Get Mystery Box with random crypto!

ایرانشهر

لوگوی کانال تلگرام iranshahr_nsmi — ایرانشهر ا
لوگوی کانال تلگرام iranshahr_nsmi — ایرانشهر
آدرس کانال: @iranshahr_nsmi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 4.37K
توضیحات از کانال

• انجمن علمی _ پژوهشی ایرانشهر ؛ مرجع رسمی ناسیونال سوسیالیسم در ایران
🌐 وبسایت:
www.iranshahrnsmi.ir (فیلتر شد)
🎥 آپارات:
aparat.com/Iranshahr_NSMI (فیلتر شد)
📢 رادیو:
@Radio_Iranshahr_NSMI
📚 کتابخانه:
@iranshahr_Library
ارتباط:
🆔 @Iranshahr_ADMIN

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2020-09-27 11:30:37 ماهنامه شماره ۳ (مهر ۱۳۹۹): "نازیسم یا ناسیونال سوسیالیسم چیست؟"

تئوری و اصول تفکر ناسیونال سوسیالیسم به زبان فارسی برای نخستین بار در ایران؛


#ماهنامه


@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
32.4K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2020-09-27 11:30:37
ماهنامه شماره ۳ (مهر ۱۳۹۹): "نازیسم یا ناسیونال سوسیالیسم چیست؟"

سرانجام پس از پنج ماه کوشش برای نوشتار، گردآوری و ترجمه تئوری ناسیونال سوسیالیسم به زبان فارسی، اصول و تئوری این تفکر برای نخستین بار در ایران در اختیار شما قرار گرفت؛
پس از فیلتر شدن سایت و آپارات ایرانشهر در شهریور امسال، این اثر مهمترین و بزرگترین یادگار انجمن ایرانشهر برای تفکر ناسیونال سوسیالیسم در ایران باقی خواهد ماند...


#ماهنامه


@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
29.9K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2020-09-14 17:30:18
مصاحبه ای شنیده نشده با مایکل ویتمن، بهترین فرمانده تانک جنگ جهانی دوم، از عملیات تاریخی وی با تانک افسانه ای تایگر در شمال فرانسه 1944 ؛


کاری از تیم مولتی مدیای ایرانشهر


@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
22.1K views14:30
باز کردن / نظر دهید
2020-09-14 17:30:18 طی روزهای 29 فوریه تا دوم مارس 1944 بخش اعظم تیپ 101 لشکر یکم آدولف هیتلر به ناحیه مونز در بلژیک منتقل شد. در موقع انتقال، ویتمن فرماندهی گردان دوم تیپ 101 را عهده دار شد. روز اول مارس ویتمن ازدواج کرد. در همین زمان ویتمن به قهرمان ملی آلمان بدل گشت و دستگاه تبلیغات رایش از او به عنوان قهرمان تمام ملت یاد میکرد. این اتفاق باعث حضور ویتمن در مجامع و جلسات گوناگون شد، از جمله بازدید از کارخانه هنشل اند سان در کاسل و گفتگو با کارکنان آنجا وتقدیر از زحمات ایشان در ساخت تانک تایگر یک بود.

در می 1944 ویتمن به واحد خود مراجعت نمود که در منطقه نورماندی فرانسه اردو زده بود. در روز ششم ژوئن 1944 عملیات روز دی آغاز شد و مقارن با این اتفاق ویتمن مدلی جدید از تانک تایگر را دریافت کرد که دارای قابلیت های زیاد تری نسبت به تانک قبلی بود. طی شش روز آینده تیپ 101 به خط مقدم جبهه در نورماندی اعزام شد. در راه رسیدن به منطقه تعداد تانکهای تحت فرمان ویتمن بر اثر هجوم جنگنده های متفقین به 6 دستگاه کاهش یافت. گردان دوم زرهی از تیپ 101 که در اختیار ویتمن بود به همراه لشکر 12 اس اس لشکری از سپاه غرب که تحت فرماندهی اروین رومل بود را تشکیل میدادند.
روز سیزدهم ژوئن نبرد در نزدیکی منطقه بایوکس آغاز شد. در این روز گردان تانک ویتمن تمام هنگ چهارم سواره نظام لندن را که از جاده شماره 175 به سمت تیلی سورسولس حرکت میکرد از بین برد. تانکهای ویتمن در پناه تپه ای پنهان شده بودند و توانستند هنگ سواره نظام لندن را غافلگیر نمایند و تک تک کامیون ها و دیگر خودروهای آن را نابود کنند. دستور او برای حمله چنین بود که به خودروی جلویی و عقبی کاروان شلیک میشد تا راه فرار برای بقیه مسدود شود. سپس با خاطری آسوده یکی یکی اهداف را نابود میکند!

جنگ به جاده 175 ختم نشد و تا دهکده ویلر بوکاژ ادامه پیدا کرد. در این درگیری هم نیروهای انگلیسی و هم آلمانی تعدادی از تانکهای خود را از دست دادند. بعد از این موفقیت چشمگیر ویتمن مدالی دیگر یعنی مدال شمشیر را به توصیه فرمانده لشکر یکم زرهی اس اس آدولف هیتلر، ژنرال اس اس سپ دیتریش از ستاد فرماندهی دریافت نمود. به همین مناسبت جشنی در 24 ژوئن برگزار گردید که هیتلر شخصا مدال جدید ویتمن را به اونیفورم وی آویخت و بدین ترتیب ویتمن به پر افتخار ترین فرمانده تانک در جنگ جهانی دوم تبدیل شد. همزمان با این ویتمن به درجه سروانی رسید. به وی پیش نهاد داده شد مقام استادیاری را در مدرسه زرهی بر عهده بگیرد ولی او قبول نکرد و دوباره به جبهه نورماندی که اکنون به منطقه سن رسیده بود بازگشت.

در تمام ماه جولای تا آگوست، ویتمن در نزدیکی سن به نبرد ادامه میداد. در آغاز ماه آگوست، تیپ 101 زرهی همراه با ویتمن به منطقه سینتیاش اعزام شد. در این مکان آخرین نبرد ویتمن به وقوع پیوست. ساعت 12:55 صبح (بنا به اظهارات ستوان هالفینگر که در همان نقطه و درست پشت سر تانک ویتمن قرار داشت) طی یک درگیری در میدان نبرد در نزدیکی جاده سن به سینتیاش، تایگر مایکل ویتمن منهدم و تمام خدمه آن کشته شدند. بعد از نبرد بقایای جسد ویتمن همراه با دیگر خدمه در کنار لاشه تانک تایگرش به خاک سپرده شد بدون آنکه هیچ نشانه ای بر روی محل دفن قرار داده شود!

تا سال 1983 نابودی تانک ویتمن حتی برای پرسنل تیپ 101 به صورت یک راز باقی مانده بود. بسیاری از منابع ادعا میکردند که تانک ویتمن در اثر حمله هوایی جنگنده های متفقین منهدم شده است، اما واحدهای بسیاری نیز مدعی بودند ویتمن بر اثر کمین آنها کشته شده است. به عنوان مثال لشگر یکم زرهی لهستان، لشگر چهارم زرهی کانادا، تیپ 103 مستقل از بریتانیا همگی ادعای زدن تانک ویتمن را داشتند!
بعد از پایان جنگ، اشتباه بودن تمام فرضیه ها به اثبات رسید چرا که در سال 1945 آقای سرژ وارین تانک ویتمن را پیدا کرد. آقای وارین از دیدن تانک شگفت زده شد زیرا برجک تانک تایگر ویتمن پاره و از بدنه جدا شده بود. وارین تانک ویتمن را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که هیچ گلوله ای در حین نبرد زمینی به آن برخورد نکرده . تنها خسارت وارد آمده به تانک یک حفره بزرگ در قسمت عقب بدنه تانک و در نزدیکی محفظه موتور بود. وارین به این نتیجه رسید که اصابت گلوله از سمت بالا و توسط یک هواگرد بوده است. راکت به قسمت عقب اصابت کرده، به داخل مجرای هوا رخنه کرده، منفجر میشود و این انفجار موجب احتراق محفظه موتور و جایگاه سرنشینان تانک میشود. این باعث آتش افتادن در مخزن مهمات تانک و به وقوع پیوستن انفجار دومی و در نهایت، پرتاب شدن برجک به آسمان و در دم کشته شدن تمامی خدمه تانک میشود.

منابع:
کتاب یک شب خوب برای تانک ها - کتاب میشل (مایکل) ویتمن - کتاب کرم شب تاب در برابر ببر - کتاب مصور نبرد نرماندی

@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
20.2K views14:30
باز کردن / نظر دهید
2020-09-14 17:30:18 فرمانده تانک آلمان نازی، مایکل ویتمن؛

گردآورنده: Y.T

سروان اس اس مایکل ویتمن سرشناس ترین و موفق ترین فرمانده تانک در جنگ جهانی دوم بود. او در 22 آپریل 1914 در آلمان متولد شد.
روز اول فبریه و 1936 و در سن 22 سالگی ویتمن به ( سپاه کار آلمان ) ملحق شد و تا ماه جولای یعنی به مدت 6 ماه در آنجا خدمت کرد . روز 30 اکتبر همان سال او در هنگ 19 پیاده به عنوان سرباز صفر ثبت نام کرد. دو سال بعد، سال 1936 در حالی از خدمت در ورماخت کنار رفت که افسری دون پایه به شمار میامد. مدت کوتاهی بعد از آن ویتمن به اس اس ملحق شد و در لشکر نخبه آدولف هیتلر مشغول به خدمت شد.

سال 1937 دوره آموزشی رانندگی خودروی سبک زرهی چهار چرخ و خودروی سبک زرهی شش چرخ را طی نمود و در پایان راننده ای فوق العاده از آب درامد که مهارتی مثال زدنی در هدایت انواع زره پوشهای رایج آلمانی داشت. بعد از آن به گروهان شناسایی زرهی لشکر آدولف هیتلر پیوست.
با آغاز جنگ در سپتامبر 1939 او به فرماندهی یگان های شناسایی لشکر آدولف هیتلر گمارده شد و بدین ترتیب قسمتی از عملیات جنگی بر علیه لهستان را بر عهده گرفت.
در اواخر 1940 ویتمن و یگان تابعش عازم نبرد بالکان ( یونان و یوگسلاوی ) شدند . او مدتی در یونان فرماندهی گروهان استروم شوتز (قسمتی از واحد اس اس استروم از لشکر یک آدولف هیتلر) را برعهده داشت و تا سال 1941 در همانجا مشغول جنگ بود.

روز یازدهم جولای 1941 مایکل ویتمن به همراه لشکر یکم زرهی آدولف هیتلر به شرق منتقل شد تا برای عملیات تهاجمی بارباروسا آماده گردند. به لشکر یک فرمان داده شده بود تا به سمت جنوب شوروی پیشروی کنند. چند ماه بعد، ویتمن به دلیل نشان دادن لیاقت در جنگ مفتخر به دریافت مدال صلیب آهنین ( درجه دو ) گردید.
مدتی کوتاهی پس از این موفقیت ویتمن طی یک درگیری مجروح میشود ولی بنا به خواست خود در واحد خود باقی میماند و نشان جراحت دریافت میکند. به فاصله دو ماه بعد از این ، از ویتمن قدردانی میشود و این بار مدال صلیب آهنین ( درجه یک ) را تصاحب میکند و بعد از نبرد در منطقه روستوف نشان لیاقت زرهی آلمان ( برای از بین بردن 6 تانک شوروی در یک درگیری ) به کلکسیون مدالهای او افزوده میشود. تا تابستان 1942 ویتمن به نبرد در روسیه ادامه میدهد.

در پنجم جولای 1942 ویتمن به خاطر حسن خدمات برای دیدن دوره به مدرسه عالی زرهی اس اس در یادتولز ایالت باواریا فرستاده شد. در بیست و یکم دسامبر همان سال ویتمن آموزشگاه بادتولز را به عنوان تعلیم دهنده فنون تانک ترک گفت و همزمان با این اتفاق به درجه ستوان دومی نیز نایل گشت. سپس مجددا به گردان سیزدهم تانک از لشکر یکم زرهی آدولف هیتلر ملحق شد. ویتمن فرمانده گروهان سوم گردان تانکهای نو ظهور تایگر شد. وظیفه اصلی گروهان او حمایت و پشتیبانی از تانکهای تایگر در مقابل پیاده نظام شوروی بود. در اوایل سال 1943بود که به گردان اصلی تانکهای تایگر پیوست و از گروهان پشتیبانی خود جدا شد.

در ماه جولای 1943 نبرد سیتادل آغاز گشت و اولین ماموریت مهم جنگی ویتمن با تانکهای تایگر شروع شد. لشکر یکم زرهی اس اس در جنوب منطقه نبرد مستقر شده بود. در اولین روز عملیات ویتمن دست به کار بزرگی زد و گروهان تانک هلموت وندورف را که موقعیت خطرناکی داشت و در شرف نابودی بود را نجات داد که طی آن دو توپ ضد تانک و سه تانک T34 را از کار انداخت. در هفتم و هشتم جولای دو تانک T34 و دو SU-122 و سه تانک T60/70 دیگر نیز به دست او نابود شدند. 21 جولای 8 تانک شوروی به همراه یک واحد آتشبار و سه توپ ضد تانک در اثر حمله او منهدم شدند.

در آگوست 1943 لشکر برای تجدید قوا به ایتالیا فرستاده شد. در تیپ 101 ویتمن با تعداد دیگری از شکارچیان و فرماندهان قهار تانک خدمت میکرد که از این افراد میتوان به هلموت وندورف، یورگن برانت و فرانک استادگر اشاره کرد. فرماندهی تیپ مذبور نیز با سروان هاینز کلینگ بود. در اکتبر 1943 و همزمان با شروع تهاجم پائیزی شوروی لشگر یکم دوباره به جبهه شرق فرستاده شد و اینبار در منطقه کیف مستقر شد. چند روز بعد طی یک درگیری شدید، تانک تایگر ویتمن موفق به نابوردی بیست دستگاه تانک تی 34 و بیست و سه سرباز پیاده و تعدادی توپ ضد تانک میشود. همین موفقیتها باعث میشود که در بهار 1944 مفتخر به دریافت نشان صلیب شوالیه گردد. در این زمان ویتمن ستوان یکم بود. همزمان با دریافت این مدال توپچی تانک او بالتازار وول معروف به بابی نیز نشان صلیب شواله گرفت.

@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
16.1K views14:30
باز کردن / نظر دهید
2020-09-14 17:30:17
فرمانده تانک آلمان نازی، مایکل ویتمن؛

گردآورنده: Y.T

شرح در ادامه...

@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
14.2K views14:30
باز کردن / نظر دهید
2020-09-05 20:06:28
نماهنگی از رشادت ها و اعزام بخشی از نیروهای آموزش دیده سازمان جوانان هیتلری، برای دفاع از خاک آلمان نازی در اواخر جنگ؛


کاری از تیم مولتی مدیای ایرانشهر


@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
14.6K views17:06
باز کردن / نظر دهید
2020-09-05 20:06:28 هر پسر از شش تا ده سالگی به یک نوع کار آموزی برای ورود به سازمان جوانان اشتغال می‌ورزید. به هر يك از نوجوانان کتابهایی داده می شد که در آن پیشرفت های رایش، از جمله رشد فکری اش، نوشته شده بود. همان پسر در ده سالگی، پس از استفاده از امکانات ورزشی در اردوها، زندگی در اردو و یادگیری تاریخ، یک نازیست شده و با اخذ گواهینامه، در سازمان این سوگند را ادا میکرد:
"در حضور این پرچم ملی، که نماینده ملت ماست، سوگند یاد میکنم که تمام توان و تلاش خود را برای نجات میهن و پیشوای مان آدولف هیتلر صرف كنم. من مایل و آماده‌ام تا جان خود را فدای او سازم، باشد تا خدا مرا یاری کند."
هر پسری در جهارده سالگی وارد سازمان جوانان هیتلری می شد و تا هجده سالگی در آن می ماند. سازمان بسیار وسیع بود، زیرا رایش سوم زنان را نيز از نظر دور نمی داشت. دختران آلمانی از ده تا چهارده سالگی به عنوان دوشیزگان جوان، به مزارع فرستاده می‌شدند تا کدبانو شوند و امور خانه را یاد بگیرند.

هیتلر از همان ابتدا که این سازمان را تاسیس کرد، بر گسترش آن تاکید بسیار زیادی داشت، او بار ها در سخرانی هایش از جوانان هيتلری تمجید میکرد، در یکی از سخرانی هایش گفت:
"رفقای جوان من، شما نسل آینده آلمان هستید، شما نسلی هستید که سرنوشت آلمان روی دوش آنهاست! شکست آلمان یا پیروزی آلمان روی دوش شماست، روح شما از روح ماست، جسم شما از جسم ماست، مراقب خود باشید تا مبادا از راه خود منحرف شوید."

با شروع جنگ جهانی دوم در سال ١٩٣٩ میلادی اما خدمت در جوانان هيتلری به منظور دفاع از وطن الزامی شد!
در این دوره جوانان هيتلری آموزش های نظامی از قبیل: تیر اندازی، نشانه گیری، چگونگی استفاده‌ از اسلحه و اصول نظامی دیگری را می آموختند، اما آنها را در جنگ نمیفرستادند، آنها را مشغول به کار های کمک رسانی به مجروحین و کمک به آتش نشان ها برای مهار آتش سوزی می‌فرستادند تا اینکه بعد از خراب تر شدن اوضاع از میان جوانان هيتلری زبده ترین افراد از ١٧ تا ٢۵ سال سن را به جبهه می‌فرستادند. اوج دلیری آنها در نبرد برلین بود که تلفات سنگينی را متوجه ارتش سرخ کردند!

برای دختران جوان آلمانی چیزی به نام جوانان هيتلری وجود نداشت بلکه نهادی به نام انجمن دوشیزگان آلمان تشکیل شده بود. در واقع این نهاد خواهر خوانده جوانان هيتلری بود و هر دو یک هدف را دنبال می‌کردند و آن تربیت جوانان نسل آینده آلمان بود.
یوتا رودینگر، یکی از رسای ملی انجمن چنین اظهار داشته است:
"ما می‌خواهیم کاری کنیم که دختران چنین ویژگی هایی را از خود نشان دهند؛ شخصیتی درست و متین که توان عمل کردن را داشته باشند نه اطلاعات بی مصرفی که ذهن آنها را اشغال کند."

در سال ١٩٣٩ مسئولان رایش طرحی را برای دوشیزگان آلمانی تدارک دیدند. که به این طرح، طرح سال زراعی گفته می‌شود، این طرح نوعی خدمات ملی محسوب می‌شد که برای آموزش و کدبانو کردن دختران به کار گرفته شد. این طرح اینگونه بود که دختران را شش ماه در مزارع می‌گذاشتند تا در آنجا کار کنند و امور کشاورزی و خانه داری را فرا بگیرند.
هیتلر مخالف سر سخت حضور دختران و زنان در عرصه های جنگی بود، در حالی که متفقین زنان را برای کار در کارخانه های تولید مهمات نظامی فرا خوانده بودند بالاخره با اصرار سران کشور و به خطر افتادن خاک آلمان، هیتلر رضایت داد که آنها نیز بر سر کار بیایند، زیرا او این کار ها را شایسته دختران آلمانی نمی‌دانست اما تا روز آخر جنگ هرگز اجازه نداد تا زنان و دختران، چه داخل خاک آلمان و چه در خارج از خاک آلمان سلاح بدست گرفته و مقابل دشمن قرار بگیرند!

سرانجام این سازمان نیز همراه با جوانان هيتلری منحل گردید. اما همانند جوانان هيتلری کمک های شایانی برای بازسازی کشور از ویرانی کردند. متفقین می‌خواستند حتی نوجوانان هم به پای دادگاه بکشانند اما به دلیل سن کم و فریب اذهان عمومی صرف نظر کردند.
اعضاء جوانان هيتلری زنده مانده، بعد ها به مقام هایی در دول آلمان شرقی و غربی رسیدند و تعجبی نداشت که به این مقام ها رسیده بودند، زیرا تمامی آنها در اواخر جنگ جهانی دوم عضو جوانان هيتلری شده و مهارت هایی که متفقین در خواب شان هم نمیدیدند فراگرفته بودند.

منابع:
مایکل لنچ، آلمان نازی، فصل ابزار ها و نهاد های نازی
سخرانی هیتلر در سال ١٩٣۶ نورنبرگ خطاب به جوانان هيتلری
کتاب آلمان نازی مایکل لنچ ص ١۶۸
کتاب ظهور و سقوط رایش سوم

#آلمان_نازی #نازیسم #رایش_سوم

@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
13.7K views17:06
باز کردن / نظر دهید
2020-09-05 20:06:28 سازمان جوانان هیتلری؛

گردآورنده: اروین

جوانان هیتلری سازمانی بود که سرچشمه آن از سال ١٩٢٢ نشات میگیرد اما به طور کل در اکتبر سال ١٩٢۶ این سازمان پا به عرصه نهاد.
ابتدا نام این سازمان "اتحادیه کارگر جوانان آلمان" نام داشت که بعد ها به جوانان هيتلری (Hitler Jugend) معروف شد. همچنین شعار این سازمان "خون و افتخار" یا به آلمانی (Blut und Ehre) بود. پرچم سازمان جوانان هيتلری مانند پرچم اتریش است با این تفاوت که در مرکز آن یک علامت سواستیکا (گردونه مهر) بزرگ گذاشته شده و این نماد روی یونیفرم های جوانان هيتلری با لباسی قهوه‌ای، شلوارک های مشکی و قهوه‌ای تیره در تمامی گروه ها و رسته ها درج شده بود.

تمرکز این سازمان بیشتر مهارت آموزی برای آینده افراد نیز بود، در اردوگاه هایی که جوانان هيتلری بیشتر در طبیعت بکر آلمان می‌زدند و به آنها آموزش هایی از قبیل: کشاورزی، مهارت های فردی، پرورش اندام، کنار آمدن با شرایط سخت و... داده میشد.
جوانان هیتلری در زمان جنگ جهانی دوم آموزش های نظامی نیز می‌دیدند، و بهترین آنها را برای خدمت در اس اس و ورماخت اعزام می‌کردند. در این سازمان به جوانان آموخته میشد که مفهموم پاسداری از میهن را به خوبی درک کنند و آموزه های ناسیونال سوسیالیست را بیاموزند

جوانان هيتلری سازمانی بود با هدف آشنا کردن مردان و زنان جوان با ارزش های سوسیال ناسیونالیستی، به نحوی که تأثیر این ارزش ها تا پایان عمر بر ذهن آن ها باقی بماند. اما در این سازمان همه چیز به سیاست ختم نمی شد. سازمان جوانان هیتلری تأکید بسیاری بر آمادگی جسمانی و زندگی در طبیعت داشت. چنین اموری به اندازه فعالیت های پیشاهنگی در سایر کشورها لذت بخش بود. نازی ها می دانستند که با مهار جوانان به سلاح قدرتمندی دست خواهند یافت، پس به شکلی سنجیده درصدد برآمدند که نوعی حس پیوند با جامعه جدید را به جوانان القا کنند؛ جامعه ای که ناسیونال سوسیالیسم در حال بنا نهادن آن بود. در ۱۹۳۹ و با آغاز جنگ جهانی دوم، عضویت در سازمان جوانان هیتلری اجباری شد.

آمار ها نشان می‌دهد که جوانان هيتلری در ابتدای دهه ١٩٢٠ چیزی جز یک سازمان کوچک و خرد نبودند چراکه اعضا آنها از ٧٠٠٠ تن در این دهه تجاوز نکرد!
اما با قدرت گیری و محبوب شدن حزب نازی در سال ١٩٣٢ از مرز ١٠٠ هزار عضو عبور کرد و با عضوگیری فوق العاده در سالی که هیتلر صداعظم شد به دو میلیون و پانصد هزار تن رسید!

مایکل لنچ در کتاب خود می‌گوید:
"وقتی مدارس تمام میشد جوانان پرشور آلمانی مشتاق رفتن به اردو های تابستانه این سازمان بودند، چه بهتر از اینکه با هزینه بسیار کم والدین فرزندان خود را به اردو می‌فرستادند و آنها نیز از معاشرت با دوستان خود لذت زیادی می‌برند و هر روز به بازی و شادی و البته آموزش هایی با متد جدید می‌دیدند، بنابراین این سازمان پیشرفت چشمگیری در عضوگیری داشت"

جوانان رایش سوم چنان پرورش مییافتند که جسمی سالم و نیرومند داشته باشند و ایمانشان . به آینده کشورشان و خودشان محکم شود و حس رفاقت و همکاری چنان در میانشان برقرار شود که تمام سد های طبقاتی، اقتصادی و اجتماعی را بشکند.

یکی از این جوانان در دفتر خاطراتش مینویسد:
"در این باره من اندیشیدم، یعنی وقتی که در روزهای ماه مه ۱۹۴۰ در راه بين آخن و بروکسل سربازان آلمانی را با نخستين اسیران جنگی انگلیسی مقایسه کردم، سربازان آلمانی بر اثر صرف ایام جوانی در آفتاب و خوردن غذاهای مناسب قیافه ای آفتاب زده و پیکری خوشنما داشتند، در حالیکه اسیران انگلیسی سینه هاشان فرورفته، شانه هایشان گرد ، چهره هایشان خمیر شکل و دندان هایشان فاسد بود و این نمونه ای از اهمال انگلستان در پرورش جوانان در فاصله دوجنگ جهانی بود."

تا آخر سال ۱۹۳۸ تعداد جوانان هيتلری به ۷۷۲۸٢۵٩ تن رسیده بود! گرچه این رقم درست است اما نشان میدهد که در حدود چهار میلیون جوان توانسته بودند از سازمان دور بمانند و در مارس ۱۹۳۹ دولت قانونی تصویب کرد که به موجب آن، تمام جوانان به همان ترتيبی که در نظام وظیفه معمول بود، به سازمان جوانان هيتلری نیز راه پیدا کنند.

@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
11.9K views17:06
باز کردن / نظر دهید
2020-09-05 20:06:27
سازمان جوانان هیتلری؛

گردآورنده: اروین

شرح در ادامه...


@iranshahr_NSMI
@Radio_iranshahr_NSMI
@iranshahr_Library
11.0K views17:06
باز کردن / نظر دهید