Get Mystery Box with random crypto!

Karkhoone | کارخونه

لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه K
لوگوی کانال تلگرام karkhone — Karkhoone | کارخونه
آدرس کانال: @karkhone
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
مشترکین: 10.51K
توضیحات از کانال

کارآفرینی به روایتی دیگر...
وبسایت:
Karkhoone.com
توییتر:
twitter.com/karkhoone
تبلیغات و دالان ارتباطی:
@channel_karkhone

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 72

2021-05-01 22:20:01 وقتی در بحران مالی وام های رهنی سال ۲۰۰۸ ، آمریکا با شانس برشکستگی چندین بانک و موسسه مالی مهم خود و فروپاشی نظام اقتصادی روبرو بود، فدرال رزرو برای تامین مالی مورد نیاز نجات بانکها حتی دست به دامن وارن بافت هم شد.

در این بحبوحه روسها بطور محرمانه از چینی ها خواستند تا بطور همزمان تمام اوراق قرضه ای که از آمریکا دارند را یکباره در بازار بفروشند، وقتی رییس فدرال رزرو با مقامات چین جلسه ای داشت، چینی ها پیشنهاد روسیه را مطرح کردند و بن برنانکی که در آن زمان رییس فدرال رزرو بود در حالی که عرق سردی روی پیشانیش نشسته بود از مقام چینی پرسید: شما چه چه پاسخی دادید؟ آن مقام چینی گفت که ما درخواست روسها را رد کردیم...

بعدا این موضوع توسط ویلیام گریدر رسانه ای شد.
چینی ها اگر می خواستند می توانستند در بحران سال ۲۰۰۸ کمر اقتصاد آمریکا را بشکنند؛ اما اینکار را نکردند زیرا برنامه آنها با شوروی و روسیه تفاوت بسیار دارد.
چینی ها بیش از هرچیز به اقتصاد و پول اهمیت میدهند، آنها تمام توان سیاسی خود را متوجه بخش های اقتصادی کرده اند سیاستی موسوم به “چراغ خاموش” از انصاف هم نگذریم در این مهم موفق عمل کردند. چین و آمریکا بزرگترین شریک تجاری یکدیگرند با این حال آمریکایی ها نسبت به پیشرفت چین و نظام سیاسی آن خوشبین نیستند زیرا چینی ها هم به مانند شوروی رویای نظم دیگری غیر از لیبرالیسم در سر می پرورانند آنها مغرورانه باور دارند که توانسته اند اشکالات کمونیست شوروی را از میان بردارند...

چین در سال ۲۰۱۳ در مراسم سالانه حزب کمونیسم پرژوه جهانی کمربند و جاده(BRI) را که اقتباسی از نام ۲۰۰۰ ساله جاده ابریشم است به ابتکار ژی جینپینگ رییس جمهور این کشور رونمایی کرد؛ پروژه ای در راستای تامین مالی کسری ۳۰ تریلیون دلاری بازسازی زیر ساختهای آسیا که به تامین مالی بازسازی زیر ساختهای کشورهای در حال توسعه تغییر ماهیت داده و اکنون شامل آفریقا و امریکای جنوبی نیز می شود.

در دهه ۱۹۹۰ که چاوز مجلس ونزوئلا را منحل کرد و یک تنه زمام امور را بدست گرفت برای تامین مالی وام ۴۰ میلیارد دلاری را از چینی ها دریافت کرد در عوض قرار شد نفت ارزانتری به چینی ها بدهد زیرا آمریکا دیگر خریدار نفت ونزوئلا نبود، پس از چاوز هم چین ۲۰ میلیارد دلار دیگر به ونزوئلا پرداخت کرد و امروز حجم بدهی ونزوئلا به چین با توجه به اینترست های آن به ۱۵۰ میلیارد دلار میرسد؛ ونزوئلا با توجه به درآمدش باید پنجاه سال آینده را برای چین کار کند زیرا توان پرداخت بیش از پنج میلیارد دلار در سال را ندارد و هرسال هم روی مبلغ باقی مانده اینترست اضافه میشود، چینی ها قصد دارند بجای طلب خود بخشی از بندرگاههای این کشور را بمدت طولانی منحصرا در اختیار بگیرند.
ترکیه همسایه غربی ما حدود ۴۵۰ میلیارد دلار بدهی خارجی دارد که ۳۰۰ میلیارد دلار آن را تنها به چین بدهکار است.

ما تراز مالی مثبتی داریم یعنی نسبت بدهی هایمان از طلب هایمان کمتر است به قول دکتر ادیب فرق ما با ترکیه این است که ما ۲۰ سال آینده را برای خودمان کار میکنیم اما ترکیه باید کار کند تا بدهی خارجی را پرداخت کند.

پروژه جهانی BRI پروژه ایست که چین با کشورهای در حال توسعه از طریق ایجاد بدهی مالی آینده مشترک می سازد تا منافع سیاسی اقتصادی خود را برای بلند مدت تامین کند.

چین در خیلی کشورها سرمایه گذاری کرده اما اقتصاد ما دولتی است پر واضح است که اگر پول زیادی را در اختیار دولت ما قرار دهند در آینده نزدیک ما کشوری بدهکار خواهیم بود زیرا دولت ما قادر به استفاده بهینه از منابع سرمایه ای خودمان نیست چه برسد پول باد آورده ای از خارج. موضوع اطمینان به چین نیست موضوع این است که ۴۲ سال ج ا و قبل از آن پهلوی و قبل از آن قاجار پول نفت را حیف و میل کردند در ۴۲ سال ۴۲ هزار فساد ریز درشت اقتصادی در کشور داشتیم و فقدان آزادی رسانه ها فرصت را برای دزدی ها و اختلاس ها ، رشوه ها و رانت ها دو چندان کرده؛ فقط تصور کنید پول چین چقدر ممکن است در جای درست خرج شود؟ ما به سرمایه گذاری خارجی نیاز نداریم ما به اصلاحات عمیق سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نیازمندیم تا این کشور خسته و رنج کشیده را باز بسازیم، شاید اگر پول چین به بخش آموزش و پرورش ما میرفت به آینده خوشبین تر بودیم اما مادامی که چرخهای ما پنچر است تعداد سیلندر اهمیتی ندارد...

@karkhone
779 views19:20
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 22:07:01 توافق سایبری ایران و روسیه

اندیشکده «شورای روابط خارجی» در یادداشتی از توافق اخیر ایران و روسیه در حوزه امنیت سایبری، انتقال فناوری، آموزش‌های متقابل و هماهنگی در مجامع بین‌المللی، ابراز نگرانی کرده است. به‌زعم نویسنده، احتمالا این توافق موانع جدیدی را برای ایالات متحده و متحدانش در خاورمیانه ایجاد خواهد کرد.

به نظر نویسنده، انگیزه اصلی عقد این قرارداد، عمدتاً دفاعی و بر مبنای اشتراک دو کشور در مقابله با نفوذ آمریکا در خاورمیانه و همچنین تمایل به کاهش وابستگی به غرب است. در عین حال که می‌تواند توان تهاجمی این دو علیه امنیت سایبری ایالات متحده و متحدانش را نیز افزایش دهد. طبق این یادداشت، توافق مذکور چهار چالش برای آمریکا دارد:

روسیه می‌تواند به ایران کمک کند تا سیستم‌های دفاع سایبری قوی‌تری بدست آورد که در برابر حملات سایبری آمریکا، تاب‌آوری بیشتری داشته باشند.

ارائه اطلاعات حملات سایبری آمریکا، توسط ایران به روسیه، می‌تواند تکنیک‌ها و مهارت‌های تهاجم سایبری آژانس امنیت ملی ایالات متحده را در اختیار تیم‌های روسی قرار دهد تا درصدد غلبه بر آن برآیند.

مهندسی معکوس بدافزارهای آمریکایی یا اسراییلی استفاده‌شده علیه ایران، توسط روسیه، می‌تواند به حملات سایبری گسترده‌ای در مقیاس‌های بین‌المللی علیه منافع غرب بینجامد.

اگر فناوری‌های روسی از طریق ایران به گروه‌هایی مانند حزب‌الله و دیگر شبه‌نظامیان در عراق و یمن برسد، امنیت سایبری متحدان آمریکا و اروپا در خاورمیانه به خطر خواهد افتاد.

به نظر می‌رسد رویکرد سخت‌گیرانه‌تر بایدن نسبت به مسکو در قیاس با ترامپ، در افزایش همکاری‌های ایران و روسیه بی‌تأثیر نباشد. در عین حال که گسترش همکاری‌های امنیتی آمریکا و اروپا نیز انگیزه‌های روسیه برای مقابله با منافع آمریکا در منطقه غرب آسیا را افزایش خواهد داد.

@karkhone
500 views19:07
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 21:23:53
پایان Privacy در جهان!

یک استارتاپ آمریکایی بنام Clearview AI یک App مبتنی بر هوش مصنوعی طراحی کرده که با گرفتن یا Upload کردن عکس از یک نفر نه تنها اسم او را تشخیص میدهد بلکه ویژگی‌های خصوصی اخلاقی و رفتاری و اعتقادی او و افراد مرتبط با او را نیز بیان میکند!

این App با تطبیق عکس دریافت شده با بیش از ۳ میلیارد عکس موجود در دیتابیس خود قادر است نام شخص را تشخیص داده و سوابق فکری و اخلاقی و رفتاری او را آشکار سازد! به این ترتیب می‌توان گفت که این App می تواند نقطه پایانی باشد بر Privacy در جهان!

دیتابیس این App از آنالیز اطلاعات موجود در شبکه های اجتماعی مختلف و برخی Game ها بدست آمده است.

این App میتواند تصاویر Live از شورشهای خیابانی را دریافت کرده و بلافاصله هویت افراد حاضر در صحنه را حتی درصورتیکه ماسک و عینک زده باشند با دقت بالایی مشخص کند!

این استارتاپ آمریکا هم اکنون خدمات خود را به دستگاه های امنیتی آمریکا و چندین کشور متحد با آمریکا ارائه می دهد!

به این ترتیب میتوان نقطه پایانی گذاشت بر Privacy در جهان!

@karkhone
614 views18:23
باز کردن / نظر دهید
2021-04-30 22:28:01 خاطره ای جالب از نحوه حمایت مصدق از صنعت چای ایرانی

| سحر خوشحال

نخستین جایی که چای ایرانی در آن کشت شد، زمینی در محله چاهانه سر لاهیجان بود. این اتفاق در سال 1280 هجری شمسی و به وسیله کاشف السلطنه(پدر چای ایران)به وقوع پیوست. بعد از آن چايكاري توسط مردم و تجار گسترش يافت و اقتصاد منطقه تحت تأثیرآن قرار گرفت.

تا اینکه در شهریور سال 1320 با شروع جنگ جهانی دوم هول وهراس در دل مردم به وجود آمد بطوری که انگیزه کشاورزان برای برداشت محصول به حداقل رسید و باغات چای رها شد.

تا سال 1330که دکتر محمد مصدق برروی کارآمد، این وضعیت ادامه داشت و سرانجام با روی کار آمدن وی، برخی از کشاورزان چایکار ازا و در این باره کمک و حمایت خواستند.

اعتراض چایکاران به مصدق از کسانی بود که با واردات گسترده چای بازار کشور را اشباع کرده بودند و هم چنین از کسانی که با مصادره زمین های کشاورزان برای آنان محدویت و رنج ایجاد کرده بودند.

گفتنی است که مصدق بعد از شنیدن گلایه های مردم از تاجران واردکننده چای و برخی دیگر از عوامل دخیل در قدرت که سعی در نابودی این محصول داشتند دعوت کرد تا در مهمانی خانه او شرکت کنند.

نخست وزیر وقت ایران، با درایتی که داشت برای پذیرایی ازمهمانان تدارک ویژه ای اندیشده بود. مصدق از محصول چای چایکاران شمالی کشور برای پذیرایی مهمانان استفاده کرد.

غلام حسین مصدق[پسر دکتر مصدق] این ابتکار پدر را این طور تعریف می کند:
مهدی ارباب و کیل مجلس و بازرگان که از وارد کنندگان چای بود از اینکه دولت نمی گذاشت چای خارجی وارد بشود ناراحت بود و با همه تقلائی که کرده بود وزیر اقتصاد وقت اجازه نداده بود که چای خارجی وارد کنند. روزی به من مراجعه کرد و گفت وقتی از آقا بگیرید که شرفیاب شوم و توضیحاتی بدهم.

مطلب را که به پدرم گفتم پرسید چه کار دارد؟ گفتم مثل اینکه می خواهد در باره واردات چای صحبت کند. پدرم پذیرفت و روزی که معین شده بود چند نفر از تجار سرشناس چای همراه ارباب به منزل آمدند. پدرم قبلا به چایخانۀ خود سپرده بود که چای اعلای لاهیجان که همه ساله از علی امینی لنگرودی میخریدیم در نهایت خوبی دم کنند و تجار مذکور پیش از اینکه آنها را بپذیرد با آن چای پذیرائی شوند.

همین کار شده بود و پس از آن تجار به اطاق پدرم رفتند. پرسید چه گرفتاری دارید؟ گفتند دولت اجازه ورود چای نمیدهد و مردم علاقه دارند که چای خوب بنوشند.

مصدق گفت آیا چای خدمتتان آوردند؟ گفتند بلی. گفت چایش چطور بود؟ همه تعریف کردند. گفت به مردم هم از همین چای بدهید که چای لاهیجان است!

عطر، طعم و رنگ ویژه ومطلوب این چای موجب تعریف و تمجید مهمانان از پذیرایی دکتر مصدق شد و همین بهانه کافی بود تا مصدق موضوع اساسی و محوری مهمانی اش را مطرح کند؛ حمایت از چایکاران ایرانی و کاهش واردات چای به کشور.

از آن پس مصدق دستور داد که باید از چای ایرانی حمایت شود و به جای اینکه سرمایه را به دست خارجیان بسپارند بیشتر حامی کشاورزان داخلی باشند و به تولید ملی خود بها دهند تاچای در داخل توسعه یابد.

@karkhone
835 views19:28
باز کردن / نظر دهید
2021-04-30 22:04:02
راز موفقیت بازاریابی خسروشاهی ها

سازمان پخش گروه صنعتی مینو در دهه ۴۰ شمسی مرتبا اطلاعات بیشتر درباره مصرف‌کننده را از مغازه‌ها، فروشگاه‌های بزرگ و تعاونی‌ها به دست می‌آورد. جمع‌بندی این اطلاعات وظیفه مدیران بخش بازاریابی بود. مراحل تحقیقات باید به درستی صورت می‌گرفت، چون هر خطایی هزینه‌ زیادی دربرداشت.

غلامحسین چهرزاد یکی از مدیران محصول می‌گوید: "باید در این تحقیقات مشتری را به خوبی درک می‌کردیم، اگر در مرحله تولید می‌فهمیدیم اشتباه کردیم، دیگر دیر بود...باید از قبل طراحی می‌کردیم که چند بیسکویت در بسته بندی بگذاریم، اندازه بیسکویت‌ها چقدر باشد و... این‌ها مهم بود." مدیریت بازاریابی جایگزین مدیریت سلیقه‌ای یا آزمایش و خطای مدیران شد.

یکی از امتیازاتی که گروه صنعتی مینو داشت ارتباط آن با شرکت‌های بزرگ خارجی بود و بدین ترتیب، امکان این را داشت که بتواند محصولات موفق خارجی را تحت لیسانس در ایران بسازد.
/ برگرفته از کتاب موقعیت صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی

@karkhone
761 views19:04
باز کردن / نظر دهید
2021-04-30 21:48:02
در گذشته، سانسور از طریق مسدودکردنِ جریان اطلاعات به‌ اجرا درمی‌آمد و در قرن بیست‌ویکم از طریق غوطه‌ورکردنِ انسان‌ها در سیلاب اطلاعات بی‌اهمیت و نامربوط عملی می‌شود.

انسان‌ها واقعاً نمی‌دانند به چه چیزی توجه نشان دهند؛ و اغلب، وقت خود را صرف بحث و بررسی درباره‌ی موضوعات فرعی می‌کنند.
در زمان‌های دور، قدرت‌داشتن به‌معنای دسترسی به اطلاعات بود؛ اما اکنون قدرت یعنی آگاهی بر این‌که از چه چیز باید چشم پوشید.


یووال نوح هراری
انسانِ خداگونه

@karkhone
1.1K views18:48
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 23:06:01 بازار، مادر فناوری

| مهدی تدینی


در این نوشته می‌خواهم به یکی از تصورات غلط و شایع پاسخ دهم که دربارۀ «تجارت آزاد» وجود دارد. حتماً شنیده‌اید که می‌گویند مراودۀ اقتصادی و تجارت با قدرت‌های برتر اصلاً فایده ندارد، چون آن‌ها فناوری‌های مدرن را به ما نمی‌دهند و در نهایت می‌خواهند از ما مشتی مصرف‌کنندۀ بی‌خاصیت بسازند که طفیلی آن‌ها باشیم. از این انگاره سپس نتایج دیگری گرفته می‌شود که شاه‌بیت همۀ آن‌ها خودکفایی و تأکید بر دوری از اقتصاد جهانی است.

اما این تصور نه تنها ایراد اساسی دارد، بلکه اساساً نادرست است. یکی از مشکلات اساسی ما ایرانی‌ها در عصر جدید این بود که «سازوکار بازار» را نشناختیم. یعنی به روابط علّی میان بازار و توسعه و میان بازار و فناوری پی نبردیم. به همین دلیل است که جملات مشکوک و معیوبی مانند این در ذهنیت ما را اشغال کرد: «آن‌ها اصلاً به ما فناوری نمی‌دهند!» من مدعی نیستم دیگران به آسانی فناوری‌های خود را در اختیار ما می‌گذارند! اصلاً مسئله درست یا غلط بودن این جمله نیست، بلکه مسئله این است که اصلاً این زاویۀ دید خطاست؛ درست مانند این‌که کسی بگوید، من از مراودۀ تجاری با هموطنانم خودداری می‌کنم، چون هیچ‌کس دانش فنی‌اش را در اختیار من نمی‌گذارد! هیچکس در داخل یک کشور به این دلیل که دیگران دانش فنی‌شان را در اختیار او نمی‌گذارد، از تجارت و مراوده خودداری نمی‌کند! اما چرا وقتی به بازار آزاد جهانی می‌رسیم، با چنین انگاره‌های عجیب و غریبی روبرو می‌شویم؟ مسئله چیست؟

رابطۀ فناوری و بازار مانند رابطۀ مرغ و تخم‌مرغ نیست. یعنی این‌طور نیست که بپرسیم اول بازار (مرغ) بوده یا فناوری (تخم‌مرغ)! قضیه در این‌جا کاملاً روشن است: اول بازار است و بعد فناوری. به همین دلیل این تصور که می‌توان فارغ از بازار به فناوری رسید، اصلاً تصور وارونه‌ای است. بگذارید کمی به عقب‌تر بروم: گمان می‌شود اول فناوری پدید آمد و بعد این فناوری کاپیتالیسم (همان تولید و بازار آزاد) را پدید آورده است. اما قضیه کاملاً برعکس است: کاپیتالیسم فناوری را به وجود آورد، گسترش داد و به مرزهای بی‌کران امروزی رساند. اگر در این باره تردید دارید به سرنوشت فناوری در دو بلوک شرق و غرب بنگرید. وقتی تجارت سرمایه‌دارانه حذف می‌شود، فناوری رو به زوال می‌رود. حال اگر بگویید، در بلوک شرق هم چیزهای مدرن وجود داشته، مانند اینکه شوروی آن همه در تسلیحات و هوا و فضا پیشرفت کرد، پاسخ خواهم داد: آن پیشرفت‌ها با سرمایه‌گذاری دولتی حاصل شد و لطفاً به واژۀ «سرمایه» در «سرمایه‌گذاری» دقت کنید. یعنی دولت در جایی دیگر از رفاه و توسعه کاست تا پول پس‌انداز کند و در این فناوری‌ها خرج کند. پس در اینجا نیز فناوری معلول «سرمایه» بود!

نظام سرمایه‌داری یا همان اقتصاد بازار آزاد هوشمندترین و کارآمدترین سازوکار را برای تبدیل «ایده» به «عمل» در خود دارد. ایده تا وقتی فقط ایده است، هنوز «فناوری» نیست. فناوری زمانی ماهیت پیدا می‌کند که «پیاده شود». فناوری اگر روی کاغذ یا در آزمایشگاه باشد، فناوری نیست، همچنان «ایده» است. «فن» امری کاربردی است. فنی که کاربردی نشده باشد، فن نیست، حتی اگر نمونه‌ای آزمایشگاهی از آن ساخته شده باشد. آسیاب بخار زمانی به فناوری تبدیل می‌شود که مردم هر روز گندم خود را با آن آرد کنند. اما چه چیزی ایده را به عمل تبدیل می‌کند؟ «سرمایه و بازار آزاد». بدون سرمایه هیچ ایده‌ای به فناوری تبدیل نمی‌شود. اما در این میان مسئله این است که سازوکار بازار آزاد و نظام سرمایه‌داری سریع‌تر و هوشمندانه‌تر از هر نوع سرمایه‌گذاری ایده را به فن تبدیل می‌کند. سرمایه برای بقای خود باید به بهینه‌ترین شکل، یعنی با بهینه‌ترین شیوۀ به‌کارگیری نیروی انسانی و مواد خام و سپس با بهینه‌ترین شیوۀ بازاریابی، تولید کند که این فرایند به زایش فناوری می‌انجامد. سرمایه در نظام بازار آزاد زیر فشار برای بقاست. همین فشار بنیاد ایجاد فناوری است.

حال برگردیم به حرف اول: کسی به ما فناوری نمی‌دهد! فناوری دادنی و گرفتنی نیست. حتی اگر کسی بیاید و فناوری خود را به ما دهد، آن فناوری بدون سازوکار بازار آزاد می‌پوسد و می‌شود پیکان و پراید! فناوری معلولِ تن دادن به سازوکار بازار آزاد است. پس تکرار می‌کنم: فناوری معلول سرمایه‌داری است، نه علت آن!

به همین دلیل، صحبت از «انتقال فناوری» به عنوان انگیزه برای تن دادن به بازار آزاد و زیست سرمایه‌دارانه انگارۀ وارونه‌ای است. وقتی سرمایه تابع بازار آزاد قرار گرفت و به نظام سرمایه‌دارانۀ راستین تن دهد، دیگر کسی نمی‌تواند دست آن را از فناوری کوتاه کند. حضور در بازار آزاد و تن دادن به سازوکار آن، فی‌نفسه بنیاد فناوری را پدید می‌آورد. کره و ژاپن به همین شیوه خیابان‌های آمریکای شمالی را فتح کردند...

@karkhone
115 views20:06
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 22:20:03تاسيس ذوب آهن اصفهان، ثبت نام ايران در باشگاه کشورهای صنعتي جهان بود

| مينا هرمزی

چشمانش برق مي زند، وقتي در باره «ذوب آهن» حرف مي زند. عشق به صنعت در تمام تار و پود وجودش تنيده شده است. مي گويد: « شايد اين حرف براي نسل هاي جديد قدري خنده آور باشد، اما من در تمام سالهاي كه در شركت ذوب آهن اصفهان كار مي كردم، هر روز صبح، اول كوره بلند را مي بوسيدم و بعد شروع به كار مي كردم»!

خنده نسل هاي جديد را به خودشان واگذار مي كنيم اما اگر بخواهيم، ردي از بانيان صنعت امروز ايران پيدا كنيم، بايد به سراغ امثال همان كساني رفت كه كارگاه و كارخانه و معدن و در يك كلام «صنعت» براي آنها، فقط محل كار و اشتغال نبود، بلكه در حكم معبد و پرستشگاهي بود كه ارزش بوسيدن و احترام داشت.

مهندس مجتبي فرديار، از پیشکسوتان بومی سازی در صنایع فولاد، فروآلیاژ و صنایع معدنی ایران است. وی درسال 1323 در یک خانواده صنعتی،درشهراصفهان متولدشده است. او از شركت ذوب آهن اصفهان بازنشسته شده است اما از كار و صنعت، خسته و بازنشسته نشده است. سالهاست كه كار مي كند و تجارب و يافته هاي ارزشمند خود را در قالب نوشته و گفتگو به اشتراك مي گذارد.

مهندس فرديار در باره خاطرات روزهاي تاسيس ذوب آهن اصفهان مي گويد:

در سال 1344 یک استادی به نام مهندس لاوی داشتم. یک روز ایشان گفتند، که قرار است با روس ها صحبت کنند تا قرارداد ذوب آهن نوشته شود.ايشان معتقد بود که اگر ایران صاحب ذوب آهن شود به قدری اصفهانی ها باهوش هستند که می توانند فولاد اصفهان را در دنیا معروف کنند. بالاخره 23 دیماه 1344 قرارداد ساخت ذوب آهن با روس ها امضاء شد و ما در خوابگاه دانشجویی، جشن بستنی خوردن به راه انداختیم.

با آمدن ذوب آهن، تحولي درصنعت كشور به وجود آمد. عده ای را برای یادگیری صنایع به انگلیس فرستادند. مردم همه تشنه یادگیری و کار بودند زیرا می خواستند تغییراتی در سطح زندگی مردم ایران داده شود. تا قبل از آن، حتی برای تدریس در دانشگاه ها هم منابع غنی و كافي وجود نداشت و در آن زمان، تازه دیگهای شوفاژ وراد ايران شده بود.

انتخاب اصفهان براي تاسيس ذوب آهن هم يك بحث علمي و فني بود. زیرا برای تاسیس ذوب آهن؛ آب، سنگ آهن، انرژی و استحکام زمین بسیار حائز اهمیت است. چند سال قبل ما میخواستیم در بندرعباس پروژه اجرا کنیم که در آنجا مشکل ما فقط تحکیم زمین بود. در گذشته اصفهان را انتخاب کردند، زیرا از تحکیم زمین خوبی برخوردار بود و مرکزیت ایران هم بود.

راه اندازي ذوب آهن به شركت ملي فولاد واگذار شده بود و من هم چون اصفهاني بودم و به ذوب فلزات هم علاقمند بودم، براي كار در ذوب آهن پيشنهاد شدم. وقتي مهندس شيباني پرونده من را دید به من گفت درست است که سالها درس خوانده ای و شاگرد اول بوده ای اما ما اینجا شاگرد اول کار لازم داریم و باید با همان جدیت که درس خوانده ای، کار کني! گفتم قبول است.

آنروزها دفتري و ساختماني در كار نبود. وقتی وارد ذوب آهن شدیم حتی یک ستون هم نبود که به آن تکیه کنیم و یا سقفی که خود را از باد و باران در امان بداریم. حتی لوله کشی آب هم نداشتیم. اما ما با همه توان خود، کارکردیم. با عشق و دل كار مي كرديم و هيچ چيز جز كار براي ما اهميتي نداشت اعتقاد داشتيم كه همیشه باید اقتصادی کار کرد. یعنی باید آخرین روشها را برای کم کردن مصرف انرژی به کار بست. باید آخرین روش هایی که برای تولیدات نو است را بشناسیم.

الان هم بايد اقتصادي كار كنيم. مثلا یکی از محصولات فولادی ما فولاد ابزار است، مته، تیغچه برش و غیره که بسیار گران قیمت است حتی از طلا هم گرانتر است و چرا باید در انحصار برخی از کشورها باشد؟ در یک سالن به مساحت20×100 می توان این کار را انجام داد. چرا ما باید فقط ریل تولید کنیم؟ گنجایشش تا کجاست؟ اما ساخت ابزار ارزشش خیلی بیشتر است.

عشقي از اين آب و خاك در دلم بود و خدا را شكر تا الان هم باقي مانده است. من در جشنواره خوارزمی رتبه گرفته ام و کارهای خود را به انگلیس برده ام و مجوز کار به من داده اند اما من نرفته ام. از من پرسیدند چرا به کشور ما نمی آیی؟ گفتم من اگر به کشور شما بیایم دنبال کننده شما می شوم اما من در ایران خودم دنبال کننده دارم. من برای وطنم کار می کنم. خاک شما بالاخره من را بیرون خواهد انداخت، من می خواهم در خاک خودم دفن شوم.

@karkhone
231 views19:20
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 21:50:02
در بحث توسعه صنعتي، تقاضاي داخلي اهميت زيادي ندارد و بايد به دنبال بازار يابي خارجي و صاردات بود

به عنوان مثال الان چين و كره توليد كنندگان بزرگ پارچه چادري هستند اما زنان اين دو كشور چادر به سر نمي كنند

در ايران سياستگذاري هاي صنعتي عمدتا متوجه مصرف داخلي بوده است. در حاليكه براي محصولات مصرفي، جمعيت 80 ميليوني ، عدد زيادي به حساب نمي آيد و در واقع اين بازار خيلي زود اشباع مي شود.

@karkhone
319 views18:50
باز کردن / نظر دهید
2021-04-28 22:21:01 44مین سال استقلال هند و گذار از بحران اقتصادی به بیداری اقتصادی

| امیر کرمانی

از سال 1612 میلادی که کمپانی هند شرقی با ورودش به هند بهره کشی از منابع فراوان این کشور را آغاز کرد تا سال 1947 که کشور هند خودش را از بند استعمار انگلستان رها کرد بیش از سه سده گذشت.
هند در در دهه‌ی اول استقلال خود به تدریج مسیر اقتصاد با برنامه‌ریزی متمرکز و با استراتژی جایگزینی واردات را انتخاب کرد و در این راستا نظام License Raj را در هند پایه‌گذاری کردند.

در این نظام فعالیت در بسیاری از صنایع محدود به بخش دولتی شد. در ابتدا این صنایع شامل راه‌آهن، تلفن، برق، انرژی، فولاد و ... بود اما در طول زمان تعداد صنایعی که در انحصار دولت بود افزایش پیدا کرد.
همچنین هر گونه فعالیت بخش خصوصی در سایر صنایع نیازمند اخذ اجازه‌های مختلف (تا حدود 80 اجازه) بود به طوری که مثلا اگر یک کارخانه‌ی نساجی می‌خواست یکی از دستگاه‌هایش را با دستگاه جدیدی جایگزین بکند باید اول نشان می‌داد که این جایگزینی منجر به کاهش تعداد کارگران آن کارخانه نمی‌شود.
حمایت از بنگاه‌های کوچک و متوسط بخش دیگری از این سیستم بود. مثلا فعالیت در بسیاری از صنایع کارگربر به بنگاه‌های کوچک محدود شده بود.

رکن اساسی دیگر نظام اقتصادی هند در آن سال‌ها تعرفه‌های بسیار بالا و موانع متعدد برای واردات انواع کالاها از جمله کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای بود. سیاستی که عملا منجر به کاهش شدید صادرات و رقابت ناپذیری کالاهای تولید هند شده بود و سهم صادرات از تولید سرانه‌ی هند را به کمتر از 5% کاهش داده بود. این نظام برنامه‌ریزی متمرکز و بروکراسی پشتیبان آن در فاصله‌ی بین سال‌های 1950 تا 1979 همواره پیچیده‌تر و گسترده‌تر شد.

نتیجه‌ی این سیستم برنامه‌ریزی متمرکز در طی این سال‌ها رشد اقتصادی نسبتا پایین (حدود 3% در سال) و نوسانی در سی سال پس از استقلال هند بود.

اقتصاددانان هندی مانند باگواتی و دزای از دهه‌ی 60 و 70 به بیان ناکارایی این سیستم پرداختند. اما اولین جرقه‌ی تغییر سیاست‌های اقتصادی را سال انتهایی دهه‌ی 70 و رشد منفی پنج درصد آن سال زد. با روی کار آمدن راجیو گاندی در سال 1980 نگاه به بخش خصوصی بهبود نسبی پیدا کرد و به تدریج برخی از موانع واردات بخشی از کالاهای سرمایه‌ای و کالاهای واسطه‌ای کاهش یافت. این تغییر نگاه و اصلاحات جزئی در عمل منجر به افزایش موقت رشد اقتصادی دهه‌ی 80 به حدود 5% در سال شد. اما این سال‌ها همزمان شده بود با افزایش کسری بودجه‌ی دولت و همچنین افزایش تقاضا برای واردات (کالاهای سرمایه‌ای) و در نهایت منفی شدن تراز تجاری هند. در نتیجه در سال 1991 هند دچار بحران همزمان کسری بودجه دولت و تراز تجاری منفی شد. نتیجه این دو بحران کاهش رشد اقتصادی سال 1991 به 1% و افزایش حدود دو برابری نرخ دلار در برابر روپیه شد.

بحران سال 1991 در نهایت منجر به روی کار آمدن ناراسیما رائو شد. رائو در مهم‌ترین اقدام مانهومان سینگ را به عنوان وزیر اقتصاد خود انتخاب کرد. فردی که در دهه‌ی هشتاد تجربه‌ی ریاست بانک مرکزی هند و ریاست کمیته‌ی برنامه‌ریزی هند را داشت. ولی از آن مهم‌تر در فاصله‌ی سال‌های 1987 تا 1990 مسئول اندیشکده‌ای بود که در آن به مطالعه‌ی دلایل رشد کشورهای شرق آسیا پرداخته بودند و به اهمیت سیاست توسعه‌ی صادرات پی برده بود.

ترکیب:
1. رائو به عنوان نخست وزیر و رهبر سیاسی و همراه‌کننده‌ی بدنه‌ی سیاسی با اصلاحات،‌
2. مانهومان سینگ به عنوان وزیر اقتصاد و رهبر اصلاحات اقتصادی
3. امار ورما به عنوان فردی که نظام بروکراتیک هند را با اصلاحات اقتصادی هماهنگ می‌کرد
منجر به شروع دوران جدید اقتصادی هند شد. دورانی که در آن متوسط رشد اقتصادی هند در سه دهه‌ی گذشته حدود 7 درصد در سال بوده. در این دوره میزان صادرات به تولید سرانه‌ی هند از عدد5% به بیش از 20% رسید و ذخایر بانک مرکزی هند از عدد کمتر از یک میلیارد دلار در سال 1991 به بیش از 600 میلیارد دلار در حال حاضر رسیده.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اصلاحات اقتصادی این دوره ترکیب تیم مناسب با:
1. استراتژی مناسب اقتصادی (گذار از جایگزینی واردات به توسعه تعامل با اقتصاد جهانی)
2. استفاده‌ی همزمان از سیاست ارزی مشوق صادرات (عدم تقویت روپیه در برابر دلار)
3. سیاست تجاری تسهیل کننده‌ی تجارت (کاهش زمان‌بند تعرفه‌ها)
4. دیپلماسی اقتصادی در راستای توسعه‌ی تجارت بود.

بحران اقتصادی 44مین سال استقلال هند در نهایت منجر به جایگزینی طرز فکرهای تاریخ مصرف گذشته‌ی دهه‌های قبل هند و شکل‌گیری یک هسته‌ی اولیه‌ی سیاسی – اقتصادی- بروکراسی حول پازل توسعه‌ی هند 1991 شد.

ایران 1400 نیز در 43‌مین سال پس از انقلاب بیش از هر زمانی نیازمند این بیداری است. اللهم ارزقنا!

@karkhone
563 views19:21
باز کردن / نظر دهید