Get Mystery Box with random crypto!

Mohammad Imani محمّد ایمانی

لوگوی کانال تلگرام imani_telegram — Mohammad Imani محمّد ایمانی M
لوگوی کانال تلگرام imani_telegram — Mohammad Imani محمّد ایمانی
آدرس کانال: @imani_telegram
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 1.25K
توضیحات از کانال

ورود به گروه بحث:
https://t.me/joinchat/AAAAAFj3ggKv5xqxGgDSWA
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/imani_officialig

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2021-05-01 17:18:47
فرق سلطنت سنّتی با دولت مدرن (در همه جای دنیا) این است که دربار در سلطنت سنّتی بخشی از ثروت اعیان (مالیات اجباری) را به زور اسلحه و خشونت نمی‌دزدد تا بلواهای اقتصادی را برطرف کند بلکه از اعیان «خواهش می‌کند» تا برای رفع بلوا «کمک کنند». همین که مالیات اجباری وضع شود و انحصار خشونت و اسلحه بدست دولت بیفتد (دولت مدرن) دولتمردان این دولت بزرگ که شغلی جز استفاده از پول اعیان و کسانی که کار می‌کنند ندارند دیگر هرگز حاضر به کم کردن یا گذشتن از این ثروت مفت بادآوردهٔ بی‌انتها نخواهند بود و هر روز یک نیاز جدید برای استفاده از پول زور مالیات تعریف می‌کنند و مدام مالیات بیشتر با انواع و اقسام نام وضع می‌کنند تا هم شغل خودشان را تضمین کنند و هم به فساد و دزدی خود در کنار خرج این پول به نام خیر عمومی ادامه دهند.

* تصویر: بلوای نان در عصر ناصری از کتاب قبلهٔ عالم عبّاس امانت.
558 viewsedited  14:18
باز کردن / نظر دهید
2021-04-30 21:29:10 نخستین جایی که در زبان آلمانی [و احتمالاً در همهٔ زبان‌ها] با مفهوم «مالکیّت خصوصی» مواجه می‌شویم در کتاب خطوط بنیادین فلسفهٔ حق هگل است. (برای مثال بند ۴۶) هگل در همین بند مالکیّت خصوصی را در برابر مالکیّت اجتماعی قرار می‌دهد و از مالکیّت خصوصی در برابر مالکیّت اجتماعی دفاع می‌کند. هگل مالکیّت را مالکیّت خصوصی می‌داند و موارد استثنائی مثل fideicommissum و Manus mortua (مثل اموال کلیسا) را جزو مواردی می‌داند که نباید موضوع استفادهٔ خودسرانهٔ شخصی قرار بگیرند. جز این موارد استثنائی هگل معتقد است هر جا بتوان مالکیّت شخصی را محقّق ساخت، مالکیّت شخصی باید «دست بالا» را داشته باشد حتی به قیمت از دست رفتن حقوق دیگران. برای این مورد هگل قانون کشاورزی رم را مثال می‌زند و از‌ حق مالکیّت شخصی دفاع می‌کند و جلوتر افلاطون را نقد می‌کند که اصل عمومی نظام سیاسی‌اش بر لغو مالکیّت خصوصی شخص است.

اما مفهوم مالکیّت خصوصی که بلحاظ لغوی باید مقابل چیزی به نام مالکیّت اجتماعی یا جمعی قرار بگیرد از کجا وارد آثار هگل می‌شود؟

در سال ۱۷۸۰ ژاک پیر بریسو از اعضای کلوب ژاکوبن‌های انقلاب فرانسه با سر دادن شعار «مالکیّت دزدی است» معتقد بود انسان‌ها تا زمانی که نیازهای خود را با چیزی ارضاء کنند می‌توانند مالک چیزی باشند و نه بیش از این. شعار بریسو بعدها در کتاب مالکیّت چیست؟ پرودن تکرار شد.

پیش از بریسو اما این ژان‌ ژاک روسو بود که در کتاب قرارداد اجتماعی (۱۷۶۲) این نظریه را پرورش داده بود که همهٔ افراد یک جمهوری/دولت باید به نفع مصالح جمهور تمام اموال و مالکیّت خود را به جمهوری/دولت واگذار کنند و جمهوری/دولت از دست امین خود آن را به عنوان مالکیّت مشروع به صاحبان پس دهد.

از دیدگاهی دیگر که می‌توان آن را «کمونیسم فردگرا» نامید، فیشته‌ نیز با مقدّماتی فردگرایانه به این نتیجه رسیده بود که از آنجا که هر فرد به عنوان عضوی از قراردادِ دولتِ شهروندی حق برطرف کردن نیازهایش و حق کار دارد، دولت باید حق مالکیّت را تنظیم، کنترل و اداره کند و بر فراز آن قرار بگیرد.

دیدگاه هگل دربارهٔ مالکیّت، که از نظر او شخص از طریق آن آزادی‌‌اش را بیرونی و محقّق می‌ساخت و ارادهٔ شخصی‌اش را در طبیعت منعقد می‌ساخت و طبیعت را بدین‌واسطه تبدیل به شئ می‌کرد، همزمان در ردّ دیدگاه افلاطون، روسو و فیشته نیز است. از نظر هگل «مالکیّت شخصی سرآغاز آزادی» و «پیش‌شرط متحقّق ساختن جوهر روحی-اخلاقی (انسانی/درونی) انسان» است. بعدها از میان شاگردان هگل، مارکس به نقد دیدگاه هگل دربارهٔ مالکیّت پرداخت و شْتیرنر اصل مالکیّت هگل را بسط داد و موضوع کتاب خود «فرد و مالکیّت‌اش» کرد.
1.1K viewsedited  18:29
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 15:25:21 از دیدگاه اردوگاه چپ و لیبرال و ناسیونالیست، هگل مرتجع بود، چون (در دعوای ۱۸۱۵-۱۸۱۹ بر سر قانون اساسی مبتنی بر نمایندگی) موافق کدیفای کردن قانون مدنی (بر اساس حق مالکیّت و آزادی انسان بما هو انسان) بود اما مخالف «حاکمیّت ملّت» و اینکه قانون از ارادهٔ جمعی یا عمومی ملّت برخیزد. هگل بر همین اساس مخالف «حق رأی همگانی» و «حکومت نمایندگی ملّی» و قانونگذاریِ «مصنوعی» بود و تجربهٔ فرانسه را به عنوان مثالی در ردّ قانونگذاری مصنوعی می‌آورد. مخالفت با حق‌ رأی همگانی را البته نباید به معنی مخالفت با حق رأی فهمید چرا که بر اساس میراثی که از امپراتوری رم برجا مانده بود، حق رأی می‌بایست به صورت وزنی و بر اساس میزان مالکیت شخص باشد. هگل در برابر موضع انتقادی و منفی نسبت به قانونگذاری مصنوعی به شیوهٔ فرانسوی، در موضع ایجابی از ۱) حق طبیعیِ منبعث از حق عقلی (یعنی پیش‌شرط قرار دادن «آزادی» انسان به عنوان فصل ممیّزهٔ او از بقیهٔ جانداران و به عنوان پتانسیل انسان برای محقّق ساختن ارادهٔ آزاد خویش) و ۲) تحوّل خودبخودیِ تاریخی و عُرفی نظام‌های حقوقی بدون دستکاری صُنعی و منوّرالفکرانه دفاع می‌کرد.
674 viewsedited  12:25
باز کردن / نظر دهید
2021-04-26 22:38:09
مارکس که میخواست مشکلات مالی بشر را حل کند مشکلات مالی خودش را اینگونه حل می‌کرد:

تنها خبر خوب را از خواهرزنم دریافت کردیم، خبر مریضی عموی سگ‌جانِ زنم. اگر این سگ الان بمیرد از تنگدستی بیرون می‌آیم.
نامه به انگلس، ۲۷ فوریه ۱۸۵۲
1.3K views19:38
باز کردن / نظر دهید
2021-04-24 14:30:37 چرا هگل فلسفهٔ حق را با «مالکیّت» آغاز می‌کند؟

چرا هگل مالکیّت را سرآغاز آزادی می‌داند؟

بر چه اساسی در دیدگاه هگل مالکیّت بنیاد دیگر آزادی‌های انسان است؟

چرا به مفهوم مالکیّت نزد هگل توجّهی نشده است و سکوت عجیبی پس از گذشت ۲۰۰ سال از انتشار فلسفهٔ حق دربارهٔ مالکیّت در انبوه تحقیقات هگلی حاکم است؟ (جمعاً یک مقاله در توضیح و دو کتاب در نقد مفهوم مالکیّت هگل وجود دارد.)

آیا Opening فلسفهٔ حق فردگرایانه است؟

نقد هگل به اصحاب قرارداد (هابز، لاک، روسو) و پوزیتیویسم حقوقی چیست؟

نقد هگل به مکتب تاریخی حقوق چیست؟

نقد هگل به اصحاب کلاسیک حق طبیعی چیست؟ هگل چه مفهومی از حق طبیعی پیش می‌نهد؟

منظور از حق عقلی (Vernunftrecht) چیست؟

هگل چه مفهومی از حق ارائه می‌کند؟
185 views11:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-23 17:42:39
نسبتی که در آن شخص طبیعت را تبدیل به شئ می‌کند و شیئیتِ شئ را موجودیّت می‌بخشد، یعنی آن را تبدیل به ابژه می‌کند، سرآغاز آزادی است. مالکیّت نه تنها سرچشمهٔ آزادیِ انسان‌ بلکه اصلی است که همهٔ حقوق دیگر انسان از آن استنتاج می‌شود.
- - - -

آخرین مهلت ثبت‌نام:
شنبه ۲۴ آوریل/۴ اردیبهشت
355 viewsedited  14:42
باز کردن / نظر دهید
2021-04-21 21:33:23
هگل: شخص و مالکیّت

هزینهٔ ثبت‌نام: ۵۰ یورو / داخل ایران: ۱۰۰ هزار تومان
زمان برگزاری: یکشنبه ۲۵ آوریل / ۵ اردیبهشت
ساعت: ۱۶:۳۰ به وقت برلین / ۱۹ به وقت تهران

برای ثبت‌نام به @Mi_Imani پیام دهید.
566 viewsedited  18:33
باز کردن / نظر دهید
2021-04-21 16:24:20 پیش‌شرطِ ضروریِ تبدیل «حق» به «قانون» (یا مسامحتاً قانونگذاری) برای یک اجتماع از شهروندان، «آزاد» دانستن آنهاست، وگرنه قانونگذاری برای موجوداتی که فاقد آزادی‌اند (همچون حیوانات) بی‌معنی است. بنابراین قانونی که در تعارض با آزادی شهروندان‌اش باشد، در تناقض با «حق» قرار می‌گیرد و قانونِ وضعی (پوزیتیو) برای به بردگی درآوردن انسان‌هاست و نه تبدیل حق به قانون؛ «آزادی» نه تنها پیش‌شرطِ ضروری تبدیل حق به قانون است بلکه نُرم قانون است که بر اساس آن قانون مشروع (مبتنی بر آزادی) از قانون نامشروع جدا می‌شود.
510 viewsedited  13:24
باز کردن / نظر دهید
2021-04-21 04:01:47
„The liberal (German: freiheitlich), secularized state lives by prerequisites which it cannot guarantee itself. This is the great adventure it has undertaken for freedom's sake. As a liberal state it can only endure if the freedom it bestows on its citizens takes some regulation from the interior, both from a moral substance of the individuals and a certain homogeneity of society at large. On the other hand, it cannot by itself procure these interior forces of regulation, that is not with its own means such as legal compulsion and authoritative decree. Doing so, it would surrender its liberal character (freiheitlichkeit) and fall back, in a secular manner, into the claim of totality it once led the way out of, back then in the confessional civil wars.“

Ernst-Wolfgang Böckenförde
55 views01:01
باز کردن / نظر دهید
2021-04-21 03:39:43 مگر نمی‌گویند «درست است که ایرانشهر فروپاشیده و تجزیه شده اما ایران تداوم یافته» و مگر تأکید نمی‌کنند که ناسیونالیست و طرفدار دولت-ملّت نیستند و منظورشان از تداوم ایران، «تداوم فرهنگی و اندیشه» است و نه سیاست و توسعه‌‌طلبی؟

پس نباید مخالف تجزیهٔ ایران باشند. اما اگر مخالف تجزیه ایران باشند یا جمهوری اسلامی را تحقّق سیاسی فرهنگ ایرانشهری، تجسّد اندیشهٔ ایرانشهری و در یک کلام ایرانشهر می‌دانند و طرفدار ناسیونالیسم شیعی‌اند و یا در سودای یک دولت-ملّت‌ سکولارند و طرفدار ناسیونالیسم لائیک.

ناسیونالیست‌ها اعم از ایرانشهری و غیر آن به خودشان هم دروغ می‌گویند، شما ولی باور نکنید.
79 views00:39
باز کردن / نظر دهید