Get Mystery Box with random crypto!

کشتاري که شما می‌کنید، شما قاضیان، از سر هم‌دردی باید باشد نه | یادداشت‌های یک روانپزشک

کشتاري که شما می‌کنید، شما قاضیان، از سر هم‌دردی باید باشد نه انتقام. بدانید که با این کشتار شما خود زندگی را برحق می‌کنید! از در آشتی در آمدن با آن کس که می کشیدش بس نیست، بلکه غم‌خواری‌تان برای او می‌باید از سر عشق به ابرانسان باشد. این گونه شما زنده ماندن‌تان را بر حق خواهید کرد! او را «دشمن» بنامید، نه «شریر»؛ «بیمار» بنامید، نه «رذل»؛ «دیوانه» بنامید، نه «گنهکار». و تو ای قاضی سرخ، اگر همه‌ی آن‌چه را که تاکنون در اندیشه به آن دست یازیده‌ای به بانگ بلند بر زبان می‌آوردی، همگان غریو بر می‌داشتند که: «دور باد این پلیدی، این کرم زهرآگین!»
(چنین گفت زرتشت، نیچه، آشوری)
پ.ن: در این‌که هیتلر تحت تاثیر نیچه بوده که شکی نیست. دارم فکر می‌کنم همین جملات این پاراگراف ممکنه فلسفه‌ی نازیسم را تقویت کرده باشه؟ صرف‌نظر از این‌که منظور اصلی خود نیچه چی بوده. شاید هیتلر اعتماد به نفسش را از نیچه گرفته باشه و تو ذهن خودش به این نتیجه رسیده که برای دسترسی به هدف والاتر و متعالی‌تر یعنی "ابر انسان" این آدمای در پیت و بیمار را باید کشت. نه این‌که همین‌طوری و الکی کشتشون، بلکه خیرخواهانه و به تعبیر خود نیچه "عاشقانه" زنده زنده انداختشون تو اتاقک‌های گاز!
پ.ن۲: حتی اگه ثابت بشه فلسفه‌ی نازیسم از نیچه گرفته شده، این سوال بسیار پر چالش باقی است که آیا نیچه در فجایع انسانی هولوکاست تقصیر داشته و اگه مقصر بوده سهمش چقدره؟
@hafezbajoghli