Get Mystery Box with random crypto!

ایران فردا

لوگوی کانال تلگرام iranfardamag — ایران فردا ا
لوگوی کانال تلگرام iranfardamag — ایران فردا
آدرس کانال: @iranfardamag
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 6.36K
توضیحات از کانال

نشریه «ایران فردا»، ماهنامه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که اول هرماه، در تهران و دیگر شهرها منتشر می شود.
ارتباط با صفحه ی رسمی ماهنامه ایران فردا در تلگرام:
@iranfardamag

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2022-08-16 09:08:31 جایگاه ایران در گزارش شکاف جنسیتی سال2022

محترم رحمانی
@iranfardamag

بر اساس گزارش سالانه مجمع جهانی اقتصاد که در 13/7/2022 برابر با 22/4/1401 انتشار یافت یک یازه زمانی 132 ساله برای برابری زنان و مردان درکل جهان ارائه شده است، در این گزارش سعیده زاهدی اقتصاد دان پاکستانی بر تأثیر ویروس کرونا و تغییرات اقلیمی در سرنوشت شکافت جنسیتی کشورها تأکید کرده است.

ایران اما از نظر رتبه بندی شکاف جنسیتی میان 146 کشور به مقام 143 دست یافته است و بعد از ایران کنکو، پاکستان و افغانستان قرار دارند.

ایران در 4 شاخص فرصت های اقتصادی رتبه 144، آموزش رتبه 106، بهداشت و سلامت رتبه 118 و قدرت سیاسی رتبه 143 را کسب کرده است و شکاف جنسیتی در آن مطابق معیارهای بین المللی بسیار بالاست.

شاخص مشارکت و فرصت های اقتصادی وضعیت اشتغال زنان ایران در جمعیت بالای 15 سال در سال 2020 ؛ 11/6% بود در حالی که این نسبت در ترکیه 27%، ترکمنستان 35%، بحرین 40%، امارات47%، مالزی 49%، اندونزی 52% و قطر56% بوده است. وبه طور کلی زنان سوریه، عراق، افغانستان، یمن و فلسطین در وضعیت بدتریدر مقایسه با ایران قرار داشته اند. بر اساس آمار موجود در بانک جهانی نسبت اشتغال مردان در ایران 5/6 برابر اشتغال زنان است و این آمار اشتغال در سال های اوج گیری ویروس کرونا بدتر از این هم شده است و روی هم رفته در آمد زنان در ایران 18% مردان است و این یعنی زنان به دهک های اقتصادی پایین سوق یافته اند.

در شاخص آموزش علی رغم تمامی تلاش های زنان و خانواده های ایرانی، زنان امکان حضور در بسیاری از رشته ها را نداشته و هنوز 15% از آنان کرسی های هیات علمی دانشگاه را از آن خود کرده اند.

در شاخص بهداشت و سلامت با زیر شاخه های: اولین تجربه خشونت(96%)، زایمان امن (99%)، مرگ و میرمادران در هر 100 هزارنفر(17مورد)، نرخ باروری برابر(15/2)، استقلال رأی در باروری با حقوق محدود که اخیرا فرزند آوری هم بدان افزوده شده است .

در شاخص قدرت سیاسی که به محدود شدن زنان در پارلمان، شوراهای شهر و روستا و عدم حضور وزیر زن در کابینه و مدیریت های کلان کشوردر دو انتخابات مجلس ، ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا انجامید.

بر اساس نظر کارشناسان داده های آماری در جامعه ایرانی؛ هنوز نابرابری ها و شکاف های جنسیتی واقعی را در هر چهار شاخص بر ملا نمی سازد و با توجه به آن چه از بی اعتنایی سیاست های دفتر ریاست جمهوری در امور بانوان و خانواده می گذرد که اساسا دغدغه زنان را لحاظ نمی کند و یا نحوه مواجهه با پدیده فرزند آوری و تصمیم های اورژانسی برای جلوگیری از کاهش جمعیت، بی اعتنایی به کودک همسری و سایر مسائل زنان در امر ارث، طلاق، حق حضانت فرزند و...و..یانحوه برخورد خشن با پوشش زنان که اصلا در شاخص های جهانی لحاظ هم نمی شود مسئله شکاف جنسیتی و ضرورت توجه و پرداختن به امر برابری زنان و مردان برای توسعه همه جانبه را ابعاد گسترده ای می بخشد.


#محترم_رحمانی
#شکاف_جنسیتی_2022


https://bit.ly/3AgQWzf
https://t.me/iranfardamag
1.3K viewsedited  06:08
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 11:11:58 خصوصی سازی یا سرمایه‌داری رفاقتی در روسیه
مروری بر تجارب خصوصی‌سازی در جهان با تاکید بر کشور روسیه (بخش سوم)

جعفر خیرخواهان
@iranfardamag

بلوک شرق با پیشتازی کشور تازه شکل گرفته روسیه و مشورت و راهنمایی اقتصاددانان کشورهای غربی قرار بود در مسیر جدید اقتصاد بازار آزاد و بنگاه‌‌‌های خصوصی گام بردارد. روسیه پهناورترین کشور جهان دارای منابع طبیعی و ذخایر معدنی بسیار غنی است. شرکت‌های نفت و گاز آن اهمیت حیاتی در کمک به بودجه دولت و اقتصاد کشور دارند. اما نظام الیگارشی حاکم در این کشور به سرکردگی پوتین و دارودسته وی به قدرت رسیدند. آنها با زیرکی سعی کردند نظام سرمایه‌داری رفاقتی بر اساس امتیازات ویژه ایجاد کنند.

یکی از ستون‌های اقتصاد بازار آزاد، قدرتمندی بخش خصوصی است اما در روسیه از سال ۱۹۸۸ مدیران بنگاه‌‌‌های دولتی به تدریج مالکیت شرکت‌هایی را که قرار بود مدیریت کنند در دست گرفتند. بوریس یلستین نتیجه گرفت «برای مدتی طولانی ما بحث کردیم آیا نیاز به مالکیت خصوصی داریم یا خیر. در این مدت فرادستان حزبی فعالانه به خصوصی‌سازی شخصی مبادرت کردند و به شکل خودجوش و مجرمانه عمل کردند. امروز لازم است ابتکار عمل را در دست بگیریم.»

یلستین در اوت ۱۹۹۲ برنامه خصوصی‌سازی کوپنی را اعلام کرد که به سرعت اجرا شد. تا تابستان ۱۹۹۴ حدود ۱۶۵۰۰ بنگاه با بیش از ۱۰۰۰ کارگر خصوصی شدند. موج خصوصی‌سازی راه افتاد در ۱۹۹۵ روسیه ادعا کرد ۹۲۰ هزار بنگاه خصوصی دارد. این بزرگترین خصوصی‌سازی بود که جهان به خود دیده بود.

دو مساله باعث شد الیگارش‌‌‌های روسی بدنام شوند. پیش از انتخابات ریاست جمهوری در تابستان ۱۹۹۶ هفت ثروتمند اصلی روسیه تمام پول و قدرت رسانه‌ای خود را صرف حمایت از یلستین کردند و انتخابات را به نفع وی پیش بردند. این دخالت گام بزرگی به سمت مرگ دموکراسی در روسیه بود.

مساله دیگر به خصوصی‌سازی اصطلاحا «وام به جای سهام» در سال ۱۹۹۵ مربوط می‌شود که بسیاری آن را گناه اولیه الیگارش‌‌‌ها تصور می‌کنند. در آن زمان، فروش شرکت‌های بزرگ به خارجیان از نظر سیاسی ناممکن بود اما دولت شدیدا به نقدینگی نیاز داشت. به علاوه اصلاح‌طلبان خواهان گره زدن بازرگانان جدید به اصلاحات و انتخاب مجدد یلستین در ۱۹۹۶ بودند. در انتها دوازده شرکت بزرگ به آن شیوه خصوصی شدند و مالکان آنها تغییر یافتند. برای مثال چهل درصد گازپروم به ۱۰۰ میلیون دلار فروخته شد اگرچه گاز پروم ده‌‌‌ها برابر آن ارزش داشت.

کشور پهناور اتحاد جماهیر شوروی پس از فروپاشی و در زمان دولت یلستین، شرکت‌‌‌های دولتی بسیاری در بخش‌های مختلف منابع طبیعی مانند طلا، نقره، نیکل، مس، پلاتینیوم و از این قبیل داشت که باوجود برخورداری از ذخایر عظیم به علت مدیریت ناکارای دولتی و قیمت‌گذاری دستوری کاملا زیانده بوده و حتی قادر به پرداخت حقوق کارگران خود نبودند و با اعتصابات بی‌وقفه مواجه گردیدند. یکی از صاحبان کسب و کار در روسیه به نام ولادیمیر پونتانین به سراغ دولت یلستین رفت و پیشنهاد داد حاضر است به دولت وام بدهد اما در عوض دولت سهام بنگاه‌‌‌های دولتی راهبردی را «به عنوان وثیقه و به امانت» به آنها بدهد. سررسید وام‌‌‌ها چندماه بعد فرا می‌رسید و دولت دو گزینه بازپرداخت وام یا واگذاری کنترل سهام را داشت. دولت که ناتوان از گرفتن مالیات (که تنها ۳۰ درصد مالیات بالقوه را می‌توانست بگیرد) بود به شدت به پول نیاز داشت تا حقوق و دستمزدهای پرداخت نشده و مستمری‌های بازنشستگی معوقه به اوج رسیده را پرداخت کند. در این فرایند بود که میلیارد‌‌‌ها دلار دارایی‌های دولتی به قیمت‌های فقط چند درصد قیمت واقعی به چند بازرگان رسید و منتقدان آن را فروش قرن نامیدند.

پونتانین شخصا توانست شرکت نیکل نوریلسک، بنگاه زیانده اما با درآمد سالانه ۱.۵ میلیارد دلاری را به مبلغ ناچیز ۱۸۰ میلیون دلار خریداری کند. رهبران اصلاحات اقتصادی ازقبیل ایگور گایدار و آناتولی چوبایس که وزارت خصوصی‌سازی روسیه را تاسیس کردند منتقد ادامه این روش بودند اما راه دیگری را تصور نمی‌کردند چون خطر بازگشت کمونیست‌‌‌ها به قدرت وجود داشت و معتقد بودند تنها راه موجود، خصوصی‌سازی سریع با هر هزینه‌ای است. ترس آنها پس از انتخابات دوما در دسامبر ۱۹۹۷ توجیه پیدا کرد چون حزب کمونیست بالاترین سهم را در دومای جدید کسب کرد درحالی‌که تعداد اصلاح‌طلبان به شدت کاهش یافت. درحالیکه دومای ۱۹۹۳ تقریبا به صورت یکسان تقسیم شده بود....


متن کامل :
https://bit.ly/3zqEo6u

#ایران_فردا
#خصوصی‌سازی
#الیگارشی_روسی
#جعفر_خیرخواهان
#سرمایه‌داری_رفاقتی
#خصوصی‌سازی_کوپنی


https://t.me/iranfardamag
186 views08:11
باز کردن / نظر دهید
2022-08-02 11:08:15 @iranfardamag
به نام خداوند رحمان و رحیم

انالله و اناالیه راجعون


جناب آقای دکترعلی‌رضا علوی‌تبار

بدین وسیله درگـذشت مادر گرامی‌تان را به شما و خانـواده محترم تسـلیت می‌گوییم.

از خداوند بزرگ برای جنابعالی و بازماندگان آرزوی صبر و پایداری و برای آن درگذشته طلب رحمت الهی را داریم .


ایران فردا

یازدهم مردادماه ۱۴۰۱


#تسلیت
#ایران_فردا
#علی‌رضا_علوی‌تبار


https://t.me/iranfardamag
196 viewsedited  08:08
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 09:27:02 مروری بر تجارب خصوصی‌سازی در جهان با تاکید بر کشور روسیه (بخش دوم)

جعفر خیرخواهان
@iranfardamag

خصوصی‌سازی و تجدید ساختار

در اروپای قاره‌ای کشور آلمان تجربه منحصربه‌فردی از خصوصی‌سازی صنایع در آلمان شرقی سابق داشت. یک سازمان ویژه به نام هلدینگ دولتی تروی‌هند طی فقط پنج سال توانست 14 هزار شرکت آلمانی شرقی را به مبلغ 35 میلیارد دلار به فروش برساند. در انتها پس از انجام ماموریتش، خودش را نیز خصوصی‌سازی کرد. همچنین تاسیس اتحادیه اروپا و پول مشترک اروپایی کمک کرد تا تغییرات عظیمی در ساختار اقتصادهای اروپایی رخ دهد. حقیقتا آنچه رخ داد عقب‌نشینی از قله‌‌‌های فرماندهی اقتصادهای مختلط بود. خصوصی‌سازی به خصوص در سطح گسترده و دیدنی رخ داد. قهرمانان ملی همیشه مورد احترام مانند فولکس واگن، لوفتانزا، و رنو و شرکت‌های نفتی الف در فرانسه و انی در ایتالیا ابتدا تجدید ساختار شده و سپس به فروش کلی یا جزئی گذاشته شدند. بین 1990 و 2000 بیش از 42 میلیارد دلار دارایی در اتحادیه اروپا فروخته شد.

وزرای مالیه کشورها به چندین دلیل جذب خصوصی‌سازی شدند. 1) پول فراوانی که برایشان ارمغان می‌آورد تا کسری بودجه خود را کاهش دهند. 2) جریان یارانه‌دهی به شرکت‌های زیانده متوقف شود و در عوض پتانسیل درآمد مالیاتی چشمگیر ایجاد گردد. و 3) مسئولیت هزینه‌های بازنشستگی نیروی کار از دوش دولت‌ها برداشته می‌شد.

اما یک علت مهم دیگر هم وجود داشت. پول واحد و بازار واحد به معنای افزایش فشارهای رقابتی بود. مرزهای ملی کشورها حالا دیگر نمی‌توانست از شرکت‌ها حمایت کند و نیاز به اصلاح ساختار و کارایی احساس می‌شد که مالکیت دولتی در این مواقع می‌توانست یک مانع به حساب آید.

خصوصی‌سازی به رونق گرفتن فعالیت جدید مقررات‌گذاری منجر شد. وقتی دولت‌ها مالک بنگاه‌‌‌ها باشند به مقررات‌گذاری مستقل نیازی نیست چون وزارتخانه مربوطه قیمت‌های خدمات مختلف مانند آب، برق، تلفن و فرآورده‌‌‌های نفتی را تعیین می‌کند. اما با ظهور شرکت‌های تازه خصوصی‌سازی شده اکنون این پرسش مطرح می‌گردد که چه کسی باید قیمت‌ها و شرایط فعالیت‌ها را تعیین کند. بنابراین نقش دولت تغییر می‌کند. چه کسی وظیفه حمایت از مصرف‌کنندگان با تضمین قیمت‌های رقابتی، حفظ ایمنی و معیارهای کیفیت را برعهده دارد. چنین کاری مستلزم طراحی نهادهای جدید برای تنظیم قیمت‌‌‌ها و رویه‌‌‌ها است.

با شروع اولیه خصوصی‌سازی در انگلستان این کشور نخستین کشوری بود که نظام تنظیم‌گری را برپا کرد که هنوز در حال تعدیل است و در عمل نیز ثابت شد بسیار بزرگتر از آنچه ابتدا تصور می‌شد است. به تدریج هیات‌های مستقل تنظیم‌گری از انواع گوناگون در همه اروپا شروع به رشد کردند.

خصوصی‌سازی که عمدتا از طریق عرضه اولیه انجام شد- به ایجاد فرهنگ سهامداری در اروپا نیز کمک کرد. در این میان مهمترین تغییرات در آلمان رخ داد به طوری که تعداد خانوارهای مالک سهام در 1999 بیش از دو برابر نسبت به 5 سال قبل شد. (درواقع تعداد سهامداران در آلمان از اعضای اتحادیه‌‌‌های کارگری بیشتر شد.) هرچند در مقایسه با امریکا که نصف خانوارها سهام دارند رقم 20 درصدی کوچک به نظر می‌رسد اما در واقع بیانگر افزایش چشمگیر طی یک دوره کوتاه و تغییری مهم در نگرش‌ها بود. حالا دیگر مالکیت سهام نشانه سرمایه‌داری امریکایی تلقی نمی‌شد و مالکیت بیشتر سهام به معنای احساس مشارکت بیشتر در نتایج اقتصادی بود.


#ایران_فردا
#جعفر_خیرخواهان
#خصوصی‌سازی_و_تجدیدساختار
#سیر_تحول_نقش_دولتها_در_اقتصاد


https://t.me/iranfardamag
416 views06:27
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 05:11:30 مروری بر تجارب خصوصی‌سازی در جهان با تاکید بر کشور روسیه (بخش اول)

جعفر خیرخواهان
@iranfardamag

در این نوشته ابتدا نقش دولتها در اقتصاد از ابتدای قرن بیستم تاکنون و نظرات اقتصادی در این باره را سریع مرور می کنیم سپس مبارزه دولت و بازار برای تصرف قله‌های فرماندهی اقتصاد (منظور صنایع استراتژیک مهم) و سابقه و تاریخچه خصوصی‌سازی را بحث می کنیم. در انتها به مهمترین تجربه خصوصی سازی در جهان یعنی روسیه و شکست آن و تبدیل به سرمایه داری رفاقتی را توضیح می دهیم.

مقدمه

نظریه‌‌‌های اقتصادی از زمان آدام اسمیت تاکنون معمولا بر این نکته اتفاق نظر دارند که کارایی و بهره‌وری اموال و دارایی‌‌‌های در اختیار دولت‌‌‌ها (ثروت عمومی) پایین‌تر از حالتی است که بخش خصوصی مالکیت و مدیریت آنها را در اختیار دارد. برای مثال در زمان‌‌‌های گذشته که اقتصادها عمدتا بر تولید محصولات کشاورزی متکی بود هر کس از مقایسه زمین کشاورزی دولتی با خصوصی براحتی متوجه می‌شد میزان تولید محصول، اثربخشی هزینه و سودآوری اولی از دومی کمتر است. علل ابرازشده برای تفاوت در نرخ رشد محصول و ثروت‌افزایی بنگاه‌‌‌های دولتی و خصوصی عبارت بودند از: تفاوت در ساختار انگیزشی و پاداش‌دهی مدیران این بنگاه‌ها؛ تفاوت در اهدافی که مدیران هر کدام برای خود تعریف می‌کردند مانند بیشینه‌سازی قدرت، بودجه، سود، اشتغال؛ تفاوت در ساختار حکمرانی و روش حل مشکل کارگزاری (عاملیت)، تفاوت در قراردادهای منعقده بین مالکان و مدیران بنگاه‌‌‌ها و از این قبیل.

سیرتحول نقش دولت در اقتصاد کشورها

اقتصاددانان زمانی به طور جدی به فکر مداخله دولت در اقتصاد افتادند که بحران بزرگ سال 1929 رخ داد و رکود عمیق اقتصادی جهان صنعتی را دربرگفت. اقتصاد کلاسیک جای خود را به اقتصاد کینزی با محوریت افزایش هزینه‌‌‌های دولتی برای تحرک‌بخشی به اقتصاد رو به افول داد و همه دولت‌‌‌ها و رهبران و سیاست‌مداران کشورها از آن استقبال کردند. با وقوع جنگ جهانی دوم، ضرورت دخالت دولت در اقتصاد بیش از همیشه توجیه یافت. هزینه‌‌‌های متورم‌شده اقتصاد جنگی، هزینه‌‌‌های فوریت‌یافته بازسازی پس ازجنگ، اذهان را به تاسیس و پروبال دادن به شرکت‌های بزرگ دولتی در بخش‌های نظامی و غیرنظامی جلب کرد. این باور عمومی شکل گرفت که شرکت‌های دولتی می‌توانند و باید وظیفه پیشتازی و پرچمداری توسعه اقتصادی را برعهده گیرند. در متون اقتصادی دهه‌‌‌های 1950 و 1960 این شرکت‌های دولتی را که برای توسعه اقتصادی کشورهای‌شان مبارزه و مجاهده می‌کردند «قهرمانان ملی National Champions» نام نهادند که در اصل انحصارات ملی بودند.

بانک جهانی که نام کامل آن بانک توسعه و بازسازی اقتصادی است و با هدف کمک به توسعه اقتصادی کشورهای در حال توسعه تاسیس شد، اولویت اصلی خود را سرمایه‌گذاری در پروژه‌‌‌های بزرگ زیربنایی از قبیل احداث جاده، نیروگاه، سد، بندر و از این قبیل تعریف کرد. در چنین شرایطی، اجرای چنین طرح‌‌‌های عظیم و پرهزینه‌ای نیز لاجرم بر دوش شرکت‌های دولتی افتاد که به تدریج تاسیس می‌شدند. بودجه این شرکت‌ها یا با کمک‌‌‌های دریافتی خارجی یا از محل مالیات دریافتی از مردم کشور تامین می‌شد. علیرغم نظارت بانک جهانی یا دولت مرکزی بر این پروژه‌ها، به دلیل ضعف‌‌‌های نهادی مختلف در این کشورها، فساد مالی و ناکارایی و طولانی شدن و از صرفه اقتصادی افتادن بسیاری از آنها را شاهد بودیم.

یکی از بزرگترین و مشهورترین این قهرمانان ملی، سازمان دره تنسی (Tennessee Valley Authority –TVA) در ایالت متحده امریکا بود که در سال‌های ریاست جمهوری روزولت برای کمک به توسعه منطقه‌ای این کشور ایجاد شد و به عنوان الگویی موفق از سوی سایر کشورها تقلید گردید که در ایران به شکل سازمان عمران خوزستان (با کمک لیلیان‌تال از مجریان دره تنسی) ایجاد شد تا بخش وسیعی از حوزه رود کارون را با ایجاد شرکت‌های کشت و صنعت توسعه دهد....



متن کامل:

https://bit.ly/3cQj6rz

#ایران_فردا
#جعفر_خیرخواهان
#نظریه‌های_اقتصادی
#سیر_تحول_نقش_دولتها_در_اقتصاد


https://t.me/iranfardamag
514 views02:11
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 05:10:43
487 views02:10
باز کردن / نظر دهید
2022-07-28 08:21:18 نظام بازنشستگی در ایران: از بحران معیشت تا بحران پایداری
بخش سوم: وقتی که می‌توان زودتر بازنشسته شد

سمانه گلاب
@iranfardamag

دربخش قبل با توجه به نوع تأمین مالی صندوق ‌های بازنشستگی در ایران، اثرات بازار کار بر پایداری مالی صندوق‌های بازنشستگی بررسی شد. همان‌طور که در آن بخش توضیح داده شد در یک سیستم با تأمین مالی بین نسلی وضعیت پایداری مالی ارتباط مستقیم با میزان ورودی‌ها و خروجی‌ها به صندوق‌های بازنشستگی دارد. در این صورت وضعیت بازار کار در قالب نرخ مشارکت، نرخ بیکاری و سهم بازار غیررسمی و البته سیاست‌های استخدامی (درباره صندوق‌هایی که مربوط به صنف یا گروه‌های خاص هستند) اثر مستقیم بر پایداری مالی صندوق‌های بازنشستگی دارد. در عین حال و درکنار این عوامل بیرونی، برخی پارامترهای درون سیستم بازنشستگی نیز هستند که با اثرگذاری بر میزان ورودی و خروجی صندوق‌ها پایداری مالی را تحت تأثیر قرار می‌دهند. در این بخش به یکی از مهمترین این پارامترها یعنی شرایط احراز بازنشستگی پرداخته شده است.

احراز شرایط بازنشستگی معمولا بر مبنای دو شرط سن و سابقه است. در بسیاری از کشورها سن بازنشستگی شرط لازم در احراز شرایط بازنشستگی است و در مقابل سابقه پرداخت حق بیمه میزان مستمری دریافتی را مشخص می‌کند. سن بازنشستگی نیز از یک پارامتر مهم دیگر با عنوان امید به زندگی تبعیت می‌کند. طی دهه‌های اخیر و با افزایش امید به زندگی در کشورهای مختلف و هم‌زمان با آن افزایش جمعیت سالمند، افزایش سن بازنشستگی نیز به عنوان یکی از سیاست‌های نه چندان محبوب اما الزامی تصویب و اجرایی شده است.

در گذشته این استدلال مطرح می‌شد که افزایش سن بازنشستگی ماندگاری افراد در بازار کار را افزایش می‌دهد و درنتیجه ورود نیروی کار جوان به این بازار سخت‌تر می‌شود، از این‌رو سیاست کاهش سن بازنشستگی به عنوان عاملی برای جذب نیروی کار جوان به بازار کار پیشنهاد می‌شد؛ اما مطالعات متعدد نشان داد این ارتباط در عمل وجود نداشت و خروج نیروی کار مسن‌تر از بازار کار لزوما به معنی جذب جوانان به بازار کار نبود. این موضوع در کشورهایی که بازار کار غیررسمی بزرگ داشتند مشهودتر نیز بود. دلیل این عدم ارتباط نیز روشن است؛ نیروی کار اگر در سن پایین امکان بازنشسته شدن را داشته باشد از بازار کار خارج نمی‌شود بلکه به بازار کار غیررسمی وارد می‌شود و از این طریق علاوه بر حقوق بازنشستگی منبع درآمدی دیگری را برای خود فراهم می‌کند. این تجارب در کنار افزایش سن امید به زندگی و اهمیت پایداری مالی سیستم‌های بازنشستگی کشورها را بر آن داشت به تدریج سن بازنشستگی را افزایش دهند. در حال حاضر متوسط سن بازنشستگی در کشورهای OECD نزدیک به 65 سال است.

اما در ایران وضعیت چگونه است؟ در سیستم تأمین اجتماعی به عنوان بزرگترین سازمان بیمه‌گر کشور شرایط احراز بازنشستگی بسیار گوناگون است. بر اساس ماده 76 قانون تأمین اجتماعی مردان با 60 سال سن و زنان با 55 سال سن می‌توانند با شرط داشتن 20 سال سابقه بازنشسته شوند. همچنین تبصره 1 این ماده این اجازه را می‌دهد که مردان با سن 50 سال و زنان با سن 45 سال و به شرط داشتن 30 سال سابقه پرداخت حق بیمه درخواست بازنشستگی دهند. در نتیجه ترکیبی از شرایط سن و سابقه وضعیت احراز شرایط بازنشستگی را برای افراد مشخص می‌کند. این قانون تقریبا در بیشتر صندوق‌های بازنشستگی کشور نیز اجرایی می‌شود.

با این حال قوانین متعدد از جمله قوانین بازنشستگی سخت و زیان‌آور و قوانینی که با نام حمایت از زنان مصوب شده طی سال‌های مختلف باعث شده است شرایط بازنشستگی متفاوت دیگری نیز برای افراد فراهم باشد. برای مثال تبصره (2) ماده 76 آمده است: افرادی که حداقل بیست سال متوالی و بیست و پنج سال متناوب در کارهای سخت و زیان‌آور (‌مخل سلامت) اشتغال داشته باشند و در هر مورد ‌حق بیمه مدت مزبور را به سازمان پرداخته باشند می‌توانند تقاضای مستمری بازنشستگی نمایند. هر سال سابقه پرداخت حق بیمه در کارهای سخت و‌زیان‌آور یک و نیم سال محاسبه خواهد شد. درنتیجه افرادی که 20 سال در شغلی که مصداق سخت و زیان آور است فعالیت داشته باشد می‌تواند بدون شرط سنی بازنشسته شود. این امتیاز باعث شده است بخش قابل توجهی از بازنشستگان زودتر از موعد درخواست بازنشستگی دهند.

البته ذکر این نکته ضروری است که حمایت از مشاغلی که ماهیتا سخت و زیان‌آور هستند امری غیرعادی نیست و در کشورهای مختلف نیز مدنظر سیاست گذاران بوده است اما زمانی که به فهرست بیش از 1100 شغلی سازمان تأمین اجتماعی برای مشاغل سخت و زیان‌آور می‌رسیم، تحلیل متفاوت خواهد بود.


متن کامل :

https://bit.ly/3PAokWZ


#شرایط_احراز_بازنشستگی
#نظام_بازنشستگی_در_ایران


https://t.me/iranfardamag
1.2K viewsedited  05:21
باز کردن / نظر دهید
2022-07-27 09:22:23
نواندیشی دینی؛ دین و حجاب اجباری

دین و حجاب اجباری از نگاه آیت‌الله طالقانی

مهدی بازرگان
@iranfardamag

طالقانی خیلی طرفدار این قضیه است به حکم لااکراه فی الدین؛ آن دینی که به زور و اجبار تحمیل شود پیش خدا ارزش ندارد بنابراین پیش خلق هم ارزش ندارد.

آن چادر و آن روسری که به ضرب و زور و تحمیل به سر خانمها برده شود از صد تا بدحجابی بدتر است. طالقانی هم طرفدار این نوع دین بود که دین لااکراه فی الدین ، با تعصب نباید و با تحمیل نباید باشد.

سخنرانی مهندس مهدی بازرگان در دانشگاه تهران در مراسم بزرگداشت آیت‌الله طالقانی



#ایران_فردا
#مهدی_بازرگان
#آیت‌الله_‌طالقانی
#نه_به_حجاب_اجباری


https://t.me/iranfardamag
2.3K viewsedited  06:22
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 08:45:07 قطعی برق شهرک‌های صنعتی و تبعات آن

سعیده شفیعی
@iranfardamag

طی سال‌های اخیر همزمان با آغاز فصل گرما، قطعی‌های برق در بخش‌های مختلف نیز شدت گرفت. اگر چه در ابتدا کمبود برق به استخراج ارزهای دیجیتال نسبت داده شد اما مشخص نیست با دستگیری و ممانعت از تولید ارزهای دیجیتال، چرا این کمبود همچنان وجود دارد. هم‌اکنون نارضایتی ناشی از قطعی برق از خانوارها به شهرک‌های صنعتی نیز رسیده است.

بر اساس نامه‌ی شرکت توزیع نیروی برق استان تهران، با فرا رسیدن پیک گرما از اواسط خرداد ماه خاموشی در بخش‌های مختلف آغاز شده و برق شهرک‌های صنعتی در تهران هر سه‌شنبه از ساعت ۱۱ صبح تا 23 قطع می‌شود. این برنامه‌ی روزانه از ۱۵ خرداد تا ۱۵ شهریور بوده و جایگزین قطعی برق هرروزه شده است. در سایر استان‌ها هم با توجه به شرایط یک روز در هفته برای قطعی برق اعلام شده است. گذشته از آثار این کمبود برق، دولت سیزدهم در اقدامی پیروزمندانه این برنامه را به عنوان دستاورد خود در نظر گرفت.

هر چند ممکن است در وهله‌ی اول تجمیع ساعات قطعی به یک روز بدون برق مفید به نظر برسد اما نباید معایب آن را از نظر دور داشت. اگر چه با دانستن زمان قطعی برق می‌توان از هدررفت مواد اولیه و آسیب به ماشین‌آلات جلوگیری کرد و درخواست همیشگی تولیدکنندگان این است که قطعی برق با برنامه‌ریزی و اعلام قبلی باشد، اما تعطیلی یک روز کاری برای واحدهای تولیدی نیز بسیار خسارت‌بار است. به عنوان مثال، قطعی برق برای واحدهای تولید فولاد و سیمان هزینه‌بر خواهد بود و این صنایع با قطعی برق، کاهش بسیار زیادی در فروش خواهند داشت. بر اساس تبصره یک ماده‌ی ۲۵ قانون تسهیل فضای کسب و کار، در صورت بروز خسارت به تولیدکنندگان این موضوع باید توسط شرکت برق جبران شود. همان‌گونه که اگر برق به اندازه‌ی ظرفیت مصرف نشود جریمه‌ی آن از واحدها دریافت می‌شود، در صورت عدم ارائه‌ی خدمات باید از سوی شرکت برق خساراتی به مصرف‌کنندگان پرداخت شود.

نکته‌ی دوم این که با توجه به رکود حاکم بر صنایع کشور، اغلب بخش‌های صنعتی با کمتر از یک‌سوم ظرفیت خود، در حال تولید هستند و در این شرایط برق کمتر از ظرفیت خود مصرف می‌کنند. با توجه به این رکود، واحدهای صنعتی چگونه باید همین میزان اندک برق مصرفی خود را هم کاهش دهند تا بتوانند همچنان به تولید ادامه دهند.

دیگر آن که بر اساس ماده‌ی ۲۵ قانون تسهیل فضای کسب و کار، در صورت کمبود انرژی باید در مرحله‌ی آخر به سمت واحدهای صنعتی و تولید رفت. در شرایطی که چندین سال است بخش تولیدی در نامگذاری سال‌ها و محوریت برنامه‌ریزی اقتصادی از سوی مسئولین مورد توجه قرار می‌گیرد، در زمینه‌ی توزیع برق هم باید در اولویت قرار گیرد. همچنین طبق قوانین موجود هم بخش تولید باید آخرین بخش برای قطع برق باشد اما این اولویت‌بندی مورد توجه مسئولین شرکت برق قرار نمی‌گیرد.

به طور کلی صنعت برق با سهم حدود یک‌درصدی از تولید ناخالص داخلی، نقش مهمی در رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی دارد و عقب‌ماندگی در این حوزه می‌تواند به عاملی محدود‌کننده در توسعه اقتصادی تبدیل شود. بر اساس گزارش شرکت توزیع برق از میزان مصرف برق در بخش‌های مختلف تا پایان سال ۱۴۰۰، حدود ۴۵ درصد از برق تولید شده در بخش صنعت و ۲۰ درصد از آن در بخش کشاورزی مصرف می‌شود که نشان از اهمیت این دو بخش در اقتصاد کلان دارد. علاوه بر این، آمار رسمی حکایت از هدررفت 20 درصدی در شبکه‌های توزیع دارد که توجه بیشتر دولتمردان در این حوزه را بیشتر می‌طلبد. بهتر است به جای قطعی برق صنایع و شهرک‌های صنعتی، کنترل و کاهش هدررفت برق در شبکه‌های توزیع مورد توجه قرار گیرد.

از دیگرسو تولید برق به دلیل ویژگی ذاتی این کالا و عدم ذخیره‌سازی در مقیاس وسیع، نیاز به سرمایه‌گذاری اولیه‌ی زیادی دارد. ازاین‌رو نیاز است برای جبران کمبود برق، سرمایه‌گذاری خصوصی بیشتری در آن صورت پذیرد تا هم صنایع تولیدی و هم سایر بخش‌ها بتوانند از این کالای استراتژیک بدون کم‌و‌کاست استفاده کنند.


#کمبود_برق
#قطعی_برق
#شهرک‌های_صنعتی
#استخراج_ارزهای_دیجیتال


https://bit.ly/3v1DgVR
https://t.me/iranfardamag
1.1K views05:45
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 09:11:50 ماجرای حجاب و سرمایه‌ای که می‌سوزد

سینا ساداتی
@iranfardamag

ماجرای حجاب به جدالی بدل شده است. دو قطبی ایجاد کرده است. جامعه‌ی متکثرِ ایران را گویی به نزاعی کشانده است. در حقِ هر دو سو هم جفا می‌رود. آنکه التزامی به حجاب ندارد مورد تهدیدهای قانونی قرار می‌گیرد. و آنکه مقیّد و ملتزم است، مورد طعن قرار می‌گیرد. آبی گِل آلوده شده است. برخی می‌خواهند از آن ماهی بگیرند. تیر نقدهای خود را به سمت دین حواله می‌کنند. که چرا چنین حکمی باید وضع شود. چرا چنین اجباری خون به دل مردمان می‌کند؟

سالها پیشتر مرحوم اقبال لاهوری گفته بود که مسلمانان، برخی سرمایه‌ها را برای سودهای اندک از میان می‌برند. او حقوقدان بود. ماجرایی را تعریف می‌کرد. می‌گفت در قوانینِ اسلامی، زن حق طلاق ندارد. اما یک راه حلی برای آن وجود دارد. اینکه اگر مرد یا زن کافر شوند، فسخ زوجیت حاصل می‌شود. دیگر نیازی به طلاق نیست. اقبال می‌گفت زنانی به من مراجعه می‌کنند. می‌گویند همسرم مرا عذاب می‌دهد. مرا طلاق هم نمی‌دهد. ما اعلام ارتداد می‌کنیم. می‌گوییم کافر شده‌ایم تا فسخِ زوجیت شود. در قوانینِ اسلامی، زن اگر مرتد شود او را نمی‌کشند. زن با ارتداد از همسرش جدا می‌شد. پس از این جدایی، دوباره به اسلام می‌گروید. اقبال می‌گفت این فدا کردنِ سرمایه برای سود است. یعنی اصل را برای یک فرع از بین می‌بریم. به نظر می‌رسد که در ماجرای حجاب نیز همین روند رخ داده است. برای به پا داشتنِ حجاب، اصل و اساسِ دین را در معرض انکار قرار داده‌ایم.

بی راه نبود که برخی فقها می‌گفتند اجرای احکام جزایی صرفا مختص به زمانِ امامِ معصوم است. مرحوم سید احمد خوانساری از آن جمله بود. در وصف او گفته‌اند که فقیهی بود قریب به عصمت. مرتبه‌ی علمی او مورد تایید امام خمینی هم قرار گرفته بود. مرحوم خوانساری بر این رأی بود. اجرای این احکام را در هر زمانی جایز نمی‌دانست.

در اجرای احکام دینی، میل و رغبتِ مردم هم در خورِ اعتناست. ملا محسن فیض کاشانی گفته بود که خداوند از آن روی احکامِ خود را تدریجاً نازل کرد تا قلب مردمان بدان مایل شود. او گفته بود تا وقتی مردم به حکمی رغبت نشان ندهند، خداوند هم آن را وضع نمی‌کرده است. (فیض کاشانی، الوافی، ج20، ص 599)

آیت الله سید ابوالقاسم خویی در تعبیری گفته بود که گاه خداوند به پاسِ حرمتِ مردم، از حکمِ واقعیِ خود سر باز می‌زند. تا روزی که رغبت به آن حکم حاصل شود و مردم به آن دل دهند و خود سر تعظیم در مقابلِ آن فرو آورند. (خویی، محاضرات فی اصول الفقه، ج4، ص 483)

هیچگونه اجبار و اصراری، دلی را به سمتِ دین مایل نمی‌کند. توصیه‌های قرآن به پیامبر نشان از آن دارد. بارها پیامبر را فقط یک تذکر دهنده می‌خواند. حتی او را پروا می‌دهد که ما تو را نگهبان و وکیلِ مردم قرار نداده‌ایم. حتی اگر از حکمِ ما سرپیچی کنند. (شوری، 48؛ زمر، 41) و از این قسم آیات بسیار. اراده‌ی خداوندی این بوده که پیامبر هم جز ابلاغِ رسالتی نداشته و اجبار و اصرار در حکمی نکند.

می‌گویند زمانی مجادلات بر سر مسائلی چون رجعت و شفاعت و قبر و قیامت در گرفته بود. پرسش را به نزد شیخ عبدالکریم حائری یزدی بردند. گفتند که نظر شما در خصوص رجعت چیست؟ و آیت‌الله اینگونه پاسخ داد که: «احقر به واسطه کثرت اخبار، اعتقاد به رجعت دارم به نحو اجمال؛ ولی این مطلب نه از اصول دین و نه مذهب است که فرضاً کسی معتقد به آن نباشد خارج از دین یا مذهب شمرده شود... و در مثل این زمان، باید به نحو دیگر حفظ دیانتِ مردم نمود و گفت وگوی این نحو مطالب، به جز تفرقه کلمه مسلمین و ایجاد یک عداوت مُضرّه بین آنان فائده ندارد». بسیاری دیگر از امور است که نه از اصولِ دین است و نه از اصولِ مذهب. چرا باید بر آن اصرارهای ناروا برود؟

می‌گویند که مرحوم عبدالجواد فلاطوری گفته بود: «اگر صد مسأله برای اسلام بر شماریم و بگوییم آخرین مسأله کدام است که حل خواهد شد؟ آن مسأله «زن» خواهد بود». حالا مسأله‌ی زن، در ماجرای حجاب نمود یافته است. مسائلِ حل ناشده بسیار است. اما آنچه امروز ضرورت دارد، حلِ این مشکل است. معضلی که گاه خشونت می‌آفریند. انگشتِ اتهام را به سمت دین نشانه می‌رود. برای یک سودِ اندک، سرمایه‌ی اصلی را نابود می‌کند.


#نه_به_حجاب_اجباری #ایران_فردا
#ابوالقاسم_خویی #محسن_فیض‌کاشانی #احمد_خوانساری
#اقبال_لاهوری #عبدالجواد_فلاطوری #عبدالکریم_حائری‌یزدی


https://bit.ly/3OAed2N
https://t.me/iranfardamag
1.5K views06:11
باز کردن / نظر دهید