Get Mystery Box with random crypto!

کانال حمید آصفی

لوگوی کانال تلگرام hamidasefichannel2 — کانال حمید آصفی ک
لوگوی کانال تلگرام hamidasefichannel2 — کانال حمید آصفی
آدرس کانال: @hamidasefichannel2
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 15.74K
توضیحات از کانال

https://t.me/hamidasefichannel2
صفحه اینستاگرام
https://instagram.com/hamid._asefi
فیسبوک
https://www.facebook.com/hamid.asefi.16

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2023-02-23 06:57:36 چکیده دو سند بخش امنیتی این است: «اعلام خطر بدون راه حل». کلید واژه در باره خطرات پیش روی نظام هم «فتنه اقتصادی» است.
مشکل جنبش،«جمعیت»(میزان معترضان)است نه رهبری، منشور و... (که البته تاثیراتی دارند ولی عامل اصلی نیستند). بخش امنیتی هم از همین‌جا می‌ترسد؛ فعال شدن قشر خاکستری.️
من طرفدار«تجمیع» هستم(از موسوی تا پهلوی). البته این به معنای ائتلاف نیست به معنای همسویی و استفاده از همه ظرفیت‌ها برای غلبه بر استبداد ستبر دینی است.
بالا بردن عکس کسی که متهم بزرگ نقض حقوق بشر(حمید نوری ضربدر صد) است، قشر خاکستری را به این فکر می‌اندازد که آیا ما باید برویم خون بدهیم، جوانان‌مان را بدهیم تا یک ساواک جدید حاکم شود!؟
در برابر شعارهای انحصارطلبانه‌ی برخی در بلژیک، بقیه جمعیت شعار «اتحاد، اتحاد» سر دادند. این همان مضمون و شعار اصلی داخل کشورست. این مسئله باید در ترکیب سخنران‌ها، شعارها و... بازتاب داشته باشد. به ویژه رهبرانی که این افراد افراطی و تفرقه‌افکن به اسم آنها عمل می‌کنند باید سریعا و صریحا جلوی آنها را بگیرند.

گفتگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال
https://t.me/rezaalijani41
سپاه حزب نامرئی علی خامنه‌ای است. حکومت هم اینک یک‌دست و تحت فرماندهی اوست.
چکیده دو سند لو رفته بخش امنیتی این است: «اعلام خطر بدون راه حل»؛ آژیر بدون آتش نشان، آژیر بدون آمبولانس! (آژیر در باره خطرناکی وضعیت اقتصادی و نگران از خیزش‌های اعتراضی پیش رو).
نهاد امنیتی جرات ندارد یک راه‌حل بدهد (حتی در حد حذف یک بند از ویژه‌خواری‌های بودجه). همان‌طور که جرات نداشت روی حرف بولتن‌های اولیه‌اش برای مقامات بالا در باره جنبش مهسا که گفته بود سرمنشأش داخلی است و ربطی به خارج ندارد، بایستد و با یک تشر خامنه‌ای تغییر نظر داد.
پخمگی، بهت‌زدگی و بن‌بست؛ همه چیز ج.ا به همه چیزش می آید: نحوه مدیریت در سیاست داخلی، سیاست خارجی و نهاد امنیتی. این یعنی بن‌بست حکمرانی.
این بولتن‌ها هر چند دچار فلج مغزی‌اند و راه حل نمی‌دهند ولی آژیرهای‌شان درست کار می‌کند. آنها مشکل نظام را در جایی می‌بینند که مردم بیشتری ناراضی شوند و جمعیت بیشتری به اعتراضات بپیوندند. به همین خاطر روی ذخایر کالاهای اساسی کشور، خطر افزایش مالیات‌ها، اعتصاب کامیون‌داران، بازاریان، مراکز تولید و...، حساسیت به خرج می‌دهند.
در جنبش سبز سعید قاسمی، یکی از جارچی‌های حکومت، می‌گفت الآن شمال شهری‌ها معترض‌اند از روزی بترسید که پایین شهری‌ها به خیابان بیایند. بعدا دیدیم که آنها هم آمدند. الآن دارند می‌گویند بترسید از روزی که اعتصابات گسترده اتفاق بیفتد. آن روز هم خواهد آمد!
باید انگشت روی آسیب‌ها و نقصان‌های اصلی جنبش بگذاریم. نباید با آدرس‌های اشتباه، سراب نشان داد. یکبار سراب اصلاحات و راه‌حل از درون حکومت مطرح بود و حالا هم برخی دارند سراب مشکل‌‌گشایی دولت‌های خارجی را جلوی افکار عمومی قرار می‌دهند.
نمی‌گویم درون حکومت را نباید رصد کرد؛ هر جنبشی بخواهد پیروز شود به ریزش و فروپاشی درون حکومت هم نیاز دارد. نمی‌گویم به حمایت خارجی نیاز نداریم. می‌گویم به این دو نباید «اتکا» کنیم.
رئیس کنفرانس مونیخ همین امروز گفت ما جمهوری اسلامی را تنبیه و به کنفرانس دعوت نکردیم. اگر آنها به مذاکرات برگردند ما هم برخورد دیگری خواهیم کرد!
اگر یک حکومت غربگرا مثل آفریقای جنوبی در ایران حاکم بود شاید فشار خارجی‌ها خیلی موثر واقع می شد نه یک حکومت ماقبلِ مدرنِ ضدغرب.
سیاست خارجیِ ضد منافع ملی، سیاست داخلی‌ای که نمی‌خواهد هیچ تغییری بکند و نهاد امنیتی‌ای که مثل ساواک می‌خواهد فقط مدافع شخص اول مملکت و الیگارش‌های پیرامون حکومت باشد، خود بزرگترین عامل و محرّک نارضایتی و خشم مردم و نیروسازی برای جنبش است. نهاد امنیتی‌اش هم به خوبی نقاط آسیب پذیرش را با همین آژیرها دارد به ما نشان می‌دهد.
ما باید قدر خیزِ بزرگِ رو به جلوی جنبش «زن، زندگی، آزادی» و دستاوردهایش را بدانیم و با آن ارتقایی و استعلایی برخورد کنیم. برخورد تجمیعی یکی از همین رویکردهاست که می‌تواند به توان افزایی جنبش کمک کند. الآن وقت هژمونی طلبی، میوه‌چینی و تقسیم غنائم نیست. برخی رفتارهای چماقدارانه در تجمعات خارج از کشور شرم‌آور و بعضا مشکوک است.
خیز اعتراضی بعدی احتمالا دیگر نه جنبش جوانان بلکه جنبش کل خانواده‌ها خواهد بود که همگی دارند زیر فشارهای اقتصادی له می‌شوند.
باید به سهم خودمان تردیدها و نگرانی‌های قشر خاکستری را کمتر بکنیم تا بتوانیم یک خیز بزرگتر به سمت رهایی برداریم.
https://t.me/RezaAlijaniarchive/47
210 views03:57
باز کردن / نظر دهید
2023-02-21 20:56:19 دو سند منتشر شده در باره وضعیت اقتصادی نشانگر «امنیت‌زدگی» اقتصاد کشور و «پخمه‌زدگی» نهادهای امنیتی کشور است.
سیستم امنیتی اگر دست پخمگان نباشد و از نظرات کارشناسی بهره‌مند باشد، باید راهکار یا لااقل رویکردهای اصلاحیِ اساسی و موثر پیشنهاد بدهد نه در حد و سطح «پنهان سازی» ردیف‌های حساسیت‌زای بودجه در سایر ردیف‌ها.
این اسناد حساسیت و هراس‌زدگی حکومت را در مواردی همچون اعتصاب کامیون‌داران نشان می‌دهد(که قبلا تکذیب می‌کردند) و یا اعتصاب بازار که می‌گوید شاهد گسترده‌ترین سطح اعتصابات در بازار در تمام استان‌های کشور و تعطیلی صنوف مختلف در سطوح متفاوت بوده‌ایم و از آن با صفت «بی‌سابقه» یاد می‌کند.
اگر اعتراضات و جنبش اخیر بیشتر اعتراض جوانان بود، خیز بعدی اعتراضات احتمالا اعتراض خانواده‌هاست؛ همه اعضای خانواده که دارند زیر فشار اقتصاد له می‌شوند.

گفتگوی رضا علیجانی با ایران اینترنشنال
https://t.me/rezaalijani41
گزارش وضعیت اقتصاد کشور در نهادهای امنیتی کپی کردن از صفحات اقتصادی روزنامه هاست.
روش حکمرانی نهادهای امنیتی شبیه حکمرانی ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منصوب علی خامنه ای، است که مرتب دستور بشود، نشود و بکنید و نکنید می دهد! مدیریت حوزه اقتصاد که با رهنمودها و اوامر بشود و نشود صورت نمیگیرد (نهاد امنیتی میگوید قیمت دلار واقعی باشد، مالیات زیاد نشود، هر گونه اصلاح اقتصادی مطابق شرایط امنیتی صورت گیرد و...!).
سطح راه حل های نهاد امنیتی در حوزه اقتصاد هم این است که می گوید ردیف بودجه‌ی مواردی همچون گشت ارشاد و ستاد امر به معروف و نهی از منکر در سایر ردیف های بودجه گنجانده {پنهان} شود!
این هراس زدگی از آنجا نشأت می گیرد که حکومت از سویی نمیخواهد هیچ تغییر رویه ای بدهد و از سوی دیگر می خواهد اعتراضات را هم کنترل کند.
با تصویر هراس زده‌ی امنیتی ها که این اسناد از وضعیت اقتصاد کشور نشان میدهد روشن است که آنها نیز منتظر امواج سهمگین تر اعتراضی مردم ناراضی و خشمگین هستند.
https://t.me/RezaAlijaniarchive/46
294 views17:56
باز کردن / نظر دهید
2023-02-20 00:07:27 میرحسین؛ ورود به سکولاریزم
(جنبش اجتماعی 32)
https://t.me/Kaivan_Samimi
متن اخیر مهندس میرحسین موسوی در ادامه‌ی جنبش اجتماعی موجود و نیز خيزش مهسا، تأثیر بسیار مثبتی بر حرکت داشته و خواهد داشت. این بیانیه علاوه ‌بر کمک شایسته به جنبش، نشان‌دهنده‌ی استمرار تحولات فکری خود ایشان است. میرحسین نسبت به دهه‌ی ۶۰ تغییرات اساسی و عميقی کرده و حتی نسبت به مواضع سال ۸۸ و ۸۹ هم پویایی چشم‌گیری را نشان داده‌است.
یک موضوع و موضع جدید که بازهم خبر از ایستانبودن و پویابودن این مرد سیاسی صادق و مقاوم می‌دهد، ورود ایشان به فضای سکولاریزم است. مهندس موسوی به‌درستی دریافته ‌است که اعتقادات و علاقه‌های شخصی یک کنشگر سیاسی، صرفا مربوط به حوزه‌ی خصوصی فرد است اما در حوزه‌ی عمومی و عرصه‌ی سیاسی می‌بایست سکولار و عرفی عمل کرد و نسخه‌پیچی براساس باورهای ایدئولوژیک را کنارگذاشت.
اکنون ما هم برای تقویت جنبش اجتماعی لازم است به‌مثابه مخالفان استبداد دینی، به گفتگوهای مستمر در فضاهای حقیقی و مجازی با یکدیگر بپردازیم تا به‌رغم برخی تفاوت‌هایی که در سوگیری برنامه‌های توسعه داریم، به گسترش گفتمان گفتگو یاری رسانیم و بدانیم که از طریق این گفتگوهای ملی است که می‌توان به انسجام ملی نزدیک شد.
تنها راه مطمئن و ماندگار برای برقراری دموکراسی به‌جای دیکتاتوری، انسجام است که از مسیر جمع‌سازی و سپس‌ نهادسازی می‌گذرد. بدیهی است که زیرساخت جمع‌سازی‌های متعدد و سپس نزدیک‌شدن آن‌ها به یک‌دیگر و آن‌گاه تشکيل جبهه نجات ملی‌، همان استمرار و گسترش گفتگو است.
گفتگو پدیده‌ایست سهل و ممتنع. به‌ظاهر بسیار ساده و حتی پیش‌پا افتاده است ولی در عمل به توان زیاد، وقت کافی و سعه‌صدر بالایی نیاز دارد. برای شروع آن هم باید به همان سرمشقی که پیش‌تر هم مطرح شده ‌بود بازگشت؛ هرکس هرجا که هست، یک قدم به جلو بردارد.
قدم‌های بلندی توسط میرحسین به‌رغم ۱۲ سال فشار بر او و همسر اندیشه‌ورز و مقاوم ایشان برداشته ‌شده ‌است. همه‌ی دموکراسی‌خواهان‌ نیز چه داخل و چه خارج از کشور، متعلق به هر جريانی که هستند و هستیم می‌توانیم در کنار یک‌دیگر با پرهیز از خشونت کلامی، رابطه‌ای دموکراتیک را تمرین کنیم.
تنها در این‌صورت است که قدرت بی‌بدیل مردم، معجزه‌ی خود را نشان خواهد داد.
192 views21:07
باز کردن / نظر دهید
2023-02-15 23:38:52 موضع تقی رحمانی درباره بیانیه میرحسین و ماجرای پهلوی در نشست جورج تاون

قسمت اول : ۲۳ دقیقه
116 views20:38
باز کردن / نظر دهید
2023-02-14 00:02:25 دوستان مخاطب
لطف کنیدعضواین کانال هم بشوید
71 viewsedited  21:02
باز کردن / نظر دهید
2023-02-14 00:01:36 https://t.me/RahmaniTaghi
290 views21:01
باز کردن / نظر دهید
2023-02-13 17:53:27 ایا سرکرده گی خداوند به نایب اش تکرار می شود.
برای معتقد به خدا، مسئله سرکرده گی خداوند جدی است. اما سرکردگی خدا در امر سیاسی و مدیریت به فرد خاص داده می شود یا به همه انسان ها؟
نواندیشان مسلمان از امامت عامه (یعنی هر کس راهبر خویش است خدا چنین برای انسان خواسته است)سخن گفتند. پس خداوند خالق شد که امور مدیریت زندگی به دست همه انسان ها واگذار کند. در امور سیاسی و اجتماعی نماینده خاص ندارد. نظریه پرداز فلسفی این ایده، اقبال لاهوری است.
اما این که انسان به احکام شریعت تن دهند امری انتخابی است و برعهده حکومت نیست.
ولی این همه ماجرا نیست. از زمان مشروطه به بعد در دو قانون اساسی، سرکرده گی خداوند در امور دنیا و سیاست و مدیریت و نظارت به نهاد سلطنت و دین سپرده شده است. روحانیون با رضا شاه بیعت کردند تا سرکرده گی خداوند به همه مردم نرسد، به نهاد سلطنت برسد که به نهاد دین وابستگی داشت.
در قانون اساسی سال 58 هم سرکرده گی خداوند به وسیله روحانیون ولایت فقیه اعمال می شود.
اما داستان از این قرار است که خدای خالق اگر سرکرده گی سیاسی و مدیریتی داشته باشد دیگر حق انتخاب و خوبی و بدی انسان منتفی می شود .
اما داستان‌تر این است که جمهوریت به سرکرده گی خداوند در سیاست که به نهاد خاص واگذار شود پایان می دهد.
این بلوغ انسانی در برابر استبداد قرار می گیرد. حال سخن این است که در قانون اساسی جدید تکلیف این رابطه مردم با خداوند کجا قرار می گیرد؟
باید مراقب بود که باز به نام خدا نهادی نماینده او در امور سیاسی و مدیریتی نشود؟ بله مطلب از این قرار است. تقی رحمانی
341 views14:53
باز کردن / نظر دهید
2023-02-08 15:59:13 تبارهای سیاسی
#A 412

آرمان امیری @armanparian - اگر یک ناظر بیرونی به حوادث ایران نگاه کند و صرفا بیانیه‌های سیاسی در باب اهداف و ملزومات انقلاب اخیر را بخواند، آنچه می‌بینید یک همگرایی شگرف است که شاید در کمتر انقلابی در طول تاریخ مشابه داشته. برای سنجش این ادعا، من مقیاس تقسیم‌بندی فضای سیاسی را «نسبت نیروهای سیاسی با انقلاب ۵۷» قرار می‌دهم. با چنین مقیاسی:

در منتها الیه یک سر این طیف، شاهزاده پهلوی قرار دارد. دورترین گزینه‌ی قابل تصور از انقلاب ۵۷. ایشان اساسا نماد و میراث‌دار هرآن چیزی هستند که تمامی نیروهای دخیل در انقلاب ۵۷ را علیه خود متحد کرده بود.

در سوی دیگر این طیف گسترده، میرحسین موسوی قرار دارد. نه فقط در میان نیروهای حامی انقلاب «زن زندگی آزادی»، بلکه شاید در میان تمامی نیروهای سیاسی کشور، میرحسین، بیش از هرکسی، نماد و تجسم تحقق انقلاب ۵۷ و نظام برآمده از دل آن انقلاب است. وقتی می‌گویم بیشتر از هرکسی، رهبری نظام جمهوری اسلامی را از یاد نبرده‌ام، اما همچنان اصرار دارم برای بخش بزرگی از ایرانیان، «نخست‌وزیر امام» به مراتب بیشتر رنگ و بوی انقلاب و دهه‌ی شصت و دوران جنگ را داشت تا آنکسی که بر کرسی رهبری نشسته.

باقی نیروها، از ملیَون و مذهبی‌ها گرفته تا چپ‌های رادیکال و غیرمذهبی، همگی جایی در این طیف گسترده قرار دارند. تا حدودی دخیل در انقلاب بودند و تا حدودی هم قربانی رژیم برآمده از انقلاب شدند. حال کافی است که ناظر بیرونی ما بیانیه‌های اعلام پیش‌شرط و یا طرح راهکارهای پیشنهادی دو سر طیف را کنار هم قرار دارد:

- تاکید بر حفظ تمامیت ارضی / یکپارچگی سرزمینی
- تاکید بر ضرورت گذار از رژیم فعلی همراه با انقلابی با شعار «زن زندگی آزادی»
- تاکید بر لزوم تشکیل یک مجلس ملی/موسسان از نمایندگان همه‌ی مردم برای تعیین نوع رژیم/قانون اساسی حکومت بعدی

برای مطالعه‌ی ادای‌ی یادداشت اینجا کلیک کرده و یا از گزینه‌ی INSTANT VIEW استفاده کنید.


کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
147 views12:59
باز کردن / نظر دهید
2023-02-07 01:33:43 هشداری نسبت به سیاست‌زدایی از امر سیاسی

#A 411

آرمان امیری @armanparian - تصاویر تکان‌دهنده از پیکر رنجور دکتر فرهاد میثمی، به همان میزان که احساسات را جامعه تحت تاثیر قرار داده، تلنگری بسیار بجا بر ضرورت بازاندیشی هرچه بیشتر در باب پرسش «چه باید کرد» زده است. گویی به هر بیننده‌ای یادآوری می‌کند که زمان در حال سپری شدن است و انفعال و سکون ما به از دست رفتن چه جان‌های ارزشمندی می‌انجامد. این تلنگر اما، در مرحله‌ی نخست، از خود کنش‌گری دکتر میثمی آغاز می‌شود؛ پیشتر، مباحث و جدال‌ها بر سر خشونت‌پرهیزی، صرفا به حدود و یا امکان اثربخشی آن معطوف بود. حال می‌توان پرسش را کمی مبنایی‌تر کرد: آیا هرگونه کنش خشونت‌پرهیز، لزوما از نظر سیاسی معنادار است؟

سال‌هاست که توافق داریم دوران قهرمان‌پروری گذشته و جامعه‌ای که درصدد گذار به دموکراسی است، باید این رویکرد کلاسیک و اسطوره‌ای را کنار بگذارد. یکی از وجوه این تعبیر، تاکید بر ضرورت «مشارکت جمعی» برای معنابخشی به امر سیاسی است. سیاست، اساسا حوزه‌ی تدبیر و کنش‌ورزشی عمومی است و با حوزه‌ی اخلاقیات فردی و تهذیب نفسانی مرزبندی دارد. البته که من بر ضرورت اخلاقی بودن کنش سیاسی هم تاکید دارم، اما اخلاق سیاسی تنها در عرصه‌ای معنادار می‌شود که امکان مشارکت عمومی و در نتیجه اثرگذاری بر امر اجتماعی را داشته باشد. به صورت خلاصه، تنها کنشی می‌تواند واجد معنای امر سیاسیِ اخلاقیِ دانسته شود، که حتی اگر هم به صورت فردی انجام می‌شود، حائز دو شرط اساسی باشد:

نخست آنکه قابلیت تکثیر عمومی داشته باشد. (با تعریفی نزدیک به اخلاقیات کانتی)
دوم آنکه معطوف به مطالبات مساله‌مند‌شده‌ی سیاسی باشد.

پیش شرط نخست در کنش «من می‌میرم تا جهان نجات پیدا کند» نقض می‌شود. چنین کنشی بیشتر از آنکه سیاسی باشد، باید چریکی قلمداد شود. البته نسبت به رفتارهای مورد انتقاد گروه‌های چریکی این تفاوت را دارد که آسیب به دیگری را متوقف کرده و تنها آسیب به خود را (از جنس شهادت‌طلبی) حفظ کرده است؛ اما همچنان در دو وجه دیگر کنشی چریکی است: نخست آنکه قابلیت تعمیم‌پذیری عمومی ندارد، و دوم آنکه تصمیم آن به صورت فردی گرفته شده و یک راهکار برآمده از خرد جمعی نیست.

در مورد شرط دوم، پیشتر دو یادداشت با عنوان «سیاست‌زدایی از امر سیاسی» و «در باب تقلیل مطالبه به نیاز» نوشته بودم. به صورت خلاصه، در تمایز «نیاز» با «مطالبه» می‌توان گفت گرسنگی صرفا یک «نیاز» انسانی است. کار فعال سیاسی این است که این نیاز را به صورت یک مطالبه‌ی معنادار سیاسی درآورده و یا به تعبیری «مساله‌مند» کند. مثلا از ضرورت ایجاد اشتغال، یا مهار تورم سخن بگوید. حال اگر کنش‌گری، مسیر معکوس را بپیماید و مطالبات سیاسی را تا سر حد نیاز تقلیل دهد، مرتکب «سیاست‌زدایی از امر سیاسی» شده است.

نامه‌ی اخیر بهاره‌ هدایت خطاب به دکتر میثمی، هشداری نسبت به همین وجه دوم است. (متاسفانه نمی‌توانم به متن کامل نامه ارجاع بدهم چون گویا خانم هدایت فعلا از جانب رسانه‌ها بایکوت شده‌اند و هیچ کانالی متن کامل نامه ایشان را منتشر نکرده) هدایت ضمن درخواست از دکتر میثمی برای پایان بخشیدن به اعتصاب غذا، یادآور شده که مطالبه‌ی مطرح شده از جانب ایشان به عنوان هدف از این اعتصاب غذا (از جمله درخواست آزادی چند زندانی سیاسی خاص) یک مطالبه‌ی غیرسیاسی است. آزاد شدن چند زندانی در بهترین حالت صرفا نیاز آن‌هاست. آن هم نیازی که اگر خودشان مایل به رفع آن بودند کافی بود دست از اعتراض به حکومت بردارند. پس اگر در زندان هستند، به دلیل به چالش کشیدن زیربنای یک ساختار سیاسی غیرعادلانه است. هر کنش‌گر دیگری نیز اگر می‌خواهد یک عمل معنادار سیاسی مرتکب شود که همان زیربناهای سیاسی را هدف قرار دهد و نه آنکه کنش سیاسی دیگران را به یک نیاز تقلیل دهد. همچنین در فقره‌ی حجاب، ترجمه کردن اهداف جنبش «زن زندگی آزادی»، به نیاز «آزادی حجاب»، یک تقلیل‌گرایی آشکار است که امر سیاسی و مساله‌مندشده‌ی «زن» در جنبش اخیر را به سطح یک نیاز محدود تقلیل می‌دهد.

هیچ یک از این نقدها، به معنای تقلیل دادن اراده‌ی ارزشمند دکتر میثمی در مسیر دشواری که پیش گرفته نیست. ایشان تا همینجا نیز ثابت کرده اراده‌ای عملی و راسخ برای پیشبرد ایده‌های خود دارد و از این نظر، جنس عمل‌شان به کل متفاوت از برخی مدعیان است که از نقاب خشونت‌پرهیزی صرفا به عنوان سرپوشی بر کلبی‌مسلکی‌های منفعلانه‌ی خود استفاده می‌کنند. نامه‌ی بهاره هدایت شاید فقط تلنگری باشد که اگر دکتر میثمی، به همان اندازه که بر شیوه‌ی اجرایی کنش‌های خود تمرکز کرده، بر ضرورت معنابخشی سیاسی آن‌ها متمرکز نشود، در معرض این آسیب قرار دارد که حسن نیت و فداکاری‌اش مورد مصادره و انحراف گروه‌هایی قرار گیرد که با هدف اصلی او هیچ سنخیتی ندارند.



کانال «مجمع دیوانگان»
@DivaneSara
اینستاگرام «مجمع دیوانگان»
.
246 views22:33
باز کردن / نظر دهید
2023-02-03 23:15:08 با سلام واحترام
مشکل خانواده های زلزله زده از نظر اسکان در چادر ها  تا حدودی حل شده چون چادرها نزدیک منازل تخریب شده قرار کرفته شده وتوانسته اند از برق وگاز منازل تخریب شده استفاده کنند ،هم به روشنائی رسیده اند،هم به گرمایش غذا هم از طریق تبریز  نا حدودی فراهم شده کسانیکه علاقمند هستند می توانند از طریق انجمن اسلامی مهندسین ارسال وجه کنند  که کمکی باشد برای ساخت وساز اینده
332 views20:15
باز کردن / نظر دهید