Get Mystery Box with random crypto!

يعني؛ درود من بر تو اي اباعبدالله!اين پيام جانسوز به امام رسيد | عاشقان امام حسین علیه السلام

يعني؛ درود من بر تو اي اباعبدالله!اين پيام جانسوز به امام رسيد و قلب مباركش را شكافت و با دلي آكنده از اندوه و قامتي خم شده از غم به سوي ميدان حركت كرد و با اسب تندروي خويش صفوف دشمن را شكافت و در حالي كه روح بزرگ ابوالفضل در حال پرواز به عالم قدس بود در برابر بدن شريفش قرار گرفت و خود را بر آن جسم شريف افكند و شروع به بوييدن وي كرد و اشكان ديدگانش را پاك كرده، و همچو كسي كه پاره‌هاي جگر قطعه قطعه‌ي خود را به وسيله‌ي الفاظ بيرون بريزد فرمود: «الآن انكسر ظهري و قلت حيلتي»!امام (ع) خيره بر آن جسد قطعه قطعه مي‌نگريست و آن برادري صادقانه و وفاي بي‌نظير و شهامت بي‌سابقه‌اش را ياد مي‌كرد و آن همه آرزو را پراكنده و برباد رفته مي‌ديد، و آنچه بار سنگين آن كوه اندوه را بر آن بزرگوار آسان مي‌نمود اين بود كه مي‌دانست به زودي به برادر از دست رفته خواهد پيوست، و جز چند لحظه‌ي اندك پس از وي زنده نخواهد ماند! چند لحظه‌اي كه براي امام (ع) همچون چند سالي مي‌گذشت و آرزو مي‌كرد كه پيش از آن از اين جهان رفته و مرگ او را ربوده بود!آن امام مصيبت‌زده و محزون از كنار جنازه‌ي برادر برخاست در حالي كه نيروي بدني او درهم شكسته و قدرت برداشتن گامها را نداشت، و آثار شكستگي و اندوه بسيار در چهره‌ي نازنينش آشكار بود، و همچنان با چشمي اشكبار به سوي خيمه‌ها روان شد، در اين وقت سكينه به استقبال پدر آمد و گفت: «أين عمي»؟ يعني؛ عمويم كجاست!امام (ع) در حالي كه غرق در گريه و اندوه بود خبر شهادت عمويش را به وي داد، و چون اين خبر دردناك به دختر رسول خدا زينب كبري (س) رسيد يكباره بي‌تاب شد و دست بر قلب پريشان خود نهاد و فرياد زد: «وا أخاه، وا عباساه، وا ضيعتنا بعدك».امام (ع) نيز با خواهر غمديده‌اش در نوحه‌خواني بر برادر شريك گشته و ناله را سر داد و فرمود: «وا ضيعتنا بعدك يا أباالفضل»!آري امام (ع) به تنهايي و بي‌كسي خود پس از برادر واقف گشته بود، زيرا برادري را از دست داده بود كه به تمام وظايف برادري عمل كرده بود و چيزي را در اين‌باره فروگذار نكرده بود!درود بي‌حد بر تو و بر سيره‌ي پسنديده و آموزنده‌ات اي اباالفضل، كه بدان منزلگاه والاي خود رفتي و راه بزرگي را كه در پيش داشتي مردانه پيمودي، و براستي كه تو از بزرگترين و درخشنده‌ترين و فداكارترين شهيدان در پيشگاه خداي تعالي هستي!«و سلام عليك يوم ولدت، و يوم استشهدت، و يوم تبعث حيا»

فرزندان ابوالفضل

چنانچه از روي هم رفته‌ي تواريخ معلوم مي‌شود حضرت اباالفضل (ع) دو پسر داشت به نامهاي عبيدالله و فضل. و مادرشان لبابه دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب بوده است.و چون فضل اولادي نياورد، اعقاب حضرت اباالفضل (ع) از عبيدالله به جاي مانده و عبيدالله بن عباس نيز، كه خود از دانشمندان زمان خويش بود، دو پسر داشت به نام عبدالله و حسن. و چون عبدالله نيز فرزندي نداشت اعقاب آن حضرت از حسن بن عبيدالله به جاي ماند. در ميان فرزندان حسن بن عبيدالله بن عباس دانشمندان و محدثين بسياري در اسلام آمده كه نامشان در تاريخ ثبت شده است، مانند عباس بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن اميرالمؤمنين (ع) كه به گفته‌ي خطيب بغدادي در زمان هارون به بغداد آمد، و هارون مقدم او را گرامي داشت، و پس از هارون مأمون نيز او را اكرام كرد.خطيب بغدادي گفته است وي فاضل و شاعري فصيح بود و علويان عقيده داشتند كه او زبردست‌ترين شاعران ميان فرزندان ابوطالب بوده است.در كتاب عمدة الطالب آمده كه عباس بن حسن بن عبيدالله بزرگترين فرزندان پدر بود، و از سادات جليل‌القدر بود. بخاري نيز گفته است كه ميان بني‌هاشم مردي را تيز زبان‌تر از وي نديدم.بنا به گفته‌ي صاحب منتخب التواريخ از فرزندان حسن بن عبيدالله، جعفر بن فضل بن حسن بن عبيدالله است كه ملقب به غريب بوده و آرامگاهش در شيراز و مشهور به سيد حاجي غريب مي‌باشد.يكي ديگر از فرزندان آن حضرت، عبيدالله بن علي بن ابراهيم بن حسن بن عبيدالله است كه به گفته‌ي زبير بن بكار دانشمند و فاضل و سخاوتمند بوده است، و دنياي روزگار خود را گردش كرده و كتابي در فقه اهل بيت جمع‌آوري كرده است و نامش را جعفريه نهاده است، و در پايان به مصر سفر كرد و در سال 312 در همانجا وفات يافت. از فرزندان ديگر آن جناب ابراهيم بن محمد بن عبدالله بن حسن بن عبيدالله كه به گفته‌ي صاحب منتخب التواريخ در قزوين كشته شد و مدفنش نيز ظاهرا در اين شهر مي‌باشد.و از ديگر فرزندان آن حضرت مي‌توان حمزة بن قاسم بن علي بن حمزة بن حسن بن عبيدالله است را نام برد كه قبرش در نزديكي حله است.

برخي از مرثيه‌هاي آن حضرت