Get Mystery Box with random crypto!

Karkhoone | کارخونه

لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه K
لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه
آدرس کانال: @karkhone
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 10.51K
توضیحات از کانال

کارآفرینی به روایتی دیگر...
وبسایت:
Karkhoone.com
توییتر:
twitter.com/karkhoone
تبلیغات و دالان ارتباطی:
@channel_karkhone

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 14

2022-04-11 22:08:03 ایران؛ قربانی سوسیالیسم

محمود طالقانی، مرتضی مطهری و محمد بهشتی چهره‌هایی که هر کدام دست‌کم در مقاطعی از عمرشان پیش یا پس از وقوع انقلاب۵۷ مواضعی اتخاذ کردند که آشکارا تاکید بر نفی مالکیت خصوصی، تایید قیمت‌گذاری برای کالاها و سرکوب قیمت، تمرکزگرایی و تشکیل دولت بزرگ و مداخله‌گر بود که هر کدام مصداق طرفداری از سوسیالیسم و ضدیت با اقتصاد بازار است.

علی شریعتی نیز در دوران دانش‌آموزی همراه پدرش به نهضت خداپرستان سوسیالیست پیوست. اولین کتاب او که در آغاز جوانی‌اش منتشر شد، کتاب «ابوذر؛ خداپرست سوسیالیست» بود. شریعتی روشنفکر اصلی انقلاب۵۷ شمرده می‌شود.

در آرای محمود طالقانی هم سال‌ها قبل از پیروزی انقلاب، نظریاتی مشابه دیدگاه‌های مارکسیستی و ضدیت با اقتصاد آزاد، مترادف دانستن اقتصاد آزاد با سرمایه‌داری و بی‌بندوبار دانستن سرمایه‌داری دیده می‌شود.

مرتضی مطهری، دیگر روحانی انقلابی، نیز اگرچه عمدتاً بر تلاش برای تعریف و تجویز راهی در میانه اقتصاد سرمایه‌داری و اقتصاد مارکسیستی تمرکز داشت، اما درصدد نفی سرمایه‌داری بود و یکی از راهکارهای اقتصادی که ارائه می‌کرد، عبارت بود از «لزوم مالکیت اشتراکی جامعه بر ماشین‌آلات صنعتی به‌عنوان حالتی خاص از تمام اختراعات بشری.»

محمد بهشتی روحانی انقلابی دیگری بود که علاوه بر ایفای نقش «تئوری‌پردازی» اقتصاد دولتی در سال‌های پیش از انقلاب، در «ساختارسازی حقوقی» برای اقتصاد دولتی در جمهوری اسلامی نیز نقشی موثر داشت.

این چهار نفر تنها چهره‌های متنفذی نبودند که مصادیقی از افکار سوسیالیستی در آرا و آثارشان منعکس شد و بعدها در رویه‌ها، سیاست‌ها و قوانین کشور ادامه پیدا کرد.

محمدباقر صدر با تالیف کتاب «اقتصادنا»، حبیب‌الله پیمان با نگارش کتاب «مالکیت، کار و سرمایه» و ابوالحسن بنی‌صدر با کتاب «اقتصاد توحیدی» از دیگر مروجان اقتصاد دولتی و مبلغان سایر مصادیق اقتصاد سوسیالیستی بودند.

سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران بزرگ‌ترین گروه‌های سازمان‌یافته چپگرا بودند که در سال‌های پیش از انقلاب در ترویج آموزه‌های اقتصاد سوسیالیستی نقش‌آفرینی کردند. بسیار قبل تر از شکل گیری این گروه‌ها، حزب توده در تخریب علم اقتصاد و ترویج اندیشه های چپ‌گرایانه پیشینه‌ای روشن داشت.

بزرگ علوی، عبدالحسین نوشین، جلال آل‌احمد و ابراهیم گلستان از جمله تاثیرگذارترین نویسندگانی بودند که در مقاطعی عضو حزب توده بودند. نیما یوشیج، احمد شاملو، صادق هدایت،‌ صادق چوبک و غلامحسین ساعدی نیز در دوره‌هایی از هواداران این حزب بودند. می‌توان گفت عمده نویسندگان و هنرمندان آن دوره متاثر از تبلیغات این حزب، گرایش‌های چپگرایانه داشتند و این گرایش‌ها آشکارا در آثار آنان منعکس می‌شد و تا سال‌ها بر فضای فکری جامعه ایران تاثیرگذار بود.

این تاثیرات تا سال‌های اولیه وقوع انقلاب۵۷ که موسم تدوین قانون اساسی و شکل‌دهی به ساختارهای اقتصادی جمهوری اسلامی بود، با قدرت ادامه داشت، فضای فکری انقلابیون، شعارها و تصمیمات آنان را شکل داد و اقداماتی چون مصادره‌ها و ملی شدن صنایع و بانک‌ها از اولین جلوه‌ها و عوارض آن بود.

از طرفی دیگر باید به جبهه ملی، نیروی سوم، پان‌ایرانیست‌ها و نهضت آزادی(خصوصا جناح چپ آن) نیز اشاره کرد که آشکارا طرفدار سوسیالیسم ملی بودند و از مصادره و دولتی‌شدن اقتصاد حمایت می‌کردند. اعضای نهضت آزادی خصوصا در مصادره اراضی، ملی کردن بانک‌ها و صنایع خصوصی جلودار بودند.

در کنار این انقلابیون، پهلوی نیز آشکارا حامی نوعی سوسیالیسم نفتی بود و شاه علناً دولت خود را سوسیالیستی می‌نامید که حتی از سوسیالیسم اسکاندیناوی پیشرفته‌تر است. ملکه نیز که سابقاً دانشجوی معماری در فرانسه بود در نهان و آشکار سوسیالیسم را تقدیس می‌کرد.

@karkhone
1.4K views19:08
باز کردن / نظر دهید
2022-04-11 21:51:03 فقر خواست خدا نیست

| غلامرضا مصدق

هميشه بعضی از صاحبان تریبون و قلم ، بدون ارائه دلایلی عقل پسند به تقدیس فقر پرداخته و با فضیلت تراشی برای آن ، عموماً فقر را نشأت گرفته از اراده الهی برای امتحان و تزکیه بندگان میدانند ! جملاتی نظير " دنيا محل عيش و نوش نيست " ، " فقر امتحان الهي است " ، " فقرا نزد خدا بر أغنياء شرافت دارند " و امثالهم سخنان آشنایی در تئوریزه کردن هیولای فقر هستند .

نکبت بودن فقر چنان عیان است که نیازی به بحث و استدلال ندارد تا آنجا كه حتی تحقیقات علمی نشان می‌دهد ، بسیاری از حیوانات به هنگام خشکسالی و قحطی ، زاد و ولد خود را کاهش می‌دهند . با این حال تحقیقات علمی زیادی در مورد اثرات زیانبار فقر بر انسان‌ها انجام شده است که با دقت زوایای مخرب ، حقارت بار و کرامت سوز فقر را نشان می‌دهد .

در یک تحقیق گسترده ، از کشاورزان هندی در زمان فروش محصولات تست هوش گرفته می‌شود ، بار دوم در آخر سال که پولها خرج شده و دوران بی پولی و بدهکاری آنهاست همان تست هوش گرفته می‌شود . تفاوت نتیجه شگفت انگیز دو مرحله ۱۰ واحد است . برای درک عمیق فاجعه خوب است بدانیم در آزمون تست هوش ۱۰ واحد فاصله هوش متوسط تا تیز هوش است . به عبارتی ضریب هوشی یک فرد در زمانی که غم نان دارد ۱۰ واحد از کسی که از این غم فارغ است کمتر است .

به قول کوزینسکی کارتونیست شهير لهستانی " انسان گرسنه در درجه نخست هدفی جز سیر کردن شکم ندارد ، غم نان اجازه نمیدهد انسان به تماشای جهان بنشیند ، کتاب بخواند ، آگاهی اش را بالا ببرد و به جهان اطراف خود بنگرد . آدمی در زندگی فقیرانه از جهل فراتر نمی رود “

فقر ، اخلاق ، خلاقيت ، تفكر ، تدبير ، كرامت و آزادگی را در وجود انسان می‌کشد . انسان فقیر ناخواسته برده بی چون چرای پول می‌شود . تا نیاز خوراک ، پوشاک و امنیت انسان برآورده نشود ، کمتر کسی دنبال ارضای نیازهای مراتب بالاتر مثل احترام و کمال جوئی خواهد رفت .

اگر فقر خواست خدا براي امتحان بندگان است ، چرا خداوند هیچوقت بندگان خود در کشورهای ثروتمند مثل سوئد ، دانمارک ، سنگاپور را با فقر آزمايش نمیکند ؟ یعنی بندگان خدا در کشورهای ثروتمند به چنان مرتبه ای از تذهیب نفس رسیده اند که دیگر نیازی به امتحان الهی ندارند ؟ چرا خداوند لاینقطع در حال امتحان کردن بندگانی بوسیله فقر است که فقیر متولد می‌شوند و فقیر از دنیا میروند و دائم الامتحان هستند ؟ این باور غلط چه نسبتی با عدالت و رحمانیت خداوند دارد ؟

کسانی که به این باور غلط ایمان دارند نظرشان نسبت این فرمایش علی چیست ؟
" فقر از هر دري كه وارد شود ، ايمان از در ديگر خارج ميشود " .
راستي چه رازي در اين داستان تاريخی تقديس فقر وجود دارد كه اكثر فضیلت تراشان برای فقر ، خودشان فقير نيستند ؟!

@karkhone
1.6K views18:51
باز کردن / نظر دهید
2022-04-11 21:31:03
این مرکز نقشه های گوگل/سات ناو سال ۱۹۶۳ هست و خط تلفنی که مردم قبل ترک خونه باهاش تماس می گرفتن تا مسیر رو بپرسن! بنظرتون ۶۰ سال بعد چی میشه؟ ...
آنچه اَندَر وَهم نیاید!

@karkhone
1.2K views18:31
باز کردن / نظر دهید
2022-04-09 22:22:01 در ۱۴۰۱ برای توسعه میادین نفت و گاز ایران چقدر پول می خواهیم؟

| محمدرضا اسلامی

سال ۱۴۰۰ با همه فراز و نشیب هایش گذشت، اما در میان تمام اخبار و اتفاقات، یک مصاحبه از وزیر نفت به مانند تابلویی در ذهن ماندگار شده و خاموش و روشن می شود.

در مورخ ۱۰ آبان وزیر نفت دولت جدید در مصاحبه ای گفت:

برای پاسخ به نیاز کشور در حوزه نفت و گاز ۱۶۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری لازم است. در غیر این صورت، در آینده به واردکننده این محصولات تبدیل می‌شویم.


برای اینکه مقیاسی از این عدد داشته باشیم، ضروری است مروری بر ارزش واقعی "یک میلیارد دلار" انجام دهیم و ببینیم اساسا در "دنیای امروز" یک میلیارد دلار یعنی چه؟
و بعد با این مقیاس، بسنجیم و ببینیم چطور ۱۶۰ واحد از آن یک میلیارد دلار را تامین کنیم؟

ابتدا به ترکیه برویم و سپس به ژاپن و بعد از آن به کالیفرنیا. بعد از آن مجددا به مصاحبه مهندس اوجی باز خواهیم گشت.

1. ترکیه و دو مگاپروژه اردوغان
جناب رجب طیب اردوغان برای قدرت نمایی و به منظور اینکه توان مدیریتی خود را نشان دهد، چند پروژه بزرگ را در ترکیه اجرا کرد. یکی از آنها پروژه مسجد چاملیجا بود. مسجدی ۶۳۰۰۰ نفری با یک معماری با شکوه و سازه ای ضدزلزله. هزینه ساخت این شاهکار معماری و سازه ۱۰۰ میلیون دلار بوده است.
عملا این سازه می تواند شاخصی ذهنی برای ما باشد که "۱۰۰ میلیون دلار" یعنی چه.
به بیان دیگر، ده تا از این پروژه، معادل می شود با ارزش/اثر یک میلیارد دلار (در منطقه ما).

مگاپروژه دیگر اردوغان، افتتاح سد عظیم ایلیسو بر روی دجله در آبانماه ۱۴۰۰ بوده است. هزینه ساخت این سد ۱/۷ میلیارد دلار بوده است. یعنی اگر اردوغان بتواند ۸۰ سدِ مشابهِ دیگر اجرا کند (که چنین چیزی برایش محال است!) تازه معادل می شود با بودجه ای که ما ایرانیان لازم داریم تا میادین نفت و گاز کشورمان را توسعه دهیم.
میادینی که "امروز" اولویتِ توسعه دارند و "فردا" که انرژیهای تجدیدپذیر گسترش پیدا کرد، عملا توسعه این میادین کم فایده است.

2. پاناسونیک در ژاپن
در سال ۲۰۱۴ این شرکت نهایت تلاش و همت مدیران و مهندسین خود را بکار گرفت و (طبق گزارش مالی) ۱ میلیارد دلار سود کرد.

مدیریت این شرکت، تلاش خود را ادامه داد و توانست در ۲۰۲۱ حدود دومیلیارد دلار سودآوری داشته باشد.

اگر “فرض” کنیم پاناسونیک بخواهد در توسعه میادین ایران سرمایه گذاری کند و همچنین باز اگر “فرض” کنیم که پاناسونیک بتواند که سود سالانه خود را به همین شکل نگه دارد (چیزی که در رقابت با رقبای کره/چین بسیار دشوار است)، برای توسعه میادین باید سودِ ۸۰ سالِ پاناسونیک در ایران سرمایه گذاری شود.

شاید این مثال، ارزش و ارج واقعی دو میلیارد دلار را بهتر به ما نشان دهد؛ و این امر ابعاد ۱۶۰ میلیارد دلار را نمایان می کند. ۱۶۰، تنها یک عدد نیست، ۱۶۰ یعنی سرمایه ای که از تلاش هزاران متخصص در طول چند دهه در یک بنگاه اقتصادی فراهم می شود.

3. قطار پرسرعت کالیفرنیا
به کالیفرنیا برویم و به منطقه ای که قلب اقتصاد و تکنولوژی آمریکاست. از سانفرانسیسکو در شمال ایالت کالیفرنیا تا لس آنجلس در حوالی جنوب ایالت، انبوهی از شرکتهای عظیم بین المللی (نظیر فیس بوک، گوگل، اوبر ...) قرار گرفته اند. فاصله این دو شهر از هم، حدودا به اندازه فاصله اصفهان تا شیراز است؛ اما با وجود انبوه تکنولوژی و اقتصاد قوی در این منطقه، خط قطار سریع السیر بین این دو شهر وجود ندارد. (چیزی که در ژاپن سالهاست وجود دارد)

هزینه پروژه احداث قطار پرسرعت بین این دو شهر ۷۷ میلیارد دلار برآورد شده، اما این پروژه تا کنون اجرا نشده. چرا؟
چون پول نیست!
در منطقه ای که آنهمه ثروت و فن آوری هست بودجه لازم برای احداث چنین پروژه کلیدی موجود نیست.

4. بازگردیم به مصاحبه مهندس اوجی. ما ایرانیان ۱۶۰ میلیارد دلار نیاز داریم تا نسل بعد از ما از مواهب و قدرت اقتصادی مخازن نفت و گاز کشور بهره مند شود؛ این امر، به هیچ وجه میسر نیست مگر اینکه سرمایه گذاران قَدر و متعدد از خارج از کشور در این حوزه ورود کنند و آنهم ممکن نیست مگر اینکه ما ذهنیت (Mindset) درستی از ارزش پول داشته باشیم.
۱۶۰ لقلقه زبان ماست. براحتی بر زبان می آید اما از کجا؟ و چطور؟

وقتی تامین ۲ میلیارد دلار برای پاناسونیک و فرماندار کالیفرنیا دشوار است ما چگونه می خواهیم در فضای تحریم و بیرون از مناسبات بین المللی ۱۶۰ م د تامین کنیم؟

ایرانِ فقیر، هدیه ما به نسل بعدی خواهد بود اگر که با سرعتِ فعلی به توسعه میادین بپردازیم. ایرانِ استوار و توسعه یافته هدیه ما به نسل بعدی خواهد بود اگر که این ثروتها را از دل زمین بیرون بکشیم و در کار توسعه زیربناهای کشور خرج کنیم.
۱۴۰۰ تمام می شود با این نگرانی که ایرانِ فردا، ایران فقیر است یا توانمند؟

تصویر

@karkhone
1.8K views19:22
باز کردن / نظر دهید
2022-02-27 23:28:30 خرس سیبری و پیرمرد شکارچی

| مهدی تدینی


از کجا آغاز کنیم که بیراه نباشد؟ آلمان عزمش را جزم کرده بود تا به بهانۀ مناقشه‌اش با لهستان سر شهر دانتسیگ، خاک این کشور را به توبره بکشد. اروپا در آستانۀ جنگی «ملی» بود که می‌توانست به جنگی «جهانی» بدل شود. آن زمان در فرانسه شعاری سر زبان‌ها افتاد: «چرا برای دانتسیگ بمیریم؟» بی‌تردید اروپا امروز دقیقاً با همین وضعیت روبروست: «چرا برای کی‌یف بمیریم؟» اگر قرار باشد جنگی جهانی آغاز شود، همین‌گونه آغاز می‌شود که دیروز آغاز شد، و اگر هم قرار باشد جلوی جنگی جهانی گرفته شود، به همین شکل جلوی آن گرفته می‌شود که می‌بینیم.

اروپا پیر و ضعیف است و در بی‌هویتی غرق شده است. آمریکا نیز هر روز در دفاع از ارزش‌هایی که مدعی‌اش است، بی‌عرضه‌تر به نظر می‌رسد. اما واقعیت این است که مسائل سیاسی را نمی‌توان با گویشی «پهلوانی» و «شوالیه‌ای» خواند. عدم واکنش نظامی به روسیه رفتاری معقول است و زیرکی هوشمندانه‌ای در پس آن نهفته است ــ گرچه بی‌تردید غرب «نبردگریز» است.

این پیروزی رعدآسا شکست‌های بزرگی را برای روسیه در پی خواهد داشت که در بلندمدت دامنش را می‌گیرد و به نظر می‌رسد غرب تعمداً روسیه را به چنین مسیری هدایت کرده. صاحب‌نظران آمریکایی اتفاقات امروز را در میانۀ دهۀ ۱۹۹۰ پیش‌بینی کرده بودند؛ وقتی به کلینتون هشدار می‌دادند توسعۀ ناتو به شرق، روسیه را به مسیر ناخوشایندی سوق می‌دهد. روسیه تا دو دهه توان نداشت این ترس هشداردهندگان را جامۀ عمل پوشاند (اولین گروه از کشورهای بلوک شرق در ۱۹۹۹ به ناتو پیوستند و ناتو در ۲۰۰۴ به مرزهای روسیه رسید).

اگر با مقیاس «سالانه» به قضایا نگاه کنیم، روسیه جواب دندان‌شکنی به غرب و غرب‌گرایان اکراینی داده، اما مقیاس مطالعۀ تاریخ «سال» نیست، بلکه «دهه» است. مشکل روسیه با این تهاجم نه تنها حل نشد، بلکه به گونه‌ای گره خورد که دیگر حل نخواهد شد و در فرایندی میان‌مدت گریبانش را خواهد گرفت. برای اینکه بفهمیم چرا، باید صورت‌مسئلۀ درست را بنویسیم. صورت‌مسئله‌ای که در رسانه‌ها و اذهان مطرح است، صورت‌مسئلۀ نادرستی است. مسئله مواجهۀ روسیه با غرب نیست! بلکه پرسش این است که «ملت‌های همسایه با روسیه در میان دو میدان جاذبۀ شرق و غرب چه باید بکنند؟» آن چیزی که باعث توسعۀ ناتو به شرق شد، خواست همین ملت‌ها بود، نه صرفاً خواست آمریکا یا کشورهای ناتو! این میل همسایگان روسیه به ائتلاف نظامی با غرب، ریشه در خاطرات بدی دارد که از خودکامگی‌های کرملین در ذهن دارند.

پوتین کی‌یف را اشغال می‌کند، زِلِنسکی بازداشت یا متواری می‌شود و دولت روس‌دوست جدیدی شکل می‌گیرد که بسیار ناتوان‌تر و منفورتر از دولت یانوکوویچ خواهد بود؛ همان دولتمرد روس‌دوست که در جنبش یورومیدان در اوایل ۲۰۱۴ سرنگون شد. اگر تا پیش از این لشگرکشی و بمباران بی‌سابقه روسیه بختی برای حفظ نفوذ سنتی‌اش در اکراین داشت، از این پس فقط باید با زور سرنیزه اکراین را حفظ کند ــ به دست آوردن دل اکراینی‌ها که تعیین‌کننده‌ترین عامل بلندمدت است، شاید دیگر محال باشد. شاید بگویید: «مشکلی نیست! اکراین را با سرنیزه حفظ خواهد کرد!» بله! شاید بتوان چند سالی چنین کرد، ولی در بلندمت چنین چیزی میسر نیست.

روسیه خطا کرد! مرد دائم‌الخمری که به کتک زدن همسر و فرزندانش عادت داشت، سال‌ها بود وانمود می‌کرد خوش‌اخلاق شده و دیگر روی خانواده‌اش کمربند نمی‌کشد! اما باز روسیه به سراغ کمد قدیمی رفت، بطری‌های ودکا را درآورد، مست کرد و زن و بچه‌اش را زیر کتک گرفت. این رفتار بدترین پیام را به سایر همسایگان روسیه مخابره کرد (مانند مداخلات اخیرش در بلاروس و قزاقستان). به عنوان نظاره‌گر بیرونی که سرنوشت اکراین را دنبال می‌کند، معتقدم بهتر بود اکراین در غرب‌گرایی میانه‌روی پیشه می‌کرد و موازنۀ مثبتی در مواجهه با روسیه و غرب برقرار می‌کرد و از ناتو نیز فاصله می‌گرفت. اما اگر بخشی از مردم اکراین در روس‌هراسی‌شان سازش‌ناپذیر عمل کردند، خطای روسیه به مراتب بزرگ‌تر، زیانبارتر و توجیه‌ناپذیرتر بود.

در این میان غرب و اروپا ــ با همۀ جنگ‌گریزی و نادلاوری‌شان ــ مانند پیرمردهای زیرک، جوانی قلدر را به سوی خشونتی سرمستانه سوق دادند تا در بلندمدت زمینگیرش کند. از فردای پیروزی اوضاع به نفع روسیۀ پوتینیستی پیش نخواهد رفت، و غرب هم با جلوگیری از درگیری نظامی هزینه‌های خود را تا حد امکان پایین آورده است. در یک جمله: غرب نمی‌تواند دندان این خرس سیبری را بکِشد، اما خرس را مجبور کرد طعمۀ گوشت‌تلخ و چغری را به دندان بگیرد تا یا مجبور شود سریع آن را رها کند یا ناگزیر شود سال‌ها آن را در آرواره‌اش بفشارد و بدین‌سان دندانش از ریشه سست شود. آدم عاقل با خرس سرشاخ نمی‌شود، آن را در تله می‌اندازد.

@karkhone
902 views20:28
باز کردن / نظر دهید
2022-02-27 23:13:30 اخبار اقتصادی، دستپخت خرس‌ها

1. با تحریم های دیروز اتّحادیه اروپا علیه روسیه و فراتر از تحریم های وضع شده علیه پوتین، لاوروف و سایر دولتمردان، حالا بخش خاصّی از سیستم مالی و دارایی های روسیه به گونه‎ای تحت تحریم و فریز شدن قرار گرفته که تخمین خوش‎بینانه، قطع 70 درصد نظام مالی و نظام بانکی روسیه از اروپا است.

2. نبرد سنگین سایبری روسیه با کشورهای دیگر به شدّت در حال گسترش است. پس از وب‎سایتهای وزارت دفاع و پارلمان روسیه... وب‎سایت کاخ کرملین نیز از کار افتاد.

3. آلمان نیز موافقت رسمی خود برای محروم کردن روسیه از خدمات سوئیفت را اعلام کرد و به این ترتیب، بازی جذّاب مالی و سیاسی تازه در عرصه گردش مالی و کنترل تراکنشهای کلان بانکی آغاز شده است.

4. رومن آبرامویچ، اداره باشگاه چلسی را به هیأت امناء این باشگاه سپرد... فشار تحریمها در کنار فشارهای سیاسی و اجتماعی در نهایت مؤثر شد!

5. شهروندان روس، بیش از 111 میلیارد روبل، معادل 1.3 میلیارد دلار را ... تنها در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه هفته پیش، از حساب های بانکی روسی خارج کردند!
این در حالی است که تحریم ها، ضربات ابتدایی خود را اینگونه می‎زند که Apple Pay سرویس‎دهی خود در روسیه را متوقّف کرده است.

6. آمریکا و متّحدانش تحریم های جدید علیه روسیه را اعلام کرده‎اند و طیّ آن، "فهرست منتخب" بانکهای روسی برای محروم شدن از خدمات سوئیفت را اعلام کرده‎اند.
گزینش فهرست بانکها را از سویی می‎توان برای رضایت آلمان و ایتالیا و وقفه ایجاد نشدن در روند تجاری و مالی آن کشورها به واسطه ارتباط شان با ساختارهای روسی دانست و از سوی دیگر، می‎توان درک کرد که رضایت آلمان و ایتالیا به محروم شدن گروهی از بانکهای مهم و تحریم کلّی سایر بانکها می‎تواند در واقع بدون ایجاد مشکلات جدّی برای آلمانی‎ها و ایتالیایی‎ها، رهگیری ساختارهای مالی روس را به طور جدّی برای غربیها آسان کند. همچنان آلمان و ایتالیا با رضایت به این تحریمها نشان داده‎اند که برای مقابله با پوتین، حاضر به هزینه دادن هستند!

7. دولت روسیه اعلام کرده است که کمک مالی از روسیه به اوکراینی‎ها مصداق خیانت است و دارنده هر حساب بانکی که از آن، پولی به اوکراین واریز شود، حدّاقل 20 سال زندانی خواهد شد.

@karkhone
1.0K views20:13
باز کردن / نظر دهید
2022-02-27 22:55:30 باز هم تشكيل كارگروه و باز هم اختراع دوباره چرخ

| غلامرضا مصدق


در پي بيانات رهبري در انتقاد از وضعيت نامطلوب شاخصهاي اقتصادي و كيفيت برخی محصولات توليد داخلي، رئيس جمهور به معاون اول دستور داد با تشكيل كار گروهی نقشه ارتقاي توليد داخلي را تدوين و عملياتي کند !

به نظر می رسد که قاطبه مسئولان ما به این يقين رسيده اند كه ما ملتی کاملاً متفاوت با تمام دنیا هستیم و برای حل مشکلاتمان باید حتماً از راه حلهای انحصاری که اختراع خودمان است استفاده کنیم. به دلیل همین وجه تمایز خود ساخته و خود ویرانگر، اصولاً هیچ تجربه موفق بشری به کار ما نمی آید و باید بی وقفه چرخ اختراع شده در ۵٫۰۰۰ سال قبل را بارها و بارها از نو اختراع کنیم.برای پرهیز از کلی گوئی، مصداقی به مورد خاص کیفیت نازل خودروهای تولید داخل که در بیانات رهبری پررنگ بود میپرازیم.

هیچگاه دیده و شنیده نشده که دولتی برای ارتقای کیفیت خودروی تولیدی آن كشور کارگروه تشکیل دهد. کارگروه دولتی چطور میتواند کیفیت خودروهای داخلی را بهبود بخشد؟ با موعظه؟ صدور بخش نامه و دستورالعمل؟ مجازات خودرو سازان متخلف؟ نظارت شبانه روزی بر پروسه تولید؟ آيا دلايل كيفيت نازل خودرو چنان پيچيده و نامشخص هستند كه نخبگان عضو كارگروه مي بايست با بررسي و مطالعات عميق، آنها را كشف كنند؟ یا اینکه مرغ پخته هم دلایل آنرا میداند؟ با فرض اينكه كارگروه بعد از بررسی‌های همه جانبه ١٠٠٪؜ دلايل و موانع ارتقاي كيفي خودروهاي توليد داخل را كشف كند، آيا اختيار لازم براي رفع موانع را خواهد داشت؟

صنعت خودروسازي ما از يك مشكل بنيادين رنج ميبرد، بطوريكه تمام مشكلات ديگر اين صنعت به نوعي ذيل همين يك مشكل تعريف ميشوند، آن مشكل، فقدان فضاي رقابتي در اين عرصه است. وقتي كه، واردات خودرو يا ممنوع است و يا تعرفه واردات خودرو در دوران آزادي واردات با مخلفاتش بيش از ١٢٠٪؜ است(بالاترين نرخ تعرفه بر واردات خودرو در تاريخ بشريت)، ميليونها متقاضي پيش خريد خودرو مترصد باز شدن چند دقيقه اي سايت پيش فروش خودرو سازان برای ثبت نام هستند، فاصله قيمت خريد از كارخانه نسبت به بازار آزاد چند ده ميليون تومان است، خودرو قبل از اينكه وسيله اي براي حمل و نقل باشد، ابزاري براي حفظ ارزش سرمايه باشد، در اينصورت اگر خودرو بي كيفيت و گران به دست مردم نرسد بايد به همه قوانين علمي و تجارب موفق بشري به ديده شك و ترديد نگاه كرد.

تا سياستها در اين صنعت براي ايجاد فضاي رقابتي دستخوش تغييرات بنيادين نشوند تشكيل هزار كارگروه هم اگر وضع را بدتر نكند كاري از پيش نميبرند. در اقتصادي كه روز به روز بسته تر، دولتي تر، رانتی تر و لاغرتر ميشود، انتظار بهبود كيفيت و قيمت مناسب سرابي بيش نيست. کسی که گندم بکارد خود به خود کاه هم بدست می آورد. اگر فضا رقابتی شود به طور طبيعي بقیه مشکلات هم رفع خواهند شد، همانطور که در همه کشورهای موفق خودروساز چنين شده است. عكس آن هم در كشورهاي كمونيستي سابق اتفاق افتاد كه صنعت خودرو سازي آنها در فضاي غير رقابتي به شكست منجر شد.

در چشم انداز فعلي اقتصاد ايران، ايجاد فضاي رقابتي رويائی دست نیافتنی است. رقابتی کردن فضای تولید مستلزم اتخاذ تصمیمات سخت و دردناک توسط سطوح بالای تصمیم گیری است که فعلاً آمادگی لازم برای انجام آن وجود ندارد، بنابراين خودروسازان داخلي حتی با تشکیل صد کارگروه فارغ از مواجهه با چالشهاي سخت و نفس گیر فضاي رقابتي می‌توانند خودرو های بی کیفیت را به چند برابر قیمت جهانی با پیش فروش در نوبت های تحویل چند ساله همچنان به خلق الله قالب کنند.

بنابراین خطاب به آندسته از مردم و یا مسئولانی که به بررسی و تصمیمات نتایج این قبیل کارگروه های نمایشی و تکراری دل بسته اند باید گفت این امام زاده ای که بدان دخیل بسته اید اگر کورتان نکند شفا نخواهد بخشید!


@karkhone
991 views19:55
باز کردن / نظر دهید
2022-02-27 22:32:30
لابی‎گری بانکها و شرکتها و غولهای سرمایه‎داری روس برای فرار از تحریمهای کمرشکن آمریکا، مدّتها بوده که آغاز شده و حالا
Washington Examiner
از این روند پرده برداشته است. یکی از این نمونه‎ها، بانک
Sovcombank
بوده است که یک ماه پیش قراردادی را با شرکت لابی‎گر Mercury امضاء کرد تا در سنا به نفعش فعّالیت کرده و سناتورها را قانع کند تا در لیست تحریمی قرار نگیرد. مبلغی نزدیک به نیم میلیون دلار فقط برای یک دوره شش ماهه هزینه شده و این تازه ظاهر ماجرا و مبالغی است که افشا شده. سناتور سابق جمهوریخواه، دیوید ویتر، برای این شرکت در سنا فعّالیت کند. او نیز مدح و ستایش از بانک روسی و گفتگو به نفعش را به طور جدّی آغاز کرده است.

@karkhone
930 views19:32
باز کردن / نظر دهید
2022-02-25 23:27:01 پوتین صدام حسین و یا هیتلر دیگر

| محمدرضا اسلامی

مصاحبه دیروز فرید زکریا و گلایه اش از اینکه چرا آمریکا صرفا نظاره گر حمله به اوکراین است باعث تعجب بود. (لینک)

از فرد با ذکاوت و باهوشی همچون زکریا عجیب است که انتظار داشته باشد آمریکا مستقیما وارد "معرکه" اوکراین بشود و سربازهایش را به کشتن بدهد و دلارهایش را به سوختن.
مگر آمریکا همین چند وقت پیش از افغانستان خارج نشد؟ و مگر آن پایگاههای چند صد میلیون دلاری با سازه های ضد انفجار را به امان خدا (و به دست طالب ها) رها نکرد؟

همه می دانند که آمریکا حدود چهل و پنج هزار نیروی نظامی در آلمان دارد!
(در مجموع در کل اروپا حدود ۷۰،۰۰۰ نیروی نظامی آمریکایی حضور دارند. آنهم نیروی نظامی که هر یک نفرش برای هر یک روز، حقوق گزاف می گیرد -در مقایسه با دستمزدِ اشتغال در داخل آمریکا- و هزینه گزافی هم صرفِ لجستیکِ این هفتاد هزار نفر می شود)
نیروی نظامی هست ولی عزم نیست.

امثال فرید زکریا می فهمند که گسترش ناتو به سمت اوکراین اشتباه راهبردیِ رهبرانِ قبلی آمریکا بوده، ولی نگرانی آنها از این بابت است که آیا مماشات با پوتین (امروز) باعث شود که (فردا) از این فرد "صدام حسین" دیگری ساخته شود؟ یا حتی در مقیاسی وسیع تر، هیتلر دیگری به میدان آمده و قامت برافراشته باشد و این تازه، شروع ماجراها باشد؟
این نگرانی البته قابل درک است.

بیانیه چندساعت پیش جو بایدن
بلافاصله بعد از شروع حمله نظامی روسیه به اوکراین، واقعا مضحک بود.

جو بایدن بیانه ای دو پاراگرافی صادر کرده است. واقعا خنثی تر و بی عمل تر از این هم ممکن است؟
خیر! فعلا ممکن نیست.
نوشته با جیل نشسته و اوضاع را نظاره می کند. مرسی!
(خوب که ننوشته با جیل و سگشان نشسته اند و اوضاع را نظاره می کنند)

واقعیت این است که رهبران غربی تا آخرین لحظه به "نظاره" و بی عملی نشسته اند. سه دلیل بر این امر قابل ذکر است:

1- بخشی از بزرگان حزب دموکرات در آمریکا معترفند که اشتباه (اولیه) از خودشان بوده که روسیه را تحریک کرده اند و اساسا گسترش ناتو به سمت اوکراین اشتباهِ کلیدی بوده.

2- وقتی که مشکلات اشتغال/اقتصاد در داخل کشورهای ناتو هست و (برای مثال) فقط یک موشک AIM-9X چهارصد و هفتاد هزار دلار هزینه دارد (یا یک بمب کوچک GBU-39/B حدود چهل هزار دلار هزینه دارد)، چرا بجای صرفِ انرژی بر مشکلات داخلی، وارد نزاع با پوتین شوند؟

3- اگر پوتین صدام حسین دیگری است، بگذار فعلا در آن منطقه جولان بدهد. ولی اگر هیتلر دیگری قامت افراشته، در زمان خودش (و به وقت خودش) باید با او جنگید.

پوتین گمان می کند که «قدرت» یعنی افزودن بر سرزمین.
ولی پوتین با جنگ اوکراین نه #ساختار_اقتصاد روسیه را منقلب خواهد کرد و نه جریانِ جذبِ نخبگان را به سمت دانشگاههای مسکو و سن پترزبورگ منحرف خواهد ساخت.

هیچ دانشمند جوانی بجای #دانشگاه_استنفورد به سمت دانشگاه سن پترزبورگ متمایل نخواهد گشت. و همین طور هیچ کارگردان سینما یا نویسنده زبردستی میل رفتن به سمتِ تمدنی که پوتین امروز در حال بازآفرینی آن است را نخواهد داشت.
هیچ انسان معمولی میلِ به زیست در تمدنِ با مختصات ذهنی پوتین را ندارد.

جنگ اوکراین، جنگی است که (شاید) اگر عقلِ رهبران آمریکای سال ۲۰۰۰ وسط بود، در آن درگیر می شدند. اما آمریکای ۲۰۲۲ از رهبرانِ چین یادگرفته که به این مسایل (فعلا) در حد مصاحبه و کنفرانس خبری اکتفا کند(!)، با جیل نظاره گر اوضاع باشد و انرژی خود را صرف حلِ مسایلِ جاری کشور کند.

پوتین هم این نظاره گری را خوب درک می کند و لذا فعلا در حال پختن قورباغه در آب گرم است.

پ.ن : یادداشت اخیر آقای عبداله شهبازی درباره روسیه در نه قسمت (لینک) را از دست نباید داد.

@karkhone
994 views20:27
باز کردن / نظر دهید
2022-02-25 23:12:01 اجازۀ «کردیت سوییس» به تبهکاران برای سرقت از فقرا

جوزف استیگلیتز؛ استاد اقتصاد دانشگاه کلمبیا و برندۀ نوبل اقتصاد 2001، دربارۀ افشاگری‌های مربوط به کردیت سوییس (شرکت خدمات مالی و بانکداری سوییسی) در گاردین یادداشتی نوشته که بخش‌هایی از آن را می‌خوانید:

هر بار که روزنامه‌نگاران پرده‌ای از پنهانکاری‌های بخش مالی را پس می‌زنند، شبکه‌ای از فساد و فعالیت‌های پلید برملا می‌شود و مشتریان پنهان، خانوادۀ دیکتاتورها، و سیاست‌مداران به‌ظاهر محترم در دموکراسی‌ها گیر می‌افتند. اما این بار چیز متفاوتی وجود دارد. این بار بحث از یک جزیرۀ دورافتاده نیست، بلکه صحبت از یک بانک بزرگ در دل اروپا است؛ در یکی از مرفه‌ترین کشورهای جهان. کشوری مبتنی بر حکومت قانون و مدعی شفافیت و عملکرد برتر در نظام بانکی.

سوییس در این زمینه موضع دوگانه‌ای دارد. این کشور از طریق یک چارچوب قانونی کسانی را که تلاش دارند به مخفی‌کاری‌های این نظام پی ببرند، مجازات می‌کند. به نظر می‌رسد سوییس بعنوان یکی از قدیمی‌ترین دموکراسی‌های جهان با تهدید روزنامه‌نگاران و کسانی که تلاش می‌کنند با دستیابی به داده‌ها نشان دهند که پشت سایۀ تاریک سیستم مالی چه می‌گذرد، رفتار خود را ذیل رازداری مشتریان توجیه می‌کند؛ بی‌توجه به اینکه با این توجیه چه زمینه‌هایی را برای بدرفتاری‌ها و تبهکاری‌های مالی فراهم می‌کند.

تأسف‌آور است که هیچ رسانۀ سوییسی در ماجرای اخیر به‌دلیل ترس از عواقب شدید «قوانین رازداری بانکی» این کشور به روزنامه‌نگاری جهانی نپیوسته است. سوییس باید پیامدهای وحشتناک چنین قوانینی را بداند: برداشتن بخشی از عواید فعالیت‌های غیرقانونی دیگران در ازای ایجاد محیطی امن و مخفی برای ذخیرۀ پول‌های آلوده.

افشای این اسرار دو جنبۀ نگران‌کننده دارد: 1. این تنها بخش کوچکی از داده‌های مربوط به مشتریان است و ما با یک گالری از کلّاش‌ها و شارلاتان‌ها روبرو شده‌ایم؛ دیکتاتورها و خانواده‌های آنها، افراد مظنون به جنایتکاری جنگی، مقامات دستگاه‌های اطلاعاتی، قاچاقچیان انسان، و ناقضان حقوق بشر. اگر پنجرۀ بانک بزرگتر بود چه چیزهایی می‌دیدیم؟ 2. به نظر می‌رسد کشورهایی که بیشترین آسیب را از این وضعیت دیده‌اند کشورهای درحال‌توسعه و اقتصادهای نوظهور هستند. این افشاگری تأییدی است بر هشدارهای کارشناسان طی این سال‌ها: سوییس مبادلۀ خودکار اطلاعات صرفاً با کشورهای پیشرفته را پذیرفته، نه با کشورهای فقیر و کشورهایی که لانۀ اینگونه فعالیت‌های غیرقانونی و نامشروع هستند. در نتیجه، دزدسالاری و فساد همچنان می‌تواند رشد کند.

خوب است که روزنامه‌نگاران حتی برای «حق دانستن» شهروندان کشوری نظیر سوییس که نمی‌توانند بر آنچه سیاست‌مداران‌شان پنهان می‌کنند مبارزه می‌کنند. سیاست‌مداران کشورهای پیشرفته به سخنرانی دربارۀ محکومیت فساد در جاهای دیگر علاقه دارند، اما این کشورهایی مانند سوییس هستند که جای امن و بازدهی بلندمدت تضمین‌شده‌ای را برای فساد فراهم می‌کنند.

باید صریح بگوییم که سوییس در این ماجرا تنها نیست. بدیهی است که بستن این درب‌ها به‌آسانی فعالیت‌ها را به سوی بازارهای ملکی و مالی در میامی و لندن و سایر مراکز پولشویی سوق می‌دهد. اما آنچه به‌لحاظ اخلاقی دربارۀ آمریکا، بریتانیا، و سوییس نفرت‌انگیز است این است که غنائم ربوده‌شده از کشورهای فقیرتر زندگی می‌کنند. کشورهایی مانند سوییس که چنین فضایی را طراحی و مهیا کرده باید خجالت بکشند.

چه تعداد افشاگری دیگری باید در سوییس و آمریکا و بریتانیا و کشورهای دیگر باید رخ دهد تا قوانین خود دربارۀ رازداری بانکی و املاک، و فعالیت‌های دیگری که پولشویی و جرم و فساد را تسهیل می‌کند تغییر دهند؟ درحالی‌که این افشاگری نشان می‌دهد که سوییس از جریان پول کشورهای فقیر سود می‌برد، خود این سیستم نیز رو به فساد است: فساد پول‌های آلوده همۀ آنچه را با آن در تماس است خراب می‌کند.

امید است که این افشاگری بعنوان دستاورد بزرگ روزنامه‌نگاری شرافتمندانه و صادق، آنهایی را که در برابر یک سیستم مالی و اقتصادی شفاف مقاومت می‌کنند، شرمنده کند.

پی‌نوشت: مستند inside job ساختۀ چارلز فرگوسن نماهای دیگری از صنعت مالی و بحران‌های ناشی از آن را توضیح می‌دهد: فشارهای این صنعت بر فرایندهای سیاسی برای جلوگیری از شفافیت و سامان‌دهی این حوزه و قانونی جلوه‌دادن فسادها از طریق تسخیر سیاست‌گذاری، تعارض منافع گسترده، و نقش پررنگ دانشگاهیان که با حمایت مالی بانک‌ها و مؤسسات مالی داده‌های هدایت‌شده‌ای را به نفع این صنعت منتشر می‌کنند و واقعیت‌های آن را می‌پوشانند؛ دانشگاهیانی که گاه در حد کاندیدای نوبل اقتصادی مطرح بوده‌اند.

یادداشت استیگلیتز در گاردین

@karkhone
803 views20:12
باز کردن / نظر دهید