Get Mystery Box with random crypto!

Karkhoone | کارخونه

لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه K
لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه
آدرس کانال: @karkhone
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 10.51K
توضیحات از کانال

کارآفرینی به روایتی دیگر...
وبسایت:
Karkhoone.com
توییتر:
twitter.com/karkhoone
تبلیغات و دالان ارتباطی:
@channel_karkhone

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 69

2021-05-16 21:32:01 برای اولین بار در تاریخ عربستان سعودی؛ عرضه اوراق قرضه توسط مرکز ملی مدیریت قرض به یورو

در چارچوب برنامه های چشم انداز سعودی 2030 و برنامه توازن مالی، مرکز ملی مدیریت قرض روز چهارشنبه 24 فوریه، اوراق قرضه به واحد یورو را در راستای برنامه اوراق بهادار دولت عربستان سعودی عرضه کرده، و در پایان همان روز فروش اوراق را به پایان رساند.

عرضه این اوراق در نوع خود تاریخی و بی سابقه است، چرا که مرکز برای اولین بار وارد بازار اروپا شده و اوراق خود را به واحد پول یورو با نرخ بهره منفی عرضه کرده است.

عربستان سعودی به این ترتیب اولین دولت منطقه خلیج فارس است که اوراق قرضه خود را به واحد یورو در سال 2019 عرضه می کند.
تقاضای بالا برای این اوراق نشان می دهد پادشاهی عربستان سعودی توان ورود به بازارهای مختلف را بدون تاثیر آن بر نرخ وامها در دراز مدت دارد، و این اقدام می تواند به تنوع منابع درآمد و ایجاد روابط مالی استراتژیک کمک کند.

وزیر دارایی سعودی: عرضه اوراق قرضه با نرخ بهره منفی در بزرگترین حجم خارج از کشورهای عضو اتحادیه اروپا نشان دهنده توانایی اقتصادی و مالی عربستان سعودی است

مرکز ملی مدیریت قرض عربستان سعودی اعلام کرد پذیره نویسی برای خرید اوراق قرضه بر واحد یورو در چارچوب برنامه بین المللی عربستان سعودی برای صدور اوراق قرضه را به پایان رسانده، و مجموع درخواستها برای خرید اوراق به بیش از 5 میلیارد یورو رسیده که 3 برابر حجم اوراق صادره است.

به این مناسبت محمد الجدعان، وزیر دارایی عربستان سعودی اظهار داشت: عرضه اوراق قرضه به واحد یورو در چارچوب تلاشهای مرکز ملی مدیریت قرض برای تامین نیازهای سرمایه ای عربستان سعودی بر اساس اهداف سیاسی و اقتصادی و استراتژیک مربوط به قروض صورت گرفته است.

وی اشاره کرد که مرکز از فرصت ورود به بازار اروپا استفاده کرده و اوراق قرضه را با نرخ بهره منفی ارائه نموده، که بزرگترین عرضه اوراق به یورو از سوی کشورهای خارج از اتحادیه اروپا به شمار می رود، و تقاضای بالا برای خرید اوراق نشان دهنده توانایی عربستان سعودی برای حضور در بازارهای مالی جهان و ایجاد روابط استراتژیک با سرمایه گذاران و کشورهای جهان است.
@karkhone
557 views18:32
باز کردن / نظر دهید
2021-05-15 22:27:01 روز كارگر تمام شد ؛
اما خودمانيم، چه به روز كارگران آورديم؟!

| قاسم خرمي

از روز 11 ارديبهشت 1358 كه حدود دو و نيم ماه از پيروزي انقلاب اسلامي سپري شده بود، شروع كنيم. التهابات سياسي ناشي از تغيير رژيم، مسلما بر روي فضاي توليدي تاثير گذاشته بود اما هنوز دودكش كارخانه ها، دود مي كرد، كارگران مشغول به كار بودند و كارفرمايان با همان لباس هاي اتوكشيده، همچنان وارد فضاي كارخانه ها مي شدند و به رتق و فتق امور مي پرداختند.

انقلاب سياسي بدون تير خلاص به اقتصاد ملي، پيش مي رفت كه ناگهان گروههاي سياسي چپ ماركسيستي و اسلامي، با سبيل هاي پهن و ريش هاي دراز و پرچم هاي سرخ و سياه، جلوي درب كارخانه ها ظاهر شدند. يكي فرياد زد «براي اين چريكهاي خسته، صندلي بياوريد» !

چريك هاي قهرمان، شروع كردند به روخواني انشاهايي كه در دبيرستان نوشته و در زندان تمرين كرده بودند. ماحصل حرف آنها اين بود كه اين دستمزدها، اين نوع بيمه ها، اين شيوه بازنشستگي، اين سرويس هاي حمل و نقل، اين سود و سهام انقلاب به اصطلاح سفيد، اين ورزشگاهها و خانه هاي سازماني كوچك و در مجموع اين زندگي كه شما داريد، شايسته طبقه كارگر ايران نيست! شما توسط بورژوازي وابسته، استثمار شده ايد! « كارگران ايران متحد شويد!»

از فرداي آن روز، ديگر دست و دل كارگران صنعتي به كار نمي رفت. احساس خسران تاريخي به سراغشان آمده بود. تازه داشت يادشان مي آمد كه كارل ماركس گفته بود: در يك نظام سوسياليستي بايد « صبح ها كار كرد، بعد از ظهرها به ماهيگيري رفت و شب ها ويلون نواخت». خلاصه از آن روز به بعد، همه چيزشان، زشت و ناموزون مي نمود؛ خانه هاي سازماني كوچكتر و شكم صاحب كارخانه بزرگتر از هميشه به نظر مي رسيد.

كارگران ناراضي از اول خرداد 58 براي تغيير زندگي اي كه در شانشان نبود، دست به كار شدند. در گوشه و كنار كشور، شورش ها و اعتصابات كارگري آغاز شد. به محض اينكه ماشين صاحب كارخانه وارد شد، درب ورودي را بستند و زنگ دادگاه خودسرانه را نواختند. خلاصه كار به جايي رسيد كه هيچ كارفرمايي از ترس جان، جرات ورود به كارخانه اش را نداشت.

كارخانه ها بلاصاحب ماندند و شوراهاي كارگري تشكيل شد تا امور بر زمين مانده را، تمشيت كنند. زمزمه هايي از واگذاري مالكيت كارخانه ها به كارگران شنيده مي شد كه بسيار اغوا كننده بود؛ يك شبه مي شد بدون طي طريقي، از كارگري به كارفرمايي رسيد! واي خداي من! چه لقمه چربي!

در و ديوار كارخانه ها پرشد از شعارها و تصاويري كه ضد مالكان اصلي كارخانه ها و در حمايت از شوراهاي كارگري بود. اما مشكل كوچكي بروز كرده بود.؛ به همان ميزان كه شعارها رساتر مي شد، ميزان توليد و بهره وري كاهش مي يافت. «بورژواها» رفته بودند اما از حقوق آخر ماه «پرولتاريا» خبري نبود. كار به دولتي سازي كارخانه هاي خصوصي رسيد

در تير ماه 1358 قانون مصادره كارخانه هاي بزرگ خصوصي آغاز شد. با آغاز جنگ و تحريم و در چرخه اي از فساد و ناكارآمدي، كارخانه هاي مصادره شده نيز با افت توليد و تعطيلي تدريجي و بيكاري نيروي كار مواجه شدند.

از آغاز دهه 70 شمسي سياست خصوصي سازي كارخانه هاي نيمه تعطيل دولتي و بحث تعديل نيروي مازاد، مطرح شد. پرولتارياي انقلابي جا خورد! سر و صدايي بالاگرفت و وزارت كار و خانه كارگر، قانوني را در حمايت از كارگران نوشتند و تصويب كردند كه در هيچ جاي دنيا سابقه نداشت.كارفرمايان واقعي از خريد كارخانه هاي داراي چالش كارگري عقب نشستند و راه براي سرمايه داران رانتي و دلال بازشد. در غياب توليد، دارايي كارخانه ها فروخته و پرداخت حقوق كارگران به تعويق افتاد و دوباره بحران ها و شورش هاي كارگري آغاز شد.

كارگران معترض به دنبال سناريوي نوستالوژيك سال 58 رفتند كه ديدند «اين تو بميري از آن تو بميري ها نيست»!. آنهايي كه روزگاري كارفرماي طاغوتي را از سقف كارخانه آويزان مي كردند اكنون با كوچكترين حركتي در مقابل كارفرمايان جديدِ (عمدتا آقازاده و شبهه امنيتي) به عنوان نيروي مخرب و عامل بيگانه، مورد تعقيب قرار مي گرفتند.

امروز 42 سال بعد از 11 ارديبهشت سال 58، بحث نزاع كارگر و كارفرما تقريبا به حاشيه رفته و هر دو مالباخته و ناراضي اند!. كارگران ماندند و «قانون كار»، اما نه كاري مانده و نه كارفرمايي! مسئول اين وضع كيست؟ حالا هيچ كس! چندسالي همه كاسه كوزه ها را بر سرخصوصي سازي و تعديل اقتصادي و نئوليبراليسم شكستند و امروز هم عامل بيچارگي كارگران و بي كاري نيروي كار، تحريم ها و نفوذي ها و دشمنان بي شمار داخلي و خارجي معرفي مي شوند!

آيا كارگران، قربانيان دست و پابسته اين وضع حادث شده بودند؟ از حيث همنوايي پوپوليستي مي توان گفت بله! اما در عالم واقع، خير! طبقه كارگر ايران هم در آنچه به روزشان آمده است، كم تقصير نبوده اند.


@karkhone
836 views19:27
باز کردن / نظر دهید
2021-05-15 22:04:00
دلایل اصلی شکست تاجران به روایت عسگراولادی

اسدالله عسگراولادی در يكي از گفت و گوهايش دلايل اصلي شكست تجار را اين گونه بيان كرده است:

همانطور که ریسک یک دوره ای منفعت دارد قطعا دوره ای هم نابودی دارد. چه کسی در تجارت شکست می خورد؟ فردی که طمع کرد. طمع، بزرگترین آفت تجارت است.

دومین آفت تجارت هم این است که مال مردم را برای خود بدانید. شما می روید صد میلیون تومان یا یک میلیارد تومان از یک بانک وام می گیرید و با آن شروع به کار کردن می کنید. خیال می کنید این پول برای خودتان است.

ساعت که تیک تیک می کند شما برای آن پول بهره بدهید. یعنی یک شریک بیخودی برای خودتان درست کرده اید. هر چه در می آورید باید نصف آن را به بانک پرداخت کنید.

این موضوع سبب می شود در یک فرصت هایی فرد ثروتمند شود اما چون طمع می کند و ریسک می کند دوباره نابود می شود.

افرادی که اینگونه وارد تجارت می شوند همینگونه هم می روند. چه کسی را مشاهده کردید که اینگونه وارد شده باشد و پنجاه سال در عرصه تجارت مانده باشد.

@karkhone
737 views19:04
باز کردن / نظر دهید
2021-05-15 21:43:03 اشتغال‌زایی به روش هفت تپه!

| فرزین رحیمی زنوز


سی چهل سال پیش، از میلتون فریدمن، اقتصاددان فقید آمریکایی دعوت کردن که بازدیدی از کشور کمونیستی چین داشته باشه و ببینن این لیبرال جهان‌خوار که انقدر هم ادعای سوادش می‌شه، چه راهکارهایی برای بن‌بست‌های اقتصادی و تورم کشورشون داره.

در خلال این سفر، فریدمن رو می‎برن بالا سر یه پروژهٔ حفر کانال و کلی بهش پز می‌دن که ببین ما چه کارای خفنی بلدیم.
فریدمن یه نگاه به داخل کانال می‌ندازه و می‌بینه صدها کارگر چینی با بیل و کلنگ دارن زمین رو می‌کنن.

میلتون تعجب می‌کنه و می‌پرسه مگه شما تو کشورتون بیل مکانیکی و لودر ندارید!
چینیا یه پوزخند بهش می‌زنن که بندهٔ خدا، فکر کردی فقط خودت اقتصاد بلدی!
ما داریم در خلال حفر کانال، اشتغال‌زایی می‌کنیم.

فریدمن که همین جوری داشت به سواد اقتصادیش افزوده می‌شد پرسید:
خوب چرا به اینا بیل دادید؟ به هر کدوم یه قاشق بدید با اون زمین رو بکنن.
این جوری اشتغال برای افراد بیشتری ایجاد می‌شه!


حالا همین قصه با یه کم بالا پائین تو سرزمین اهورایی خودمون داره اتفاق می‌‌اُفته.

تو یه جایی به اسم هفت تپه،
دو هزار نفر نی‌بُر با قمه نی می‌برن!
یعنی تقریباً به همون شیوه‌ای که برده‌های آفریقایی سیصد سال پیش تو جزایر کارائیب رو مزارع نی شکر کار می‌کردن.

حالا سؤالی که پیش میاد اینه که مگه نی شکر هفت تپه، با اون همه عظمتش، چند دستگاه هاروستر نداره تا هم کار آسون‌تر و سریع‌تر انجام شه، هم کارفرما ناچار نباشه به دو هزار نفر حقوق بده؟

جالبه بدونید خیلی از مزارع نی شکر کشور هاروستر دارن و هفت تپه از معدود جاهاییه که تو این وسعت، نی رو به شیوه سنتی می‌برن.

طبق شواهد موجود، در ایام دولتی بودن این شرکت، کسی دنبال خرید ماشین‌آلات جدید نبود. در نتیجه، از جیب ملت، به دو هزار نفر حقوق می‌دادن.

می‌شه گفت یجورایی بهمون رحم کردن!

چون امکان داشت قمه رو ازشون بگیرن و به جاش کارد میوه‌خوری بهشون بدن و در عضو دویست هزار نفر رو استخدام کنن!

از وقتی هم که شرکت به بخش خصوصی واگذار شد، بخاطر همهٔ گرفتاری‌هایی مالی و حقوقی و ...، فقط چند تا از این دستگاه‌ها رو طی این چند سال تونستن خریداری کنن.

واضحه که هر چه زمین کشاورزی، متناسب‌تر با این ماشین‌آلات زیر کشت بره، نیاز به کارگر نی‌بُر هم کمتر می‌شه...

حالا یه بار دیگه به دعوای هفت تپه، فراتر از بحث خصوصی‌سازی-دولتی‌سازی شرکت نگاه کنید:

چه این شرکت خصوصی باشه چه دولتی، لازمه که ماشین‌آلات جای نی‌بُرها رو بگیرن. در نتیجه از هزینه‌های کارفرما، کاسته می‌شه و می‌تونه شکر رو با قیمت کمتری عرضه کنه و خیرش به هشتاد میلیون نفر برسه. این هشتاد میلون نفر هم احتمالاً با بقیه پولشون میرن چیپس و کچاپ می‌خرن و به رونق کسب‌و‌کار در سایر زمینه‌ها کمک می‌کنن.

خلاصه...
همون‌طوری که مافیای صنعت خودرو، از طریق محدودیت واردات خوردو، حق انتخاب هشتاد میلیون نفر رو زیر پا گذاشته، دست‌کم دو هزار کارگر شریف بخش نی‌بُری هفت تپه هم با قمه‌های تیزشون به یکی از موانع کاهش قیمت شکر تو بازار تبدیل شدن.

نتیجه...
حداقل مزیت خصوصی‌سازی اینه که چه خرج نوسازی تجهیزات و چه حقوق پرسنل بی‌کفایت از جیب من و شما پرداخت نمی‌شه.

@karkhone
875 views18:43
باز کردن / نظر دهید
2021-05-14 22:27:01 دو کلمه حرف حساب " با دادستان کل کشور درباره "سوفاف"

| محمد مهاجری

خدا رحمت کند مرحوم کیومرث صابری (گل‌آقا) را. اصطلاحی داشت به نام سوفاف. این کلمه تعبیر عامیانه است از واژه «سوپاپ» که وسیله‌ای است در قابلمه‌های زودپز.

سوپاپ یا به قول گل‌آقا «سوفاف»، کارکردش این است که بخشی از بخار متراکم در ظرف را تخلیه کند و اجازه ندهد منفجر شود.

چند سالی است جامعه ما به دیگ زودپز تبدیل شده و بخار داخل آن متراکم شده است. به گمان من، فضای مجازی نقش همان سوفاف را بازی می‌کند و بزرگ‌ترین خدمت را به سیاسیون و همچنین نیروهای انتظامی و امنیتی کرده و نگذاشته است به انفجارهای بزرگ تبدیل شود.

ممکن است بگویید: «اما همین فضای مجازی که قرار است سوفاف باشد، اکثرا تولید بخار می‌کند و برای نمونه وقایع سال‌های 96 و 98 را مثال بزنید.» حرف کاملا درستی است؛ اما چرا این‌طور شده است؟ عرض می‌کنم.

شما اگر هنگامی که سوپاپ با فشار در حال تخلیه بخار است، دست‌تان را به آن نزدیک کنید دچار سوختگی شدید می‌شوید؛ یعنی همین سوپاپی که فلسفه وجودی‌اش جلوگیری از آسیب است، خودش آسیب‌زا می‌شود. خب، چه باید کرد؟ راهش این است که به این بخار پرفشار نزدیک نشوید. اتفاقا راه سلامت این است که از آن فاصله بگیرید و اجازه دهید با سرعت بیشتری تخلیه شود. در وقایع 96 و 98 اگر سوفاف را درست تنظیم می‌کردیم اتفاقات، راحت‌تر و کم‌هزینه‌تر مدیریت می‌شد.

حتی اگر نتوانید شعله اجاق را کم کنید، باز هم از خطر فوری انفجار گریخته‌اید و زمان منفجر شدن را به تأخیر انداخته‌اید.

روشی که بعضی برای این کار توصیه می‌کنند این است که اصلا برای این قابلمه از اول سوفاف نگذاریم. احتیاجی نیست توضیح بدهم چه اتفاقی می‌افتد. برخی دیگر هم می‌گویند هنگام جوشیدن قابلمه، سوپاپ را بپرانیم. باز هم نتیجه روشن است.

روش خردمندانه آن است که چون به دلایل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نمی‌توانیم شعله اجاق را کم کنیم، سوفاف‌هایی با میزان خروجی متناسب و کافی تدارک ببینیم. ایجاد این سوفاف‌ها، برای مدیران کشور این فرصت را به وجود می‌آورد تا در بازه زمانی بیشتری به فکر حل مشکلات باشند و پیش از آن‌که همه چیز از دست برود، تدبیر کنند.

کلاب‌هاوس یکی از همین سوفاف‌هاست. فضایی است برای حرف زدن و بیان نظر. از میان آن‌هایی که در کلاب‌هاوس هستند عده‌ای رگ‌های گردن‌شان برآمده می‌شود. جمعی دیگر سعی می‌کنند منطقی‌تر رفتار کنند. تضارب افکاری که پیش می‌آید، اگر درجه حرارتش بالا برود از طریق سوفاف تخلیه می‌شود.

حالا اگر مسئولان مملکت در رده‌های مختلف، در همین فضا حاضر شوند و به پرسش‌های ولو تند، ولو مطرح‌شده از سوی اپوزیسیون خارج‌نشین، ولو بدگو و تند و هیستریک پاسخ دهند، به جامعه آرامش می‌دهند.

منکر این نیستم که ممکن است عده‌ای برخوردهای زشت و حتی همراه با توهین و فحاشی داشته باشند، اما یقینا در فضای گفت‌وگو چنین اقداماتی خیلی زود فروکش می‌کند؛ یعنی حاضران در نشست کلاب‌هاوس آن را تخطئه می‌کنند. نتیجه‌اش این می‌شود که آدم‌های عصبانی، یا مجبور به عزلت و گوشه‌نشینی می‌شوند، یا به گفتمان آرام و منطقی تن می‌دهند. هریک از این دو نتیجه، مطلوب است.

مشخصا از حضرت آقای منتظری، دادستان محترم کل کشور، تقاضا می‌کنم یک شب، و فقط یک شب، در یکی از نشست‌های کلاب‌هاوس که می‌تواند از طرف دوستان خودشان تدارک شود (و این دوستان بحمدالله در کلاب‌هاوس کم هم نیستد) حضور یابند.

در پایان آن جلسه مطمئنم به این نتیجه خواهند رسید که یکی از مصداق‌های بیان رهبر معظم انقلاب درباره «ول کردن فضای مجازی» حضور نیافتن امثال خود ایشان است.

وقتی فضای مجازی را ول می‌کنید آنجا خالی نمی‌ماند. دیگرانی آن را پر می‌کنند که اخم بر چهره دادستان محترم می‌نشانند.

اگر کرسی‌های آزاداندیشی را که سال‌ها پیش رهبر انقلاب بر آن تاکید داشتند، جدی می‌گرفتیم و با مصلحت‌اندیشی‌های نابجا پشت گوش نمی‌انداختیم، الآن در فضای مجازی و از جمله کلاب‌هاوس، با سرمایه‌های بزرگ حضور می‌داشتیم.

برای جبران، امروز خیلی دیر است اما فردا و پس‌فردا خیلی دیرتر.

"دوکلمه حرف حساب" نام ستونی بود در روزنامه اطلاعات و احتمالا در مجله "گل آقا" که زنده یاد کیومرث صابری آن را می نوشت.


@karkhone
577 views19:27
باز کردن / نظر دهید
2021-05-14 22:10:01 پیشگویان قلابی و توهم پیشبینی

«فیسبوک ظرف سه سال به سایت شماره یک در زمینه سرگرمی تبدیل میشود». «تغییر رژیم در کره ی شمالی طی دو سال آینده». «نبود نفت خام ظرف پانزده سال آینده.» هر روز کارشناسان ما را با پیشبینی هایشان بمباران میکنند. اما آنها چه قدر قابل اعتماد اند؟ تا چند سال قبل، کسی به خودش زحمت نمیداد این پیشبینیها را بررسی کند تا این که فیلیپ تت لاک دست به کار شد. او در یک دوره ده ساله 28361پیشبینی را از 284نفر، که خود را متخصص می دانستند، ارزیابی کرد.

نتیجه: متخصصان، به لحاظ دقت، فقط اندکی بهتر از کسی که به صورت تصادفی پیشبینی میکند عمل کرده بودند واز بین آنها، بدترین پیشبینیها مربوط به نابودی و فروپاشی بود. مشکل این است که کارشناسان از آزادی عملی که عواقب کمی برای شان به همراه دارد، لذت می برند. اگر شانس بیاورند، از هیاهوی تبلیغاتی، پیشنهادهای مشاوره ای و قراردادهای انتشاراتی لذت می برند. اگر هم کاملا اشتباه پیشبینی کرده باشند، با هیچ جریمهای مواجه نمی شوند، چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ از دسترفتن وجهه. در واقع هر چه بیشتر پیشبینی کنند، تصادفا تعداد بیشتری از پیشبینیهایشان درست از آب در می آید.

بنابراین وقتی با یک پیشبینی مواجه می شوید، نگاهتان انتقادی باشد. هر وقت به پیشبینی یک نفر گوش می دهم، عمدا لبخند می زنم، مهم هم نیست چه قدر این کار ناراحتکننده باشد. سپس از خودم دو سوال میکنم؛ اول، کارشناس چه انگیزه ای داشته؟ دوم، نرخ موفقیتش چه میزان است؟ در طول پنج سال قبل چند بار پیشبینی کرده؟ از بین آنها، چند تا درست بوده اند و چند تا غلط؟ در نهایت- چون کاملا مناسب این بحث است-نقل قولی از تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا، می آورم، «من پیشبینی نمیکنم. هرگز نکرده ام و هرگز هم نخواهم کرد.»
هنر شفاف اندیشیدن- رولف دوبلی


@karkhone
561 views19:10
باز کردن / نظر دهید
2021-05-14 21:44:07 لاجوردی ها پایه گذاران بخش خصوصی نوین در ایران بودند

کتاب« 110 سال پیدایش و گسترش گروه صنعتی بهشهر» روایت زندگی و زمانه خاندان لاجوردی است که فعالیت اقتصادی خود را از سال 1270 شمسی، با فعالیت‌های حاج‌سید‌محمد لاجوردیان و برادرش شروع کرد.

این فعالیت‌ها از سوی حاج‌سید محمود لاجوردی از نسل دوم و سایر اعضای خانواده تا زمان وقوع انقلاب اسلامی ادامه یافت.لاجوردی‌ها در بسیاری زمینه‌ها جزو پایه‌گذاران بخش خصوصی نوین در ایران بودند.

گروه صنعتی بهشهر، در دهه 1350 نیز با کارخانه‌های عظیم پلی‌استر و اکرلیک تحت عنوان «کارخانه پلی‌اکریل اصفهان» وارد عرصه صنعت الیاف مصنوعی شد.

پلی اکریل آن روزها بزرگ‌ترین شرکت سهامی مشترک در ایران به حساب می‌آمد. پس از انقلاب، با شروع اعتصابات در صنایع نساجی، اموال خاندان لاجوردی نیز در تیرماه 1358، مصادره شد.

بخشی از کتاب را به نقل از آقای اکبر لاجوردیان در ادامه بخوانید:

پیش از این، شورای انقلاب چند نفر را به نام «ناظرین بر کارهای اتاق بازرگانی» تعیین کرده بود. این آقایان عبارت بودند از عسگراولادی و خاموشی و دو نفر دیگر. به محض اینکه آقای خاموشی این خبر را شنید که اتاق تصمیم دارد از آقای بنی‌صدر دعوت کند، به آقای متین گفت: «شما اقدامی نکنید تا من از شورای انقلاب تایید بگیرم.» بعد از دو روز آقای خاموشی گفت توصیه شده است که آقای بهشتی را به‌جای آقای دکتر بنی‌صدر دعوت کنید.

دعوتنامه برای آقای بهشتی فرستاده شد و جلسه با حضور عده زیادی از تجار و صاحبان صنایع تشکیل شد و آقای بهشتی در آن جلسه سخنرانی معروف خود را کردند و مثال ماهیگیر را زدند، که اگر شما شخصاً می‌روید ماهی می‌گیرید و می‌فروشید و آن را مال خودتان می‌دانید، درست است، ولی اگر شما کارتان توسعه پیدا کرد و کشتی بزرگی گرفتید و افراد بیشتری استخدام کردید، دیگر منفعتی که از زحمت دیگران حاصل می‌شود، مال خودتان نیست بلکه مال بیت‌المال است و همه باید از آن استفاده کنند. در واقع ایشان با این سخنان، خط‌مشی و هدف انقلاب را در زمینه تجارت و صنعت کشور بیان کردند.

آقای متین روز بعد گفتند که: «من با آقای دکتر بنی‌صدر صحبت کرده‌ام، نظر ایشان با نظر آقای بهشتی فرق دارد و مایل هستند با آقایان هیات رئیسه اتاق آشنا شوند. اگر مایل هستید من وقتی بگیرم که با ایشان دیدار کنید. آقای بنی‌صدر فعلاً در خانه خواهرشان زندگی می‌کنند. بهتر است برای دیدن ایشان به خانه خواهرشان برویم.» ما هم قبول کردیم.

چند روز بعد ایشان ساعت 9 صبح برای این ملاقات وقت تعیین کردند. آقای متین به اتفاق من و آقایان دکتر بنکدارپور، علی توکلیان و داریوش انصاری به منزل خواهر ایشان که نزدیک مجلس شورای ملی بود رفتیم تا با ایشان ملاقات کنیم.

وقتی ما آنجا رسیدیم ساعت 9 صبح بود. ما را به یک اتاق سه در چهار راهنمایی کردند. بعد از چند دقیقه خود آقای دکتر بنی‌صدر تشریف آوردند، اما سر و وضعی که ایشان داشتند، موجب حیرت همه ما شد: اولاً ایشان با پیژامه وارد مجلس شدند. دوم اینکه با صورتی که احتمالاً چند روز بود که موهای آن را نتراشیده‌اند، ظاهر گردید. ایشان بعد از مبادله سلام، فوری شروع به صحبت کردند و گفتند: «تمام صنایع ایران صنایع مونتاژی است و به حال مملکت مفید نیست.»

من در جواب به ایشان گفتم: «آقای دکتر بنی‌صدر، آیا شما از صنایع ایران بازدید فرموده‌اید؟»
گفت: «نه، احتیاجی ندارم. من در پاریس که بودم مجلات اقتصادی ایران مخصوصاً مجله اتاق بازرگانی را می‌خواندم و می‌دانم که تمام صنایع ایران مونتاژی است.»
من در جواب ایشان گفتم: «اگر من به‌جای شما بودم قبل از هرگونه اظهارنظری، چند روز از چند نوع صنایع مختلف تهران و شهرستان بازدید می‌کردم و بعد از آن، در این باره به اظهارنظر می‌پرداختم.» و برای آنکه نمونه‌ای ارائه کرده باشم، گفتم: «برای مثال آیا صنایع نساجی نخی ایران صنایع مونتاژی هستند که پنبه داخلی را به پارچه حاضرشده قابل تهیه لباس تبدیل می‌کنند و به مصرف‌کنندگان می‌فروشند؟»

ایشان گفتند: «بله، درست است، ولی فراموش نکنید که آنها هم احتیاج به رنگ دارند که از خارج وارد می‌شود.»
اما شاید خود ایشان هم متوجه ضعف منطق خود شده بودند، به همین جهت چون دیدند جواب قانع‌کننده ندارند، از جای خود بلند شدند و گفتند: «من برای سخنرانی باید به محل دیگری بروم.» و بعد از گفتن این جمله، از جلسه خارج شدند. این بود ماجرای دو برخوردی که من با تئوریسین‌ها و تصمیم‌گیرندگان اقتصاد ایران در اوایل انقلاب داشتم.

@karkhone
629 views18:44
باز کردن / نظر دهید
2021-05-13 22:10:00 آمریکا طرفدار چه نوع رییس‌جمهوری در ایران است؟

| محمد حسین غیاثی

1- سال 76 دولت اصلاحات در ایران بر سر کار آمد. در همان زمان طالبان بر افغانستان مسط شده بود و تا عمق ایران آشوب و راهزنی‌ می‌کرد. حتی تا سبزوار در خراسان.
خاتمی به آمریکا کمک کرد تا طالبان را براندازد. اما در کمال تعجب جورج بوش پسر، ایران را محور شرارت نامید.

2- نفت آماده‌ی جهشی خیره‌کننده بود. در ایران محمود احمدی‌نژاد به شکل شگفت‌انگیزی رییس جمهور شد. کسی ندانست که چه کسی او را از کجا آورده است. به طنز معروف شده بود که احمدی‌نژاد از لُپ‌لُپ درآمده.
اما او کاندیدای اصولگرایان بود و بزرگترین هنرش این بود که در طول هشت سال توانست هشتصد میلیارد دلار پول ملت ایران را ناپدید کند. او معجزه‌ی هزاره‌ی سوم بود.

3- حسن روحانی وقتی به قدرت رسید ایران هفت قطعنامه گرفته بود و خزانه‌اش تهی بود. او با برجام کشور را از ورشکستگی نجات داد و در حالی که برجام اولین تفاهم بزرگ با آمریکا بود، ترامپ آن را پاره کرد و از برجام خارج شد.
حسن روحانی که با 24 میلیون رأی قاطع برگزیده شده بود با ویرانگرترین تحریم تاریخ معاصر مواجه و دولتش نقره‌داغ شد.

4- خاتمی مسیر ارتباط با غرب را هموار کرد. روحانی اولین و بزرگترین پیمان با غرب را تنظیم کرد اما چرا آمریکا بدترین برخورد را با این دو دولت کرد؟
به نظر من به همان دلیل که دولت آمریکا محمد مصدق را سرنگون کرد.

آمریکا هیچگاه نه با دموکراسی که حتی با شبه دموکراسی هم در خاورمیانه میانه‌ای ندارد. بهترین دوست‌های آمریکا در خاورمیانه کشورهایی هستند با نظامات قبیله‌ای و سلطنتی و موروثی.

5- فرض کنید اگر دولت محمد خاتمی در ایران دوام می‌آورد چه می‌شد؟
صندوق ذخیره‌ی ارزی که محمد خاتمی ساخته بود با 800 میلیارد دلاری که هشت سال بعد از آن به صندوق سرازیر می‌شد، ایران الان اگر از صندوق ذخیره‌ی نروژ دلار بیشتری نداشت لااقل به همان اندازه می‌توانست ذخیره داشته باشد.

این رفتار آمریکا مختص به ایران نیست. او با فریب محمد بن سلمان توانست، صندوق ذخیره‌ی عربستان را هم به خطر بیندازد. جنگ سوریه و عراق و برآمدن داعش و غیره و غیره نهایتاً به یک هدف منجر شد. خالی شدن خاورمیانه از دلار.

6- به نظر من آمریکا طرفدار روی کار آمدن یک رییس‌جمهور اصولگرا در ایران است. چون چنین رییس‌جمهوری به دلایل عدیده نمی‌تواند با بدنه‌ی نیروهای نواندیش کشور ارتباط ارگانیک برقرار کند.
این نیروها که عمدتا متعلق به طبقه‌ی متوسط شهری هستند غالباً برخوردار از تحصیلات عالیه‌اند و برای نزدیک به یک قرن در حول و حوش مراکز دانشگاهی و آموزش عالی کشور ساماندهی شده‌اند. سائق‌ها، گرایش‌ها، انگیزش‌ها، اهداف، آرمانها، کنش‌ها، نوآوری‌ها، اندیشه‌ها و در مجموع آنچه معطوف به زیست انسان ایرانی جدید است و در اینهاست با آنچه که اصولگرایان تابحال نمایش داده‌اند در تباین محض قرار دارد و اساساً اصولگرایان نمی‌توانند با این طبقه حتی در ساحت‌های نازل‌تر ارتباط کارآمدی برقرار کنند.

7- در اثبات آنچه نوشتم نمونه‌های فراوانی دارم اما اجازه دهید فقط به یک مثال اکتفا کنم؛
اگر فاز‌های پارس جنوبی کامل شود سالانه بیشتر از صد میلیارد دلار عاید کشور می‌شود. عدد خیلی بزرگ است حتی در کشوری مثل ما که سالهای سال در قعر جدول جهانی فساد لژنشین است و قصد حرکت هم ندارد و چشم‌اندازی هم برای برون‌رفت از آن فعلا دیده نمی‌شود.

در همین سه سالی که ترامپ جنایتکار ایران را تحریم کرد اگر عسلویه نمی‌شد، خانه‌های ما سرد، شبهای ما خاموش، کارخانه‌های ما تعطیل، بیماران ما بی‌دارو و فروشگاه‌های ما خالی از مواد غذایی می‌شد. بدتر از آن چیزی که الان و بعضاً با آن مواجهیم.
عسلویه در سال 76، سالی که محمد خاتمی رییس‌جمهور شد یک زمین بایر بود. از شهریور سال 77، بیژن زنگنه عسلویه را شروع به ساختن کرد و اکنون به طول 80 کیلومتر هرچه که می‌روید کارخانه پشت کارخانه و فازهای گازی پارس جنوبی و فیلر‌های گازی که می‌سوزند دیده می‌شود و یک متر زمین بایر هم در آنجا دیده نمی‌شود. شرکتها اگر نیاز به زمین اضافه داشته باشند مجبورند دریا را خشک کنند.

من در سال 76 جزو جوانانی بودم که برای ریاست جمهوری محمد خاتمی تلاش کردیم. اکنون خرسندم که در آن زمان کاری که کردیم، نجات‌بخش ملت ایران در جنایت‌بارترین تحریم تاریخ معاصر شد.
به اذعان مرکز پژوهش‌های مجلس اصولگرا، شاخص‌های اقتصادی دولت محمد خاتمی، بهترین شاخص‌های اقتصادی دولت‌های بعد از انقلاب در ایران بوده است.


@karkhone
3.8K views19:10
باز کردن / نظر دهید
2021-05-13 21:41:00 تحولی بزرگ در پرونده‌های مرتبط با تحریم‌های آمریکا

شرکت‌های اروپایی حق لغو و یا ترک قرارداد با شرکای ایرانی به دلیل تحریم‌های آمریکا را ندارند!

در سند رسمی ثبت شده به تاریخ 12 می 2021 (22 اردیبهشت 1400) نزد دیوان دادگستری اروپا، مشاور ارشد دیوان دادگستری اروپا (ADVOCATE GENERAL) صراحتاً استدلال کرده است که بر اساس قوانین اتحادیه اروپا، شرکت‌های اروپایی طرف قرارداد با ایران، حق لغو توافقات و قراردادهای خود با طرف‌های ایرانی را صرفاً به دلیل ترس از مجازات و تحریم‌های آمریکا ندارند.

مشاوران ارشد دیوان دادگستری اروپا از اعضای دادگاه می باشند و مطابق با همان پروسه و مقررات نصب قضات منصوب می شوند. طبق مقررات و آئین‌دادرسی، در زمان طرح یک پرونده و ارجاع آن به دیوان دادگستری اروپا، قضات نظر مشاور ارشد را جویا می‌شوند. با وجود غیرالزام‌آور بودن این نظر، شعب دیوان دادگستری اروپا در اکثر موارد از نظر ADVOCATE GENERAL تبعیت کرده و رأی نهایی را بر همان اساس صادر می‌کنند.

در پرونده ارجاعی توسط دادگاه هامبورگ که مربوط به اختلاف بین بانک ملّی ایران و شرکت آلمانی تلکوم دویچلند است، آقای هوگان، مشاور ارشد دیوان دادگستری اروپا در نظر رسمی ثبت شده خود نزد دادگاه، بیان کرده‌است که شرکت‌های اروپایی برای قطع روابط خود با اشخاص ایرانی باید دلیل موجّهی داشته باشند که ثابت کند آنها تنها برای فرار از آثار تحریم‌های آمریکا اقدام به لغو و یا تعلیق قرارداد و ارائه خدمات نکرده‌اند.

این نظر حقوقی تحولی مثبت در روند پیگیری‌های‌ حقوقی اتباع و شرکت‌های ایرانی است که باعث می‌شود در مناقشه بر سر شمول تحریم‌های آمریکا در سطح بین‌المللی و تقابل آن با قوانین اروپایی موضع و استدلالهای طرفهای ایرانی مستحکم شود.

بعضی از اطلاعات، آرا و منابع معتبر در خصوص تحریم ها اقتصادی، قواعد انسداد، و نقض قراردادها توسط شرکتهای اروپایی در سایت و شبکه های اجتماعی موسسه HCLA مستقر در لاهه قابل دسترسی میباشد.


Advocate General’s Opinion in Case C-124/20 Bank Melli

‏https://curia.europa.eu/jcms/upload/docs/application/pdf/2021-05/cp210078en.pdf

@karkhone
1.1K views18:41
باز کردن / نظر دهید
2021-05-13 19:33:02
سومین دوره آنلاین ساخت اینفوموشن‌ (اینفوگرافیک متحرک)

این دوره مهارت‌های پایه‌ی مورد نیاز برای ساخت یک موشن اینفوگرافیک یا اینفوموشن تدریس خواهد شد. هنرجویان ابتدا با محیط نرم‌افزار افترافکتز آشنا می‌شوند، سپس با فراگیری تکنیک‌های اصلی و پایه‌ا‌ی ساخت موشن‌گرافیک، ساخت یک موشن‌گرافیک ساده را می‌آموزند.

مدرس: امید عبدی (طراح موشن گرافیک)
شروع دوره: ۶ خرداد
زمان دوره: روزهای سه‌شنبه و پنجشنبه، ساعت ۱۸:۳۰ تا ۲۱:۳۰

تخفیف ثبت‌نام زودهنگام تا ۲۹ اردیبهشت

تخفیف دانشجویی: برای دریافت کد تخفیف، عکس کارت دانشجویی خود را به شماره‌ی زیر در واتس اپ ارسال کنید
09011070434

ثبت‌نام و اطلاعات بیشتر در لینک زیر:
infgrm.ir/IMC3-IT

@InfogramAcademy

#تبلیغ
1.0K views16:33
باز کردن / نظر دهید