Get Mystery Box with random crypto!

Karkhoone | کارخونه

لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه K
لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه
آدرس کانال: @karkhone
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 10.51K
توضیحات از کانال

کارآفرینی به روایتی دیگر...
وبسایت:
Karkhoone.com
توییتر:
twitter.com/karkhoone
تبلیغات و دالان ارتباطی:
@channel_karkhone

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 13

2022-04-17 22:27:05 تا بحث خودکفایی است اجازه بدهید نگاهی داشته باشیم به چند نفر از قهرمانان عرصۀ خودکفایی

اول، دوچۀ بزرگ!
خودکفایی اقتصادی ورد زبان موسولینی بود و در دوران حکومتش کارزارهای بسیاری در این زمینه به راه انداخت، از خودکفایی در غلات و برنج و مبارزه با پشه‌ها گرفته تا استخراج فلزات و ... . این کارزارها جز در حد حرف موفقیتی نداشتند: تلاش برای تولید فولاد بیشتر، باعث واردات زغال سنگ بیشتر شد و اگرچه تولید غلات افزایش یافت، وابستگی کشور به کود هم بیشتر شد.
موسولینی در همه جا و بر همه چیز، به افتخار خودش حرف «م» را حک کرده بود اما در نهایت مردم گفتند این «م» مخفف «مصیبت» است، نه چیز دیگر.

دومی پیشوا است، شاگرد دوچه که بعدتر از استادش جلو زد!
هیتلر باور داشت که برای جنگ افروزی نیازمند اقتصادی خودکفاست. برای این کار صادرات را محدود کرد، انبارهای نگهداری غلات ساخت و مصرف مردم را جیره‌بندی کرد. نتیجۀ کارزار چهارسالۀ رسیدن به استقلال اقتصادی چه بود؟ قحطی گسترده! صف‌هایی طولانی از مردمی که با قحطی روغن و گوشت و کره و میوه مواجه بودند. البته برای چاپ تصاویر و پوسترهای پیشوا هرگز کاغذ کم نیامد.

سوم، خورشید خندان!
اگر قرار باشد فلسفۀ جوچۀ کیم ایل‌سونگ را در یک کلمه خلاصه کنیم، آن کلمه «خودکفایی» است. او باور داشت که برای مردم، مشوق‌های ایدئولوژیک مهم‌تر از پاداش‌های مادی هستند و کارزارهای بسیار به راه انداخت تا کرۀ شمالی را طی دو سال به ژاپن برساند. فکر می‌کنم لازم نباشد درباره‌ی قحطی‌های گستردۀ کرۀ شمالی چیزی بگویم، مثلاً پیش می‌آمد که ماه‌ها در پایتخت گوشت یا روغن گیر نبود. اما خب اهمیتی نداشت چون او «صدها هزار ضربۀ تلافی‌جویانه» به آمریکایی‌های امپریالیست وارد کرده بود و به همین دلیل باید سازمان‌های بین المللی برای ترویج اندیشۀ او تاسیس می‌شد. خوشبختانه بودجۀ این سازمان‌ها همیشه جور بود.

چهارمی هم کسی نیست جز هم‌وطن دراکولا. سنگ بنای دکترین چائوشسکو خودکفایی اقتصادی بود. او وام‌های کلانی گرفت اما در بحران انرژی ۱۹۷۹، قیمت نفت و به دنبال آن نرخ سود بالا رفت و برای بازپرداخت این بدهی، یک برنامۀ ریاضتی اجرا کرد. صادرات گوشت سه برابر و بسیاری از محصولات روانۀ بازارهای خارجی شد. غذا را جیره‌بندی کردند و برای کالاهای اساسی مثل نان و سیب زمینی صف تشکیل شد. مردم غذای حیوانات را می‌خوردند و در زمستان سوختی نداشتند. اما خب، دوران چائوشسکو هم گواهی بود بر اینکه «هر چه مصیبت بیشتر، صدای پروپاگاندا بلندتر»


@karkhone
1.5K views19:27
باز کردن / نظر دهید
2022-04-17 22:10:05
کیست که بگوید شاه مرده!
اتفاقا روح وی سراسر گفتمانی را تسخیر کرده که در قالب های شیک و علمی راه وی را در پیش گرفته اند.

«من مخالف افزایش بیشتر حقوق و دستمزد کارگران نیستم … اما گرفتاری این است که … اینها کار نمی‌کنند. کار نکردن خطرناک است…. هر کس که کار نکند، ما دُمش را می‌گیریم و می‌اندازیمش بیرون، مثل یک موش… دانشجویی که علاوه بر برخورداری از آموزش رایگان از دولت حقوق هم می‌گیرد، فردا ممکن است بگوید یک آپارتمان لوکس و یک اتومبیل هم برای من بخرید… ما به کسی اجازه نمی‌دهیم که لوس بشود. ما هر تنبل‌خانه‌ای را می‌ریزیم به هم.»

محمدرضا شاه پهلوی ۱۳۵۵ در این‌باره در گفت‌و‌گو با سردبیر وقت کیهان

@karkhone
1.5K views19:10
باز کردن / نظر دهید
2022-04-17 21:52:05 توسعه صنعتی در تایوان

یکی از کشورهای چینی‌زبان آسیایی که به توسعه‌ی شگفت‌انگیزش کمتر پرداخته می‌شود تایوان می‌باشد. تایوان محصولات فرهنگی مشهوری مشابه ژاپن ('سوشی' و انیمه) و کره (کِی-پاپ و کِی-دراما) ندارد تا بر سر زبان‌ها بیافتد و برند ملّی پرآوازه‌ای نیز از این کشور به چشم نمی‌خورد. با اینحال، تایوان نشان داده چیزی کم از ژاپن و کره ندارد و در توسعه‌ی صنعتی مسیری مشابه آنان پیموده است: ابتدا صنایع کار-محور را توسعه داد، بعد به سمت صنایع سرمایه-محور رفت و نهایتاً صنایع فناوری-محور را هدف گرفت.

طبعاً 'سیاست عمومی' - و به طور خاص، سیاست صنعتی - نقش مهمی در توسعه‌ی تایوان داشته است، اما این سیاست‌ها در مواردی موفقیت معناداری نداشته‌اند. گفته می‌شود که دولت تایوان سرمایه‌های هنگفتی در صنایع خودروسازی، کشتی‌سازی، پالایش آلومینیوم و ماشین‌آلات هزینه کرد، اما به هدر رفت. صنعت خودروی تایوان از انواع حمایت‌ها برخوردار بود (حمایت شدید گمرکی، خریدهای تضمینی دولت، مشوق‌های مالیاتی و...) اما هیچگاه به رقابت‌پذیری خودروسازان ژاپنی و کره‌ای نرسید. صنعت کشتی‌سازی نیز با سرمایه‌گذاری مستقیم دولت به راه افتاد و تنها با حمایت دولت می‌توانست به حیاتش ادامه دهد.

آنچه تایوان را به تایوان تبدیل کرد صنایع فناوری‌محور - و به طور خاص، نیمه‌رسانا - می‌باشد. در بحبوبه‌ی همه‌گیری کرونا و اختلال در تولید صنعتی به دلیل کمبود نیمه‌رسانا، معلوم شد که دنیا تا چه اندازه به تایوان وابسته است. این کشور یک نهاده‌ی تولیدی بسیار حیاتی (نیمه‌رسانا) را برای شرکت‌های مطرح دنیا می‌سازد که کالاهای صنعتی پیشرفته بدون آن امکان تولید ندارند. شکوفایی صنعت نیمه‌رسانای تایوان مرهون یک سرمایه‌ی بزرگ انسانی به نام 'موریس چانگ' است که به دعوت نخست‌وزیر تایوان در دهه‌ی ۸۰ میلادی به تایوان آمد تا شرکت TSMC را راه بیاندازد.

موریس چانگ به مدت ۳۰ سال در صنعت نیمه‌رسانای آمریکا فعالیت کرده بود و دانش نظری و تجربه‌ی عملی فراوانی اندوخته بود. او یکی از رؤسای شرکت تگزاس اینسترومنتس بود که برای ارتش آمریکا کالاهای پیشرفته‌ی نظامی تولید می‌کرد. زمانی که چانگ به تایوان آمد و TSMC را بنیان گذاشت، صندوق توسعه‌ی ملّی تایوان حمایت مالی بزرگی از آن کرد. همچنین، پژوهشگاه فناوری صنعتی تایوان (ITRI) که تحت حمایت مالی دولت قرار دارد، با واردات فناوری و پژوهش و توسعه‌ی فنی، نقش مهمی در توسعه‌ی صنعت نیمه‌رسانا داشته است. پارک علم و صنعت 'سینچو' که دولت در سال ۱۹۷۹ به راه انداخت نیز بستری برای پیشرفت صنعت نیمه‌رسانا فراهم کرد.

آنچه از تجربه‌ی توسعه‌ی تایوان می‌توان یاد گرفت این‌ست که سیاستگذاران تایوانی اگرچه در حمایت از صنایع خودرو، کشتی، آلومینیوم و... موفقیت بزرگی کسب نکردند و منابعی را هدر دادند، اما سیاست‌های موفقشان (نظیر حمایت از صنعت نیمه‌رسانا) چنان منافعی برای اقتصاد تایوان به ارمغان آورد که هزینه‌ی اشتباهات سیاستی را جبران کرد.

منبع: CollectiveAction

@karkhone
1.2K views18:52
باز کردن / نظر دهید
2022-04-17 21:31:05
خبر ایلان ماسک درباره پیشنهاد خرید سهامهای توئیتر و بخشی از متن پروپوزال که ثبت هم شده!

هرچند گفته میشه وليد بن طلال پيشنهاد ماسك را رد كرده است

ولید بن طلال دومین سهامدار بزرگ توئیتر است که 35 میلیون سهم آن معادل 5 درصد مالکیت این شبکه اجتماعی را در اختیار دارد.

پ.ن: میتونیم باهم شاهد به محاق رفتن توییتر هم باشیم.

@karkhone
1.1K views18:31
باز کردن / نظر دهید
2022-04-16 19:30:27
دوره آموزشی تفکر طراحانه

دوره‌ی حضوری «تربیت مربی تفکر طراحانه»، با حضور مدرسانی از «مرکز تجارت جهانی»، ۱۷ الی ۲۱ اردیبهشت‌ماه در تهران برگزار می‌شود. متقاضیان می‌توانند تا جمعه ۲ اردیبهشت از طریق پر کردن فرم در لینک زیر اقدام کنند.

اطلاعات بیشتر:
http://bahmancapital.com/6532-2/


@bahmancapital

#تبلیغ
1.2K views16:30
باز کردن / نظر دهید
2022-04-13 22:25:55 درباره افتتاح خط تولید تسلا در کشور آلمان
آیا او رئیس‌جمهور بعدی آمریکاست

| محمدرضا اسلامی

در میان اخبار چند روز اخیر، خبری که در متن مسایل جنگ پوتین و اوکراین قدری کمرنگ شد، خبر افتتاح خط تولید خودرو تسلا در کشور آلمان بود. ویدئوی رقص ایلان ماسک پس از افتتاح خط تولید در برلین در برخی از شبکه های اجتماعی دنیا همرسان شد. با توجه به اهمیت این خبر ضروری است که به این موارد تامل شود:

1. برخی معتقدند که ایلان ماسک ورژن و‌ نسخه تحت ویندوز ترامپ محسوب می شود (اگر که فرض کنیم ترامپ ورژن تحت "داس" بوده است!). در این مقایسه، چنین گفته می شود که ذهنِ ترامپ یک ذهن نسبتا ساده و آشنا به مسیرِ «دلالی» (معامله گری) بوده ولی ذهن ایلان ماسک آشنا به مفاهیم تکنولوژی و دانشِ پیشرفته است. ترامپ فرزند یک بساز-بفروش بود و بعد از برخورداری از ثروتِ پدری، هرگز منشاء کارآفرینیِ گسترده و یا احداث صنایع پیشرفته «نشد»، ولی ایلان ماسک، بدون ثروت پدری، منشا شکل گیری پیشرفته ترین صنایع و کارآفرینی گسترده شده است.

اینکه آیا روزی ایلان ماسک وارد عرصه سیاست خواهد شد یا خیر؟ را کسی نمی تواند امروز با قطعیت پیش بینی کند ولی در اینکه او اکنون از قدرتمندترین مردان در ایالات متحده محسوب می شود، شکی نیست. قدرتی که تا پیش از این تصورش هم شاید غیرممکن به نظر می رسید.

2. مساله مهم در این خبر، فتحِ قلعه و دژِ خودروسازیِ دنیا، توسط یک بازیکنِ تازه وارد است. در کشوری که مرسدس بنز و BMW حضور دارند، ورود به بازار آن کشور برای تویوتای ژاپنی هم امری دشوار است (نیسان و مزدا ‌و… که هیچ، اساسا جایگاهی در آلمان ندارند). حال اینکه یک خودروسازِ آمریکایی بتواند به قلبِ صنعت خودرو دنیا یورش ببرد، کاری سترگ بوده است.

عمر تسلا تنها 18 سال است (مثل کودکی که تازه به سن سربازی رسیده!) ولی عمر مرسدس بنز 95 سال است. آقای کارل بنز به همراه رفیقش (دایملر) 95 سال پیش پایه های شرکتی را بنا نهادند که سالهاست که بِرند برتر خودرو اروپا و دنیاست. حال جوانکِ یک لا قبای دیروز (یعنی ایلان ماسک) با یک شرکت 18 ساله رفته و در لانه ی زنبور، خودرو تولید می کند. مرحبا!

(عملا ماسک 17 سال پیش به تسلا پیوسته است)

3. در مورد ایلان ماسک کتابهای مختلفی منتشر شده، و صحبت دربارۀ او در مجالِ یک فرسته تلگرامی نیست. اما مهمترین ویژگی ای که ایلان ماسک آنرا نمایندگی می کنند بحث «مقیاس ناپذیری» در دنیای تکنولوژیِ امروز است.

«مقیاس ناپذیری» به این مفهوم که در بسترِ رشدِ دنیای امروز، دیگر مرزهایِ ذهنی برای رشد، وجود ندارد.

این امری ضروری است که درباره «وجود/عدم وجود مرز» در رشد، گفتگو شود. مرزهای ذهنیِ رشد، یکی از مهمترین دلایل «توقف» یا وادادنِ انسانها محسوب می شود. زمانی که برای «رویا» حدّ و اندازه ای وجود نداشته باشد، انسان می تواند بدون توقف به حرکت و تلاش بپردازد. ولی وقتی که مرزِ ذهنی برای رشد قرار می گیرد، سرعتِ حرکتِ فرد، کند یا حتی متوقف می شود.

4. در اینکه افرادِ بسیاری، رویاهای بزرگی دارند شکی نیست! ولی اینکه یک رویا چقدر «شدنی/منطقی» باشد بستگی به هوش و توان ذهنی فرد دارد. اینکه یک نفر چطور بتواند در یک مسیر منطقی از رشد حرکت کند.

در یکی از کتابهایی که درباره ایلان ماسک منتشر شده نویسنده می گوید: ماسک معتقد است که او، مدیرِ ماکرو منجمنت (مدیریت کلان) نیست. او مدیرِ میکرو منجمنت (مدیریت بر جزئیات) "هم" نیست. او مدیرِ نانو منجمنت (دقت بر جزئی ترینِ جزئیات) است!

فردی که تا ریزترین مسائلِ حوزه کاری خودش دقیق می شود (در مقیاس نانو!) ولی از سوی دیگر می تواند کسب و کار خود را گسترش دهد (تا مقیاس مرسدس بنز! و بلکه هم بیشتر).
به تعبیر حافظ:
زره مویی که با مژگان رهِ خنجرگزاران زد!
خنجرگزارانِ صنعت خودرو و بزرگانی چون تویوتا و بنز را به زمین افکندن.

5. در زمانه ای که مقیاس ذهنی برخی از افراد از «ثروت» آن آقای دلال سر کوچه است که فلان زمین را در اطراف رشت با فلان ملک در نیاوران طاق زد و فلان قدر سود به جیب زد؛ یا در زمانه ای که مقیاس ذهنی برخی از افراد از «قدرت» چنان است که گمان می کنند قدرت یعنی اینکه طرف چند مدت معاون وزیر، یا که وزیر و استاندار شود (تا به این حد حقیر)، امثال ایلان ماسک نمونه های زندۀ «مقیاس ناپذیر» بودنِ رشد در دنیایِ صنعت و بازرگانی هستند.

خو نکردن به «عقیقِ خُرد» به تعبیر مولوی. یا نگرفتنِ «بُزِ لاغر» در غزل مولانا.
ما نه زان محتشمانیم که ساغر گیرند/
و نه زان مفلسکان که "بزِ لاغر" گیرند!

مقیاس ذهنی و ابعاد همت در دنیای امروز می تواند تا کجا پیش رود؟ تا هرکجا که تصور کنی! تا هرکجا که رویا پرواز کند. انسان بی رویا، انسانِ مرده است.

مقیاس ناپذیری، امری است که تا درکی روشن از آن نباشد، بستر شکلگیری امثال تسلا رخ نخواهد داد.

@karkhone
2.0K views19:25
باز کردن / نظر دهید
2022-04-13 22:10:55
اگر مقدار پول هم افزایش پیدا کند، قدرت خرید هر واحد پول کاهش می‌یابد و مقدار کالایی هم که با هر واحد پول می‌توان به‌دست آورد، کمتر می‌شود.

افزایش چاپ پول کاغذی توسط دولت‌ها، موجب کاهش قدرت خرید هر واحد پول و در نتیجه، افزایش قیمت‌ها می‌شود. تورم، همین است.

/ سیاست اقتصادی، لودویگ فون میزس

@karkhone
1.4K views19:10
باز کردن / نظر دهید
2022-04-13 21:50:55 فساد بزرگتری که زیر قصر غیرقانونی علی انصاری پنهان است!

| سیدعلی مجتهدزاده

دیروز در اخبار خواندیم که در جریان تخریب ساختمان‌ها و بناهای غیرمجاز حاشیه رودخانه چالوس، قصری متعلق به یک چهره معروف هم توسط ضابطین و با حکم دستگاه قضایی تخریب شده. اول از هر چیز اقدامی که برای مقابله با تصرف اراضی و نواحی ملی و عمومی توسط برخی متمولین و حتی دستگاه های دولتی آغاز شده، جای تقدیر دارد. اما نکته اینجاست که در ماجرای تخریب همین قصر چند هزار متری در حاشیه جاده رودخانه چالوس، موضوع بسیار مهمتر و بنیادی‌تری در خصوص فساد مستتر است که کمتر به آن توجه می‌شود.

ماجرا از این قرار است که آن قصر مجلل و البته غیرقانونی از نظر اسناد ملکی و حقوقی به نام فرد دیگری جز مالک اصلی آن بوده است. بگذارید راحت و بی‌دغدغه عرض کنم که مالک این قصر آقای علی انصاری، سرمایه‌دار پر آوازه و البته پرحاشیه‌ای است که مالکیت‌های مهم دیگری چون مجموعه ایران‌مال و یا بانک سرمایه را هم در اختیار دارد. اینکه فردی بخش قابل توجهی از دارایی خود در یک سیستم اقتصادی را به نام افراد دیگر سند می‌زند، چند دلیل منطقی دارد؛ اول اینکه منشا پول دارای اشکال است. دوم اینکه فرد در حال گم کردن نشانه‌های اموال و دارایی های خود است و سوم اینکه احتمالا مسایل در خصوص مالیات و تسهیلات بانکی نیز در این میان مطرح است. در نهایت نکته چهارم هم اینکه خود آن اموال مانند همین ملک از نظر قانونی دچار ایراد و اشکال است. سوال مهم اینکه اگر یک اقتصاد دارای بیماری و اشکالات بنیادین نباشد، چه نیازی به چنین کارهایی وجود دارد؟ اگر یک فرد در یک اقتصاد شفاف به طور سالم کسب ثروت کرده باشد چرا باید اموال و ثروت خود را پنهان کند؟ اگر نظام دریافت مالیات به خوبی عمل کند و یا سیستم پرداخت تسهیلات، شفاف و سالم باشد چرا باید شاهد انتقال صوری اموال و ثروت به نام دیگران باشیم؟ در واقع این همان اتفاقی است که در جایی مانند گمرک به شکل انجام واردات کلان با کارت ملی افراد دیگری که گاه از پائین‌ترین اقشار جامعه هستند، صورت می‌گیرد. بنابراین برپا شدن آن قصر مجلل به صورت غیرقانونی در حاشیه رودخانه کرج تنها اولین و کم اهمیت‌ترین سطح فسادی است که در این خصوص رخ داده. سطح عمیق تر در جایی است که باید شفاف شود چرا این اموال به نام افراد دیگری سند می‌خورد؟ منشا پول‌های آنها کجاست؟ چه سلسله روابط فاسدی باعث شده تا فرد بتواند چنین بنای مجللی را به صورت غیرقانونی برپا کند؟ دیگر زنجیره‌های فعالیت اقتصادی این فرد چگونه و به چه ترتیبی کار می‌کنند و شمار زیادتری از این دست سوالات.

باز هم می‌خواهم بدون پرده اشاره کنم؛ در یک مورد از پرونده هایی که شخصا در جریان آن هستم برادران انصاری در سال‌های قبل شرکتی را به نام یک فرد از چهره‌های ورزشی کشور و با فریب او تاسیس کردند. در عمل آن فرد روی کاغذ مالک مجموعه بود اما در واقعیت قضیه برداران انصاری بودند که در لوای آن شرکت فعالیت اقتصادی می‌کردند. اما نهایت ماجرا چه شد؟ چند ده میلیارد تومان تسهیلات بانکی دریافت شده توسط آقایان انصاری در نهایت به نام آن شخصی تمام شد که شرکت به نام وی تاسیس شده بود. به عبارت ساده تسهیلات سنگین بانکی را کسان دیگری برده بودند اما حالا بدهی بازپرداخت آن بر عهده فرد دیگری بود. این تنها یکی از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد انگیزه این دست افراد از سند زدن اموال و ثروت‌شان به نام دیگران چیست. جز وجود انگیزه برای اقدام به فساد هیچ دلیل دیگری وجود ندارد که فردی کوچکترین بخش از ثروت خود را به نام شخص دیگری سند بزند و چنین کاری حتما برنامه ریزی برای شروع به جرم است. حالا مساله این است که آیا نهادهای قضایی و نظارتی ما با توجه به این دست شواهد مبرهن کار برخورد با اموال اشکال دار و احتمالا آمیخته با فساد این افراد را در همین سطح تخریب ویلاهای غیرقانونی محدود می‌کنند یا اینکه حاضر هستند به عمق مساله هم بروند؟ از یاد نبریم که در دادگاه پدیده ای چون اکبر طبری چگونه مشخص شد که برخی از متمولین مفسد، چرا و با چه انگیزه هایی اموال خویش را به نام وی سند می‌زدند.


@karkhone
1.3K views18:50
باز کردن / نظر دهید
2022-04-13 21:32:55
ثبت رکورد تاریخی در صادرات صنعتی ترکیه
۴۵ میلیارد دلار در سه ماهه اول ۲۰۲۲

اردوغان به درستی با کاهش نرخ بهره به صادرات کشورش کمک کرد

کل صادرات ایران در یکسال به این عدد نمی‌رسه!
این خبر رو بذارید کنار اقدام دولت برای وضع عوارض روی صادرات!

@karkhone
1.6K views18:32
باز کردن / نظر دهید
2022-04-11 22:23:02 معیار کامیابی

وقتی میلتون فریدمن، اقتصاددان شــهیر آمریکایی در دهه ۱۹۶۰ از هنگ‌کنگ دیدن کرد و از کاپرســوایت که در آن زمان وزیر مالی بود، سوال کرد چرا اینقدر اطلاعات کمــی در مــورد تولید ناخالــص داخلی دارد، در پاسخ شــنید که او عمداً در برابر جمع‌آوری داده‌ها مقاومــت می‌کند زیرا زمانی‌که مقامات دولتی به آمار دسترســی داشته باشند، فشــارهایی به‌وجود خواهد آمد که بخواهند از آنها برای دخالت دولت در اقتصاد استفاده کنند. اســناد موجــود نشــان می‌دهند که اعمال چنین فشــاری در آن زمان از سمت بریتانیا وجود داشــت، چون می‌خواست هنگ‌کنــگ نرخ‌هــای مالیاتی خــود را افزایش دهــد. حتی نماینــدگان مجلس محلــی هنگ‌کنگ نیز بــرای جمع‌آوری داده‌ها به دولت فشار می‌آوردند. وقتی در ۱۹۶۹ از کاپرسوایت سوال شد که چرا هنوز گزارش آمارهای اقتصادی تکمیل نشده، بهانه می‌آورد که دلیل تأخیر، مشکل‌بودن انجام آن اســت. او همچنین اســتدلال می‌کرد که داشتن آمارهای اقتصادی هیچ فایــده‌ای ندارد زیرا نه تنهــا ما نمی‌توانیم اقتصــاد را کنترل کنیم، بلکــه دینامیک اقتصاد ســریعتر از فرآیند جمع‌آوری آمار اســت. حتــی زمانی‌که کاپرســوایت در نهایت حاضر شــد تخمین‌هایــی کلی از میــزان تولید ناخالص داخلــی ارائه کند، خیلی سریع اضافه کرد که این اعداد بسیار نادقیق هستند و نمی‌توانند مرجع مقایسه اقتصادی قرار گیرند. اما او نمی‌خواست که دولت هنگ‌کنگ درگیر سیاست‌های اقتصادی بــر مبنای اهــداف کوتاه‌مدت آماری شــود زیــرا وجود چنیــن آماری می‌توانســت موجب معکوس شدن رابطه علت و معلول، و طراحی سیاســت‌هایی برای تاثیرگذاری مستقیم بر اقتصاد شود. او به خوبی از کاربــرد داده‌های آماری در آمریــکا بــرای توجیه برنامــه Deal New روزولت و در بریتانیا بــرای برنامه تأمین مالی بدهی‌محور کینزی آگاه بود. چنانکه به قول دایان کویل، اقتصاددان و اســتاد سیاست‌گذاری دانشگاه کمبریج، از ۱۹۴۰ به بعد تاریخ اقتصــاد کلان با جمع‌آوری داده‌هــای آماری و تقویــت این تصور که می‌توان اقتصــاد را مدیریت کرد، ممکن شد. کاپرســوایت از اقتصاد کلان متنفر بود؛ بنابراین جای تعجب نیست که تمایلی بــه ایجاد سیســتمی جهت جمــع‌آوری داده‌های آماری نداشــت. در نظر او درک درســت انســان‌ها، اعتماد به بــازار و میزانی از عمل‌گرایی می‌توانســت بیش از هر مدلســازی ریاضی به کمک توســعه اقتصادی بیاید. وقتی یــک روزنامه‌نگار از او پرسید که کشورهای فقیر برای بهبود رشــد اقتصادی خود چه باید کنند، پاسخ داد: «منحــل کردن ســازمان آمار.» حال وقتی به آمار نگاه می‌کنیم، می‌بینیم عملا هنگ‌کنگ بزرگترین بهبود اســتاندارد زندگی بشــری در تاریخ را رقم زده اســت و هــر اقتصاددان و سیاســت‌گذاری باید داستان موفقیت چارچوب سیاست‌گذاری کاپرسوایت را با جزئیاتش بداند.

@karkhone
1.3K views19:23
باز کردن / نظر دهید