2022-07-24 09:11:50
ماجرای حجاب و سرمایهای که میسوزد
سینا ساداتی
@iranfardamag
ماجرای حجاب به جدالی بدل شده است. دو قطبی ایجاد کرده است. جامعهی متکثرِ ایران را گویی به نزاعی کشانده است. در حقِ هر دو سو هم جفا میرود. آنکه التزامی به حجاب ندارد مورد تهدیدهای قانونی قرار میگیرد. و آنکه مقیّد و ملتزم است، مورد طعن قرار میگیرد. آبی گِل آلوده شده است. برخی میخواهند از آن ماهی بگیرند. تیر نقدهای خود را به سمت دین حواله میکنند. که چرا چنین حکمی باید وضع شود. چرا چنین اجباری خون به دل مردمان میکند؟
سالها پیشتر مرحوم اقبال لاهوری گفته بود که مسلمانان، برخی سرمایهها را برای سودهای اندک از میان میبرند. او حقوقدان بود. ماجرایی را تعریف میکرد. میگفت در قوانینِ اسلامی، زن حق طلاق ندارد. اما یک راه حلی برای آن وجود دارد. اینکه اگر مرد یا زن کافر شوند، فسخ زوجیت حاصل میشود. دیگر نیازی به طلاق نیست. اقبال میگفت زنانی به من مراجعه میکنند. میگویند همسرم مرا عذاب میدهد. مرا طلاق هم نمیدهد. ما اعلام ارتداد میکنیم. میگوییم کافر شدهایم تا فسخِ زوجیت شود. در قوانینِ اسلامی، زن اگر مرتد شود او را نمیکشند. زن با ارتداد از همسرش جدا میشد. پس از این جدایی، دوباره به اسلام میگروید. اقبال میگفت این فدا کردنِ سرمایه برای سود است. یعنی اصل را برای یک فرع از بین میبریم. به نظر میرسد که در ماجرای حجاب نیز همین روند رخ داده است. برای به پا داشتنِ حجاب، اصل و اساسِ دین را در معرض انکار قرار دادهایم.
بی راه نبود که برخی فقها میگفتند اجرای احکام جزایی صرفا مختص به زمانِ امامِ معصوم است. مرحوم سید احمد خوانساری از آن جمله بود. در وصف او گفتهاند که فقیهی بود قریب به عصمت. مرتبهی علمی او مورد تایید امام خمینی هم قرار گرفته بود. مرحوم خوانساری بر این رأی بود. اجرای این احکام را در هر زمانی جایز نمیدانست.
در اجرای احکام دینی، میل و رغبتِ مردم هم در خورِ اعتناست. ملا محسن فیض کاشانی گفته بود که خداوند از آن روی احکامِ خود را تدریجاً نازل کرد تا قلب مردمان بدان مایل شود. او گفته بود تا وقتی مردم به حکمی رغبت نشان ندهند، خداوند هم آن را وضع نمیکرده است. (فیض کاشانی، الوافی، ج20، ص 599)
آیت الله سید ابوالقاسم خویی در تعبیری گفته بود که گاه خداوند به پاسِ حرمتِ مردم، از حکمِ واقعیِ خود سر باز میزند. تا روزی که رغبت به آن حکم حاصل شود و مردم به آن دل دهند و خود سر تعظیم در مقابلِ آن فرو آورند. (خویی، محاضرات فی اصول الفقه، ج4، ص 483)
هیچگونه اجبار و اصراری، دلی را به سمتِ دین مایل نمیکند. توصیههای قرآن به پیامبر نشان از آن دارد. بارها پیامبر را فقط یک تذکر دهنده میخواند. حتی او را پروا میدهد که ما تو را نگهبان و وکیلِ مردم قرار ندادهایم. حتی اگر از حکمِ ما سرپیچی کنند. (شوری، 48؛ زمر، 41) و از این قسم آیات بسیار. ارادهی خداوندی این بوده که پیامبر هم جز ابلاغِ رسالتی نداشته و اجبار و اصرار در حکمی نکند.
میگویند زمانی مجادلات بر سر مسائلی چون رجعت و شفاعت و قبر و قیامت در گرفته بود. پرسش را به نزد شیخ عبدالکریم حائری یزدی بردند. گفتند که نظر شما در خصوص رجعت چیست؟ و آیتالله اینگونه پاسخ داد که: «احقر به واسطه کثرت اخبار، اعتقاد به رجعت دارم به نحو اجمال؛ ولی این مطلب نه از اصول دین و نه مذهب است که فرضاً کسی معتقد به آن نباشد خارج از دین یا مذهب شمرده شود... و در مثل این زمان، باید به نحو دیگر حفظ دیانتِ مردم نمود و گفت وگوی این نحو مطالب، به جز تفرقه کلمه مسلمین و ایجاد یک عداوت مُضرّه بین آنان فائده ندارد». بسیاری دیگر از امور است که نه از اصولِ دین است و نه از اصولِ مذهب. چرا باید بر آن اصرارهای ناروا برود؟
میگویند که مرحوم عبدالجواد فلاطوری گفته بود: «اگر صد مسأله برای اسلام بر شماریم و بگوییم آخرین مسأله کدام است که حل خواهد شد؟ آن مسأله «زن» خواهد بود». حالا مسألهی زن، در ماجرای حجاب نمود یافته است. مسائلِ حل ناشده بسیار است. اما آنچه امروز ضرورت دارد، حلِ این مشکل است. معضلی که گاه خشونت میآفریند. انگشتِ اتهام را به سمت دین نشانه میرود. برای یک سودِ اندک، سرمایهی اصلی را نابود میکند.
#نه_به_حجاب_اجباری #ایران_فردا
#ابوالقاسم_خویی #محسن_فیضکاشانی #احمد_خوانساری
#اقبال_لاهوری #عبدالجواد_فلاطوری #عبدالکریم_حائرییزدی
https://bit.ly/3OAed2N
https://t.me/iranfardamag
1.5K views06:11