Get Mystery Box with random crypto!

هم‌پیشانی

لوگوی کانال تلگرام hampishani — هم‌پیشانی ه
لوگوی کانال تلگرام hampishani — هم‌پیشانی
آدرس کانال: @hampishani
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.07K
توضیحات از کانال

هم‌پیشانی، سلام
چین پیشانی تو شرح پریشانی ماست
دغدغه‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور
@HSafaeipour
جستارنویس
مدرس مهارت‌های اندیشیدن
مدیر عامل موسسه تیزفکری
@tizfekri
#تفکر_فرهنگی
#تفکر_نقادانه
#اندیشیدن به #زندگی_روزمره

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-18 07:42:19 بعد مدت‌ها، در صحبت نوجهانان

مهارت تصمیم‌گیری، عنوان کارگاه پنج-هفته‌ای است که از این هفته با دانش‌اموزان پایه دهم دبیرستان پسرانه سادات آغاز کردم. خاطره پرسش سهمگین یکی از دانش‌آموزان پس از اجرای بخش اول کارگاه پر رنگ‌ترین تصویر این تجربه است. از من پرسید: آقا! ما چگونه می‌توانیم بفهمیم که در مسیر رسالتمون قرار گرفتیم! یک مرتبه تصویر جوانی خودم را در او دیدم. صورتی گندمی، چشمان پر شوق، ته نشینی از آرمان‌، خدا و خواستن تغییر. دلم گرفت. منظورش را از رسالت پرسیدم و پاسخی دادم. پاسخی که با پاسخ آن روزم به همین پرسش تغییر یافته بود. رفت و ده دقیقه دیگر دوباره آمد. گفت: آقا شما پاسخ خودتان به این پرسش چیست؟ دوست داشتم بشینم روی زمین! لم بدهم به دیواری و بگویم: بیا با هم شعر بخوانیم! حرف بزنیم اما فاصله خودم را حفظ کردم و خیلی جدی گفتم من دو پاسخ دارم. یکی پاسخی معنوی و یکی پاسخی اجتماعی. هرچند شخصا به این تفکیک قائل نیستم. پاسخ معنویم را برایش گفتم اما برای شما نمی‌گویم. اما پاسخ اجتماعی ام این بود که رسالت ما این است که غمی کم کنیم و از ملالت و رنج و دردهای بشر بکاهیم و بر خوشی و شادی و امیدواری او بیافزاییم. در چشمهایم نگاه می‌کرد. تشنه بود. بی‌رحمانه صورت برگرداندم و به کارم ادامه دادم.

موضوع کلاس در جلسه اول از این قرار بود:
مفهوم سواد از دیروز تا امروز
دشواری اندیشیدن و پاسخ به این پرسش که چرا بیشتر خلق الله از تفکر فراری اند.
بعد هم معرفی الگو و روش کار این دوره
گام نخست انتخاب مسئله.

بچه ها رفتند تا در قالب فعالیت گروهی مساله خود را با روش ماتریس زوجی بیابند و سپس، نقشه ای ذهنی از مساله خود بیابند.

#تجربه_کلاس_داری
#داستان_کلاس_داری
153 views04:42
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 11:05:25 پروندهٔ "فلسفهٔ تحلیلی در زندگی روزمره"

میزگرد «فلسفه تحلیلی و رابطهٔ علم و دین»

نشست یازدهم - بخش اول

فایل صوتی

مدت زمان: ۶۱ دقیقه

مهمانان میزگرد:

دکتر ابراهیم آزادگان، رئیس دانشکده فلسفه علم دانشگاه شریف

دکتر حامد صفایی‌پور، دکترای فلسفه علم و مُدرس

میزبان:

دکتر محمدرضا واعظ، دبیر علمی پرونده و پژوهشگر فلسفه علم، دانشگاه بُن آلمان

تاریخ:
جمعه ۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱، ساعت ۲۱ به وقت ایران
۲۹ آپریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۳۰ به وقت اروپای مرکزی

پیج‌های اینستاگرام:

instagram.com/mrvaez

‌ instagram.com/rooyeshedigar

پیج‌های تلگرام

T.me/tanhaatarazyekbarg

T.me/rooyeshedigar
302 views08:05
باز کردن / نظر دهید
2022-05-27 10:20:15 در ادامه فرسته قبلی
گفت‌وگوی درباره یاداشت سوم


به نظرم تحلیل این گفت‌وگو برای بررسی جهان ذهنی هر دو سوی این گفت‌وگو سودمند است.



منتقد:
متاسفانه شما جهت حمله تان همیشه به نیروهای منسوب به انقلاب است. اگر همین اتفاق در سخنرانی مثلا فائزه هاشمی افتاده بود و پسری با ظاهر انقلابی این گونه عمل می کرد از او طلب اخلاق می کردید و مستمع را محکوم میکردید و حالا از سخنران طلب اخلاق می کنید.
ظاهرا انتقاد از دیدگاه شما فقط باید از انقلاب، اسلام و طرفداران آنها باشد.
ایرادی ندارد. بالاخره این هم تعریفی از تفکر انتقادی است دیگر. هر کس تعریف خودش را دارد.


پاسخ من:
شاید اشکالی در کار من بوده که شما اینطور فکر می‌کنید.
اما بگذارید رای صریحم‌ را برایتان بگویم. به طور کلی برای من افرادی که خود را سپاه حق معرفی می‌کنند اما اولیات اخلاق، مواردی از قبیل راستگویی، عدالت، امانت‌داری را رعایت نمی‌کنند، رقت‌انگیزترند از افرادی که همین کارها را می‌کنند اما خود را در دایره ارزشی‌ها و پارسایان قرار نمی‌دهند.

مثلا خ هاشمی هم اگر به صفت "معلم انقلابی" و "عمار انقلاب" منسوب شود و شیوه پاسخ‌گویی و تکلمش به‌مانند آقای عباسی باشد، همین قدر برای من ترجمان وقاحت است.

خیلی برای من جالب است که برخی افراد ارزشی مثل شما، بیش از آنکه دغدغه قلب دین توسط افرادی همچون عباسی را داشته باشید، دغدغه‌تان است که مبادا کفه نقد به نفع گروه رقیب سنگین‌تر شود!

چرا فکر نمی‌کنید چون شما عینک سیاسی بر چهره دارید، فعل و قول دیگران را سیاسی تفسیر می‌کنید؟

اصلا مگر الگوی شما علی نیست؟ فرض کنید این جوان، اجیر معاویه بوده، تا خطبه شقشقیه او را به‌هم بزند. اگر علی لباسش‌اش را مسخره می‌کرد، و یارانش قهقهه می‌زدند، شما دیگر او را امیرالمومنین می‌دانستید؟


منتقد:
آنچه از جواب حضرتعالی من متوجه شدم این است که انسان تا کامل نشده است و نتوانسته بی اشتباه شود حق ندارد به سپاه حق بپیوندد و خود را در آن سپاه معرفی کند. با این نگاه شما غیر از امیرالمومنین در سپاه حق پیامبر چه کسی باقی می ماند؟
اگر کسی در سپاه حق خود را معرفی کرد حق اشتباه و خطا ندارد!؟
نمیدانم دلیا شما برای این نظریه تان چیست ولی در دیدگاه مشهور اسلام، کسی که تسلیم حق نیست اگر ظاهرا همه افعال اخلاقی را هم انجام دهد هیچ بهره ای ندارد.
قاعدتا مستحضرید که نقد غیر از انتشار نقد است. انتشار نقد یک فعالیت رسانه ای است و در فضای رسانه همه چیز فرق می کند. در فضای رسانه چیزی که بیشتر از محتوای نقد اهمیت دارد، خود نقد است.
فرضا از دیدگاه شما نحوه جدلی که آقای عباسی در جواب جدل مستمع انجام داد غیر اخلاقی بوده است و ایشان باید بگونه ای دیگر جواب میداد، ولی خودتان هم بهتر میدانید که نقد شما در فضای رسانه متوجه رفتار اشتباه ایشان نمی شود و متوجه خودشان می شود.
من شاید با بیش از ۹۰ درصد صحبت های ایشان مشکل داشته باشم و آنها را نقد کنم ولی این دلیل نمی شود که به ایشان حمله کنم.

پاسخ من:
پاسخ شما را چند بار خواندم. من مبانی عمل اجتماعی شما را با فهم خودم از اسلام مغایر می‌دانم.


پایان
268 viewsedited  07:20
باز کردن / نظر دهید
2022-05-25 15:18:21 حسن اقای عباسی
تلاش ما برای امر به معروف و نهی از منکر شما تا امروز نتیجه شایانی نداشته است.

منتقدی از شما با فریاد سوال می‌پرسد که «نام چهار اقتصاد دان را ببر». ظاهرا او هم دارد به صورت انقلابی و آتش به اختیار، روشی که شما مروج آن هستید، اعتراضش را به حضور شما در دانشگاه نشان می‌دهد. دربارۀ برخورد شما سه اشکال مطرح است:

الف؛ چرا انتقادت را با به سخره گرفتن لباس او آغاز می‌کنی؟
ب؛ چرا موضوع را به تربیت خانوادگی اش ربط می‌دهی؟ چه ربطی دارد؟
ج؛ چرا او را سریعا در دسته فراریان ضد انقلاب (گنده تر از او) قرار می دهی؟


اصلا همه مواضع سیاسی تو حق؛
بیا درباره اخلاق با هم گفت‌وگو کنیم.


حامد صفایی‌پور
3 خرداد 1401


یادداشت اول؛ 1394؛ اینجا
یادداشت دوم، 1396؛ اینجا
299 viewsedited  12:18
باز کردن / نظر دهید
2022-05-23 08:24:51 حاتم طایی را گفتند: از خود بزرگ همت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای؟

گفت: بلی! روزی چهل شتر قربان کرده بودم امرای عرب را، پس به گوشهٔ صحرایی به حاجتی برون رفته بودم، خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش: به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمده‌اند؟
گفت: هر که نان از عمل خویش خورد، منت حاتم طایی نبرد

من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم.

سعدی؛ در فضیلت قناعت؛ حکایت 13 ام
334 views05:24
باز کردن / نظر دهید
2022-05-20 13:57:58 برهان‌های نوین نظم
در گفت‌وگوی
حامد صفایی‌پور و وحید حلاج
به همت سایت صدانت

در یوتویوب:





#برهان_نظم
#علم_و_دین

@Hampishani
385 views10:57
باز کردن / نظر دهید
2022-05-07 09:47:56
یکی از رفتارهای شایع مسئولان در مواجهه با انتقاد شهروندان این است که می‌گویند: «شما که اطلاعات کاملی نداری چطور نقد می‌کنی؟» می‌خواهم نشان بدهم این جمله در چه صورتی حق و در چه صورتی ناحق و عوام‌فریبانه است.

ابتدا درباره معنای چند واژه توافق کنیم:
• «موضع‌گیری» یا ابراز نظر این است که شما درباره یک باور، تصمیم یا اقدام موضع موافق، مخالف (یا «نظری ندارم») بگیرید.
• «انتقاد»، موضع‌گیری مخالف است.
• «اعتراض»: موضع‌گیری مخالف با بار عاطفی و هیجانی منفی است.
• اما «نقد» یا «سنجش» معنای فنی دیگری دارد. نقد، درباره باورها و تصمیم ها، فرایند فهم و ارزیابی دلایل است. (درباره آثار هنری، مهارت فهم اثر، بازسازی اثر در گونه (یا ژانر هنری یا اهداف مولف آن)، و سپس ارزیابی اثر بر اساس ارزش‌های مفروض درباره آن است.

سه نکته:
• موضع‌گیری ممکن است سنجیده یا نسنجیده، متعصبانه یا منصفانه و ... باشد.
• موضع‌گیری آزاد حق همه شهروندان و از مصادیق آزادی بیان است.
• موضع‌گیری فقط یک کنش معرفتی نیست؛ موضع گیری همچنین یک کنش سیاسی است. منظور از کنش سیاسی کنشی است که در حفظ، جایه‌جایی و انتقال قدرت موثر است. برای مثال: ممکن است شهروندی در یک انتخابات -حتی بدون بیان دلایل- اعلام کند «من به فرد الف رای می‌دهم» این امر در صورتی که او در این جامعه دارای حسن شهرت و مرجعیت اجتماعی باشد قدرت را به سمتی سنگینتر می‌کند. بنابراین کارویژه‌ی «موضع‌گیری» فقط یک فعالیت معرفتی نیست، گاهی یک کنش سیاسی است.

با توضیحات پیش‌گفته، پرسش اعتراضی مدیر به حق است که «چرا بدون اطلاع، ما را نقد می‌کنید؟» لازمه نقد، برخورداری از اطلاعات دقیق و کامل است. اما موضع گیری نیازمند اطلاعات کامل و دقیق نیست. شهروندان حق دارند بر اساس اطلاعات موجود و دیدگاه شخصی خود درباره مسائل موضع‌گیری کنند و توضیح بخواهند. و جالب اینجاست که مسئولان حق ندارند حتی درباره موضع‌گیری نادرست شهروندان پاسخگو نباشند. حق شهروند، پرسش و اعتراض، و وظیفه مسئولان پاسخ‌گویی است. چراکه مسئولان به اعتبار حقی که از موکل خود گرفته‌اند بر اموال عمومی مسلط شده‌اند.

اما دربارۀ نقد؛ آری، نقد نیازمند اطلاعات کامل است و بنابراین این وظیفه مسئولان است که با شفاف‌سازی زمینه نقد اقدامات خود را فراهم کنند. نمی‌توان بدون ممکن ساختن نقد، آن را انتظار داشت(!). توجه کنید که این تازه، فراهم‌سازی امکان نقد است. نقد فعالیتی نازک‌کارانه، زمانبر و هزینه‌بر است. علاقمند به نقد، لازم است هزینه آن را پرداخت کند.

بنابراین، موضع‌گیری حق شهروندان و پاسخگویی وظیفه مسئولان است. لازمه نقد اقدامات یک سازمان، شفاف‌سازی نظام تصمیم‌گیری آن است. نقد فعالیتی هزینه بر و زمانبر است و درخواست نقد باید با در نظر گرفتن این نکته انجام شود.


#اخلاق_نقد
#تفکر_نقادانه_برای_مدیران
@Hampishani
412 viewsedited  06:47
باز کردن / نظر دهید
2022-05-07 09:47:45
212 views06:47
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 15:05:09 #زندگی_پس_از_زندگی
تامل چهارم

آسیب شناسی دامن زدن به ایمان‌های حسگرا

در قرآن می‌خوانیم که قوم موسی گفتند: به تو ایمان نمی‌آوریم مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم (1/55)- و البته اوج همراهی خدا با چنین درخواستی صاعقه‌ای است که چشم همگان را بسته و موسی را بر زمین پرتاب کرده است! مرحوم مطهری در آثارش این روحیه حس گرا در ایمان‌آوری را در قوم یهود یادآور شده و ریشه تجربه گرایی امروز غرب را در چنین نمونه‌هایی یادآور می‌شود.

اما اسلام از ابتدا دینی حسگرا نبوده و نیست. در میان همه پیامبران، پیامبر اسلام تنها پیامبری است که معجزه آن یک معجزه حسی، نیست. محمد (ص) را با عیسی (س) مقایسه کنید که مولود مریم (س) باکره است و در پایان (به باور مسلمین) به آسمان رفته است؛ در مقایسه با پیامبر اسلام که بازرگانی است با اموال خدیجه، بی هیچ رمزآمیزی که اگر در جمعی بود، او را بدون معرفی اصحابش نمی‌شناختید(سنن النبی، طباطبایی) در این حال، معجزۀ اصلی پیامبر اسلام «کلام» و چیزی خواندنی است که به صورت منقطع در مقاطع گوناگون تاریخی و جغرافیایی بر زبان این پیامبر جاری شده است(1). محمد(ص) در قرآن، بشری مثل ما معرفی می‌شود (کهف-110) با این تمایز که به آن وحی می‌شود و خود پیش از ما به آنچه از جانب پروردگارش نازل شده است، ایمان آورده است.

خب، مفهوم این گردش از حسگرایی به عقلگرایی چیست؟ آیا توجه دارید که ایمان به غیب، در اسلام در چنین بستری مطرح شده است؟ ماهیت ایمان دینی از نظر قرآن چیست؟ چرا در قران از تعبیر « يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَٰقُواْ رَبِّهِمْ... (1/46)»؛ استفاده شده است؟

از نظر مطهری، رابطه خدا و طبیعت در قرآن یک رابطه عرضی نیست. به این معنا که مثلا وقتی خداوند می‌گوید رویش گیاهان کار من است(56/64)، یعنی من (خدا) در سلسله علل طبیعی رویش این گیاه دخالت دارم و آن را می‌رویانم. ما نیز در فهم علمی خود چنین چیزی را فرض نمی کنیم و مثلا فرایند رویش گیاهان را با خدا پُر کنیم. رابطه خدا با طبیعت یک رابطه طولی نه عرضی است. به این معنا که خداوند می‌گوید این نظم طبیعی به یک نظمِ ازلی وابسته است. جهان در دستان خداوند است اما نه به این معنا که سلسله تبیین‌های طبیعی را با توسل به خدا توضیح دهیم.

بنابراین، هرگونه ربطِ امور تجربی به باورهای دینی، حتی اگر ممکن باشد، که به صورت قطعی و انکارناپذیر ممکن نیست، مطلوب نگاه دینی هم نیست.

پانوشت:
۱: وقوع معجزاتی مثل شق القمر به عنوان یک معجزه حسی، تفاسیری است از برخی رویدادها و/یا آیات قرآن ، که مورد توافق همه عالمان اسلامی نیست.


@HamPishani
281 views12:05
باز کردن / نظر دهید
2022-05-04 15:03:02
190 views12:03
باز کردن / نظر دهید