Get Mystery Box with random crypto!

خوش‌نیّت بدکردار

لوگوی کانال تلگرام goft_divane — خوش‌نیّت بدکردار خ
لوگوی کانال تلگرام goft_divane — خوش‌نیّت بدکردار
آدرس کانال: @goft_divane
دسته بندی ها: نقل قول ها , هنر
زبان: فارسی
مشترکین: 507
توضیحات از کانال

در ابتدا دریا بود، و خواهد ماند.
°آزادی°
رنگی از طیف آبی:
@CasalBlue
غم دردناک مدادرنگی‌ها :
@Colorofpain
این منم:
https://t.me/BiChatBot?start=sc-374879-1buAHY7

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 27

2021-05-22 17:07:02 من و تو، وقتی که می‌رسیم، به سوی یکدیگر می‌دویم.
_من و تو غم را شریکیم.

@Goft_Divane
84 views14:07
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 11:22:29 میدانم‌نمی‌شود. ولی من امروز، با صدایت از خواب بیدار شدم.

@Goft_Divane
385 views08:22
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 11:20:54 و امروزِ زیبا.
84 views08:20
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 11:18:52 @Goft_Divane
84 views08:18
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 03:59:26 امشب درون این آسمان چیزی برای ساختن بود، یک نوع جورچین آویزان. چیزی که برایت مقدر شده. چیزی که برایم روشن شده. برای آنکه همه چیز درست باشد. برای بهتر شدن، برای اینکه دیگر از زمستان نترسم. امیدها و باورها، انگیزه‌ها. من دیگر می‌دانم چیزی نیست. آخرِ کدامشان من زندگی‌ می‌کنم؟
من از هر تغیر رنگ‌ درختم می‌ترسم. از ابری که ماه را می‌پوشاند، از افقی که خورشید را خرد می‌کند. من از پرنده‌ای که تکه نانی را میبرد واهمه دارم. من انگار همه چیز را شکوه می‌بینم.
آخر، این بهار هم چیزی نبود که زمستان می‌گفت، آخر این پاییز هم چیزی نیست که می‌بینم. همه چیز ساده‌است. همه چیز واقعی و مات. من مثل کلاغی افسرده‌ام، انگار فهمیده‌ام دیگر دنیا چیزهای براقی ندارد.
من کاری نمی‌کنم که این باد‌ها موافق شوند، که این انجیرها دیگر جذب پشه‌ها نشوند. من همیشه می‌گویم. یک راوی از دور نشسته، یک عکاس نظاره گر، آدمی که شکار آهو‌هارا می‌بیند، کسی که مرگ شیر‌های گرسنه را ثبت می‌کند.
آخرش همه چیز بدون هیچ جلوه‌ای یکجا گذاشته شده. نه چیزی برای خواستن میخواهد، نه چیزی برای دادن دارد. همه چیز درون من برای خواستن آرواره‌های پوسیده ی زندگی، فوران می‌کند.
من آستینی دارم که درونش آفتاب است. من میدانم هیچ چیز برای خواستن نیست.
@Goft_Divane
88 views00:59
باز کردن / نظر دهید
2021-05-21 17:38:39 کمی احساس سرما، برای این عصر.۰
@Goft_Divane
40 views14:38
باز کردن / نظر دهید
2021-05-21 14:28:56
47 views11:28
باز کردن / نظر دهید
2021-05-21 14:01:51 اینجا چیزی برای خواستن نیست. همه‌چیز تا کوچک شدنش دور شده. حتی نمی‌دانم روزی می‌توانم‌ در دستانم نگهش دارم یا زودتر از من، محو می‌شود. این زمین دور را نمی‌دانم چگونه بگذرم. نمی‌دانم از کدام سنگ‌ روی رودخانه بپرم.
همیشه آن‌طرفی که هستم، مقابلِ دور، همیشه انجا چیزی‌است که نیست. انگار سبزه‌ها به زمین دروغ می‌گویند، انگار سایه‌ها و شاخه‌ها برایت تله گذاشته‌اند. مدام می‌گویند: اینجا.
من از خاک خودم خسته شدم. من از آفتاب دور، خوشم می‌آید. من دروغشان را باور می‌کنم. میدانم آنجا یک گلی می‌بینم، شبیه تمام گل‌های دیگری که دیدم. می‌دانم هرچه آنجا باشد را برای خودم برمی‌دارم.
من شیفته‌ی چیزهاییم که از اینجا نمی‌بینم. تورا پیدا می‌کنم، حتی اگر نباشی.

@Goft_Divane
49 viewsedited  11:01
باز کردن / نظر دهید
2021-05-21 13:41:43 All the faces come to life
Memory, longing
Opening the palms
Endlessly wanting

@Goft_Divane
49 views10:41
باز کردن / نظر دهید
2021-05-20 16:19:03 She’s like the mystery unsaid
Chasing every rose
With a daydream in her hand
Still holding on


@Goft_Divane
74 views13:19
باز کردن / نظر دهید