Get Mystery Box with random crypto!

Karkhoone | کارخونه

لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه K
لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه
آدرس کانال: @karkhone
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 10.51K
توضیحات از کانال

کارآفرینی به روایتی دیگر...
وبسایت:
Karkhoone.com
توییتر:
twitter.com/karkhoone
تبلیغات و دالان ارتباطی:
@channel_karkhone

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 66

2021-05-28 22:04:02 سرنوشت عربستان سعودی پس از نفت

حدود ۴۵ درصد شهروندان شاغل عربستان شامل عربستانی‌ها و خارجی‌ها صرفا به دلیل نفت و ثروتی که تولید می‌کند، در این کشور حضور دارند. در حالی که الگوی دبی به عنوان یک مرکز مالی و تجاری برای رونق اقتصادی بدون نفت ارائه می‌شود، مشخص نیست چنین راهکارهایی بتواند در عربستان هم تکرار شود و موفق باشد چراکه جمعیت عربستان ۱۰ برابر است و از نظر فرهنگی بسیار محافظه‌کارتر است.

اما عربستان، این کشور غنی از نفت اگر از نفت که هویت و ثروتش به آن وابسته است با گام‌هایی دور شود و همزمان در حوزه‌های دیگر سرمایه‌گذاری کند، می‌تواند حتی پس از گذار انرژی از فسیلی به تجدیدپذیر هم یکی از کشورهای با درآمد بالا باقی بماند.

عربستان که همسایه ایران است، از منابعی مانند معادن فسفات، مس و طلا برخوردار است که به دلیل تمرکز بر نفت در حد پتانسیلی که دارند توسعه داده نشده‌اند. علاوه بر این عربستان یکی از بزرگ‌ترین سایت‌های مهار و ذخیره‌سازی کربن در جهان را در اختیار دارد و با توسعه این بخش می‌تواند در دوره‌ای که دنیا به سمت کاهش انتشار کربن پیش می‌رود، از ذخیره‌سازی آن درآمدزایی کند. اما ظرفیت اصلی عربستان در دنیای بدون نفت در تولید انرژی خورشیدی است که هم با صادرات برق حاصل از آن و هم استفاده از این انرژی برای تولید هیدروژن سبز می‌تواند همچنان یکی از بزرگ‌ترین قطب‌های انرژی دنیا باقی بماند.

اگر چه این کشور در این زمینه‌ها پیش رفته اما در بسیاری از موارد از همسایگانش عقب است. علاوه بر این نفت و ثروتی که تولید می‌کند در تار و پود اقتصاد عربستان رخنه کرده که اصلاحات اقتصادی را بسیار دشوار می‌کند. این کشور همچنین با احتمال بی‌ثباتی‌های سیاسی در آینده مواجه است چرا که رابطه حاکمان سعودی و مردم در صورت گذار از نفت تغییرات عمده‌ای خواهد داشت. با مرور فرصت‌های این کشور نفتی برای ساختن اقتصادی کمتر وابسته به انرژی‌های فسیلی می‌توان درس‌هایی برای کاهش اتکا به نفت در ایران گرفت.

با وجود اینکه بحث درباره نزدیک شدن به پیک تقاضای نفت به دلیل تلاش جهانی برای فاصله گرفتن از سوخت‌های فسیلی با هدف مقابله با گرمایش جهانی زیاد است، اما به این معنا نیست که مصرف نفت تا سال ۲۰۵۰ به صفر می‌رسد. یک گزارش در سال ۲۰۱۹ توسط پنل بین دولتی تغییرات اقلیمی که نقشه راهی برای جلوگیری از گرمایش جهانی بیش از ۵/ ۱ درجه سانتیگراد طراحی کرده بود، نشان داد در سال ۲۰۵۰ بین ۱۱ تا ۵۷ میلیون بشکه نفت در روز مصرف خواهد شد.

این موضوع با توجه به تولید ۸ میلیون بشکه‌ای کنونی عربستان و هزینه تولید فقط ۸/ ۲ دلار در هر بشکه که ارزان‌ترین در جهان به حساب می‌آید، به این معنی است که پادشاهی سعودی یکی از آخرین بازیگران بازار نفت خواهد بود. نکته دوم اینکه تلاش جهانی متمرکز بر کاستن مصرف نفت به عنوان انرژی بوده، اما این ماده خام مصارف دیگری هم دارد. حدود ۱۰ درصد تولید جهانی نفت یعنی نزدیک به ۱۰ میلیون بشکه در روز، برای تولید محصولاتی استفاده می‌شود که نمی‌سوزند مانند پلاستیک، آسفالت، روان‌کننده‌ها، مواد شیمیایی و کود. چنین محصولاتی احتمالا به سختی با مواد غیرفسیلی در دهه‌های آینده جایگزین شوند.

عربستان می‌تواند مانند برخی دیگر از حکومت‌های پادشاهی منطقه در تولید پلاستیک، آلومینیوم و هیدروژن سرمایه‌گذاری کند اما هیچ صنعت دیگری مانند نفت نیست که چنین مزیت‌های منحصر به فردی برای این کشور داشته باشد.

عربستان و برخی دیگر کشورهای منطقه وضعیت مشابهی دارند. آنها در یک بحران استراتژیک گیر افتاده‌اند. اگر دنیا موفق به کاهش انتشار کربن شود، کسب و کاری که عربستان را برای هشت دهه سر پا نگه داشته است، سال‌های کمی تا پایان عمرش خواهد داشت. از سوی دیگر، اگر دنیا در گذار انرژی شکست بخورد یا در واقع، گرمایش جهانی بیش از ۲ درجه سانتیگراد شود، بخش‌هایی از کشورهای حوزه خلیج فارس ممکن است آن‌قدر گرم و مرطوب شوند که موج‌های هوای گرم مرگبار تا پایان قرن حاضر به امری روزمره تبدیل شود.

https://www.bloomberg.com/opinion/articles/2021-04-05/how-saudi-arabia-can-thrive-in-a-post-oil-world

@karkhone
841 views19:04
باز کردن / نظر دهید
2021-05-28 21:48:01 براي توسعه صنعتي در ايران
صاحبان صنايع مهمترند، يا بازرگانان و يا كارگران؟

| قاسم خرمی

ديدبازرگاني در صنعت، از همه چيز مهمتر است

نقش و سهم هریک از طبقات و نیروهای اجتماعی در روند توسعه اقتصادی وصنعتی همیشه محل منازعه بوده است. از میان نیروهایی که نقش مستقیم‌تری در رشد و توسعه صنعتی دارند می‌توان به کشاورزان، صاحبان صنایع، بازرگانان و کارگران اشاره کرد. هریک از اینها در بخشی از فرایند تولید و فروش محصولات صنعتی نقش دارند.

کشاورزان برخی از مواد اولیه مورد نیاز کارخانه‌ها را تامین می‌کنند. صاحبان صنایع مسئولیت تامین سرمایه و اداره واحدهای تولیدی را بر عهده دارند. کارگران بخش‌های فنی و تکنیکی امور را به پیش می‌برند و بازرگان در روند توزیع و فروش کالاهای تولیدی شده ایفای نقش می‌کنند.

با این حال درباره اهمیت و میزان تاثیرگذاری هریک از این نیروها در روند تولید، اختلاف نظرهای بعضا ایدئولوژیک پدید آمده است.

مارکسیست‌ها به اهمیت بی‌‌بدیل کارگران تاکید می‌کنند، طرفدران اقتصاد ملی، کارخانه‌داران را برجسته می‌کنند و مرکانتیلیست‌ها و لیبرال‌ها بازرگانان را نیروی پیش برنده صنعت و توسعه صنعتی می‌دانند.

مجادله بر سر میزان نقش‌آفرین نیروهای اجتماعی در توسعه اقتصادی و صنعتی سال‌ها در ایران نیز جریان داشت. حکومت پهلوی معتقد به حمایت از صاحبان صنایع و شکل دادن به یک بورژوازی صنعتی محلی بود. بنابراین کشاورزی را تعطیل کرد، کارگران را با اعطای سهام کارخانجات فریفت و بازرگانان را تضعیف کرد.

این اقدام البته مقدمات تولید صنعتی را فراهم ساخت اما به دلیل نبود شبکه کارآمد تجارت به توسعه صنعتی منجر نشد. حکومت بزودی متوجه شد که به دلیل قطع ارتباط صاحبان صنایع و بازرگانان امکان توزیع بهنگام محصولات با قیمت مناسب وجود ندارد. به همین دلیل تعدادی از کارخانه‌داران اقدام به تاسیس نمایندگی‌های متعدد فروش ایجاد نمایشگاه‌ها و به دست‌گرفتن شبکه توزیع کردند. کفش ملی از نمونه کارخانه‌هایی است که بازرگانی و فروش محصولات خود را مستقیما عهده‌دار شده بود.

وارد شدن کارخانه‌داران به امر تجارت تا زمانیکه تولید با استراتژی جایگزینی واردات در حد مصرف داخلی انجام می‌شد، مشکلی نداشت اما گسترش تجارت خارجی و صاردات نیازمند تجار حرفه‌ای بود. بنابراین محصولات صنعتی ایران حتی در اوج قدرت سال‌های 53-1349به دلیل بالابودن قیمت ناشی از هزینه حمل‌و‌نقل توان صادرتی نداشت.

در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اگر چه بازرگانان مورد توجه حکومت قرار گرفتند اما درعوض صاحبان صنایع منزوی شدند. در وضعیت جدید شبکه توزیع احیاء شد اما دیگر کالای چندانی برای توزیع و صدر و تولید نمی‌شد.


این بحث که در روند رشد و توسعه صنعت امروز ایران صاحبان صنایع بیشتر اهمیت دارد یا بازرگان؟ بحثی بی‌نتیجه و غیرضروری است. آنچه مسلم است در شرایط بازشدن مرزهای تجاری کشور بر روی کالاهای خارجی، دیگر در داخل ایران امکان تولید کالا بدون لحاظ کردن مقتضیات تجارت داخلی و خارجی وجود ندارد. اینجا دیگر بینش تولیدی جایگزین نیروی تولیدی شده است.

اگر در گذشته نگاه مهندسی و فنی عامل تاسیس کارخانه‌های بود اکنون این دید و نگاه تجاری است که بقاء کارخانه‌ها را تضمین خواهد کرد. توسعه صنعتی اکنون نه با حضور صرف صاحبان صنایع و بازرگانان بلکه با «دید بازرگانی» شروع می‌شود. هر کالایی قبل از تولید باید چشم‌انداز درستی از هزینه تولید، میزان فروش و رقابت در بازار و بویژه بازارهای صادراتی ارائه کند. در غیر این‌صورت تاسیس کارخانه و واحد تولیدی اتلاف وقت، نیرو و منابع است.

@karkhone
873 views18:48
باز کردن / نظر دهید
2021-05-27 22:29:01 به مناسبت 200 سالگي گاردین

روزنامه‌اي به قدمت سه سلسله حكومتي و 10 شاه و رهبر در ايران

| قاسم خرمي

درست در همين روزهايي كه ما بر سر بديهي ترين حقوق قانوني و دموكراتيك شهروندان، يعني حق بيان نظرات و ثبت خاطرات و انتخاب كردن و انتخاب شدن، در حال جنگ و نزاع بوديم، در آنسوي دنيا، يك روزنامه مترقي و خصوصي، دويستمين سال تولدش را جشن گرفت. بله 200 سال! آ‌ن هم در كجا؟ در انگلستان؛ كشوري كه از نظر ما مهد ستم و استثمار و آزادي هاي پوشالي است.

در گاردين، 7 نسل روزنامه نگار، كار كرده اند و بازنشسته شده اند و بدون تهديد و تحقير، به مرگ طبيعي يا لااقل حوادث غيرسياسي، از دنیا رفته‌اند. معني اين حرف را كساني بيشتر مي دانند كه به تاريخ مطبوعات خاورميانه و ايران از قاجاريه تاكنون، آگاهند و يا كساني كه در دو دهه اخير در مطبوعات سياسي و منتقد كشور فعالیت داشته‌اند و روزنامه هايي با طول عمر «يك روز» را، به چشم خود ديده اند!

اگر بخواهيم براي مخاطبان عام ايراني، تصور دقيق‌تري از طول عمر اين روزنامه ارائه كنيم، بايد گفت كه آغاز به كار گاردين در 5 مي 1821 ميلادي، مصادف با حكومت فتحعلي شاه ( دومين شاه قاجار) و 7 سال قبل از انعقاد قرار داد تركمن چاي بود. اگر اين روزنامه صرفا وقايع مهمي همچون تغيير حكومت‌ها و يا مرگ شاهان و رهبران ايران را پوشش داده باشد، بايد اكنون در آرشيو كاغذي آن، صفحاتي از خبر فوت فتحعلي شاه، محمدشاه، ناصرالدين شاه، مظفرالدين شاه، محمدعلي شاه، احمدشاه قاجار، رضاشاه و محمد رضا شاه پهلوي و نيز ورود و درگذشت آيت الله خميني، وجود داشته باشد.

گاردين، كارش را به عنوان يك هفته نامه محلي در شهر منچستر شروع كرد. سپس روزنامه شد و به لندن انتقال يافت و در نهايت، دفاتري در سراسر اروپا تاسيس كرد و به شهرت جهاني رسيد. اين نشريه از بدو تاسيس، موضع مستقل و شعار ساده و صريحي را انتخاب كرد و عليرغم فشارهاي مالي كه آنرا تا مرز ورشكستگي پيش برد، تا همين امروز، به آن عهد پايبند مانده است؛ « كار ما نقد قدرتمندان و ديدن كساني است كه معمولا ديده نمي شوند»!

گاردين به عنوان يك روزنامه پرسابقه كه به درستي آن را «پدر بزرگ نشريات دنيا» مي نامند، براي همه رسانه هاي جهان، بويژه روزنامه‌هاي ايران، درس هاي آموختني زيادي دارد؛ مهمترين درسش، شايد همين نحوه مواجهه با رسانه هاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي است كه چگونه به جاي رقيب پنداري وگريز و ستيز، توانست آنها را به خدمت گيرد و به بخشي از توان و اثربخشي خود، تبديل كند. با اين حال،اهميت گاردين در اصول حرفه اي و درس هايي كه به ما مي دهد، نيست ! قهرمان اين داستان، آن فضا و فرهنگ و ساختاري است كه به اندازه دو قرن، يك رسانه منتقد و مستقل را در درون خود رشد مي دهد و تحمل مي كند.

شك ندارم كه اگر گاردين به عنوان روزنامه «‌ناقد قدرت » از دويست سال پيش تا كنون، در ايران منتشر شده بود و البته به اتهام اقدام عليه امنيت ملي و همسويي با دشمن و تشويش اذهان عمومي و توهين به مقدسات و ديگر موارد مشابه، متوقف نمي شد، الان مي توانست گنجينه اي از اخبار و تصاوير مهمترين و عبرت آموز ترين رويدادهاي دو قرن اخير كشور را، پيش روي ما قرار دهد و كار تاريخ نويسان را آسان تر نمايد.

اگر گاردين به عنوان همان روزنامه «‌صداي بي‌صدايان» مي توانست در ايران منتشر شود، شايد اصلا نيازي به انتشار روزنامه «اختر» و قتل احمد روحي، انتشار«صور اسرافيل» و قتل جهانگيرخان، انتشار «طوفان» و قتل فرخي يزدي، انتشار «روح القدس» و قتل احمد تربتي، انتشار «قرن بيستم» و قتل ميرزاده عشقي، انتشار «دنيا» و قتل تقي اراني، انتشار «مرد امروز» و قتل محمد مسعود و نيز انتشار و قتل و بازداشت و بيكاري و فرار و مهاجرت و در به دري صدها روزنامه نگار ايراني نبود.

غمگينم از اينكه شاهد برآمدن و پژمردن دهها نشريه و رسانه و نابودي هزاران شغل و زندگي بوده ام، اما خوشحالم كه لاقل از اين جمع خستگان، حتي در جايي دورتر از اينجا، يكي هم 200 ساله شد! مي دانم كه گاردين، برخلاف روزنامه هاي كشور من، احتمالا اين شانس و فرصت را خواهد داشت تا چندين سال بعد از ما، نیز بماند اما اميدوارم كه آنچه در باره فرزندان و آيندگان ما مي نويسد، شباهتي به اخبار و تصاوير دوران ما و پدرانمان نداشته باشد. اين همه خبرها تلخ و رعب آور، شايسته ما نبود!

@karkhone
1.2K views19:29
باز کردن / نظر دهید
2021-05-27 22:00:00 نقش حبیب الله پیمان در سرنوشت «مینو»


در ابتدای انقلاب، گروه صنعتی مینو با وجود این که بدهی زیادی به بانک‌ها نداشت و وابستگی مالکانش به رژیم قبلی نیز ثابت نشد، در دام بند «دال» قانون حفاظت از صنایع گرفتار آمد.

این بند شامل کسانی می‌شد که هیچ مساله‌ای نداشتند و دولت هم از آنان حمایت می‌کرد. خسروشاهی امیدوار بود که می‌تواند راهش را ادامه دهد اما مشکلاتی که در دیگر کارخانجات وجود داشت و تحریکاتی که از طریق گروه‌های چپگرا و کارگری انجام می‌شد، مانع از ایجاد آرامش در فضای کارخانه بود.


آن‌گونه که علی‌اصغر سعیدی در کتاب «زندگی و کارنامه علی خسروشاهی» روایت می‌کند، سازمان‌های مختلفی به مثابه عوامل بیرونی بر ناآرامی‌های کارگری اثرگذار بودند و در این میان نام دکتر حبیب‌الله پیمان، رهبر گروه جنبش مسلمانان مبارز، بیش از دیگران مطرح بود.

دکتر پیمان در کارخانجات مختلف سخنرانی می‌کرد و بر نقش و حضور شوراهای کارگری در کارهای اجرایی تاکید می‌کرد.

او در شرکت مینو هم سخنرانی کرد و اطمینان داد که بیرون کردن مالکان شرکت هیچ خسارتی به شرکت نمی‌زند.

او گفت: «شاه رفت، هیچ حادثه‌ای رخ نداد. خسروشاهی هم برود هیچ چیزی نمی‌شود.»

مفهوم تفکیک مالکیت از مدیریت که گاه و بیگاه تا آن زمان مطرح شده بود، برای شرکت مینو که از مصادره جان به در برده بود، بسیار گران تمام شد.

روز 29 بهمن 58 گروهی از کارگران، خسروشاهی را به همراه تعدادی دیگر از مدیران کارخانه گروگان گرفتند و در اتاق‌هایی مجزا حبس کردند.


آنها ابتدا خواهان افزایش حقوق، تقسیم سود ویژه و سهام مجانی بودند اما کم‌کم خواسته خود را به سمت جدایی مدیریت از مالکیت بردند.

پس از چند روز گروگانگیری در روز ششم اسفند 1358، با حضور نماینده دادستان کل انقلاب، علی خسروشاهی پذیرفت اولاً حل نهایی مسائل مربوط به کلیه دارایی‌های خود و خانواده‌اش را به حکمیت بسپارد.

دوم اینکه خواسته‌های کارکنان در مورد سود ویژه سال‌های 1356 و 1357 و همچنین عیدی سال 1358 مورد بررسی دقیق‌تر قرار گیرد و در مورد پرداخت سود ویژه بر مبنای حداقل سالی چهار ماه متوسط آخرین حقوق و عیدی معادل یک ماه توافق به عمل آید و حتی‌المقدور پرداخت آنها سریعاً انجام شود.

با وجود این توافقات، در فروردین 1359، ابوالحسن بنی‌صدر در نامه‌ای به وزارت صنایع اعلام کرد شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران در جلسه 27 اسفند 1358 خود، بر اساس پیشنهاد وزارت صنایع، اداره کارخانجات گروه صنعتی مینو (صنعتی پارس، خوراک و پرسویس) را به این وزارتخانه سپرده است.


آخرین امیدهای علی خسروشاهی بعد از واقعه گروگانگیری نقش بر آب شد و او چند ماه بعد از واگذاری کارخانه‌ها در سال 1359، کشور را ترک کرد.


@karkhone
1.1K views19:00
باز کردن / نظر دهید
2021-05-27 21:42:01 یکی از برنامه های دولت مردمی، ایران قوی ۱۴۰۰ (آیت الله رئیسی)

در جریان باشید که:
این برنامه را آقای فاطمی امین با کمک دوستان برای آقای قاضی زاده آماده کرده بودند!
و البته تاکید داشتند برای شخص خاصی نیست و کلی است و...
الان که قاضی زاده تایید شده و فاطمی در ستاد رئیسی است مالکیت این برنامه متعلق به چه کسی است دقیقا؟!

نکته جالب دیگه از تورق این صفحات اینه که
با پیش فرض باقی موندن تحریمها
میخوان نرخ رشد ۱۰درصدی رو سال 1402 رقم بزنن!

@karkhone
1.1K views18:42
باز کردن / نظر دهید
2021-05-26 22:47:02
رسیدی، زنگ بزن...

@karkhone
643 views19:47
باز کردن / نظر دهید
2021-05-26 22:10:03 گفتگو با کاندیدای ریاست جمهوری

فرصتِ انتخابات، فرصتی برای صحبت کردن دربارۀ مسایل مهم و زیربنایی کشور است. باید کوشید که سوالات روشن و مشخصی را از هر کاندیدا پرسید تا دیدگاهها و برنامه های افراد، قابل رویت شود. این سوالات (و پاسخ به آنها) می تواند الزاما به این انتخابات (و این مقطع زمانی) منحصر نباشد.

پرسیدم:
چرا موشکِ نقطه زن ایرانی داریم ولی هیچ بِرند محصول/کالای ایرانی در عرصۀ بین المللی نداریم؟

پرسیدم:
آیا اگر آپارات به اندازه یوتیوب شود تحملش را داریم؟ اگر برندِ شیرین عسل به قد و قواره Nestlé برسد تحملش می کنیم؟

پرسیدم:
چرا "مپنا" در بحث صنایع نیروگاه موفق شد ولی هیچ «مپنایِ کاملا خصوصی» در ایران شکل نگرفته؟
چرا امثال مهندس موسی رفان در مپنای دولتی موفق هستند و شانه به شانه زیمنس می زنند ولی در بخش خصوصی خیر؟



پرسیدم:
دیدگاه شما دربارۀ ایرانیان خارج از کشور، چگونه است؟ بهرۀ امروزِ کشور ما از آن میزان توانمندیِ خارج از مرزها، چه مقدار است؟!

پرسیدم:
شما در صنایع نظامی تجربه داشته اید، ولی صنعتِ خودروی داخلی در وضعی است که هم استفاده کننده و هم تولید کننده(!) ، ناراضی اند و گلایمند. چه باید کرد؟

پرسیدم:
انتظار شما از رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد چیست؟ آیا معاون اولِ اقتصاددان انتخاب می کنید؟!

پرسیدم:
آیا تعبیر رضا امیرخانی درباره مدیرِ دو،لَتی و مدیر سه،لَتی در نفحاتِ نفت را قبول دارید؟

(اینها بخشی از سوالات دکتر محمدرضا اسلامی است از یکی از کاندیدای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری)

@karkhone
183 views19:10
باز کردن / نظر دهید
2021-05-26 21:35:28 نتیجه بررسی تاریخی زندگی کارآفرینان

|علی اصغرسعیدی

تعریف متفاوت از وابستگی یا ارتباط با دربار و امپریالیسم به بروز رخدادهای بزرگی در جامعه کارآفرینی کشور انجامید.


بررسی زندگی کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکارها نشان‌دهنده سطح متفاوت ارتباط این بخش از جامعه با دربار است.

برای مثال خانواده فولادی بعضی از شخصیت‌های درباری را در سهام شرکت‌ها شریک کرده بودند که چنین ارتباطی البته بسیار کم گزارش شده و چنین کارآفرینانی در اقلیت بوده‌اند.

پژوهش‌های پس از پیروزی انقلاب نشان‌دهنده عدم وابستگی و ارتباط 90 درصد از کارآفرینان و صاحبان کسب‌وکارهایی است که اموالشان به دلیل ارتباط با پهلوی‌ها مصادره شده است.

بنیان‌گذاران ارج، آزمایش، گروه توسعه صنعتی بهشهر، کفش ملی و پارس الکتریک هیچ رابطه نظام‌مندی با خاندان پهلوی نداشتند.

بررسی‌های تاریخی گویای این است که آن‌ها از بسیاری از تصمیماتی که شاه می‌گرفت ناراضی بودند.

@karkhone
296 views18:35
باز کردن / نظر دهید
2021-05-24 22:28:05 از قیمتهای اجباری خیری ندیدیم

| محسن جلال پور


مقوله قیمت‌گذاری یکی از مصداق‌های بوروکراسی چپ‌زده ماست که گرفتاریهای زیادی در چند دهه گذشته برای اقتصاد ایجاد کرده است.


قبل از انقلاب شاه تصور می‌کرد با سرکوب قیمت‌ها میتواند تورم را کنترل کند. در وزارت بازرگانی سازمانی ایجاد شد، به نام «مرکز بررسی قیمتها». اشتباه بزرگ شاه این بود که جوانان حزب رستاخیز را روانه مغازه‌های مردم کرد و به آنها اجازه داد به اصطلاح گرانفروشان را جریمه کنند.


اشتباه بزرگ این بود که تورم را با گرانی و گرانفروشی اشتباه گرفت و این اشتباه به نظر من ریشه در ضعف حکومت‌ها در بینش و نگاه به مسائل داشت.

۰
در واقع، این نگاه چپگرایان‌های که در سال‌های قبل از انقلاب و پس از آن در کشور اوج گرفت، پدیدآورنده سازمان‌هایی نظیر مرکز بررسی قیمت‌ها در سال‌های پیش از وقوع انقلاب و سازمان حمایت تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان در سال‌های پس از انقلاب بوده است.

این نگرش و سازمان‌های مولود آن باید از اقتصاد ایران رخت بربندد تا این اقتصاد به سمت آزادسازی، تعادل و رقابتی شدن حرکت کند.

حدود دو سال پیش، موضوع قیمت بلیت هواپیما به یکی از مشکلات اساسی کشور تبدیل شده بود؛ اما هنگامی که قیمت بلیت‌ها آزاد شد، در برخی خطوط پروازی تا 30 تا 40 درصد و در بعضی از پروازها تا 50 درصد کاهش قیمت نیز حاصل شد.

این نمونه، نشان داد که کنترل قیمت‌ها همواره برای مصرف‌کننده به‌صرفه و صلاح نیست و باید قیمت‌گذاری را به عرضه و تقاضا واگذار کرد.

آنقدر که از رقابتی و آزاد شدن قیمت‌ها بد گفته‌ا‌ند، مردم واهمه دارند در حالی که امروز ثمره آزادسازی را فردی می‌برد که پیش از این توان خرید بلیت هواپیما را نداشته است.

مساله جدی که معمولاً در کشور نادیده انگاشته می‌شود، این است که وقتی تولیدکننده‌ای کالایی را تولید می‌کند، مخاطب مصرف خود را اقصی نقاط کشور می‌بیند.

حال آنکه در نقاط مختلف کشور به لحاظ مصرف، شرایط متفاوتی حاکم است. برای مثال، قیمت بستنی که در زمستان به نقطه‌ای دورافتاده ارسال می‌شود با قیمت این کالا، وقتی به منطقه‌ای گرم و در دسترس عرضه می‌شود، به‌طور منطقی باید متفاوت باشد و این خود، بخشی از رقابت محسوب می‌شود.

اینکه قیمت در همه نقاط، در همه زمان‌ها، برای همه کالاها و برای هر نوع کیفیتی یکی باشد مکانیسم صحیحی نیست و ما مخالف آن هستیم.


از آن سو اگر همه چیز هم آزاد باشد و نهایتاً کسی مسوولیتی نپذیرد، خلاف منطق و عقل است و در هیچ کجای دنیا اتفاق نمی‌افتد. ما اعتقاد داریم که تولیدکننده کالای خود را با رعایت اصول استاندارد و بر اساس نیاز و شرایط مردم تولید و عرضه کند.

یاد خاطره خواندنی و عبرت‌آموز آقای خسروشاهی- از بنیانگذاران شرکت مینو - افتادم. شرکت مینو در اواخر شهریور ۱۳۴۱ برای اولین بار ویفر را در بازار ایران عرضه کرد.


کارگاه ویفرسازی سومین کارگاهی بود که راه می‌افتاد. به‌محض اینکه این محصول به بازار عرضه شد، با استقبال بی‌سابقه مصرف‌کنندگان روبه‌رو شد و کل تولید به فروش رسید.

علی خسروشاهی تصمیم گرفت قیمت را بالا ببرد، ولی باز هم کل تولید به فروش رسید. این کار چند باری تکرار شد تا اینکه قیمت آنقدر بالا رفت که فروش متوقف شد.

آن وقت قیمت تقلیل داده شد تا بالاخره بین عرضه و تقاضا تعادل برقرار شد. این تجربه و ده‌ها تجربه دیگر پیش روی ما قرار دارد اما همچنان بر قیمت‌گذاری پا می‌فشاریم.


برای اجرای سیاست‌های صحیح، کمی صبر لازم است اما می‌شود با اطمینان گفت در هر بازاری که رقابت حاکم شود، قیمت واقعی کشف می‌شود. می‌خواهد بازار ویفر مینو باشد یا بازار بلیت هواپیما.

(چندی پیش مطلع شدیم که برند مرحوم حاج علی خسروشاهی هم اکنون مایملک مرکزی است تحت عنوان "هلدینگ اقتصادی و خودکفایی آزادگان" . جالب بود. هم وجود این مرکز و هم یکی از اعضای هیات امنای اون. دیگه اسمش بماند. ما اینجا قراره جز راست نگیم ولی هر راستی رو هم نمیگیم! )

@karkhone
654 views19:28
باز کردن / نظر دهید
2021-05-24 22:02:04 رقابت گوگل با مرگ!

گوگل یکی از شرکت‌های بلند پرواز است که با آینده‌نگری در بازارها و طراحی محصولات و خدماتی برای آینده، موفقیت آینده خود را همیشه برنامه ریزی می کند.
در همین راستا گوگل برای آینده‌نگری بازار تکنولوژی و شناسایی فرصت‌های سرمایه‌گذاری در آن، شرکت مستقلی به نام Google Ventures را راه‌اندازی کرده است که از زمان تاسیس آن در سال ۲۰۰۹ تا کنون بیش از ۲ میلیارد دلار در «تکنولوژی‌های زیستی» که هدف آنها ارتقاء کیفیت و کمیّت زندگی بشر است، سرمایه‌گذاری کرده است
این شرکت در همین راستا شرکت دیگری به نام Calico را راه‌اندازی کرده که ماموریت آن «حل مساله مرگ» است. مدیرعامل این شرکت در گفتگویی اعلام کرده: «در مبارزه با مرگ، ما نمی‌کوشیم چند متری جلوتر برویم و عمر انسان‌ها را با ارتقاء تکنولوژی‌های درمانی، چند سالی بیشتر کنیم. بلکه می‌کوشیم در مسابقه با مرگ کلا برنده شویم، چون زندگی کردن بهتر از مردن است! »

- این تلاش گوگل در تضاد با اعتقادات مذهبی است که مرگ را تنها مشکل غیرقابل علاج بدست بشر می داند و این چالش و رویایی گوگل با این اعتقاد مذهبی می‌تواند جالب باشد.
- گوگل همواره نشان داده شرکت‌های بزرگ فقط روی محصولات و خدمات کنونی‌شان تمرکز نمی‌کنند بلکه از الان خودشان را برای آینده آماده کرده و سرمایه های هنگفتی را هم برای آن می‌کنند.

@karkhone
648 views19:02
باز کردن / نظر دهید