11:28:48 روز عاشورا نمی‌دانی که هست
ماتم جانی که از قرنی بهست

پیش مؤمن کی بود این غصه خوار
قدر عشق گوش عشق گوشوار

پیش مؤمن ماتم آن پاک‌روح
شهره‌تر باشد ز صد طوفان نوح

#مثنوی_مولانا
لطفا تفسیرکنید

@ghaz2020
959 views08:28
باز کردن / نظر دهید
2022-08-18 10:05:48 همين كه نعش درختي به باغ مي افتد
بهانه باز به دست اجاق مي افتد

حكايت من و دنيایتان حكايت آن
پرنده ايست كه به باتلاق مي افتد

عجب عدالت تلخي كه شادماني ها
فقط براي شما اتفاق مي افتد

تمام سهم من از روشني همان نوريست
كه از چراغ شما در اتاق مي افتد

به زور جاذبه سيب از درخت چيده زمين
چه ميوه اي ز سر اشتياق مي افتد

هميشه همره هابيل بوده قابيلي
ميان ما و شما كي فراق مي افتد؟

#فاضل_نظری

@ghaz2020
1.0K views07:05
باز کردن / نظر دهید
2022-08-18 08:39:14 کاش می‌داد خدا هر نفسم جانی چند
تا به گام تو می‌کردم قربانی چند

چشم بد دور ز حسن تو پریچهره که کشت
حسرت خاتم لعل تو سلیمانی چند

چه غم از کشمکش گردش دوران دارد
هر که با چشم تو ساغر زده دورانی چند

ساقی چشم تواش باده به پیمانه نکرد
هر که بشکست در این میکده پیمانی چند

کسی از کافر چشم تو نپرسید آخر
کز چه روی ریخته‌ای خون مسلمانی چند

آه اگر دامن پاک تو نیارند به دست
خستگانی که دریدند گریبانی چند

از سر زلف پریشان تو معلومم گشت
که چرا جمع نشد حال پریشانی چند

بر نمی‌خورد دل از عمر گران‌مایهٔ خویش
که نمی‌خورد ز مژگان تو پیکانی چند

ای دریغا که به دامان تو دستم نرسید
با وجودی که زدم دست به دامانی چند

مژده ای دل که ز دیوان محبت امروز
از پی قتل تو صادر شده فرمانی چند

تا فروغی هوس چهرهٔ نیر دارد
پای تا سر شده آمادهٔ نیرانی چند

#فروغی_بسطامی

@ghaz2020
967 views05:39
باز کردن / نظر دهید
2022-08-17 16:35:23 نه خود اندر زمین نظیر تو نیست
که قمر چون رخ منیر تو نیست

ندهم دل به قد و قامت سرو
که چو بالای دلپذیر تو نیست

در همه شهر ای کمان ابرو
کس ندانم که صید تیر تو نیست

دل مردم دگر کسی نبرد
که دلی نیست کان اسیر تو نیست

گر بگیری نظیر من چه کنم
گر مرا در جهان نظیر تو نیست

ظاهر آنست کان دل چو حدید
درخور صدر چون حریر تو نیست

همه عالم به عشقبازی رفت
نام سعدی که در ضمیر تو نیست

#سعدی

@ghaz2020
1.1K views13:35
باز کردن / نظر دهید
2022-08-17 11:54:46 جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد
وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد

بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام
به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد

قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری
چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد

شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست
بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد

هنوز از آبشار دیده دامان رشک دریا بود
که ما را سینه آتشفشان آتشفشانی کرد

چه بود ار باز می گشتی به روز من توانائی
که خود دیدی چها با روزگارم ناتوانی کرد

جوانی کردن ای دل شیوه جانانه بود اما
جوانی هم پی جانان شد و با ما جوانی کرد

جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود
دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد

جوانان در بهار عمر یاد از شهریار آرید
که عمری در گلستان جوانی نغمه خوانی کرد

#شهریار

@ghaz2020
1.2K views08:54
باز کردن / نظر دهید