[جاد]: خیلی وقته شمارو ندیدم . کشیش جواب داد : - هیچکس منو ند | یادداشتهای یک روانپزشک
[جاد]: خیلی وقته شمارو ندیدم . کشیش جواب داد : - هیچکس منو ندید ، من تك و تنها سفر کردم ، همهاش تو فکر بودم . اما فکرم دیکه اون فکر سابق نیس . دیگه نسبت به خیلی چیزها اعتمادم رو از دست دادهام . (خوشههای خشم، ستاین بک، مسکوب) پ.ن: من یه هویی عاشق کشیش شدم. نسبت به خیلی چیزها اعتمادشو از دست داده، همه چیو ول کرده و تنهایی زده به سفر! خوش به حالش. من که دارم صورتم رو با سیلی سرخ نگه میدارم و به روی خودم هم نمیارم که نسبت به خیلی چیزها اعتماد و باورم رو از دست دادم. وانمود میکنم که خیلی هم ثابت قدم هستم! واقعا بهش حسودیم شد. @hafezbajoghli